روزنامه فرهیختگان
1396/11/16
قبل از انقلاب هم انجمنهای اسلامی هر ساله از امام خمینی(ره) پیام میگرفتند
دهه فجر فرصت مناسبی برای بازخوانی وقایع دوران انقلاب است، وقایعی که حالا نسلهای چهارم و پنجم بیشتر از دیگران نیازمند شنیدن آن هستند. برای این منظور الزاما مراجعه به گروههای مرجع و شنیدن سخنان کسانی که خود در گیر و دار انقلاب حضور داشتند قطعا جذابیت ویژهای دارد و نگاه دقیقتری را به مخاطب ارائه میکند. یکی از گروههای مرجع قطعا در آن زمان دانشجویان فعال در دانشگاهها و تشکلهایی مثل انجمنهای اسلامی دانشجویان هستند. حسین شیخ الاسلام یکی از این دانشجویان است، دانشجوی یکی از دانشگاههای آمریکا که در اروپا همراه امام بوده و همزمان با بهمن 57 برای یاری انقلابیون به میهن بازگشته است. آنچه در ادامه از نظر میگذرد گفتوگوی «فرهیختگان» با این دانشجوی فعال عصر انقلاب است.از دوران جوانی و تحصیل خود بگویید. چه شد به خارج رفتید و در آنجا فعالیت انقلابی خود را از سر گرفتید؟ حوالی سال 1350 برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم. ابتدا برای مدت قریب به یک سال در دانشگاه دیوییس حضور داشتم و سپس هفت سال در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در برکلی مشغول تحصیل شدم. در این مدت با افرادی چون شهید دکترمحمود قندی، وزیر پست و تلگراف و تلفن در دولت شهید رجایی و همچنین دکترعباسعلی زالی، وزیر کشاورزی دوران جنگ آشنا شدم و ابتدا با همراهی آنها در جلسات قرآن شرکت میکردم و سپس به وسیله همین افراد با انجمن اسلامی آنجا آشنا شدم. دیوییس جمع محدودی داشت اما وقتی به برکلی آمدیم فضا گستردهتر و فعالیتها بیشتر بود. از افراد مشهور و از مصادیق فعالیت خالص و ناب دانشجویی در آن زمان شهیدمصطفی چمران بود که همان سالها در دانشگاه برکلی فعالیت میکرد. علاوهبر اینها دکترمحسن نوربخش که بعدها رئیس بانک مرکزی شد، برادران وهاجی و همچنین آقای محمد هاشمی از فعالان دانشجویی آن موقع بودند. آقایان محمود واعظی، شهریار روحانی، دکتر عارف و دکتر دوستحسینی هم بودند. خلاصه این جمع دانشجویانی بودیم که فعالیت در انجمنهای اسلامی را در آن دوران در کنار هم تجربه کردیم.
صرفا همین گروه از دانشجویان در آن زمان مشغول فعالیتهای سیاسی بودید؟ همه انقلابی و طرفدار قیام امام خمینی(ره) بودید؟ خیر. در آن زمان دو گروه در دانشگاههای آمریکا مخصوصا دانشگاه برکلی فعالیت میکردند. یکی گروه ما بود که خب اکثریت هم بودیم و در کنار ما گروهی از دانشجویان چپ هم بودند که تمایلات سوسیالیستی، کمونیستی و ملیگرایی داشتند. اینها اعضای کنفدراسیون دانشجویان بودند و ما عضو انجمنهای اسلامی. آنها هم البته اینگونه نبود که به امام بیتوجه باشند، خیر آنها هم از ایام بعد از 15 خرداد تمایلاتی به امام داشتند اما این تمایلات صرفا بهعنوان حمایت از امام بهعنوان نمادی از ایستادن در مقابل شاه بود. اما این تمایل با تمایل انجمنهای اسلامی به امام متفاوت بود. انجمنهای اسلامی سالها بود که با امام خمینی ارتباط گرفته بودند و حتی قبل از انقلاب هم هر ساله از ایشان پیام سالانه دریافت میکردند. این سنت کنونی مقام معظم رهبری در اصل مربوط به سنت امام خمینی(ره) آن هم نه در دوران انقلاب که از دوران قبل از انقلاب است.
این به معنای ارتباط بسیار نزدیک انجمنهای اسلامی با حضرت امام(ره) بود؟ حتی از این هم نزدیکتر. دانشجویان قبل از انقلاب وجوهات شرعی خود را نیز هرساله برای امام خمینی(ره) میفرستادند. جالب است که بدانید واسط ما با امام راحل هم دکتر یزدی بودند و از این طریق وجوهات خود را برای امام ارسال میکردیم.
