روزنامه اعتماد
1397/02/05
جشنواره فجر فرصتي براي ايران
اين روزها تهران ميزبان سيوششمين جشنواره جهاني فجر است، اين جشنواره محلي براي تلاقي تمام انديشههاي متفاوتي است كه از سراسر دنيا گرد هم ميآيند تا دستاوردهايي نو در عرصه هنر را ارج بگذارند. در كشورهايي كه سينمايي پويا و ملي، همانند ايران ندارند نيز بحثي از عدم ضرورت برگزاري جشنواره جهاني آنچنان مطرح نيست. برگزاري جشنواره جهاني فيلم فجر طبيعتا هزينههايي در بر دارد كه با توجه به دستاوردهاي آن، بسيار ناچيز است. اصولا جشنواره فيلم باعث ايجاد فرصتهايي ميشود كه براي هر كشوري جذاب است. از تاثيرات آشكار در ارتقاي شناخت، فرهنگ و هنر كه بگذريم، بايد به حوزههاي گستردهاي اشاره كنيم كه در فرآيند برگزاري جشنوارهاي سينمايي مورد توجه قرار ميگيرند. حوزههايي مانند آشنايي مهمانان بينالمللي با ميراث معنوى و فرهنگي، تقويت بنيه فنى و اقتصادى سينما و جذب مشتريان جديد و توسعه بازار فيلم ايران، زير ساختهاي مطلوب خدماتي و اقامتي. حوزهاي كه بيترديد نميتوان ناديده گرفت، حوزه «ديپلماسي عمومي» است. در هجمه لاينقطع رسانهاي، جشنواره جهانى فيلم فجر محملي براي نشستي بزرگ و بينالمللي خارج از چارچوبهاي معمول تشريفاتي و رسمي و محل تلاقي است براي تمام انديشههاي متفاوتي كه از چهار گوشه دنيا گرد هم ميآيند تا دستاوردهايي نو در عرصه هنر را ارج بگذارند. در ايران، موضوع جشنواره جهاني فيلم متفاوت بوده است. جشنواره و بازار فيلمي كه براي مدتي طولاني مهمترين راه براي معرفي سينماي نوين ايران به صاحبنظران بينالمللي بوده ...به تدريج ميخواهد نقش خود در منطقه را حياتيتر و موثرتر ايفا كند. در حوزه ديپلماسي عمومي، همين مهم است كه شناخت و همكاريها از مجاري غيردولتي توسعه پيدا كند و راههايي نو براي همكاريهاي فرهنگي، اقتصادي و صنعتي گشوده شود كه در چارچوبهاي ديدگاههاي رسمي محدود نشده باشد. از اين راه، فرهنگ ملي و مذهبي ما در تمام دنيا به نحوي معرفي ميشود كه شايبه فرمايشي بودن را بر نميتابد. براي نمونه، در زمان هجمه تبليغاتي دولت امريكا عليه ايران، دلنوشته سينماگر ايراني هنگام اهداي جايزه اسكار است كه ميتواند حس بخش عظيمي از ملت ايران را به جهانيان منتقل كند. فكر ميكنم سينماي ايران طى چهار دهه اخير توانسته است بيش از هر پديده ديگري اين موقعيتها را نصيب ملت عزيز ايران كند. شركت در جشنواره و تماشاي فيلمهايي كه از نقاط مختلف دنيا جمعآوري و انتخاب شدهاند، نوعي ديگر از سير آفاق و انفس است كه ما را به كشف رازهايي مكتوم و ناشناخته نزديكتر ميكند و تصوري راستين از دغدغههاي مشترك بشري نصيبمان ميكند. گذشته از تمام اين حرفها براي كساني كه سينما را دوست دارند، طبيعتا رويارويي با چنين آثاري تجربهاي گرانبها است. اهالى سينما كه خود ميزبان اين رويداد هستند و دوستداران و مخاطبان سينما هم حاميان اصلى جشنواره هستند. فيلمهاي ايراني در جشنوارههاي سينمايي دنيا علاقهمندان زيادي دارد اما اين سينما تلاش ميكند با توسعه همكاريها، سهم بيشتري از بازار صنايع تصويري جهان را كسب كند. زمان