روزنامه همدلی
1396/07/04
پوران درخشنده در گفت و گو با «همدلی» از فیلم زیرسقف دودی و بحران اجتماعی طلاق عاطفی گفت
طلاق عاطفی؛ زلزله چند ریشتری خانواده هاهاجر صفابخش: چه فرقی میکند بانوی رتبهدار سینمای ایران در بهار یا پاییز؛ نخستین لبخندش را به زندگی با عشق تقدیم کرده است یا نه؟ مهم این است که سالهای زندگیاش را با هرم نفسهای عشق به مردمش، همنوعانش و زنان سرزمینش سپری کرده است؛ عشقی که باید پس از سالها تجربه به آن دست یازید. هر بار که پشت دوربین صنعت سینما میایستد، قدرت، اقتدار و احساس تعهد به رخدادها در لنز دوربین این بانوی ایرانی کردتبار کرمانشاهی قاب میشود. درخشنده با ریزبینی، سوژه (ابژه)های ساخت زندگی را در فیلمنامه و تصویر میریزد که تاولهای نترکیده جامعه را مرهمی نهد، این بار شمس روز و قمر شب بر تخت آبی و سیاه آسمان از زاویه چشمان درخشنده جوری تلالو مییابد که خسوف و کسوف ماه و خورشید زندگی را به کام گَس میکند. او با دقت تمام عکس تمام قدی از خانوادهای به جامعه می نمایاند که شاید در خلوت خودمان گوشهای از زندگی همه ماست که اگر دیر بجنبیم هیچ که سقف خانهمان دودی میشود، دیگر خاکستری هم از ما باقی نمیماند.
«زیر سقف دودی» در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد و توانست در ۶ بخش نامزد دریافت جایزه شود و مریلا زارعی به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن و ایمان امیدواری به عنوان بهترین طراح گریم، سیمرغ بلورین جشنواره را برای زیر سقف دودی دریافت کردند.
در خلاصهی داستان «زیر سقف دودی» که به موضوع طلاق عاطفی در جامعه میپردازد، آمده است: شیرین که در زندگی خانوادگی با فرزند و همسرش به تدریج دچار مشکل میشود، به دنبال پیدا کردن راهی برای ایجاد ارتباط با آنهاست که موفق نمیشود و به بحران میرسد. تلاش مجدد او برای برونرفت از این بحران او را با چالش جدیدی رو به رو میکند.
گفت و گوی پیش رو به همت «امین مرادی»، مدیر حوزه هنری کردستان انجام شده است و بدرقهی سفر این بار خانم درخشنده، گفتگویی است که خواندنش خالی از لطف نیست. بانوی کردتبار سینمای ایران از سرزمین دیرینش پرواز کرد تا بالهای اندیشهاش را بر فراز آسمان آبی فیلم بعدیاش باز کند.
*****
خانم درخشنـده، به دیار خودتان کردستان خوش آمدید. مثل همیشه، حضورتان پر انرژی و عالی بود؛ به عنوان اولین سوال، شنیدم که فیلم بعدی شما درباره پسرهاست و شروع فیلم زیر سقف دودی هم با مسائل و مشکلات پسر خانواده بود. راجع به این شروع و فیلم آینده برای ما بگویید.
بله ،پسرها در جامعه ما خیلی تنها هستند. از آسیب تنهایی پسران کمتر صحبت شده و به ندرت به این موضوع مهم پرداخته شده است. در یکی از شهرها، پس از اکران فیلم، پسری آمد که نگاهش پربغض بود. با اینکه بغضش را فرو میخورد گفت: خانم در خشنده شما با من چه کردید؟ من با دیدن این فیلم تازه فهمیدهام که با مادرم چه کردهام... خوب پسرها در جامعه ما به خوبی دیده نمیشوند؛ آنها مسائلشان زیاد است؛ بحرانهای زیادی را پشت سر میگذارند، بدون اینکه پشتیبانی داشته باشند و در تمام مشکلاتشان خودشان هستند و تنهائیشان و بالشی که سرشان را روی آن می گذارند. چون ما مدام به آنها میگوییم پسرها گریه نمیکنند... پسرها که نباید گریه کنند...؛ پسر که ناراحت نمیشود. به همین دلیل فیلم بعدیام را راجع به آنها و مسائل و مشکلاتشان میسازم و اسمش را هم گذاشتهام «پسرها گریه نمیکنند».
