روزنامه آفتاب یزد
1397/02/27
برای صدایی که کات شد!
آن سالها که هنوز به قدر امروز از جام جم نبریده بودیم،یکی بود که لابلای اخبار سوزناک جنگ، با صدایش بر دلهایمان مینشست.درست وقتی دلگیر و تنها بودیم یکی با جاافتادهترین نوع بیان غربت تمام دنیا را برایمان کادو میکرد.یکی که حسرت شنیدن صدایش در آستانه میانسالی بر دلهایمان ماند.یکی که رفت به پستوی تنهایی و هیچ کس از سوز درون و حرمان و غمهایش حتی یک سطر کتابت نکرد.حالا در آخر این اردیبهشت لبالب از اتفاق،خبر مرگ مردی که سالها پیام رسان خبر بود به دستمان رسیده.مردی که با ناسپاسیها کنار آمد و در این سالهای آخر باور کرد که که دیگر به بودن او در رسانه مثلا ملی هیچ احتیاجی نیست.
چند عکس خاطره انگیز در گوگل و چند کلمه درباره ایست قلبی او که روزگاری تا نوک میزد به واژهها، ما در عنفوان خردسالی پای تلویزیون لامپی میخکوب میشدیم و با شنیدن صدای مخملیاش کیف میکردیم.
قاسم افشار با کوله باری از غصه و دلتنگی در بهار رفت و فعلهای بی برگشت را روی خروجی خبرگزاریها نشاند.شاید به اتکای خاک سرد چند روز دیگر اصلا کسی به یاد نیاورد مردی را، که خود خبر بود و برای یک بار زندگی کردن چقدر زجر کشید و چه خون دلها خورد از دست این جماعت اندوه پرست!
گوینده خبر دهه شصت اما در حالی رفته که صدایش به طرز غریبی در ما جا مانده است.ما نسل غوطه ور در گذشته که همان دو شبکه نصفه و نیمه را به تمام این شبکههای چیپ ترجیح میدادیم.
خداحافظ آقای نوستالژی.حالا میتوانی یک دل سیر بخوابی و به این بیندیشی که تنها غنودن است که میماند، نه صدایت که مثل آب خوردن کاتش کردند و با همان خندههای روتین کنارت گذاشتند.حالا سکوت دسته گلی است میان حنجرهات. بهتر که نیستی در این محنت آباد. نبودنت تا اطلاع ثانوی همه جای شهر هست...باور کن.
سایر اخبار این روزنامه
نامهای برای رئیس صدا و سیما
برای صدایی که کات شد!
زخمی بر گونه اساطیر
آقای جلیلی! اطلاعات غلط ندهید
خودکشیهایی که از نظرها دور ماند!
همکاری برخی شعب بانکی با واسطههای ارزی!
اتفاق شوک آوری در انتخابات عراق رخ نداده است!
قدم زدن در تهران پولی شد؟
مجری باشرف
ممنوعالخروجی پناهی را درک نمیکنم
برجام واکسن نبود
این تذهبون؟!