روزنامه فرهیختگان
1397/02/06
فراموششدگان یورت
چهارشنبه، ۱۳ اردیبهشتماه سال 96، عقربهها ساعت 11:30 را نشان میدهند و معدنچیان معدن زغالسنگ زمستان یورت آزادشهر در اعماق هزار و 300 متری زمین مشغول کار هستند که ناگهان صدای انفجار مهیبی به گوش میرسد. انفجار دقیقا در تونلی رخ میدهد که یکی از تونلهای بنبست این معدن بوده و تنها دارای یک راه خروج است. صدای انفجار بهحدی زیاد است که مردم را از روستاها و زمینهای کشاورزی اطراف به سمت معدن میکشاند تا به حادثهدیدگان کمک کنند. انتشار خبر انفجار معدن زغالسنگ زمستان یورت آزادشهر سبب میشود کمکم سر و کله مدیران و مسئولان بومی و استانی به این منطقه باز شود و هرکدام فراخور سمت و مسئولیتی که دارند، دستوری میدهند تا شاید گره از گره باز شود، اما عمق فاجعه رخداده یکطرف قضیه است و مشکل اصلی نبود امکانات برای امدادرسانی به معدنچیان است.ساعتها زمان میگذرد تا از معادن اطراف، دستگاههای هواکش به محل حادثه آورده میشود تا گازهای خطرناک تخلیه و امکان ورود به داخل معدن فراهم شود؛ همین چند ساعت زمان بردن اولیه برای آوردن مکش و هواکش کفایت میکند تا بسیاری در معدن به کام مرگ کشیده شوند! حالا اطراف معدن و جلوی در ورودی جمعیت زیادی وجود دارند و اضطراب و نگرانی در چشمان همه موج میزند و آهستهآهسته به تجهیزات امدادرسانی اضافه میشود؛ عقربه ساعت نشان از ساعت 23 دارد که خبر میرسد پیکر 16 معدنچی پیدا شده و از عمق 1100 متری امدادگران در حال خارج کردن پیکرها از تونل هستند. این خبر ناگوار سبب شد خانوادههایی که منتظر عزیزان خود بودند از این موضوع ناراحت و نگران شوند و رفتهرفته کورسوی امیدشان را از دست دهند و این در حالی بود که تنها سهساعت بعد، پنج پیکر دیگر پیدا میشود. در چند روز آینده پیکرهای معدنچیان یکییکی از اعماق زمین یافت میشود و درنهایت زمستان یورت میماند و پیکر 43 معدنچی. در دو طرف تونل اصلی، دو تونل برای ارتباط با تونل اصلی و تهویه هوای طبیعی و خارج شدن گازهای متصاعدشده و ورود و خروج اضطراری حفر شده، اما تونل سمت چپ که همان تونل اصلی است و باید هزار و 800 متر عمق داشته باشد، تنها حدود ۴۰۰ متر حفر شده بود؛ موضوعی قابلتامل که اگر این تونل به موازات تونل اصلی که کارگران در حال کار در آنجا بودند حفر شده بود، دسترسی به معدنچیانی که محبوس شده بودند امکانپذیر بود و نیروهای امدادی میتوانستند از مرگ آنها جلوگیری کنند. شاید اگر این استاندارد از سوی کارفرما رعایت شده بود هیچگاه شاهد مرگ معدنچیان معدن زمستان یورت نبودیم؛ درست مانند حادثه معدن سنخوزه شیلی در 14 مردادماه سال 89 که پس از ۶۹ روز حبس در عمق ۷۰۰ متری معدن، بالاخره امدادگران توانستند معدنچیان را نجات دهند. چند روزی به انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم باقیمانده و بسیاری حضور حسن روحانی، رئیسجمهور در معدن زمستان یورت را تبلیغاتی ارزیابی میکنند، اما این سفر با هر توجیهی انجام شد اعتراض مردم و خانوادههای معدنچیان