در فیلم از یک مشاور خانواده بحث میشود؛ اما به صورت گذرا و در چند سکانس کوتاه. آیا بهتر نبود که نقش مشاور را بیشتر و پررنگتر میکردید؟ مخصوصا حالا که خانم حاجیان بازیگر این نقش بودند؛ چون هم ایشان از عهده این نقش برآمدهاند و هم جامعه ما به معرفی بیشتر و بهتر نقش مشاور خانواده احتیاج دارد.
البته که در تواناییهای خانم حاجیان شکی نیست؛ اما به نظر من مشاور در فیلم زیر سقف دودی، کار خودش را کرده و خوب هم معرفی شده است؛ چون تمام افراد خانواده، حرفهایی را که نمیتوانستند به هم بزنند و سالهاست که در دلشان تلنبار شده به مشاور میگویند و این یعنی اینکه مشورت کردن در زندگی خانوادگی و زناشویی لازم و ضروری است و در این فیلم هم، این مهم به خوبی انجام شده است و حداقل بازتاب مشاور این است که بعد از خروج از مطب به خود بیاییم که ببینیم با خودمان چه می کنیم و کجا هستیم.
-چرا در فیلم با یک زن منفعل روبرو هستیم که همه جوره فدا شده است؟ فدای فرزندش، فدای همسرش و فدای کل زندگیاش و با اینکه میداند به او خیانت شده اما حرف نمیزند و عکس العملی غیر از روزمرگی ندارد.
زنِ فیلم من، متولد یکی از سالهای دههی پنجاه است که با بحران و اتفاقهای اجتماعی زیادی مواجه بوده است؛ زنهای باسواد و تحصیلکردهای که درصد بسیار بالایی از آنها بهخاطر خانوادهشان از ادامه تحصیل گذشتند یا با وجود اتمام تحصیلات از کار و حضور در اجتماع گذشتند؛ با اینکه همیشه گفتم این زنها و همه زنهای ایرانی سنگ زیرین آسیاب هستند؛ آنها هستند که با فداکاری موجب دوام و قوام خانواده میشوند؛ غافل از اینکه او خود هم احتیاج دارد که از طرف شوهرش دیده شود و مورد مهر قرار بگیرد و با عاطفه نوازش شود؛ برای اینکه وقتی زن خانواده شاد باشد، خانواده هم شاد میشود. با مهرورزی بیشتر و نشان دادن علاقه و عاطفه به او انرژی چند برابر در کانون خانواده جریان دارد.
آنچه که در ذهن همه جامعه نقش بسته، این است که طلاق عاطفی بیشتر برای خانوادههایی پیش میآید که زنهایشان شاغل هستند و بیرون از خانه، مشغول کار کردن هستند و ساعتهایی را که در خانه نیستند به زندگی خانوادگی آنها لطمه میزند، چون معروف است که زنهای خانهدار برای خانوادهشان هم بیشتر وقت میگذارند و هم بهعنوان یک همسر دلبریهای بیشتری برای شوهرشان در چنته دارند.
