روزنامه کيهان
1397/03/07
اخبار ویژه
کل شغل ایجاد شده در تلگرام 33 هزار مورد!
آمارهای اعلام شده درباره ایجاداشتغال در پیامرسان تلگرام تخیلی است.
روزنامه وطن امروز در گزارشی خاطرنشان کرد:
بررسیها نشان میدهد آمارهای اعلام شده درباره اشتغالزایی تلگرام مانند آمار اشتباه روحانی دربارهاشتغالزایی فضای مجازی یک آمار رویایی و خلاف واقع است.
چند هفته قبل روحانی اعلام کرد ۲ میلیون شغل در فضای مجازی ایجاد شده، اما وزیر ارتباطات سریعا این آمار را تصحیح کرد و به ۲۰۰ هزار شغل تنزل داد. اما واقعیت چیست؟ تجربه سالهای اخیر فضای مجازی ایران نشان داده تا مادامی که نمونه خدمت خارجی در کشور وجود داشته باشد، امکان رشد اپلیکیشن داخلی وجود ندارد، از نمونههای بارز آن هم آپارات و کافه بازار است. پس از محدودیت آیپیهای تلگرام توسط اپراتورهای ارائه دهنده اینترنت در ایران، حالا موجی از مخالفتها برابر این اقدام شکل گرفته است؛ گروهی محدودسازی تلگرام را به بستن راه ارتباطی و گروهی دیگر این کار را مبارزه با آزادی میخوانند، اما اصلیترین مخالفان محدودیت تلگرام آن را راهی برای کسب درآمد میدانستند که حالا از آن محروم شدهاند. حتی یکی از عواملی که باعث بیرغبتی وزیر جوان بر اجرای تمام و کمال فیلترینگ و در کنار آن حمایت از پیامرسانهای داخلی شده، همین موضوع است. رسانههای زنجیرهای و حامی دولت هم همواره تاکید ویژهای به این موضوع داشته و دارند. عناوینی مانند «۵۰۰ هزار شغل هوا شد»، «فیلتر تلگرام چند نفر را بیکار کرد؟»، «مرگ هزاران شغل با فیلترینگ» و... پمپاژهایی بودند که سعی داشتند پس از تلگرام را آخر دنیا تصویر کنند و از همه مردم بخواهند هر طور شده در تلگرام بمانند و به سمت پیامرسانهای داخلی نروند.
بر این اساس عمدهاشتغالزایی که تلگرام طی سالهای متمادی در ایران ایجاد کرد به ۲ موضوع «راهاندازی و مدیریت کانال» و «عرضه محصول برای فروش» ختم میشود که طبق آخرین گزارش مرکز ملی فضای مجازی هماکنون ۱۰ هزار نفر در حوزه راهاندازی کانال و حدود ۲۳ هزار نفر در حوزه فروش مشغول به کار هستند. مشاغلی مانند طراحی ربات، تولید محتوا و ویراستاری هم در این حوزه وجود دارد که حجم آن بسیار اندک است. نکته مهم اینجاست که تمام مشاغل نام برده در فضای تلگرام قابلیت رشد در پیامرسانهای داخلی را هم دارند. در کنار این پیامرسانهای داخلی میتواننداشتغال بیشتری را ایجاد کنند. به طور معمول اشتغالزایی در صنعت اپلیکشین در ۳ دسته شغلهای اصلی، شغلهای غیرمستقیم و شغلهای سرریز تقسیمبندی میشود. دسته اول کسانی هستند که به طور مستقیم برنامهنویسی و طراحی نرمافزار را انجام میدهند. دسته دوم شامل مواردی مانند فروش، بازاریابی، مدیریت مالی، منابع انسانی یا بخشهای اداری کسبوکار است. دسته سوم کسانی هستند که با شرکتهای تولیدکننده نرمافزار همکاری دارند؛ این مجموعهها از ارائهدهندگان خدمات سختافزاری، اینترنت، تجهیزات شبکه گرفته تا مجموعههایی مانند رستورانها و هتلها که با شرکتهای نرمافزاری همکاری داشته و خدمات خود را بر بستر آنها ارائه میدهند، تشکیل میشوند. متخصصان فناوری و اطلاعات و برنامهنویسان، متخصصان امنیت شبکه و همه کسانی که در قسمت پشتیبانی، بازاریابی، فروش منابع انسانی، مالی و خدمات یک گروه توسعهدهنده فعالیت دارند، شاغلان در پروسه یک اپلیکیشن نامیده میشوند. با حضور تلگرام در ایراناشتغال در تمام این موارد در کشور ما از بین رفت. با بررسی درآمد اپلیکیشنهای بزرگ مانند توئیتر و فیسبوک میتوانیم متوجه کلاه بزرگی که ادعاکنندگان اشتغالزایی تلگرام بر سر میگذارند شویم. بنا بر این گزارش،اشتغال ایجاد شده در شبکه اجتماعی فیسبوک ۲۵۱۰۵ نفر (سال ۲۰۱۷)، توئیتر ۳۳۷۲ نفر (سال ۲۰۱۷) و ویچت ۲۰۰۰ نفر (سال ۲۰۱۷) بوده است. اینگونه مشاغل تنها در صورت راهاندازی پیامرسانهای داخلی ایجاد میشوند و در صورت استفاده صرف از پیامرسانهای خارجی بهوجود نمیآیند. شاید در نگاه اول، تعداد شغلهای ایجادشده در این بخش خیلی عدد بزرگی نباشد، اما زیرساختاشتغال کشور را در حوزه فضای مجازی و نیز شغلهایی که بر بستر آن استوار میشود، ایجاد میکند. این شغلها اغلب دانشبنیان است و پایه توسعه کسبوکارهای آتی مرتبط با فضای مجازی را تشکیل میدهد.
