مجید ابهری = رفتارشناس

متاسفانه درلابه‌لای اخبار حوادث در رسانه‌ها و همین طور در شبکه‌های اجتماعی هر روز شاهد اخبار تاسف‌انگیز تصادف خودرو و به دنبال آن از بین رفتن جان چندین نفر و مجروح شدن عده‌ای دیگر هستیم. در واقع در اینجا باید درباره دو نکته صحبت کرد؛ یکی گرامی بودن عمر و دیگری ارزشمند بودن جان انسان‌ها. در مورد هدر رفتن عمر انسان‌ها باید گفت که هر روز اوقاتی از وقت خود را در ترافیک ،بخشی در خواب و بخشی دیگر برای کارهای بهداشتی و نظارتی صرف می‌شود که باعث شده هیچ فایده‌ای در باب تعالی و تکامل روحی و معنوی نبریم و فقط عمرمان هدر رود. هنگامی که در ترافیک و آلودگی هوا می‌مانیم فشارهای تنفسی، روحی و عصبی، برخی را وادار به بروز رفتارهای خشن می‌کند. ترکش‌های این گونه رفتارها به ارباب رجوع، همکاران و حتی اعضای خانواده سرایت می‌کند. پس چرا باید عمر گرانبهای ما این‌گونه سپری شود؟ درحالی که می‌توان با برنامه‌ریزی، مدیریت درست و بهبود روش‌های خدماتی از این عمر استفاده بهینه‌تری کرد. گاه مشاهده می‌شود که ساعت‌ها پرواز هواپیماها در فرودگاه‌ها به تاخیر می‌افتد. قبلا بهانه نبود قطعات یدکی و مشکلات فنی مطرح می‌شد و امروز موضوع تاخیر به علت بدی هوا یا نداشتن دید ، ربط داده می‌شود.به هر حال این گونه مشکلات در کشورهای دیگر وجود دارد اما آنها چه می‌کنند؟ در اکثر کشورها مسافرین هنگامی که با تاخیر پرواز مواجه می‌شوند، می‌توانند اقدامات قضایی انجام داده و خسارت عمر تلف شده و وقت خود را از خطوط هوایی بگیرند اما در اینجا حتی یک عذرخواهی ساده از مسافرین نمی‌شود. تازه در صورت اعتراض، برخوردهای ناشایستی با مسافران می‌شود. مردم پول بیشتری می‌دهند که زودتر به مقصد برسند نه اینکه ساعت‌ها در فرودگاه‌ها آنهم در سرما و گرما منتظر بمانند تا شاید گشایشی صورت بگیرد. پاسخگوی این گونه مشکلات کیست؟ در مورد جانمان نیز ساخت خودروهایی که از نظر فنی استاندارد نیست یا توانمندی و استحکام ندارد با جان مردم بازی می‌کند. پرداخت بهای بسیار گران برای خودروهایی که کیفیت چندانی ندارند باعث شده مردم در تصادفات جاده‌ای جان خود را از دست بدهند. همه ما افرادی را می‌شناسیم که بر اثر تصادف دچار معلولیت‌های مختلف شده که تا پایان عمر دیگر توانایی جسمی ندارند. مشکلات روحی ناشی از تصادفات که جای خود دارد و تا پایان عمر همراه
هر انسانی می‌ماند.چرا هیچ‌کدام از مسئولان این امور پاسخگو نیستند. جالب اینجاست که در دولت دوازدهم وزیر راه به هیچ‌وجه پاسخگو نیست و فقط وقتی در مجلس حاضر می‌شود که نمایندگان سوال خاصی از وی داشته باشند اما وقتی اصحاب رسانه از وی پرسشی می‌کنند ایشان با تندی پاسخ آنها را می‌دهد.بنابراین ظاهرا کسی در این زمینه پاسخگوی مردم و حتی دولت نیست. چرا نباید کارخانه‌های خودروسازی، خودروهای با استحکام بسازند و تحویل مردم دهند؟ اصلا چرا خودروهای بی کیفیت شماره‌گذاری می‌شوند؟ متاسفانه این چراها هیچ وقت پاسخی پیدا نخواهند کرد مگر آنکه دولت اراده قطعی بر پاسخگویی پیدا کند و وزیر مربوطه در رسانه‌های عمومی در مورد این مسائل توضیحاتی را ارائه دهد. قرار نیست که مسئولی، مسئولیت حوزه خود را بر عهده نگرفته و تمام مسئولیت‌ها متوجه رئیس عالی اجرایی کشور شود. جان و عمر ما واقعا ارزشمند است و ملت ایران ملتی است که در تمام دشواری‌ها در کنار دولت ایستاده ‌و پاسخگوی تمام مشکلات مرتبط با دولت نیز بوده، بنابراین حق آن است که در این دو مورد یکی جان و دیگری عمر، دولت پاسخگو باشد تا بیشتر از این مردم آسیب نبینند.