نه، من با این جریان موافق نیستم. به شاغل بودن و کارمند بودن خانمها ربطی ندارد. شما به رعنا نگاه کنید. او هم کارمند است و هم جوان و پرانرژی و هم دلبریهای خاص خودش را دارد؛ اما او هم از جریان طلاق عاطفی در امان نمیماند؛ زیرا این یک بحران عاطفی و خانوادگی است؛ اصلا یک بحران اجتماعی است. برای اینکه صرفنظر از کار کردن زنها، خانواده احتیاج دارد به با هم بودن. وقتی میگوییم زیر یک سقف، یعنی با هم باشیم؛ از حال هم باخبر باشیم، با هم حرف بزنیم، مشکلاتمان را بگوییم. این چیزی است که امروز در خانوادهها اتفاق نمیافتد و این خودش آغاز بحران است. برای اینکه زن، هر چقدر هم که قوی باشد، از لحاظ عاطفی احتیاج دارد که نسبت به او مهر ورزیده شود، در جای جای زندگی دیده شود و زحمتهایش از بین نرود. او هم احتیاج دارد به رشد عاطفی. اصلا باید در کنار رشد فرزندان و در کنار همسرش مانند گلی شاداب هر روز غنچههای عاطفه و عشقش بیشتر از پیش شکوفا شود.
در درونمایه فیلم ثمره و فرزند خانواده پسر است. من و شاید خیلی از آدمهای اجتماع فکر میکنیم که در خانوادههایی که فرزندشان پسر است، در شرایط بحرانی مادر و پدر راحتتر میتوانند، برای جدایی تصمیم بگیرند؛ در حالی که در فیلم این اتفاق نیفتاده است.
نه. در اینجا قصد من اصلا جنسیت نبوده، برای اینکه فرزند ریشه و ثمره ازدواج است و فرقی نمیکند که دختر باشد یا پسر؛ چون فرزندان در هر حال باید تربیت شوند، به آنها مهر ورزیده شود و مورد حمایت و پشتیبانی خانواده باشند. ما باید یک بازنگری در فرزندپروری و تربیت فرزندانمان داشته باشیم. از نو و دوباره باید تربیت شویم؛ برای اینکه در هر حال آنها فرزندانمان هستند و باید زندگی خوبی داشته باشند.
برمیگردیم به نقش مرد در خانواده که بارها در فیلم اذعان میشود، قطب اقتصادی خانواده است و روی این قضیه پافشاری میشود که مانند یک عابربانک است و حل مسائل مالی خانواده به دستان اوست که اتفاق میافتد و چون برای این مهم تلاش میکند، خانواده هم در مقابل کارهای او سکوت میکند و خود مرد هم خانه را در حد یک اتاق خواب، حوله و مسواک و شانه میبیند. با این تعابیر آیا میتوان برداشت کرد که طلاق عاطفی در خانواده بیشتر از طرف مردهاست؟
نه با این قضیه هم که مردها مسبب طلاق عاطفی هستند مخالفم؛ برای اینکه مردها را ما، زنها، تربیت کردهایم. آنهارا طوری تربیت کردیم که در هر شرایطی نتوانند با ما حرف بزنند و مسائلشان را به ما بگویند. پسری که دوران بلوغ خوبی ندارد و مسائلش را نمیتواند به پدر و یا مادرش بگوید؛ لابد طوری تربیت شده که نباید حرفی بزند. از طرفی مردها هم احتیاج به دیده شدن دارند. شما نگاه کنید مرد هم با بحران کاری روبهروست. کارخانهاش در مرز ورشکستگی است؛ اما با کسی حرف نمیزند چون ما به مردهایمان یاد ندادهایم که راحت و بیدغدغه مسائلشان را مطرح کنند. ما به آنها یاد ندادهایم که گریه کنند. بنابراین تمام بحرانها و مشکلاتشان حل نشده باقی میماند و بغض نترکیدهای میشود که در تنهایی خودش غرق است.
این یک قرارداد اجتماعی است که وقتی خانواده در بحران است جامعه هم در بحران است و عین خانواده دچار بحران عاطفی است و شما این را به خوبی نشان دادهاید.
