بدحجابی و نیروی انتظامی

چند روزی از پخش ویدئوی برخورد نامناسب و خشن مامور گشت ارشاد نیروی انتظامی با یکی از هنجارشکنان بد حجاب در فضای مجازی می گذرد و اکنون شاید با فاصله گرفتن از هیجانات پیش آمده پس از آن ماجرا بتوان با دقت بیشتری ابعاد گوناگون این مسئله را مورد بررسی قرار داد.
1 – گرچه آن چه در فضای مجازی پخش شده تنها قسمتی از ماجراست اما به هر صورت برخورد غیرکارشناسی، غیرحرفه ای و خشن مامور در جریان آن اتفاق، محکوم است و حتما باید در مراجع ذی صلاح پیگیری و مجازات متناسب با خطا تعیین و در اسرع وقت اجرایی و نتیجه پیگیری و نوع مجازات از طریق رسانه ها شفاف و علنی به اطلاع مردم رسانده شود تا هم بر زخم و جریحه وارد شده بر افکار عمومی مرهمی گذاشته شود و هم تمامی ماموران در انجام وظایف پا را از حیطه اختیار قانونی خود فراتر نگذارند و دقت لازم در انجام ماموریت را سرلوحه کار خود قرار دهند وهم خطای یک مامور به پای همه خدمت گزاران مردم در نیروی انتظامی نوشته نشود و هم خوراک تبلیغاتی برای رسانه های بیگانه مهیا نشود.
2 – اگر قرار است نیروی انتظامی در کنار دیگر وظایف مهم خود از جمله تامین امنیت شهروندان، نظارت بر اجرای قوانین، برخورد جدی و قاطع با سارقان و خلافکاران و مجرمان و ... همچنان در قالب گشت ارشاد وظیفه «ارشاد» و برخورد مناسب و اصلاح گرایانه با موضوع «بدحجابی » و «بی حجابی» که دیگر از حد مشکل و معضل گذشته و به یک جریان نامناسب عرصه فرهنگی تبدیل شده را برعهده داشته باشد به طور قطع لازم است افراد مامور در این خدمت از توانمندی و ویژگی های ضروری برای ایفای این مسئولیت سنگین برخوردار باشند و قطعا حوصله و سعه صدر فراوان، به جای خریدن مشکلات عدیده ناشی از چنین مسئولیتی، دانش کافی، مدیریت گفتار و رفتار و تخصص در این حوزه از جمله ضرورت های خدمت در این عرصه فرهنگی بسیار حساس است.
گرچه بر این باورم که به دلایل گوناگون از جمله مسئولیت های متنوع و گسترده نیروی انتظامی، بار این مسئولیت را می توان از شانه نیروی انتظامی برداشت و در صورت لزوم این مهم را برعهده یک نهاد یا سازمان فرهنگی تحت نظارت قوه قضاییه و با نیروی کاملا کارشناسی و حرفه ای و برگزیده و تربیت شده برای خدمت در این عرصه گذاشت.


3 – در ماجرای تلخ بدحجابی هایی که حالا به یک ناهنجاری جدی و آزاردهنده تبدیل شده حتما آموزش و پرورش، دانشگاه ها، رسانه ها، حوزه های علمیه، نهادها و دستگاه های فرهنگی، خانواده ها، ائمه جمعه و جماعات، علما و ... هریک به نسبت قصورها و تقصیرهایی که داشته و دارند که اوضاع چنین شده است که این قصورها و تقصیرها آن قدر جدی بوده و هست که حاکمیت را مجبور کرده برای کنترل و شاید مهار این ناهنجاری ، ارشاد و تذکر و برخورد از طریق گشت ارشاد را در دستور کار خود قرار دهد و متاسفانه در اجرای این ماموریت هزینه های فراوانی بر نیروی انتظامی بار شده از جمله این که در میان هزاران برخورد مناسب و کارشناسی، اشتباه غیرقابل توجیه و خطای یک مامور خاطی توسط عده ای به مجموعه این نیرو تعمیم داده و چهره نیروی انتظامی «سیاه» ، «خشن» و ناکارآمد جلوه داده می شود که این ظلمی بزرگ به این مجموعه حافظ امنیت دراقصی نقاط کشور و مرزهای ایران عزیز است.
مجموعه و نیرویی که تنها در راه مقابله و مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و اشرار حدود چهار هزار شهید تقدیم کرده، در جریان اغتشاش های بهمن سال گذشته بسیار خوب عمل کرد، در جریان منتسب به دراویش در تهران در نهایت مظلومیت چهار شهید داد و همین چند روز پیش نیز در مقابله با اشرار مهاجم از مرز میرجاوه چهار فرزند برومند ایران جان فدای دین و میهن و حراست از مرزها و امنیت کشور عزیزمان شدند. پس قطعا تعمیم دادن خطای فاحش یک مامور گشت ارشاد به مجموعه نیروی انتظامی، ظلمی بزرگ به این فرزندان رشید ملت است.
نکته مهم دیگر این که تضعیف و سیاه نشان دادن چهره نیروی انتظامی و تعمیم خطای برخی ماموران خاطی به مجموعه این نیرو علاوه بر خدشه وارد کردن به این نیرویی که به نوعی «ویترین امنیت» کشور و نظام محسوب می شود می تواند بر «انگیزه خدمت» این مجموعه اثرگذار تاثیر منفی بگذارد و قطعا روشن است که این چنین اتفاقی به هیچ عنوان به نفع مردم و کشور نخواهد بود.