آن رسيده تا سينماي ايران نزد مخاطبان عام در سينماهاي جهان بيشتر از گذشته معرفي شود و فراهم شدن شرايط اكران فيلمهاي ايراني در سينماهاي خارج از كشور موجب خشنودي سينماگران ايراني خواهد بود. سينماي ايران از ورود به پروژههاي مشترك استقبال ميكند و بايد همكاريها در زمينه «توليد مشترك» با اولويت بهرهگيري از توان فني و هنري سينماگران ايراني توسعه يابد. معتقدم تيم برگزاركننده جشنواره جهاني فيلم فجر نقصهاي سالهاي گذشته را برطرف كرده و با همت و تلاش بيشتري رويدادهاي اين جشنواره اطلاعرساني شده است. برنامهريزي دقيق يكي ديگر از نقاط قوت جشنواره جهاني فيلم فجر است و باشگاه جشنواره نيز مخاطبان بسياري را جذب كرد. همچنين نواقصي كه بعضا در سالهاي گذشته مشاهده ميشد برطرف شده و در روزهاي اول جشنواره نيز شاهد استقبال خوب مخاطبان بوديم و اميدواريم كه اين استقبال ادامه داشته باشد. فرصتهاي نهفته در جشنواره جهاني فيلم در دورههاي قبل معرفي نشده و ضروري است اين فرصتها براي مشاركت و حضور بيشتر سينماگران در اين رويداد تبيين شوند. براي متخصصان سينما بخش «بازار بينالمللي فيلم» جذابترين بخش جشنواره است چون تبادل نظر و گفتوگوهاي بين دستاندركاران صنعت فيلم در بازار انجام ميشود. همانطور كه در كن و برلين و... اين فرصت براي پيگيري قرار و مدارهاي قبلي است. متاسفانه «فرصت بودنِ جشنواره جهاني فيلم فجر» در ادوار قبل خوب به اهالي سينما معرفي نشد و كساني كه كار تهيه و پخش فيلمها را انجام ميدهند اگر فرصتهاي نهفته در جشنوارههاي جهاني را بدانند براي مشاركت و حضور درنگ نخواهند كرد. در كشورهايي كه صنعت سينماي قوي و پر رونق دارند، ضمن برخورداري از گردش قابل توجه و سودآور سرمايه در بخش سينما، صنايع فرهنگي، آموزشي، به خصوص در بخش سمعي و بصري از پيشرفتها و رونق قابل توجهي برخوردار بوده و حجم توليد و اشتغال در اين بخشها نيز با رشد زيادي رو به رو بوده است؛ اما در كشور ما در ساير صنايع و فعاليتهاي جانبي سينما رشد و رونق قابل ملاحظهاي مشاهده نميشود. اين درحالي است كه ارتقاي كيفيت و افزايش ظرفيت توليد فيلم، ساخت و ساز سينما و تجهيزات و تاسيسات مربوطه، توسعه خدمات فني و تكنيكي مرتبط با فيلم و سينما و فعاليتهاي گوناگون مربوط به بازاريابي و عرضه توليدات در اشكال سينمايي و غيرسينمايي در داخل و خارج از كشور قابليت اين را دارد كه ضمن ايجاد اشتغال مولد و سالم از نظر اقتصادي، منافع زيادي را براي مردم و كشور به همراه آورد. با اجراى مفاد طرح جامع سينما و توسعه همهجانبه صنعت سينماي ايران اميد ميرود تا كشور ما بتواند در زمينه گسترش بازار فيلم، تكنيك ساخت سالن و تجهيزات اصلي و جانبي آن، ارايه خدمات فني و تكنيكي مربوط به سينما، خدمات فني صوت و تصوير، بازاريابي و بازرگاني عرصههاي سمعي و بصري و ساير زمينههاي تابعه حداقل در منطقه خاورميانه و در سطح كشورهاي اسلامي و آسيايي نقش موثري بر عهده گيرد و ضمن ايجاد زمينه توسعه فرهنگي و هنري مبتني بر ارزشهاي دينى و ملي از مزاياي اقتصادي صنعت سينما نيز بهرهمند شود. درخصوص تفكيك