روزنامه همدلی
1397/03/27
دردها مجبور به فراموشی شدند؛ گزارش «همدلی» از بهانه بزرگی که برد تیم ملی فوتبال برای خندیدن و گریز از ناامیدی آفرید
شاکریم؛ شادیممردم می گویند ما هنوز زنده ایم، شادیم و غصه های خود را به باد سپرده ایم. امید آخرین چیزی است که می میرد
آسو محمدی - دستها را گذاشتهاند روی بوق و شهر را روی سرشان گذاشتهاند. فریادهای شادی کف بر دهانها میآورد. مردم دسته دسته راه میافتند در خیابانها. میدانها و چهارراهها غرق در شور و هیجان میشوند. شهر یکپارچه شده از شادی و نشاط. رانندهها چراغهای ماشینشان را روشن و خاموش میکنند. آشنا و ناآشنا به یکدیگر تبریک میگویند. غصهها برای ساعاتی فراموش شدهاند، امید پر گشوده، همدلی موج میزند. چیزی که انگار به گوشمان غریبه است، ما و قهقهه؟ ما و شادمانی؟ نخستین بازی جام جهانی را بُردیم. با یک گل به خودی. این انفجار شادی در خیابانها چنان بود که انگار تا همین دیشب در میان انبوهی از اندوه زندگی میکردیم.
«شادی»، «شاد بودن» و «شادمانی کردن» مفاهیم کلیدی در هر فرهنگی است که میتوان از طریق آنها نظام زندگی مردم هر جامعهای را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در فرهنگ ایران امروز، این مفاهیم نه تنها همیشه مبهم بودهاند، بلکه محل نزاع گفتمانی گروههای مختلف رسمی و غیررسمی بوده. تا آنجا که با جستوجویی ساده نمیتوان ردی از تعاریف این مفاهیم در برنامهها و سیاستهای دولتی یافت. همین موضوع نشان میدهد شادی و سرزندگی مردم جایی در میان افکار و فعالیتهای مسئولان ندارد. با این توضیح که برای «اوقات فراغت» و چگونگی غنیسازی آن هم برنامهای وجود ندارد. شاید از همینروست که مردم، خود، دست بهکار شده تا بهانهای برای شادی و سرخوشی پیدا میشود به خیابان میآیند. شب گذشته به میان مردم رفتم. پای صحبتهای شبانه شهروندان نشستم تا احساسشان را از این شادی دستهجمعی بشنوم و ثبت کنم.
کاش ایران همیشه آنقدر خوشحال بود
«شعیب» احساس خود را از پیروزی تیم ملی برای «همدلی» اینگونه روایت میکند: «دیشب تهران سراسر شادی بود، شادیای که برای چند ساعت هم که شده زخم تمام دردهای این مردم رو وادار به فراموشی کرد، زن و مرد و پیر و جوان شادی میکردند و ما در میان هیاهوی اکباتان چقدر دلمان میخواست کاش ایران همیشه انقدر کشور خوشحالی بود. فوتبال زبان مشترکی برای شادی و فراموشی درد و رنج است. هیچ وقت مرادنگی این جنگجوها در مستطیل سبز و چهره خوشحالِ مردان و زنان دیشب اکباتان از یادم نمیرود.»
«فرزانه» هم در میان شور نشاط حاکم بر میدان می گوید: «نیاز مبرمی به خویشتن داشتیم. به اینکه در ویرانههای روح ملیمان، یازده جوان سپید پوش از راه برسند و از کنار زخمهای ما، از کنار صفهای طویل مهاجرت، از کنار راننده تاکسیهای تلخکام، از روی پاره پارههای هر چه برجام و از میانه آینده بیمناک مفروض، بیامان و بینفس بدوند تا ما مردمان رنجور ناباور، باور کنیم که امید، پیامبر سبکبالی است که میتواند در وقت اضافه،از کفش نایک نداشته، به سر بازیکن رقیب، هجرت کند.»«سعید»میگوید: «امید آخرین چیزیست که میمیرد. رد پای بازیکن مراکش روی تنِ امید، زخمیست که سالهاست روی تن همه ماست! زخم حذف نصفی از جمعیت ایران حتی از بیلبوردها، زخم تنهایی در جهان! زخم تصمیم گیرانی چون «ابطحی»! زخم تیمی که کمپانی نایک تحریمش کرد. افسانهها همینطور ساخته میشوند، جنگجویانی که از جان مایه میذارند و امید آخرین چیزی است که در آنها میمیرد، امیرهایی که هیچ وقت از نفس نمیافتند.»