را به همراه داشت؛ اعتراضی شدید که سبب شد تیم حفاظت رئیسجمهور برای فرار از آن مهلکه وارد عمل شود. اعتراضاتی از این دست سبب شد کمیته حقیقتیاب تشکیل شود تا موضوع را بررسی و مقصر یا مقصران حادثه را شناسایی کنند که درنهایت کارفرما بهدلیل رعایت نکردن الزامات قانونی برای ایمنی معدن، مقصر حادثه شناخته شد. نگاهی به علل انفجار و نبود ایمنی در معدن که در گزارش آمده بود نیز بسیار تعجبآور است؛ نبود سیستم تهویه مناسب و کافی در تونل، نبود مسیرهای کمکی برای کمک به تهویه هوای تونل، ارائه ندادن آموزشهای لازم و کافی نبودن نظارت بر کارگران بهمنظور جلوگیری از ایجاد هرگونه شعله یا جرقه داخل تونل، مجهز نبودن لوکوموتیوها به تجهیزات رادیاتور اگزوز و نبود تشکیلات امداد و نجات و مدیریت بحران در معدن! نکته دیگر اینکه بسیاری از تونلها بهصورت یکطرفه و محوطه بسته ایجاد میشود و این در حالی است که وقتی انفجاری صورت میگیرد، تمامی موجودات زنده در تونل بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست میدهند. گویا تنها اقدام کارفرمایان برای کاهش هزینهکردها ساخت تونلهای یکطرفه نیست، بلکه ساعت کار بالا (گاهی به 16 ساعت نیز میرسد) و دستمزدهای پایین (که به یکمیلیون تومان هم نمیرسد) که همان هم در بیشتر مواقع با چندینماه تاخیر پرداخت میشود، یکی دیگر از روشهای کاهش هزینههاست. در همان روزهای ابتدایی انفجار معدن زمستان یورت بسیاری از مسئولان حضور پیدا کردند و قولهای مساعد زیادی دادند و در حالی که این روزها به سالگرد این حادثه نزدیک میشویم، به بسیاری از آن وعدهها جامهعمل پوشانده نشده است و هنوز بسیاری از خانوادههای معدنچیان با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند. موقعیت جغرافیایی و از سوی دیگر مدیریت ناصحیح و نبود امکانات بهروز و مواردی از این دست، کشورمان را در زمره کشورهای حادثهساز قرار داده است. آمارهای دقیقی از حوادث رخداده در معادن ایران به ثبت نرسیده است و بررسی آمارهای قبلی نشان میدهد این آمارها سیر صعودی بالایی دارد. براساس اعلام مرکز آمار ایران، در سال 90 تعداد حادثههای ثبتشده برای معادن در ایران 527 مورد بود که این رقم در سال 94 به 1510 مورد رسیده است؛ یعنی افزایش سهبرابری تنها طی چهارسال! بررسیها نشان میدهد هر چندوقت یکبار جامعه خواسته یا ناخواسته درگیر یک حادثه میشود و در پی آن دهها و گاهی نیز صدها انسان بیگناه به دلایل واهی همچون نبود امکانات جان خود را از دست میدهند؛ موضوعی که سالهاست تکرار میشود و گوش شنوایی برای شنیدن و حل آن وجود ندارد.
سایر اخبار این روزنامه
جوانها را به علوم عقلی دعوت کنید
شفافسازی در تمام زمینهها باید مورد توجه ویژه قرارگیرد
مسقف شدن نمایشگاه کتاب بعد از ۳۱ سال
محصولات پارک های علم و فناوری جایگزین شهریه
ترامپ ستونهای خالی طرح مکرون را پر میکند
تغییرات مثبت در آزمون جامع دکتری
کمبهره واقعی
سایهروشنهای یک لیگ
فراموششدگان یورت
معماری شهری؛ معیار توسعه فیزیکی دانشگاههای جهان