دو بخش جشنواره فجر آنچه مسلم است و به گمانم، چه موافقان و چه مخالفان، بر آن صحه ميگذارند، اين است كه حاصل و نتايج اين دو رويداد فرهنگي، دستاوردهاي غيرقابل ترديدي براي سينما و سينماگران ايراني، چه در داخل و چه در عرصه بينالملل، رقم زده است. در چهلمين سال پيروزي انقلاب اسلامي، سينماي ايران و محصولات متنوع و ارزشمند آن، به چنان شكوه و بالندگياي رسيده كه جاي هيچگونه ابهامي را براي دوستان يكدل و حتي معاندان لجوج باقي نگذاشته است. درباره تفكيك دو جشنواره ملي و بينالمللي فجر، فكر ميكنم بايد هدفگذاري را در هر دورهاي مدنظر قرار داد. در دورهاي كه بخشهاي ملي و بينالملل در كنار هم برگزار ميشد، بيشتر امكانات بخش بينالملل صرف اين ميشد كه ميهمانان خارجي به تماشاي فيلمهاي جديد سينماي ايران بنشينند. اين موضوع به درجهاي از توفيق رسيده بود كه بعضي از مدرسان خارجي در بررسي جشنوارهها، در كنار رويدادهاي مختص تبليغ سينماي جهان و سينماي منطقه، سرفصلي براي فجر به عنوان رويدادي براي تبليغ سينماي ملي باز كرده بودند؛ اما بخش بينالملل با وجود فيلمهاي بزرگ و ميهمانان بزرگ عملا تحتالشعاع بخش ملي قرار ميگرفت و سينماگران و تماشاگران ايراني حضور گستردهاي در اين بخش نداشتند. اگر قرار باشد ماموريت بخش بينالملل را تدارك امكاني براي شكلدهي به ويتريني براي فيلمهاي جديد ايراني بدانيم كه دستاندركاران خارجي هم حضور چشمگيري در آن دارند، همان شيوه شايد امروز هم جواب بدهد. اما وقتي بخواهيم جشنوارهاي داشته باشيم كه به غير از امكان بازاريابي سينماي ايران و حضور برخي فيلمها و چهرههاي شاخص سينماي جهان، در اندازه ساير جشنوارههاي جهاني قابل ارزيابي باشد، ممكن است ديگر تمهيدات قبلي پاسخگو نباشد. مزاياي جديدي كه جشنواره جهاني فيلم فجر ايجاد كرده است، پرتعداد هستند: به عنوان نمونه استقبال دوباره تماشاگران جدي سينما از نمايش فيلمهاي متفاوت و ابتكار راهاندازي باشگاه طرفداران براي شناسايي مخاطب هدف؛ حضور دستاندركاران بسياري از فيلمهاي خارجي در زمان نمايش و برگزاري جلسات معرفي و پرسش و پاسخ؛ افزايش بار علمي با اتكا به كارگاهها و كلاسهاي دارالفنون و دانشگاهي؛ ايجاد ارتباط قوي با استعدادهاي آينده كشورهاي مختلف در زمينه فيلمسازي؛ انگيزه بيشتر جشنواره در كشف فيلمسازاني كه با فيلم اول رويكردهايي نو در عرصه سينما را باعث شدهاند از جمله اين مزايا هستند. اين يعني نگاه به جشنواره به عنوان فرصتي بينالمللي كه نقش سينماي ايران را در معادلات آينده سينماي جهان كليديتر ميكند و به اين رويداد سينمايي وجهه ديگري در مناسبات جهاني ميبخشد.
حضور دبيري خوشفكر و نيروهايي كارآمد و مجرب باعث شده است بسياري از علاقهمنداني كه در اين سه سال در جشنواره حضور داشتهاند، از تغييرات در زمينههاي مختلف- ازجمله برنامهريزي و انتخاب فيلم- به نيكي ياد كنند. از اين رو در اين سه سال، بنياد سينمايي فارابي همواره در كنار جشنواره جهاني بوده و در تمام جوانب، از هيچ كمك و حمايتي دريغ نكرده است.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه