روزنامه شهروند
1396/11/14
مشکلات رفتاری مدیران در فضای رسانهای جدید
هفته گذشته دو اتفاق جالب رخ داد که آغازش تأثرآور ولی پایانش امیدبخش بود. در نخستين مورد فرماندار شهرستان گلپایگان در جلسهای با تعرض و توهین به خبرنگاری که در حال ضبط یا تصویربرداری از جلسه رسمی بوده است، از او میخواهد که عکسگرفتن از وی را متوقف کند؛ تا اینجای کار مسأله چندان مهمی نبود و شاید بهتر بود که خبرنگار مزبور نیز رعایت میکرد، چرا که یک جلسه به نسبت عادی و غیر مهم بوده است ولی معلوم نیست که چرا این نحوه رفتار فرماندار بهسرعت تبدیل به پرخاشگری و حتی اقدام برای حمله فیزیکی و سپس تهدید و توهین میشود؟ آقای فرماندار در فردای این اتفاق به درستی عذرخواهی کرد و آن رفتار را ناشی از خستگی آن روز دانست و اینکه لباس وی غیررسمی بوده و دوست نداشته است که در چنان شرایطی تصویری از وی برداشته شود. این رفتار بازتاب سریع و گستردهای داشت و مقامات وزارت کشور و سپس استاندار اصفهان واکنش نشان دادند و سپس در اسرع وقت فرماندار تغییر کرد و برای فرمانداری سرپرست تعیین شد. شاید این یکی از سریعترین اقدامات سیاسی ترمیمی در رفع عوارض یک برخورد نامناسب مدیریتی بود. اقدام دوم که با فاصله کوتاهی رخ داد و در شهرداری بروجرد بود، پس از انتشار تصاویری از چندین کودک کار در کانال خبری روابطعمومی شهرداری رخ داد که در سطح شهر آبنبات و آدامس میفروختند. در پی این اقدام مسئول سایت شهرداری و روابط عمومی شهرداری برای ارایه توضیحات به شورای شهر فراخوانده میشوند و درنهایت سرپرست شهرداری عزل میشود. این اقدام که مربوط به مدتی پیش بود، نیز تحت تأثیر واکنش مردم و افکار عمومی رخ داده است. علت بروز چنین اتفاقاتی چیست؟ پیش از این نیز موارد دیگری را ازجمله انتشار تصاویر از دانشآموزان تنبیهشده یا کودکان آزاردیده و... شاهد بودیم که در همه موارد بازتابهای گستردهای داشت. یکی از مهمترین این موارد زورگیری در یکی از خیابانهای تهران با کارد بود که به علت وجود فیلم، زورگیران محکوم به اعدام شدند؛ در حالی که اگر فیلمی وجود نمیداشت، به طور قطع اگر دستگیر هم میشدند، فقط مدتی را در زندان سپری میکردند و آزاد میشدند. بنابراین علت تمامی این تحولات امکان ثبت و انتشار آزاد رویدادها است که رویداد را از امری محلی و محدود به موضوعی فراگیر و عمومی تبدیل میکند. اگر صداوسیمای کشور نیز از گذشته حدی از آزادی و استقلال را میداشت، شاید این موارد پیش از این ثبت و منتشر میشد و از همان زمان نیز مسئولان ذیربط خود را با فضای موجود تطبیق میدادند و یاد میگرفتند که با دیگران چگونه رفتار کنند. اکنون که اینترنت، تلفنهمراه و شبکههای اجتماعی سه ضلع مثلث ارتباطی شدهاند، فضای رسانهای نیز به کلی تغییر کرده است. کافی است که فقط ۵ دقیقه پس از رخداد صبر کنیم تا برخورد فرماندار گلپایگان در دهها و صدها کانال بازنشر شود و پیش از آنکه از جلسه بیرون آید یا وی به خانه خود برسد، همکاران و دوستان و خانواده و