مهمترین فعالیتهای شما در آن ایام چه بود؟ فعالیتهای رسانه و ارتباط با رسانهها و روزنامههای مختلف داخل و خارج، اعلام مواضع و انتشار بیانیهها و اعلامیهها را در آن زمان بنده انجام میدادم. علاوهبر اینها وظیفه مهم آن روزهای ما تهیه خلاصهنویسی و انتشار مواضع و نظرات امام خمینی در مورد حکومت اسلامی بود. آن ایام ما نظرات امام در مورد حکومت اسلامی و نوع و شرایط آن را به فارسی به صورت مفصل و خلاصه آن را به زبان انگلیسی منتشر میکردیم. برگزاری مناظره و برنامههای مختلف برای جذب دانشجویان از برنامههای دیگر ما بود، برنامههایی که بعضا باعث رقابت بین ما و کنفدراسیون هم میشد. علاوهبر این باید اقدام بزرگ دانشجویان در زمان حضور شاه در آمریکا را هم مورد توجه قرار داد. زمانی که محمدرضا پهلوی برای سفری به آمریکا وارد شد و به واشنگتن رفت دانشجویان همه با هم متحد شدند تا اقدام قابل توجهی را رقم بزنند. برای این کار همگی به واشنگتن سفر کردیم و در آنجا تظاهرات بزرگی به راه انداختیم. همین اقدام ما باعث شد تا پلیس آمریکا از گاز اشکآور برای متفرق کردن دانشجویان استفاده کند و البته آنقدر میزان مصرف گاز اشکآور زیاد بود که این مواد به داخل ساختمان محل دیدار و گفتوگو و در آن چمنی که قرار بود نشستی برگزار شود رسید و چشمان حاضران ازجمله شاه هم سرخ شد و سوخت. سوزش چشم شاه باعث شد وی دستمالی را برای پاک کردن اشکهایش استفاده کند و به نظرم میخواست به آمریکاییها بگوید که شما نتوانستید از من در این سفر به درستی محافظت کنید، در همین لحظه و زمانی که محمدرضا پهلوی داشت اشکهایش را پاک میکرد تصاویر تاریخی و قابل توجهی از وی تهیه و در رسانهها به وفور منتشر شد. البته اگر آن زمان شاه این کار را نمیکرد شاید آن تظاهرات عظیم دانشجویان هرگز به چشم نمیآمد اما این حرکت باعث تاریخی شدن آن روز و آن واقعه شد.
این دانشجویان تحتتاثیر چه کسانی بودند؟ اول از همه دانشجویان انقلاب در داخل یا خارج از کشور تحتتاثیر امام خمینی بودند، بلاشک. بعد از امام هم افرادی مثل دکتر شریعتی و آیتا... خامنهای بودند که دانشجویان با آنها مرتبط بودند. حتی سخنرانیهای دیگر انقلابیون، مثل آقای ناطق و آقای هاشمی هم به دست ما میرسید و ما آنها را منتشر میکردیم. اینها بیشتر کسانی بودند که از سوی شاه به زندان انداخته میشدند. یادم هست که ما در آن موقع در آمریکا سخنرانیها و کتابهای دکتر شریعتی را به صورت گسترده منتشر میکردیم.
اگر برداشت درستی داشته باشم شما سمپاد حضرت امام در ایام قبل از انقلاب بودید؟ در این صورت تصور شما از انقلاب امام خمینی قبل و بعد از بهمن 57 و برداشت شما از نوع حکومتی که ایشان پیگیری میکردند قبل و بعد از ورود به ایران یکسان بود؟ امام از زمانی که وارد پاریس شدند بچههای انجمن اسلامی به استقبال ایشان رفتند و همین بچهها هم تا آخر دوروبر امام بودند. ما بدون واسطه سخنان امام را میشنیدیم و درک میکردیم و اتفاقا دقیقترین برداشتها و جزئیترین برداشتها را ما از سخنان، اهداف و قیام امام راحل داشتیم. آزادی، استقلال و حکومت اسلامی را از همان زمان میدانستیم که امام از چه مجرا و نگاهی دنبال میکنند و نظراتشان در مورد آنها چیست. درسهای حکومت اسلامی امام که مربوط به سخنان ایشان در ایام حضور در نجف اشرف بود در آن زمان در اختیار ما بود و ما به خوبی از آنها اطلاع داشتیم. امام حکومت اسلامی و حدود آن را بارها در همین درسها و در سخنان خود بیان میکردند. ما همان زمان مطلع بودیم و میدانستیم که حکومت اسلامی مدنظر امام همان چیزی است که در قرآن آمده است و میدانستیم احکام و شرایط آمده در قرآن و سنت باید توسط یک فقیه عادل استخراج شود و در جامعه اعمال گردد. حرف امام از ابتدا تا انتها بیان همین مسائل بود. ما میدانستیم که مشروعیت آن حکومت اسلامی بعد از انقلاب به مشروعیت نظارتی است که فقیه عادل برآن دارد. این نظریه امام در مقابل آن حرفی بود که غربیها میگفتند دین از سیاست جداست و این اولین باری بود که در غرب هم چنین حرفی زده میشد.
سایر اخبار این روزنامه
فرمانده «ح»
به وقت حاتمیکیا
به وقت شام؛ برخورد منصفانه با جهل
آمار مربوط به «فرار مغزها»؛ از واقعیت تا اغراق
صادق بدون روتوش
قبل از انقلاب هم انجمنهای اسلامی هر ساله از امام خمینی(ره) پیام میگرفتند
تحریف واقعیت با قانون جنگل
تیم اقتصادی دولت منسجم نیست
محدودیتهای قبل از انقلاب علاقه به تحصیل را کم میکرد