خوشحالم که موفق شدهام، برای اینکه وقتی ما با هم حرف نمیزنیم و در کنار هم نمیایستیم و با هم نیستیم. به هم مهر و عاطفهای که باید داشته باشیم را نداریم. همه جا تنها میمانیم و آدمهای تنهایی میشویم که میخواهیم، یعنی باید، مسائل و مشکلاتمان را خودمان حل کنیم؛ ولی متاسفانه نمیشود به تنهایی موفق شد. وقتی تنهایی میآید سراغمان، ما همه تنها هستیم. درحالیکه همه، احتیاج به دیده شدن داریم. ما باید دوباره خودمان را تربیت کنیم، دوباره فرهنگسازی کنیم. ما همانطور که مردهایمان را در تنهایی گذاشتهایم و میگذاریم، زنهایمان را هم تنها میگذاریم. طبق یک فرهنگ سنتی به زن میگوییم باید با لباس سفید به خانه شوهر برود و با کفن سفید برگردد؛ از این فرهنگ است که زن خانواده وقتی بعد از بیست سال تصمیم میگیرد که در خودش بازنگری کند و این سقف دودی را رها کند حاضر است به منزل دوستش برود و حتی با خستگی و ناراحتی در ماشینش بماند و خوابش ببرد ولی این وقت شب به خانهای که روزی از آنجا آمده است برنگردد. با اینکه یک پدر فهیم و همراه دارد که دردش را از چشمانش میخواند.
خانم در خشنده، شما هم فیلمنامه را نوشتید، هم کارگردانی کردهاید و خلاصه بار اصلی ساخت فیلم بر دوش شما بوده است. با چه شوقی این همه سختی را تحمل کردید و فیلمی این چنین را تحویل جامعهای دادهاید که به خودش رجوع کند تا قدر خانواده را بداند؟
برای انجام این مهم و تهیه این فیلم از نوشتن شروع کردم. برای پیدا کردن موضوع خیلی تحقیق کردم. دنبال موارد زندهای که در جامعه بود و به من رجوع شده بود، با خانوادههای زیادی برخورد کردم که رازشان را به من گفتند، زن های زیادی که با من درد دل کردند و من باید رسالتم و مسئولیتم را به خوبی انجام بدهم، مسائل مهم جامعه را با ریزبینی ببینم، آنها را ساخته و پرداخته کنم و آنها را به جامعه نشان بدهم که بتوانیم کاری کرده باشیم و هر بار، باری از دوش جامعه برداریم.
به نظر شما سایر هنرمندان، نویسندگان و محققان در این امر مهم که نجات خانواده است چه باید بکنند تا بتوانیم بحران خانواده را پشت سر بگذرانیم و دوباره خانوادهای اصیل و بامحبت داشته باشیم؟
به نظر من همه باید دست به دست هم بدهیم، با تحقیق بیشتر، داستانهای بیشتر، فیلمهای بیشتر، تا همه با هم بتوانیم به حل این معضل اجتماعی کمک کنیم. این یک معضل اجتماعی است و یک فعالیت جمعی و همت تمام جامعه را میطلبد .
سایر اخبار این روزنامه
توقف فعالیت عضو زرتشتی شورای شهر یزد مغایر با قانون اساسی است
پوران درخشنده در گفت و گو با «همدلی» از فیلم زیرسقف دودی و بحران اجتماعی طلاق عاطفی گفت
همهپرسی کردستان عراق با مشارکت بالا انجام شد سرانجام؛ رفراندوم کردی
نخستین نشست خبری وزیر فرهنگ و ارشاد با رونمایی از برنامه چهارساله وزارت متبوعش برگزار شد
یک خبر برای کسانی که میخواهند ازدواج کنند سامانه وام ازدواج باز شد
رفتار بازیگر سرشناس در همایش «صدای آب» حاشیهساز شد! آقای کیانیان !شما به کارشناس میگویید دهانش را ببندد؟
همدلی رویکرد اقتصادی اروپا بعد از سخنان تند ترامپ در سازمان ملل را بررسی کرد
چطور کشورهای فقیر، کشورهای غنی را توسعه میدهند
ولی الله شجاعپوریان چالشها و فرصتهای توریسم در ایران
رییس قوه قضاییه: اظهارات ترامپ از یک سیاستمدار تازهکار بعید نبود
واکنش ظریف به تمدید قانون اعمال محدودیت برای سفر اتباع ایرانی به آمریکا
تهرانیها دختر میخواهند