روزنامه اعتماد
1397/03/24
بهترين زمان تنشزدايي
بعد از كوچ ژئوپولتيك ايالات متحده به شرق آسيا به سبب پيشگيري از اوجگيري اقتصادي چين، متحدين اين كشور در منطقه غرب آسيا خلأ حمايتي واشنگتن را به وضوح درك كردند. از اين رو رژيم اسراييل و عربستان سعودي با پيگيري دو برنامه كاملا متفاوت سعي در مجاب كردن واشنگتن در بازبيني در سياست مبتني بر تغيير ژئوپولتيك آسيايي كردند. رژيم اسراييل در دوره رياستجمهوري باراك اوباما تاحدودي زيادي برنامههاي منطقهاي ايالات متحده را به چالش كشيد و با عدم ورود حداكثري به مناقشات نظامي سبب عدم توفيق واشنگتن در نيل به اهداف خود در مقابل جبهه مقاومت شد. اين روند كه عدم حمايت رژيم اسراييل از منافع منطقهاي ايالات متحده را به مثابه اعتراض به تغيير ژئوپولتيك ايالات متحده در پي داشت نهايتا در هفته انتهايي سردمداري اوباما بر كاخ سفيد به صدور اولين قطعنامه شوراي امنيت بعد از 37 سال عليه رژيم اسراييل يعني قطعنامه 2334 ختم شد و ...ايالات متحده با عدم وتو قطعنامه فوق عمق اختلافات ميان واشنگتن و تلآويو را آشكار ساخت. عربستان سعودي اما مسير ديگري را جهت منصرف ساختن كاخ سفيد از كوچ به شرق آسيا پي گرفت. اين كشور با تغيير در دكترين سياست بينالملل خود از موازنه قدرت به موازنه تهديد در وهله نخست سعي در ايجاد بحران و در وهله دوم سعي در تشكيل ائتلافهاي ديپلماتيك و نظامي در قبال بحران خود ساخته ميكند تا به اين وسيله هزينههاي ترك منطقه غرب آسيا را براي كاخ سفيد افزايش دهد. در سناريوي سعودي، ايران به عنوان تهديد معرفي شده بود اما تهران فاقد پارامترهاي مورد نياز جهت تبديل به تهديد منطقهاي براي عربستان بود. در سياست بينالملل كشوري كه به مثابه تهديد قلمداد ميشود بايد داراي شاخصههايي چون قدرت نظامي آفندي، مرز زميني مشترك با كشور هدف، نيت تجاوزكارانه و سابقه تجاوزگري باشد كه به طور مشخص ايران به جز پارامتر نظامي، فاقد سه شاخصه ديگر جهت تبديل به يك كشور تهديد براي عربستان است. به همين دليل عربستان سعودي خود را درگير بحرانسازي در رابطه با ايران كرد. جنگ يمن، كمك به اسلام اخواني در سوريه، بازي ديپلماتيك در لبنان و عراق، ايجاد چندين ائتلاف در مقابل ايران با بازيگري كشورهاي تركيه، پاكستان، مصر، امارات متحده عربي، رژيم اسراييل و... قسمتي از بحرانسازيهاي رياض در مقابل تهران جهت تبديل ايران به كشور تهديد و تكميل پروژه مستوليسازي دكترين موازنه تهديد بر سياست خارجي خود بوده است.
هدف اصلي و نهايي عربستان از تمام بازيهاي منطقهاي خود، كسب عنوان برادر بزرگ اعراب و رهبر جهان سني مذهبان است، در اين راستا روابط رياض با رژيم اسراييل اساسا به مشروعيتزدايي از سعودي در جهان عرب ختم خواهد شد و سكانداران سعودي نيز با آگاهي از اين مساله علاوه بر آنكه توانايي حمايت بلندمدت از تلآويو در مقابل جبهه شيعيان و سني مذهبان پيرو اخوانالمسلمين را دارا نيستند، بلكه اجازه حمايت آشكار تلآويو از رياض در مناسبات بينالمللي را نخواهد داد زيرا يكي از بزرگترين شاخصههاي رهبري جهان عرب، جبههگيري مستقيم در مقابل رژيم اسراييل است. عملي كه ايران به مثابه رهبر مبارزه با استكبار، توانسته با انجام آن خيل عظيمي از مردم غرب آسيا و شمال آفريقا را تحت استيلاي هژمون خود درآورد.
در بعد نظامي نيز بعد از هجوم ايالات متحده به عراق و افغانستان، رياض به مثابه نايب واشنگتن در خاورميانه، اين دو كشور را اهرمهاي فشار نظامي بر ايران ميدانست ليكن به دليل عدم شناخت صحيح از ساختارهاي سياسي و اجتماعي افغانستان و عراق، اكنون اين عربستان است كه از شمال و جنوب تحت محاصره نيروهاي وفادار به ايران قرار گرفته است.
در بعد ديپلماتيك رياض راهكارهاي خصمانهتري مانند قطع كامل روابط ديپلماتيك، حمايت آشكار از گروهك منافقين و ايجاد مانع در اعزام حجاج ايراني به مراسم حج را پي گرفت تا وجاهت ديپلماتيك تهران را دچار خدشه كند. ليكن كمتجربگي حكام سعودي در سياست، سبب درگيري حداكثري عربستان در بحران خود ساخته در مقابل ايران شد و راهكارهاي رياض جهت اين تقابل خود ساخته عبارت بودند از:
الف - به انزوا كشيدن ايران، كه با ايجاد روابط ديپلماتيك ميان تهران و غرب اين طرح عملا با شكست مواجه شد و تنها به شكل تصنعي و در سطح كشورهاي مينياتوري حاشيه خليج فارس به جريان افتاد.