4 – ذکر این نکته  اساسی نیز لازم است که  اگر همه تذکرات لسانی و حرفه ای به فرد خاطی به ثمر ننشست و حتی خطاکار یا مجرم اقدام به توهین یا ضرب و شتم مامور پلیس کرد وظیفه پلیس چیست؟ در چنین حالتی  آیا جز برخورد قاطع منجر به تمکین شخص خاطی وظیفه ای برای پلیس متصور است؟
البته برای اثبات عمل به وظیفه پلیس مجهز شدن ماموران به تجهیزات ثبت کننده از جمله دوربین می تواند از بروز شائبه ها مبنی بر غیرحرفه ای عمل کردن پلیس در مقابل خاطیان جلوگیری کند.
5 – بدحجابی ها، بی حجابی ها، حرمت شکنی ها، مُنکر شدن حجاب که یکی از ضروریات تمامی ادیان الهی و به سُخره گرفتن این امر مهم وجدانی و مصرح در قرآن و روایات متعدد، متاسفانه در رفتار برخی افراد، عادی شده و البته خطرناک تر از بروز این رفتار، نوع نگاه به حجاب و تفکر درباره این ضرورت و تقسیم ناصواب و غیرعالمانه این واجب عقلانی، شرعی، فطری و انسانی به «اجباری» و «اختیاری» و مسائلی از این قبیل است که شوربختانه حتی توسط برخی گویندگان و نویسندگان و حتی معدود «عمامه بر سرها» ترویج می شود.
6 – بیان بد و نادرست، برخورد غیرکارشناسی، استفاده از تعابیر زشت و دفع کننده درباره بدحجابی، برخورد تند و خشن با بدحجابان و همه را به یک چوب راندن به جای استفاده از زبان نرم و رفتار ارشادگرایانه و جذب حداکثری همه اقشار و آحاد مردم با گرایش ها و سلیقه ها ، ظاهرهای گوناگون و نبود یک برنامه منسجم و اقناع گرایانه و «مردم محور» نیز از جمله عوامل گسترش پدیده نابه هنجار بی حجابی است.
7 – تفاوت نوع گفتار و رفتار برخی از ما با ناهنجاری بی حجابی و همه را به یک چوب راندن کجا و نوع نگاه رهبر فرزانه انقلاب کجا؟! ایشان در یکی از دیدارهای عمومی با مردم و مسئولان خراسان شمالی و در جریان استقبال مردم در این سفر درباره بدحجابی و ظاهر برخی و نوع برخورد سخنانی بیان کردند که دیدن کلیپ این سخنان برای همه می تواند درس آموز باشد .
خلاصه و مضمون گفتار رهبری این بود: دیدید این مردمی که آمدند خب عده ای هم از خانم ها که به آن ها در عرف معمول بدحجاب می گویند  خب اشک هم می ریختند دل متعلق به این جبهه است دل بسته به این اهداف هستند. آیا این ها را رد کنیم،آیا مصلحت است ، حق است؟ خب نقصی هم دارند مگر ما نقص نداریم، نقص آن ها ظاهر است نقص های حقیر باطنی و دیده نمی شود.
گفتا شیخ من آن چه گفتی هستم آیا تو آن چنان که می نمایی هستی؟! رهبری خطاب به مسئولان ادامه دادند: خب ممکن است برخی ظاهر زننده ای هم داشته باشند ، بله نهی از منکر هم باید بکنیم اما با زبان خوب نه با ایجاد نفرت!
8 – تناقض های گفتاری درباره حجاب با آن چه برخی از فیلم ها و سریال ها و برنامه های سیمای جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته می شود نیز محل تأمل است. به تصویر کشیدن و نمایش چهره های بدحجاب و آرایش کرده در هنگامه انتخابات و برخی مناسبات نیز از نظر تلویزیون توجیه خاص خود را دارد!
9 – همچنین برخی معتقدند نمی توان تاثیر اختلاس ها، دروغ گویی ها، اطاله دادرسی، اطلاع رسانی دیرهنگام درباره محاکمه و مجازات متخلفان به خصوص دانه درشت های مفاسد اقتصادی و همچنین ناکارآمدی برخی دستگاه ها و سازمان ها را در کاهش حساسیت برخی از مردم به مسئله مهم حجاب موثر ندانست. همچنین چندان بیراه نیست که بگوییم مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی ، بیکاری جوانان، رکود و گرانی نیز در کاهش حساسیت های لازم فرهنگی و دینی از جمله حجاب در بخش هایی از جامعه موثر بوده و هست.
با این اوصاف هرچند دیر است اما باید در بالادست احیای واقعی امر به معروف و نهی از منکر و ترویج و فرهنگ سازی «تذکر لسانی وظیفه همگانی» و لزوم برخورد ارشادی و قانونی با انواع فسادهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و همچنین هنجارشکنی های عامدانه، برنامه ای کاملا کارشناسی شده، قابل اجرا و موثر در مجموعه حاکمیت توسط حوزه و دانشگاه و با استفاده از نظر کارشناسان خبره و دلسوز و همه صاحبان رای تدوین و اجرا شود تا ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی مهار شود. به امید آن روز.