روزنامه آفتاب یزد
1395/12/19
مصطفی آب روشن جامعه شناس
انسان موجودی است اجتماعی که بدون مولفههای همگرایی ،گذشت و نوع دوستی، زندگی اش پایدار نخواهد ماند. در واقع اگر جوامع انسانی خالی از محتوای ارزشی باشد نه تنها واگرایی اجتماعی ایجاد می شود بلکه همبستگی اجتماعی که لازمه تعاملات انسانی است به اضمحلال خواهد رفت. قاعدههای اخلاقی وظایفی همچون یاری کردن و کمک به همنوع را بر عهده ی افراد جامعه گذاشته که پیش شرط بقاء و دوام اجتماع بوده و بعنوان یک ضرورت اجتماعی محسوب می گردد و هیچ نظام اجتماعی نمی تواند خود را بی نیاز از این قاعدههای انسانی تلقی کند.هفته احسان و نیکوکاری را می توان بعنوان شروعی زیبا برای توسعه ی فرهنگ مهربانی و شفقت تلقی کرد و این الگوهای رفتاری انسان دوستانه که به اشکال مختلف در جامعه تسری پیدا کرده بسیار ستودنی خواهد بود. روزهای نیکوکاری تبلور انسانیت و عالی ترین نماد اجتماعی بودن انسان میتواند باشد.یاد آور می گردد زمانی شادی و نشاط اجتماعی در جامعه حکمفرما می شود که روز نیکوکاری تبدیل به دنیای مهربانی شود بطوریکه همه ی شهروندان در همه وقت از حداقل نیازهای زیستی برخوردار باشند. ابراز احساسات در این روزها هر چند بعنوان مرهمی کوچک بر دردهای عمیق آسیب دیدگان اجتماعی است اما حرکتی رو به جلو بوده که نه تنها به توسعه ی فرهنگ مهربانی در جامعه کمک می کند بلکه تبدیل به سنتی ملی و ارزشمند خواهد شد.اما فراموش نکنیم حل ریشه ای مشکلات افراد نیازمند در جامعه که قربانی شرایط نابسامان اقتصادی و سیاسیاند، زمانی محقق می گردد که اولویت بخشی به اشتغال و حمایت نظام مند از آسیب دیدگان جامعه در راس برنامهها قرار بگیرد . خدمتتان عرض کنم که احساسات زیبا و تعهد اخلاقی شهروندان در قبال همدیگر،بطور قطع از سنگینی مسئولیتی که برعهده ی نظام اجتماعی است، نخواهد کاست. از منظر جامعه شناختی، گسترش سریع واکنشهای رفتاری انساندوستانه در جامعه که در قالب جشنهای نیکوکاری ، دیوار مهربانی و ... متبلور می شود بعنوان کدهایی است که نشان از بی اعتمادی صریح شهروندان نسبت به کارکرد شایسته ی نهادها و سازمانهای مسئول دارد. در واقع اینگونه الگوهای رفتاری انساندوستانه و خود جوش پیامد کژکارکردی ساختارهای عریض و طویلی است که بار نا کارآمدی آنان در قالب روزهای نیکوکاری به دوش کشیده می شود. مجددا تکرار می کنم که روز احسان و نیکوکاری در ذات خود ارزشمند و مقدس خواهد بود...... اما بهجای تاکید بر روزهای نمادین باید تلاش شود که اشتغال طردشدگان و محرومان اجتماعی در راس امور قرار گیرد بهطوریکه هیچ شهروندی در جامعه اسلامی نیازمند حمایتهای اولیه و زیستی نباشد. باید چشم اندازی طراحی شود که روز مهربانی از وابستگیهای صرفا مادی به مفاهیمی همچون احترام، دوستداشتن، درک متقابل، انسانیت و آرزوی صلح برای انواع بشر ارتقاء یابد. بهعبارتی اگر روز مهربانی را مترادف با کمک مادی به نیازمندان تلقی کنیم ابتدا باید وجود افراد نیازمند و فقیر در جامعه را بعنوان واقعیتی پذیرفته شده به رسمیت بشناسیم. حاکم شدن این چارچوب نظری بهمعنای عادیسازی و بازتولید فقر در جامعه است لذا نظام اجتماعی باید در یک برنامهریزی مدون، اشتغال و توانمندسازی آسیبدیدگان اجتماعی را در دستورکار خود قرار داده تا به شکل ساختاری، ریشههای فقر اقتصادی خشکانیده و روز مهربانی بهجای ارضای وابستگیهای زیستی، به تراز بالاتری در سلسله مراتب نیازمندیها به شانی در خور خلیفه خدا روی زمین ارتقاء یابد.