روزنامه شرق
1397/04/21
فیلمسازان ایرانی جامانده از ویزا
فیلمسازان ایرانی جامانده از ویزا فرانک آرتا انگار همین دیروز بود که به دلیل قوانین ضدایرانی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اصغر فرهادی، فیلمساز شناختهشده ایرانی، در مراسم «اسکار» شرکت نکرد و انوشه انصاری و پروفسور نادری را به نمایندگی از خود برای حضور در این مراسم معرفی کرد تا دومین جایزه اسکار خود را دریافت کند. یا حتی قبلتر از آن که چنین اتفاقی درباره عباس کیارستمی رخ داده بود. این کارگردان فقید سینما در 68سالگی قرار بود قطعهای از اثر موتسارت را برای اپرای ملی انگلیس کارگردانی کند؛ اما به دلیل برخورد بد بخش ویزای سفارت انگلیس با او در تهران، از سفر به انگلیس منصرف شد. روزنامه «دیلیتلگراف» همان زمان این موضوع را رسانهای کرد و نوشت: «فعالیت فصلی اپرای ملی انگلیس که قرار است اول ماه می آغاز شود، پس از کنارکشیدن کارگردان نامدار ایرانی با مشکل مواجه شده است». این روزنامه با اذعان به اینکه «روند تقاضای ویزای انگلیس پیچیده و وقتگیر است و همه متقاضیان باید انگشتنگاری شوند»، توضیح داد: «اپرای ملی انگلیس دیروز اعلام کرد عباس کیارستمی سه هفته مانده به آغاز کار فصل جدید این اپرا، از کارگردانی قطعهای از موتسارت کنار کشیده است... . عباس کیارستمی روند اخذ ویزا را پیچیده و به صورت غیرضرور وقتگیر یافت. کارکنان سفارت انگلیس در تهران با او رفتار محترمانهای نداشتند. هرچند سفیر انگلیس تلاش کرد در آخرین دقایق برای حل موضوع دخالت کند، ولی کمی دیر شده بود».این روزها هم زمزمههای چنین رفتاری از سوی برخی از سفارتخانهها به گوش میرسد؛ بهطوریکه در این سالها تکرار چنین رفتاری باعث دلخوری فیلمسازان ایرانی وحتی جشنوارهای که از فیلمساز دعوت کرده، شده است. فرزاد خوشدست، کارگردان فیلم مستند «زنی که نام ندارد» و از شاگردان عباس کیارستمی، یکی دیگر از فیلمسازان ایرانی است که بهتازگی از رفتار سفارت دانمارک اظهار تعجب کرده. او درباره این موضوع به «شرق» گفت: «وقتی فیلم «زنی که نام ندارد» بهعنوان تنها نماینده سینمای مستند ایران در فستیوال بزرگ کپنهاگ انتخاب شد، من در یونان و در جشنواره «پلوپونیس» حضور داشتم. چند روز بعد از آمدن به تهران، همه مدارکی را که از قبل به سفارت یونان داده بودم، مفصلتر به سفارت دانمارک و کارگزینی آنجا دادم؛ اما از روز اول متوجه شدم برخوردها کاملا متفاوت است. چند روز بعد، از کنسولگری دانمارک با من تماس گرفتند و خانمی که آن سوی خط بود، با حالتی بازجویانه از کارهای قبلی من و فستیوالهای دیگری که رفته بودم، سؤال کرد! عجیب بود که دعوتنامه من همراه بلیتهای سفرم از طرف فستیوال و به قول مدیران فستیوال از طرف وزارت فرهنگ و هنر کشور دانمارک به سفارت دانمارک در تهران ایمیل شده بود؛ با وجود این، رفتاری از طرف این سفارت شد که شایسته یک فیلمساز و هنرمند نبود. آنها در تماس دوم، مدارک مربوط به مجوزهای ساخت فیلم و مدارک مشابه دیگر را از من خواستند و رفتار کسی که تماس میگرفت بهشدت بیادبانه و عصبی بود و مدام میگفت من از طرف کنسول دانمارک تماس میگیرم». این کارگردان در ادامه توضیح داد: «من از این خانم که خودش ایرانی بود، سؤال کردم شما بهعنوان یک ایرانی ناراحت هستید به فیلمساز به نمایندگی از کشورتان به این فستیوال بزرگ و معتبر دعوت شده است؟ آن خانم هم با همان لحن گفت خیر؛ ولی این وظیفهاش است وکنسول از او خواسته که چنین باشد که من و تهیهکننده را بازجویی تلفنی کنند و مدارکی عجیبوغریب از ما بخواهند! مگر زمانی که فیلم بنده از میان ۹ هزار فیلم در میان 10 فیلم برتر از سوی هیئت انتخاب به بخش اصلی راه پیدا کرد، این مدارک را در اختیار داشتند یا بر اساس آن فیلم را دیدهاند؟ مگر در کشور دانمارک برای فیلمهایی که ساخته میشوند، چه نوع پروانه ساختها ومجوزهایی صادر میشود که من در اختیار نداشتم یا باید میگرفتم! آن خانم به من گفت شب قبل از پرواز یعنی ۱۸ مارس (۲۸ اسفند) مدارک من آماده میشود تا در فستیوال کپنهاگ باشم. روز قبل از آغاز تعطیلیهای نوروز، به کارگزینی مراجعه کردم و نهتنها ویزا برای حضور من در فستیوال صادر نشده بود، بلکه همه مدارک ترجمهشده من نیز که بسیار هم برای آنها هزینه کرده بودم، برگشت داده شده بود!».
خوشدست در ادامه عنوان کرد: «متأسفانه من نتوانستم مانند فیلمسازان کشورهای دیگر کنار فیلمم در این فستیوال حضور داشته باشم. دو نمایش آن در فستیوال کپنهاگ بدون حضور من و فقط با ارتباط اسکایپی پخش شد. روزنامه گاردین یک مطلب بسیار خوب درباره بازتاب نمایش فیلم نوشت و به نبود کارگردان فیلم در مراسم نیز اشاره کرد. مدیران فستیوال هرکدام جداگانه به من و پخشکننده فیلم ایمیل زدند، عذرخواهی کردند و نوشتند موضوع را بعد از فستیوال از طریق وزارت خارجه و وزارت هنر کشورشان پیگیری قانونی خواهند کرد. پخشکننده من نیز که در آمریکاست، نتوانست در آخرین لحظه که خروج من کنسل شد، خودش را به کپنهاگ برساند. دو قرار مهم را که از قبل با دو فاندر بزرگ اروپایی برای کارهای بعدی من گذاشته بودند، از دست دادیم. تمام هزینههای رفت، برگشت، اقامت و... من که از طرف فستیوال انجام شده بود، هدر رفت. فیلمساز برتر فستیوال (یک فیلمساز کانادایی- افغانی) که به نمایندگی از کشور کانادا حضور داشت و فیلمش در کشور افغانستان ساخته شده بود، شب اختتامیه در توییتر به من مسیج داد و گفت فیلمت را دیدم، اگر تو هم اینجا بودی و مانند من شش کنفرانس را برگزار میکردی، حتما این جایزه امشب مال تو بود؛ اما بدترین اتفاق این ماجرا، برخورد نادرست سفارت است که باعث نگرانی من شد. آیا من با فیلمساختن و زندگی از طریق این حرفه، بیستوچند سال است جرم انجام میدهم که از آن هم بیخبرم؟ بهراستی باید تاوان چه چیزی را بدهیم؟ آیا در دو، سه فستیوال دیگری که قرار است در ماههای اخیر در آنها حضور پیدا کنم نیز قرار است از طرف سفارتخانههای این کشورها چنین برخورد و لحن و کلامی را دریافت کنم؟ من از همه این کنسولگریها میخواهم بدانند من از کشوری هستم که بهراستی بهدستآوردن موفقیت و موقعیت در آن بسیار سخت و شاید یک شانس است و مردم سرزمین من ذاتا روشنفکر با عقبهای متمدنانه هستند و آنها باید بدانند بیتعارف، بهترین فیلمسازان جهان را ما در کشور خود داریم. چندین فیلم ساختهام و شاگردی بزرگانی مانند عباس کیارستمی را کردهام، لطفا با بنده و همکاران من، حداقل درست سخن بگویید و از حضور این فیلمسازان در کشورتان اتفاقا خرسند باشید؛ چراکه اگر حداقل یک بار به همین فستیوالها بروید و فیلمها را ببینید، متوجه میشوید غنای فکری، هنری و سینمایی بسیاری از آثار ایرانی، بالاتر و جدیتر از
اغلب کشورهاست».
چنین برخورد مشابهی با محمدرضا وطندوست هم انجام شد که او دراینباره به «شرق» گفت: «بله، فيلم «لوتوس» در جشنواره شفيلد برگزيده شده و بنده به همراه دو نفر از عوامل فيلم به جشنواره دعوت شديم. متأسفانه با توجه به ارائه دعوتنامه رسمي به همراه مدارك به سفارت انگلستان براي هيچكداممان ويزا صادر نشد و فيلم بدون حضور ما بهعنوان تنها فيلم ايراني در بخش مسابقه به نمايش درآمد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. هرچند اين نوع برخورد با اهالي فرهنگ و هنر از طرف بعضي از سفارتخانهها تازگي ندارد؛ اما بهشدت نگرانكننده است. ما در آثارمان به مباحث انساني و موضوعات صلحدوستانه ميپردازيم كه به دوستي و رابطه انساني تأكيد دارد، متأسفانه اينگونه تصميمات به دلايل سياسي، تحريم يا هر چيز ديگري، كاركرد غيرفرهنگي و نادرستي دارد. اميدوارم سفارتخانهها دقت نظر بيشتري داشته باشند؛ زيرا روابط فرهنگي و هنري ملتها داراي اهميت تاريخي بسیار زیادی است و در جهان امروز اين نوع رفتارها ناپسند به نظر ميرسد».
این مستندساز در ادامه افزود: «جشنواره بینالمللی فیلم مستند «شفیلد» جزء سه جشنواره بزرگ و مهم سینمای مستند در سطح جهان و مهمترین جشنواره سینمای مستند در بریتانیا است که پس از انتخاب فیلمها، آنها را به شش زیرگروه موضوعی شامل «مستند، عشق»، «مستند، درمعرضگذاشتن»، «مستند، ماجراجویی»، «مستند، ریتم»، «مستند، اندیشه» و «مستند، دیدگاهها» تقسیم میکند». او یادآور شد: « مستند «لوتوس» تنها نماینده سینمای ایران در بیستوپنجمین دوره جشنواره شفیلد بود و در تاریخ ۱۱ژوئن ۲۰۱۸ در سالن اصلی جشنواره و در بخش «عشق، مستند» به نمایش درآمد. این فیلم در اولین حضور بینالمللی خود بنا بر اعلام برگزارکنندگان جشنواره توانست نظر مخاطبان را جلب کند. از نگاه حاضران در جشنواره، این فیلم روایت بسیار جذابی از یک مسئله بسیار مهم معاصر داشت؛ ضمن اینکه منتقدان هم معتقد بودند «لوتوس» ساختار بصری بالایی دارد».
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
هبه۵۰۰میلیونی به ژنهایخوب
شکاف در خط مقدم
مشاور رئیسجمهوری: احتمال دارد کابینه دچار تحولاتی شود
از دولتي حمايت کرديم که اصلاحطلب نيست
پاي متقلبان بازرگاني به صادرات باز شد
جزئیات تصادف مرگبار تانکر سوخت با اتوبوس مسافربری
بازگشت داروفروشان به ناصرخسرو
جبهه پايداري پشت طرح عدم كفايت رئيسجمهوري
فیلمسازان ایرانی جامانده از ویزا
پرسشهايي درباره فاجعه تصادف تانکر
کجا اشتباه میکنیم؟
رويکرد جليليوار به اقتصاد؟
جنگ تمام عیار
جامه قانون بر پيکر شفافيت