به غیر از مشکلات امنیتی و مدیریت محتوایی که یک پیامرسان خارجی ایجاد میکند، سختیهایی که برای کسبوکارها ایجاد میکند بسیار مهم است. در حال حاضر تلگرام حداقل پتانسیلاشتغالزایی و اقتصادی کشور را فعال کرده و دیگر بسترها را مسدود کرده است. تلگرام به دلیل عدم امکان ارتباط با سیستم بانکی، ناپایداری و ریسک بالای سرمایهگذاری و عدم امکان پیگیری حقوقی تخلفات مالی انجام شده نمیتواند تمام بخشهای اقتصادی کشور را فعال کند.اروپاییها اگر صداقت دارند باید علیه آمریکا قطعنامه بدهند
«نگارش قطعنامه علیه آمریکا؛ آزمون عملی سادهای که فاصله حرف و عمل اروپا را مشخص میکند»
به گزارش رجانیوز، از جمله شروط ترسیم شده رهبر انقلاب برای مذاکره با کشورهای اروپایی نگارش قطعنامهای توسط این کشورها علیه آمریکا به خاطر نقض قطعنامه 2231 است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با سران قوا و جمعی از مسئولان و کارگزاران نظام با ترسیم شروط ایران برای مذاکره با کشورهای اروپایی که در واقع باید آن را «خطوط قرمز» مذاکرات پیشرو دانست، خاطرنشان کردند:
«آمریکا قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ آنهایی که عضو شورای امنیتاند بایستی در مقابل این حرکت آمریکا، قطعنامهای علیه او به شورای امنیت ببرند؛ یک قطعنامه علیه آمریکا بهعنوان اینکه این [کشور] ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ است. یکی از کارهایی که باید بکنند این است.»
نگارش قطعنامه توسط کشورهای اروپایی عضو شورای امنیت موضوعی است که پیشتر منتقدان برجام نیز به آن اشاره کرده بودند اما متاسفانه تیم مذاکرهکننده هستهای اقدامی برای عملیاتی کردن آن انجام نداد. تاسفآورتر آنکه مطابق اخبار خبرگزاریهای روسی، مقامات روسیه پیشتر و در زمانی که آمریکا به نقض آشکار برجام میپرداخت خواهان اجرای همین طرح و محکومیت ایالات متحده در مجامع بینالمللی بودند اما با مخالفت تیم ایرانی، خواست روسیه هیچگاه وارد فاز عملیاتی نشد.
شرطی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند همان راهکار مورد اشاره منتقدان بود که پس از تصویب تحریم کاتسا توسط آمریکا برای مقابله با آن طرح شد.
رجانیوز 11 ماه قبل درباره راهکار مقابله با تحریمهای کاتسا نوشت: برای مقابله با تحریم جدید میتوان دو راهحل حقوقی و عملیاتی درنظر گرفت. در باب راه حقوقی باید اشاره کرد که انگلستان، فرانسه، روسیه و چین همگی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند. دیدگاههای روسیه و چین بهطور سنتی به ایران نزدیکتر است و انجام رایزنیهای کوتاهی میتواند آنهای را متقاعد سازد که تحریم جدید آمریکا نقض قطعنامه 2231 است البته روسیه از آنجایی که خود نیز به تحریم جدید آمریکا اضافه شده بهطور قطع همراهی بیشتری خواهد کرد. موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم معتقد است که ایران توافق هستهای را به شکل کامل اجرا کرده است.