فرزندانش از ماجرا و واکنشهای مردم نسبت به آن مطلع میشوند؛ ولی مشکل اینجاست که برخی و یا حتی بسیاری از مدیران ما هنوز درک دقیقی از شفافیت منبعث از مثلث ارتباطی موجود ندارند. آنان تاکنون یکسویه سخن گفته و رفتار کردهاند و مخاطبان نزدیک آنان نیز جرأت و جسارت آن را نداشتهاند که در برابر این رفتارها و گفتارها واکنش انتقادی نشان دهند. اتفاقا به نظر میرسد که در جلسه فرماندار گلپایگان عدهای از حاضران متوجه این ماجرا بودند، شاید اگر چنین فضایی نبود برخی از آنان هم به حمایت فرماندار در میآمدند! ولی به قول آن ضربالمثل معروف «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» متوجه تبعات ماجرا بودند. مدیران ایرانی باید آموزشهای لازم را برای اصلاح برخورد با مردم و روزنامهنگاران به دست آورند. آنان باید بدانند که تربیتشده دورانی هستند که فاقد ارتباط رسانهای آزاد بوده و لذا هر رفتاری میداشتند، جایی ثبت و منتشر نمیشد و در نتیجه به داوری افکار عمومی نیز در نمیآمد. در برخی از موارد هم که خبر اینگونه رفتارهای نادرست منتشر میشد، به راحتی آن را توجیه یا انکار میکردند، زیرا مستنداتی برای اثبات در دسترس قرار نمیگرفت. مردم نیز از طریق مراجع رسمی نمیتوانستند شکایت و درخواست رسیدگی کنند، زیرا اهمیتی به این مسائل داده نمیشد و همچنان داده نمیشود. در بدترین حالت که کار به جای باریک کشیده میشد، کسانی بودند که پادرمیانی کنند و اجازه ندهند که مدیر یا مسئول مربوط کارش به دادگاه و جاهای دیگر کشیده شود؛ ولی اکنون انتشار مطلب به صورت فیلم چنان با سرعت اتفاق میافتد که فشار افکار عمومی اختیار هر نوع مداخلهای را از دیگران سلب و مسئولان بالادست را مجبور به واکنش و اقدام میكند. این دو اتفاق نشان داد که همه مسئولان دولتی باید در رفتار خود با دیگران تجدیدنظر اساسی كنند؛ حتی کوچکترین رفتارها که ممکن است به صورت شوخی یا ارتجالی طرح شود، میتواند مشکلآفرین شود. مثل فیلمی که از وزیر جهاد کشاورزی و وزیر راه و شهرسازی و نیز وزیر بهداشت منتشر شد، همه آنها میتوانند به نوعی مشکلآفرین باشند. اگر چه انتشار این فیلمها موجب میشود که مدیران به صورت عملی آموزش ببینند و بر خشم رفتاری و زبانی خود غلبه کنند و هر آن وجود دوربینهای مخفی و آشکار را ناظر اعمال خود بدانند، ولی آموزش مکتوب نیز از سوی دولت به تمامی مدیران نیز بیفایده نیست و خوب است که در این زمینه دستورالعملهایی را ابلاغ کنند، حداقل برحسب مورد میتوان متون توجیهی و آموزشی برای همه مدیران فرستاد.
سایر اخبار این روزنامه
دولتیها، بنگاههای اقتصادی خود را واگذار کنند
بهشت طلا، جهنم آهوها
از آزادی بیان نترسیم
«توانیاب» معلول نیست
قانون مرز نمیشناسد
پایان ستاره مربع های خطرناک
مهدی قائدی زندانی میشود؟
شهرونگ
رديفهاي پر رمز و راز در بودجه شهرداري
تب مرگ دریاچه ارومیه
تراژدی قابل پیشگیری
بیستوهشتمین شماره نشریه «مهروماه» منتشر شد
مشکلات رفتاری مدیران در فضای رسانهای جدید
تسلیت
تسلیت
تسلیت