ب - ايجاد جنگ نيابتي و درگيري بازيگران جبهه مقاومت با تروريسم تكفيري. شروعكننده نبردهاي مبتني بر تروريسم تكفيري در غرب آسيا عربستان نبوده اما بعد از شعله ور شدن آتش جنگهاي داخلي در سوريه و عراق، اين كشور با حمايتهاي خود از گروههاي تروريستي نبردهاي داخلي را به جنگهاي تمامعيار تبديل كرد. اين راهكار رياض با حمايت مستشاري و ديپلماتيك ايران از متحدان خود و واهمه رژيم اسراييل، مصر و پاكستان از رويارويي مستقيم با ايران نتايج مطلوب عربستان را در پي نداشت.
ج - ايجاد دوگانه شيعه و سني با هدف تضعيف نيروهاي تحت حمايت ايران در لبنان، سوريه، عراق و يمن. اين طرح با اتخاذ صحيح سياستهاي مبارزاتي فرامذهبي توسط دولت سوريه، احزاب مورد حمايت ايران در عراق و انصارالله در يمن و اتخاذ سياستهاي صحيح از سوي حزبالله در سياست داخلي لبنان با شكست مواجه شد. البته عربستان در دوگانه شيعه و سني در پي تجزيه ايران نيز بود كه اين طرح بيشتر به يك شوخي بزرگ شباهت داشت تا يك راهبرد كلان.
د - جنگ اقتصادي مبتني بر انرژي. عربستان در اين طرح قصد داشت تا با پايين نگه داشتن بهاي نفت، ايران را متضرر كند كه ايران نيز در مقابل با افزايش توليد، اين مساله را مرتفع ساخت و ادامه رفتار خصمانه عربستان در حوزه اقتصاد نيز پيش از ايجاد ضرر به اقتصاد ايران، جامعه عربستان را تحتالشعاع قرار خواهد داد زيرا نبردهاي اقتصادي خصوصا در خاورميانه قبل از آنكه مبتني بر مسائل ژئوپولتيك منطقهاي باشند، مبتني بر شاخصههاي اقتصاد جهاني هستند كه عربستان سعودي در اين زمينه بيش از آنكه تصميمساز باشد، مجري است.
بر اين اساس طرحهاي استراتژيك سعودي در تقابل با ايران يا عملا با شكست مواجه شدهاند يا از ميزان تاثيرگذاري مورد نظر رياض برخوردار نيستند. در اين ميان اما عربستان دچار تكانههاي سياسي شديدي شده است كه توانايي به حاشيه كشاندن سياست بينالملل اين كشور را در اولويتبنديهاي سياستمداران سعودي دارد. تكانههايي مانند اصلاحات اجتماعي محمد بن سلمان، تضاد شكل گرفته ميان حكام سعودي و علماي وهابي، درگيري داخلي مخالفان و محمد بن سلمان در درون خاندان سعودي كه شايعات وقوع كودتا را نيز در پي داشته و نهايتا به مخفي شدن وي منجر شد، اوجگيريهاي مخالفتها با حكومت سعودي در مناطق شيعهنشين و نمونههاي ديگر.
نبايد فراموش كرد بحران ميان عربستان و ايران اساسا در تفكرات حكام سعودي شكل گرفته و از سوي تهران، ضرورتي براي ادامه بحران فوق وجود ندارد زيرا سير تحولات منطقهاي به سود ايران بوده و حفظ صلح، ثبات و نظم كنوني خاورميانه تضمينكننده برتر هژمون ايران در منطقه خواهد بود. با اين نگاه اساسا عربستان سعودي را نميتوان يك كشور بحرانساز كلان براي ايران در نظر گرفت و با نگاهي واقعبينانه بايد اذعان داشت سعودي، پيش از آنكه گرانيگاه جبهه مقابل ايران در خاورميانه باشد، در واقع يك متغير پاندولي ميان ايران و رژيم اسراييل است كه هماكنون در جبهه مقابل ايران قرار گرفته است.
معالوصف اكنون و با همافزايي ميان شكستهاي عربستان در مقابل ايران در عرصه بينالمللي كه در بالا به آنها اشاره شد و تكانههاي شديد در عرصه سياست داخلي عربستان، رياض در ضعيفترين نقطه خود در سالهاي اخير قرار دارد و تهران با اتخاذ سياستي صحيح و مبتني بر واقعگرايي تدافعي علاوه بر كشاندن عربستان به سمت ايران و از بين بردن بحران كنوني در روابط دو كشور، رژيم اسراييل به مثابه دشمن اصلي جمهوري اسلامي ايران را نيز در نقطه ضعف و انزوا قرار خواهد داد.
سایر اخبار این روزنامه
# روزنامه زندهاست
نگران، نااميد، خسته
اعتماد نياز ضروري جامعه
«اعتماد» در گفتوگو با معتمديمهر و كولايي نامه 100 فعال حزبي اصلاحطلب به خاتمي را بررسي كرد: ديالوگ اصلاحات
آخرين آرايش انتخاباتي اصولگرايان: موتلفه ساز جدايي كوك كرد
نسل ما هم حق شادي دارد
ائتلاف غيرمنتظره در عراق
كارگرداني بزرگترين نمايش ديپلماتيك؛ ترامپ: ممكن است اشتباه كردهباشم كيم: با كمال ميل به كاخ سفيد ميروم
نگاهي مجدد به جايگاه شوراها
منشا تندروي در فضاي عمومي
گفتوگو را فراموش كردهايم
بهترين زمان تنشزدايي
فرصت بازار سرمايه