جامعه غمگین،بستر نابسامانی است
«مرتضی» ۳۱سال دارد. او درباره شاد بودن یا شاد نبودنش به «همدلی» میگوید: «مجموعه عواملی هستند که باید دست به دست هم بدهند که منِ نوعی شاد زندگی کنم که این موارد در جامعه فراهم نیست.» این شهروند موانع شاد زیستن را مشکلات حاد اقتصادی میداند که تاب و توان را از مردم گرفته است. به عقیده او«شاد نگه داشتن جامعه وظیفه دولت است. جامعه غمگین، همواره بستر نابسامانیهایی است که هیچکس نمیداند چه سرانجامی خواهد داشت. دولتها همانگونه که درباره ساخت جادهها، میزان واردات و صادرات، نرخ تورم، رشد بورس و... گزارش میدهند، باید درباره میزان شاد بودن مردم نیز گزارش مستند بدهند زیرا همه این مقدمات برای آن است که مردم بهتر و شادتر زندگی کنند.«مائده»23ساله با اشاره به اینکه اگر جامعه شادی داشتیم، مردم کشورمان مهاجرت نمیکردند، به «همدلی» میگوید: «من در کل شاد نیستم اما حالا که همه مردم از این پیروزی خوشحالند من هم ناخودآگاه خوشحال میشوم و این بر احساس خوشبختی مردم تاثیر میگذارد.»
این شهروند میگوید: «من اگر در این کشور مسئول بودم قطعا اولین کاری که میکردم این بود که فشارهای اقتصادی را از سر مردم برمی داشتم. این تنها دلیل شاد نبودن مردم است. آزادیهای بیشتری به زنان میدادم؛ چرا باید برای ورزشگاه رفتن زنان تا این حد فشار وارد کنند.»
شادی را به رسمیت نمیشناسیم
در این میان جامعهشناسان معتقدند وقتی جامعه بهویژه جوانان از شادی فاصله میگیرند، جامعه به سمت خشونت پیشمیرود که این امر باعث بروز آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد میشود که البته گزارشها از افزایش بیماریهای روانی و افسردگی در بین ایرانیان حکایت میکند. موضوعی که «محسن»40ساله درباره آن به «همدلی» میگوید: «ساختار جامعه طوری طراحی شده که برای شادی مردم هیچ برنامهای ندارد و برای غم و اندوه انواع و اقسام برنامهها را دارد. ما اصولا شادی را به رسمیت نمیشناسیم که بخواهیم برایش برنامهریزی کنیم. حالا اگر هم در پارکی چهار نفر شادی کنند با آنها برخورد میکنند. مقولهای به نام اوقات فراغت هم در ایران تعریف نشده است. مردم الان بیشتر به رستورانها میروند. سینما و تئاتر رفتن هم کمتر شده و جزو سبد هزینه خانوادهها نیست. وقتی ۲روز تعطیل میشود هزاران نفر به سمت شمال میروند، چرا؟ برای اینکه شهر از آن مردم نیست. جایی نیست که مردم با هم جمع شوند. بسیاری از ناهنجاریها مثل اعتیاد، بیکاری، تجاوزهای اخیر معلول این شرایط است.» در این میان بسیاری از روانشناسان معتقدند که افراد باید وقت بیشتری را در کنار یکدیگر صرف کنند تا شادیهای دستهجمعی را تجربه کنند و باید موقعیتهای مناسب ابراز شادمانی برای آنها فراهم شود. نکتهای که «حمید» به آن اشاره میکند. به گفته این شهروند: «مسئله رویکرد امنیتی نسبت به پدیدههای اجتماعی و فرهنگی است. مثلا در همین انتخابات سال۹۶ مردم صرفا برای شادی کردن به خیابان آمدند و نه اینکه از انتخابشان راضی بوده باشند. رفتن به جام جهانی هم همین است. طبیعا وقتی مردم شاد هستند یعنی روی موج احساسشان سوار هستند. یعنی ممکن است رفتارهایی را انجام دهند که در هنجارهای اجتماعی ما تعریف نشده باشد. اینجا مسئولان ما باید با ملایمت بیشتر با قضیه کنار بیایند، وقتی میبینند که مرد شاد هستند. مابهازای آن جامعه شاد و پویایی خواهیم داشت.»
