روزنامه اعتماد
1397/01/18
احياي روياهاي سپري شده بريتانيا
يك قرن پس از قرارداد سايكس پيكو ميان بريتانيا و فرانسه و 47 سال پس از خروج نيروهاي نظامي بريتانيا از خليجفارس و شرق سوئز، بار ديگر اين دو بازيگر سنتي تحولات خاورميانه درصدد احياي نقش گذشته خود در اين منطقه شدهاند. بنا به خواست و تاييد سلطاننشين بحرين، با هزينه 40 ميليون پاوند و استقرار حدود 500 نيروي نظامي، روز پنجشنبه با حضور رسمي مشترك پرنس اندرو فرزند ملكه اليزابت دوم و شاهزاده سلمان بن حمد آلخليفه وليعهد بحرين، پايگاه نظامي دايمي در جزيره سلمان بحرين در فاصله ميان ايران و سعودي، در جنوب خليجفارس و همسايگي ايران رسما آغاز به كار كرد. بر اساس بيانيه رسمي وزارت دفاع بريتانيا، اين اقدام در جهت تامين امنيت منطقه، منافع بريتانيا و همچنين مصالح امنيتي بينالمللي صورت خواهد گرفت. 47 سال قبل، در سال 1971، پس از سه سال كشمكش و گفتوگو و چانهزني، ناو اچ.ام.اس جفير، به عنوان آخرين بازمانده نيروي دريايي بريتانيا، منطقه خليج فارس را ترك كرد تا با حمايت ايران و اعاده حاكميت ايران بر جزاير سابقا اشغالشده سهگانه ايراني، دوران استقلال مناطق تحتالحمايه آن كشور به عنوان چهار حكومت تازه تاسيس كويت، قطر، بحرين و امارات متحده عربي آغاز شود. از سوي ديگر، با اعلام حضور نظامي فرانسه در بخشهايي از سوريه و آغاز ايفاي نقش مستقيم نظامي فرانسه در منطقه لوانت/ شامات، به نظر ميرسد كه فرانسويان نيز همانند همسايه بريتانيايي خود بيرغبت نيستند كه در اوج دوران رياضت اقتصادي خود، بار ديگر يادي از عهد استعمار و بازگشت ضمني به معاهده تاريخساز سايكس –پيكو و تقسيم منطقه پرآشوب خاورميانه به حوزههاي نفوذ لندن و پاريس كنند. به نظر ميرسد كه بازگشت نظامي به خليجفارس براي لندن كه در حال آمادهسازي سازوكار و ملزومات خروج قطعي خود از اتحاديه اروپا است، اقدامي راهبردي براي تثبيت اهميت ژئواستراتژيك خود در اين گوشه پرتنش و پراهميت از جهان است. به ويژه آنكه امريكا در دوران حكومت ترامپ، رغبت چنداني به ادامه حضور تمامعيار خود در عمليات فرامرزي با هزينه خود نداشته و چه در قالب نيروهاي ناتو و چه به طور مستقل، آگاهانه و هدفمند، چنين نقشي را به لندن، شريك راهبردي و ناگسستني خود واگذار كرده است.بطور سنتي، بريتانيا براي سالهاي طولاني، براي كشورهاي منطقه جنوب خليج فارس، نقش پدرخوانده و نيروي محافظ سنتي را ايفا كرده بود. اكنون با روي كار آمدن ترامپ، ظهور داعش، بروز اختلافات قطر با سعودي، امارات و بحرين تبليغات روزافزون ايران ستيزي و ايران هراسي، بار ديگر قرار است اين نقش با ابتكار لندن و با هزينه شيوخ منطقه، نصيب لندن شود.
در سال 1979 ميلادي و به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، شيخنشينهاي منطقه كه از سياستهاي قبل از انقلاب ايران خشمگين بودند و از سياستهاي بعد از انقلاب هراسناك، به دنبال سه سفر پياپي ملكه اليزابت دوم، مارگارت تاچر نخست وزير جديد بريتانيا و آنتوني پارسونز دستيار منطقهاي نخست وزير و تشويق و راهنمايي آنان، مقدمات تاسيس شوراي همكاري خليج (فارس) / جي. سي. سي مهيا شد. پس از آن نيز سياست تضعيف و تهديد ايران بطور غيرمستقيم و بطور مستقيم از طريق حكومت صدام حسين در عراق عملي شد. اكنون با بروز اختلافات گسترده و فعلا حل نشده قطر با امارات، بحرين و سعودي، جي. سي. سي در حال احتضار و در معرض فروپاشي است.
در غياب نقش جدي اين شورا، كاهش فزاينده فعاليت منطقهاي امريكا در خليج فارس، محو شدن نقش محوري بريتانيا در اتحاديه اروپا و احتمالا كاهش حضور ناتو در منطقه، بهترين شرايط براي لندن مهيا شده تا با پول و خواست اعراب، به عنوان توجه به منافع راهبردي متقابل، بار ديگر حضور نيروي دريايي خود در خليج فارس را تحميل كرده تا نشان دهد كه تحتالحمايگان پيشين خود را همچنان تحت حمايت خود تلقي ميكند.
حضور دايمي نيروي دريايي بريتانيا در منطقه خليج فارس، پس از سه سال و نيم مذاكره و در راستاي حضور موردي و بر اساس عمليات خاص ديگر نيروهاي بريتانيا در منطقه است. اين اقدام، سواي منويات و خواستههاي لندن و متحدانش در جنوب خليج فارس، بخش ديگري از اجراي منويات ايرانهراسانه و ايرانستيزانه مثلث ضدايراني ترامپ، نتانياهو و محمد بن سلمان است. در اين بازي به نظر ميرسد كه عمان، قطر و كويت چندان راغب و راضي به پيروي تمام قد از اين سياست نيستند، ولي آن سه كشور نيز پيوندهاي محكم و راهبردي با بريتانيا و امريكا دارند و دامنه اختيارات آنان در مقابل اين برنامه چندان گسترده نيست.
سواي جنبههاي نظامي و راهبردي، حضور دايمي نظامي بريتانيا در خليج فارس، يخش ديگري در تلاش براي گشايش بازارهاي جديد مالي و سرمايهگذاري در دوران پسابرگزيت و جدايي از اتحاديه اروپاست. كشورهاي عرب حوزه جنوب خليج فارس همواره بخش مهمي از نقشههاي لندن در جهت يافتن منابع مالي و سرمايهگذاري در دوران پس از اتحاديه اروپا بودهاند. اكنون با حضور مستمر در منطقه، قرار است اين بازاريابي و جذب سرمايه، داراي توجيه نظامي، راهبردي و ژئوپولتيكي هم شود.
سایر اخبار این روزنامه
فراترازكسالت شهردار
آسيب شناسي خودكشي و واكنشهاي نابهنجار كارگران ايراني
ورود گام به گام اروپا به خاورميانه
جايگاه ويژه شهردار
نگاهي به برنامههاي نوروز صداوسيما / نظرسنجي در خدمت توجيه عملكرد
سال بلوغ «اميد»
چرا نجفي بايد بماند؟
ترس، عامل بقاي برجام
احياي روياهاي سپري شده بريتانيا
مزيت نسبي ما در جهان پرآشوب
سلامت همگاني