با توجه به این شرایط وزارت امور خارجه باید از طرفهای اروپایی، روسیه و چین بخواهد که با صدور قطعنامهای در شورای امنیت از آمریکا که به تعهداتش ذیل قطعنامه 2231 پایبند باشد. در واقع ایران باید همان مدل رفتاری از طرفهای اروپایی، روسیه و چین مطالبه کند که آنها پیشتر در رابطه با ایران به کار بردند.از حرمتشکنی روز قدس فتنهگران تا تلهگذاری به بهانه افطار
در ادامه تحرکات باند خاتمی برای بازگرداندن حیثیت این دستاندرکار فتنه و آشوب نیابتی سال 88، وی در ضیافت افطار محمدرضا عارف شرکت کرد و پشت سر ناطقنوری به نماز ایستاد. عارف در سالهای قبل نیز برخی سران گروهک نهضت آزادی را به مهمانی افطار دعوت کرده بود.
خاتمی مدتهاست به اعتبار انزوا و سرگشتگی خودساخته، سعی میکند در مراسم ختم و افطار و... حضور پیدا کند و با انداختن شخصیتهای سیاسی در رودربایستی و گرفتن عکس با آنها چنین القا کند که از موضع اتهام خارج شده است!! باند او سناریوهای مشابهی را در حسینیه جماران (علیه رئيس مجلس و رئیس صدا و سیما) و همچنین در مراسم روضهخوانی قدرتالله سلیمانی (علیه وزیر اطلاعات) به اجرا گذاشتند و این در حالی است که خیانت بزرگ خاتمی در همراهی با دروغ تقلب و به آشوبکشاندن 8 ماهه کشور مطابق نقشه آمریکا و انگلیس و اسرائیل، هرگز از اذهان پاک نخواهد شد.
نکته قابل تأمل در مورد تمسک باند خاتمی به ناطق نوری اینکه همین طیف در انتخابات سال 76 به تخریب و ترور شخصیت ناطق پرداختند و حتی در مقابل مجلس پنجم شعار میدادند «مجلس زوری نمیخوایم/ ناطقنوری نمیخوایم».
اما فارغ از تلهگذاری فتنهگران برای امثال ناطقنوری که مدتهاست در جریان است، یک سؤال مهمتر وجود دارد: ضیافت افطار برای کسانی است که ماه مبارک رمضان را محترم میشمارند؛ با این وصف، آیا جماعتی که آشوبگران را در سال 88 تحریک به حرمتشکنی علیه مقدسات اسلامی کردند و همانها در روز قدس ضمن کشیدن سیگار و نوشیدن علنی آب در انظار، اقدام به حرمتشکنی ماه رمضان کردند، اعتقادی به حرمت روزه ماه مبارک رمضان دارند که افطارش نیز محترم و موجه باشد؟!
و بالاخره اینکه خاتمی با این قبیل صحنهسازیها نمیتواند خود را از بار سنگین خیانتی که مرتکب شده برهاند. مگر اینکه اعلام توبه کند و تضمین دهد که جبران خواهد کرد و حقیقت دروغ تقلب را به مردم بگوید. به تعبیر قرآنی «الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا.»زیباکلام: فراکسیون امید دنبال منافع خود هستند نه مردم
صادق زیباکلام میگوید فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس هیچ کاری برای مردم انجام نداده و مردم ناراضی هستند اما مهم این است که با رفتن اعضای فراکسیون امید به مجلس، نامزدهای دیگر نتوانستند به مجلس بروند.
زیباکلام در مطلبی آشفته مینویسد: از دل اصلاحطلبانی که به قوه مقننه راه یافتند، فراکسیون امید برآمد. فراکسیونی که در این دو سال همواره زیر ذرهبین جامعه صاحبنظران حرکت میکرد.
متأسفانه امروزه هر کجای جامعه که قدم میگذاریم، با انبوهی از گلایهها و انتقادات مواجه هستیم که حل آن را از دولت روحانی و اصلاحطلبان میخواهند. سؤال مردم این است که پس فایده و عملکرد نمایندگان مجلسی که به آنها رأی دادیم چه بود؟ مردم میخواهند بدانند که فراکسیون امید چه گامی در حل مشکلات اقتصادی، حقوق شهروندی و غیره برداشته است. اگر فقط بخواهیم بگوییم که دستاورد فراکسیون امید چه بوده است، قطعاً باید گفت که اشتباه کردهایم که به همه آنها رأی دادیم. زیرا این فراکسیون که امروز میبینیم، در عمل هیچ کاری نکرده است.
بنابراین انتظار منطقی افرادی که به لیست امید رأی دادند، بسیار بیشتر از عملکرد الان آنها بود. اما ما باید واقعبین باشیم. ورود لیست امید به مجلس دهم پس از انتخابات 1394 مانع از بسیاری کجرفتاریها شد. خیلی از مردم حتی انتظار نداشتند که با رأی دادن به لیست امید، این نمایندگان یک تنه برای پایمال نشدن حقوق مردمشان و رفع معضلات بجنگند، بلکه بیشترین هدف در این بود که افرادی را به مجلس بفرستیم که جای تندروها را بگیرند. تندروهایی که جز ایستادن برابر دولت هیچ نقش دیگری در مجلس نداشتهاند.
اگر در مجلس دهم دلواپسان و تندروهای دیگر هم ورود میکردند، دولت به همین دستاوردهای کوچک نیز نمیتوانست برسد.
اگر در مجلس دهم، همچنان تندروها حضور پیدا میکردند، وضعیت بدتر از چیزی میشد که اکنون شاهد هستیم.
اما باید تأکید کرد که فراکسیون امید تاکنون کارهای زیادی را که میتوانست انجام دهد، انجام نداده. هر چند معتقد هستم اگر زمان به قبل بازگردد باز هم باید به لیست امید رأی داد تا مجلسهای قبل مانند نهم و هشتم و هفتم دوباره تکرار نشوند. منتها نه به شیوهای که رأی دادیم. باید لیست دیگری میبستیم که 30 نفر افراد کارآمد آن را تشکیل میدادند. 30 نفری که پای تک تک رأی مردم میایستادند و به جای آنکه دنبال منافع خود باشند، دنبال منافع مردم باشند. ایراد از عملکرد فراکسیون امید و رئیس آن بسیار است.مخالفت عارف با حضور برخی اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان
ارگان حزب کارگزاران میگوید محمدرضا عارف، عذر برخی اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان را که مورد نظر خاتمی بودهاند، خواسته است.
روزنامه سازندگی نوشت: مدتی است شورای عالی اصلاحطلبان که وظیفه آن سیاستگذاری در امر انتخابات از یکسو و تعیین راهبردهای جریان اصلاحات از دیگر سو است، برگزار نمیشود. ریاست این شورا بر عهده محمدرضا عارف است.
ظاهرا بحث بر سر چگونگی اعضای جدید باعث اختلاف شده و آقای عارف فعلا ترجیح میدهد تا برطرف شدن مشکلات و اختلافات، شورا را با اعضای سابق برگزار نکند.
اکنون مدتی است که این شورا برگزار نمیشود. محمدرضا عارف، به سمت رئیس این شورا، قصد دارد در ترکیب اشخاص حقیقی، تغییراتی به وجود بیاورد. به همین دلیل نیز شنیدهها حاکی از آن است که او عذر برخی را خواسته و برخی را جایگزین آنها کرده است. همین امر دستمایه اختلاف جدید در شورای عالی اصلاحطلبان شده است.
بر سر این اختلاف، البته چندین جلسه نیز برگزار شده است، حتی سیدمحمد خاتمی با برخی از سیاسیون درباره آن صحبت کرده و قرار بر این شده است عدهای به دیدن عارف بروند و مشکل را برطرف کنند. اما عارف نه تنها حاضر به تشکیل جلسه در این باره نشده، بلکه حاضر نشده شورای عالی را به روال سابق و با افراد قبلی تشکیل دهد.
از این گذشته، عملکرد فراکسیون امید در مجلس و کمکاری عارف به عنوان رئیس فراکسیون نه تنها آرای عارف، بلکه آرای دیگر اصلاحطلبان را تهدید میکند. نه فراکسیون امید و نه عارف هیچیک نتوانستند در حد و اندازه نام اصلاحطلبان ظاهر شوند. به همین دلیل در محافل سیاسی و برخی از مجالس عمومی، سخن از تغییر برخی نمایندگان فعلی مجلس و نامهای جدید به میان آمده است.
شورای عالی اصلاحطلبان باید برای انتخابات مجلس آینده، برنامه جدیدی ارائه کند اما به نظر میرسد که آقای عارف ادامه برنامه قبلی را با اعضای فعلی به صلاح نمیداند.
در حال حاضر شورای عالی نزدیک به 45 عضو دارد که 15 نفر آن اعضای حقیقی هستند و مابقی، نمایندگان احزاب و تشکلهای سیاسی. اما ظاهرا 15 عضو حقیقی باب طبع آقای عارف نیستند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
نگاهی به کارنامه سیاهِ قاره سبز!
نسخه ذلت نپیچید! (یادداشت میهمان)
اخبار ویژه
اندیشکده کاتو: مقتدا صدر دشمن دیرینه آمریکا و مخالف حضور این کشور در عراق است
سود واردات ۲۰۰ درصد سود تولید حداکثر ۲۰ درصد!
تظاهرات دهها هزار فرانسوی علیه سیاستهای ریاضتی رئیسجمهور در پاریس
ضیافت افطار در جوار شهدا
کلاهِ مخملی رسانههای زنجیرهای بر سر مطالبات معیشتی مردم
احساس کنیم اروپا به دنبال اتلاف وقت است مذاکرات را ادامه نمیدهیم
نگاهی به کارنامه سیاهِ قاره سبز!
نگاهی به کارنامه سیاهِ قاره سبز!