فقدان شادی، یک آسیباجتماعی است
از سوی دیگر، نکته اصلی این است که شادی بهعنوان یک «مسئله» امری فردی نیست. شادی و خوشحالی یک مسئله اجتماعی و عمومی در جامعه است. میتوان گفت که فقدان شادی، یک «آسیباجتماعی» است که عملاً یکی از مهمترین منابع عاطفی و روحی زندگی مدنی جامعه ما را دچار بحران کرده است. «مینا»شهروند دیگری است که به این نکته اشاره میکند و توضیح میدهد: «در عرصه مدنی و فرهنگ عمومی جامعه، ما مناسبتهای شاد نداریم، چند سالی است که مهمترین و گستردهترین تجمعهای شاد در جامعه ما، در فقدان نظارت و دخالت نهادهای فرهنگی رسمی رخ دادهاند؛ شادیهای پس از پیروزیهای فوتبال، انتخابات و… بیانگر آن است که نظام فرهنگ رسمی و سیاستهای فرهنگی ما، ظرفیتی برای این مسئله نداشتهاند و نخواستهاند داشته باشند. در سطح رسمی، جامعه ما در شرایط فعلی فاقد مهارتها و آموزشهای مدنی لازم برای شادی جمعی و عمومی است. شادی هرچند در سطح روانی و فردی تجربه میشود اما عملاً یک محصول جمعی است. ما بهطور اساسی با شادی و نشاط مخالف هستیم.» این در حالی است که همواره کارشناسان بر نقش شادی بر سلامت روان جامعه تاکید کردهاند. حالا این سوال مطرح میشود که آیا مجلس یا هیات دولت تاکنون جلسه یا نشستی برای بررسی وضعیت شادی و علل غمگین بودن جامعه برگزار کردهاند؟ این پرسش درحالی سالها بیپاسخ مانده که در سالهای اخیر مسئولان به دنبال چرایی افزایش آسیبهای اجتماعی و خشونت در میان مردم هستند، غافل از اینکه وقتی برای اقتصاد جامعه و شادی اوقات فراغت آنان برنامهریزی نشود بهطور حتم سلامت و امنیت جامعه به مخاطره خواهد افتاد.
با این حال هنوز همه چیز تمام نشده. انگار یک رویا را آغاز کردهایم. یک خیالبافی با طعم فوتبال. اینکه از گروه مرگ صعود کنیم کار بسیار دشواری است، اما به این امیدواری، به این سرزندگی، به سرخوشی و به این نشاط اجتماعی نیازمندیم. حتی اگر در بازیهای بعد به دیوار سخت بخوریم. این دقیقهها و تا بازی بعد ما پادشاه زمین هستیم و شادی حق مسلم ماست. به قول فردوسیپور «فقط در فوتبال است که ما زود به آرزوهامون میرسیم.»
سایر اخبار این روزنامه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز عید سعید فطر: مسئولان برای حل مسائل اقتصادی تصمیمهای قاطع بگیرند و اجرا کنند
دردها مجبور به فراموشی شدند؛ گزارش «همدلی» از بهانه بزرگی که برد تیم ملی فوتبال برای خندیدن و گریز از ناامیدی آفرید
نگاهی به اظهار نظر رییس دولت در مورد ناهنجاری های اقتصادی که میگوید طعم و دلایلی غیر اقتصادی دارند
نگاهی به پیروزی دراماتیک ایران مقابل مراکش در جام جهانی 2018 روسیه
احتمال حمله تروریستی به جام جهانی در مسکو
مروری کوتاه بر زندگی و فعالیت های علمی زندهیاد «سیدمحمدامین قانعیراد» هجرت مردی که نگران ایران بود
شادی و شعفی که فوتبال به کالبد ناراحت جامعه تزریق کرد
قانعیراد، شخصیت کمنظیر
احتمال حمله تروریستی به جام جهانی در مسکو
«همدلی» یکبار دیگر همنشینی ترامپ با اون و بازخورد این اتفاق را در مواجهه با کشورهایی نظیر ایران بررسی کرد