روزنامه فرهیختگان
1397/02/06
سایهروشنهای یک لیگ
پیش از اینکه بخواهی پدیدهای را بررسی کنی یا مورد قضاوت قرار دهی، باید با کفشهایش چهارقدم راه بروی! این جمله منسوب به پائولو کوئیلو را یکبار محمدرضا گلزار بر زبان آورد و حسابی در فضای مجازی بسطش داد. این روزها در هر کانال یا صفحه اینستاگرامی یا سایتهای مربوط به امور خانوادگی –از آشپزی بگیرید تا دوخت و دوز و مشاوره خانواده– این جمله را میتوانید لابهلای مطالب پیدا کنید؛ همینطور مطالبی که از لزوم قضاوت نکردن در احوال شخصی مردم منتشر میشود و به شوخی به «جاج کردن» معروف است. با اجازه آقای گلزار و شرکا و مستر کیمیاگر، برآنیم لیگی را «جاج» کنیم که امروز نفس آخرش را میکشد. هفدهمین دوره مسابقات لیگ برتر سرانجام امروز به پایان میرسد و ذوبآهن و استقلال به رقابت برای مقام دومی خاتمه میدهند؛ مقامی که سایپای علی دایی هم چشم به آن دوخته و میخواهد به دستش بیاورد. بیایید کمی درمورد لیگ هفدهم و سایهروشنهایش گپ بزنیم. 1. لیگ هفدهم احتمالا بیخاصیتترین لیگ تمام تاریخ بود. از همان ماههای نخست مشخص بود که نه استقلال و نه سپاهان و ذوبآهن و نه هیچ تیم دیگری برای قهرمانی بسته نشدهاند و اقبالی ندارند و تنها سر سلطان پرسپولیس سلامت باد! معمولا لیگها را با دو یا چندقطبیهایش میشناختیم، اما امسال خبری نبود. در انگلیس، فرانسه و اسپانیا هم البته همین امر رخ داد اما اگر در این سه کشور، تیمها به دلیل قدرت گرفتن بیش از حد تیم قهرمان، بختی برای رسیدن به مقام اولی نداشتند، در ایران این پرسپولیس بود که از ضعف بیش از حد رقبا بهره برد. قصد، کمرنگکردن موفقیتهای پرسپولیس نیست و تنها به این اشاره میکنیم که ذوبآهن و استقلال تازه از نیمفصل دوم به چرخه مدعیان لیگ اضافه شدند، ضمن اینکه خستگی مفرط و توقفهای پیدرپی پرسپولیس در پایان فصل هم قابل توجه است. 2. لیگ هفدهم از نظر مدیریتی و اقتصادی ضعیفترین لیگ تمام ادوار است. نه معلوم شد حق پخشی در کار است یا نه و نه خبری از تبلیغات دور زمین شد. بلیتفروشی طبق معمول شوخی است و اسپانسرها هم مخصوصا در تیمهای دچار بحران ماهی یکبار عوض میشدند. تغییر پیدرپی مدیران و مربیان در برخی تیمها خندهدار بود و اتفاقا تیمهایی هم سقوط کردند که رکورددار بیشترین میزان تغییر سرمربی بودند. بحران مالی عمده تیمهای لیگ را تهدید کرد و خلاقیت جدید در عرصه مدیریتی دیده نشد. مدیران نسبت به سالهای قبل هم در عمل و هم در سخن، ناپختهتر از هر سال دیگری رفتار کردند. دیدنیهای لیگ بهنسبت ندیدنیها و جذابیتهای لیگ بهنسبت ناجذابیتهای آن بسیار اندک بود و در مجموع فصل چشمنوازی را شاهد نبودیم؛ البته اگر عملکرد فنی و داخل زمین چند تیم را فاکتور بگیریم. 3. لیگ هفدهم از نظر افول مدعیان سنتی حیرتانگیز است. در هیچ لیگ دیگری ندیده بودیم که تیمهای اسم و رسمدار تا این اندازه دچار بحران شوند. استقلال بهعنوان نایبقهرمان و تراکتورسازی بهعنوان تیم سوم لیگ سقوطی خیرهکننده را تجربه کردند. اگر نوشداروی شفر نبود مشخص نمیشد استقلال امروز در کجای جدول بود! تراکتورسازی ضعیفترین فصل تاریخ لیگ برتر خود را تجربه کرد. سپاهان بعد از جنگهای داخلی فصل قبل، امسال برای نخستینبار رسما از سقوط گریخت. ذوبآهن نیمفصل اول چندان چنگی به دل نزد، ضمن اینکه در همان میانههای راه امیر قلعهنویی زیر فشار افکارعمومی قرار داشت تا استعفا دهد. اگر سعید آذری مردانگی نمیکرد و پای او نمیایستاد، معلوم نبود قلعهنویی چقدر در این تیم دوام میآورد. 4. بحرانهای لیگ عمدتا ختم به اخراج شد تا ختم به مدیریت. از برکناری منصوریان تا تغییرات پیدرپی و کاریکاتوری نفت بگیرید تا انتخابهای یکی بعد از دیگری بدتر باشگاههایی چون سپیدرود و سیاهجامگان. این خوشاقبالی سپیدرود بود که با وجود همه تغییرات حیرتآور مدیریتی و کادر فنی در لیگ ماند. حیرتآورتر عدم برکناری محمدرضا مهاجری از پدیده بود که در نیمفصل اول در مقطعی تیم دوم جدول هم بود، اما در هفتههای آخر برای نباختن تلاش میکرد. میزان امتیازگیری پدیده در طول لیگ به شکل حیرتآوری مثالزدنی است. آنها تعداد زیادی از مسابقات لیگ را پیدرپی باختند و گاهی بین مسابقات یک امتیاز کسب میکردند، اما سرمربیشان برکنار شد. اگر سه برد هفتههای پایانی نبود، پدیده جای نفت تهران را میگرفت. 5. لیگ امسال البته سایپای علی دایی را هم داشت که خوب جنگید و نتیجه گرفت. استقلال متحولشده شفر، پارسجنوبی تحسینبرانگیز مهدی تارتار، ذوبآهن خیرهکننده نیمفصل دوم امیر قلعهنویی و فولادی که با مربی بومی برای نخستینبار در این سالها نتیجه گرفت. نمیشود گسترش فولاد با فیروز کریمی را هم نادیده گرفت که بعد از اخراج لوکا تیم را در منطقه سقوط تحویل گرفت و در میانه جدول به ساحل امن رساند. این را نباید از یاد برد. 6. آقای گلی علی علیپور را باید یکی از نقاط عطف این لیگ دانست. گلزن مازنی جوان پرسپولیس در حالی به این مقام رسید که بعد از مهدی طارمی، کمتر کسی فکر میکرد پرسپولیس توان عرضه یک آقای گل دیگر را داشته باشد، اما این اتفاق رخ داد. علیپور با شایستگی تمام به این عنوان رسید و با شایستگی تمام پاداش آقای گلیاش را از سرمربی تیمملی گرفت؛ تقریبا هیچ!پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
جوانها را به علوم عقلی دعوت کنید
شفافسازی در تمام زمینهها باید مورد توجه ویژه قرارگیرد
مسقف شدن نمایشگاه کتاب بعد از ۳۱ سال
محصولات پارک های علم و فناوری جایگزین شهریه
ترامپ ستونهای خالی طرح مکرون را پر میکند
تغییرات مثبت در آزمون جامع دکتری
کمبهره واقعی
سایهروشنهای یک لیگ
فراموششدگان یورت
معماری شهری؛ معیار توسعه فیزیکی دانشگاههای جهان