توافق سخت

انباشتي از دوازده سال توطئه و پرونده‌سازي هسته‌اي عليه ايران، از بيش از50 گزارش دو مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تا 12 قطعنامه شوراي حكام آژانس عليه ايران و 6 قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد تحت فصل هفتم منشور ملل متحد، با برجام دود شدند و به هوا رفتند. رسيدن به چنين دستاوردي ساده نيست، اما بر باد دادن آن بسيار ساده است. به گمان من آنچه مقام معظم رهبري در مورد تامين منافع ايران از طريق برجام فرمودند، نشان‌دهنده اين است كه امروز ضرورتي براي ترك برجام وجود ندارد. در طول سال‌هاي 2003 تا 2015، برگ به برگ و خط به خط گزارش‌هاي محمد البرادعي و يوكيو آمانو مديران كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، عليه ايران بود. 12 قطعنامه شوراي حكام، متوني حقوقي بودند كه به سادگي زمينه صدور قطعنامه‌هاي ناحق و نارواي شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران را تامين مي‌كردند.
به ياد بياوريم كه 6 قطعنامه فصل 7 شوراي امنيت سازمان ملل متحد، ايران را تهديدي براي صلح و امنيت جهان معرفي مي‌كردند. چند هفته‌اي به هفتمين سالگرد انتشار گزارش نوامبر 2011 يوكيو آمانو، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي نمانده، گزارشي كه در 12 سرفصل و 66 بند، ادعاهايي مربوط به «ابعاد احتمالي نظامي برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران» مطرح شده است، اين بزرگ‌ترين اتهام‌زني به ايران در طول تاريخ عضويت ايران در NPT بود كه عملا ايران را متهم مي‌كرد براي ساخت بمب هسته‌اي تلاش كرده است. بر اساس اين گزارش مديركل بود كه پرونده‌اي با عنوان PMD يا ابعاد احتمالي نظامي، عليه ايران در شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي گشوده شد.
اين مجموعه اقدامات را من پرونده‌سازي هسته‌اي ناميده‌ام، اقداماتي كه از سال 1382 آغاز شد و تا سال 1394 كه برجام مورد توافق طرفين قرار گرفت، ادامه پيدا كرد. بعد از برجام بود كه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي پرونده موسوم به PMD را بست و صراحتا اعلام كرد كه پيگيري اين موضوع منتفي مي‌شود. همزمان شوراي امنيت سازمان ملل متحد با تصويب قطعنامه 2231، تمامي 6 قطعنامه قبلي تحت فصل 7 منشور را پايان داد. در مجموع برجام موفق شد تمامي پرونده‌سازي حقوقي دوازده‌ساله عليه جمهوري اسلامي ايران را از هم فروبپاشد، 50 گزارش مديركل آژانس، پروندهPMD، 12 قطعنامه شوراي حكام و 6 قطعنامه شوراي امنيت، با توافق برجام، عملا منتفي شدند. از آن زمان تاكنون، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي 12 گزارش تازه منتشر كرده است كه تك‌‌تك آنها، بر خلاف گزارش‌هاي بين سال‌هاي 1382 تا 1394، مثبت و مطابق منافع ايران است. شايد يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي برجام، تضمين حقوقي حق غني‌سازي اورانيوم براي جمهوري اسلامي ايران بود. نبايد فراموش كرد كه تمامي 12 قطعنامه شوراي حكام آژانس و 6 قطعنامه شوراي امنيت، از ايران مي‌خواستند كه «بدون لحظه‌اي درنگ كليه فعاليت‌هاي غني‌سازي را متوقف كند.» امروز چنين مطالبه‌اي از ايران ديگر وجود ندارد، هر‌چند بر اساس برجام، برخي محدوديت‌ها براي سقف درصد غني‌سازي و ميزان توليد اورانيوم غني‌شده ايران براي مدت زماني مشخص تعيين شده است، اما ديگر كسي نسبت به حق ايران براي غني‌سازي اورانيوم اعتراضي ندارد و عملا به رسميت شناخته شده است. صرف اقدام يك رييس‌جمهور امريكا، براي خروج از يك توافق خوب بين‌المللي، بهانه كافي براي خروج جمهوري اسلامي ايران از آن توافق يا بر هم زدن آن نيست. دونالد ترامپ، يك به يك
تعهدات بين‌المللي امريكا را نقض مي‌كند، از توافق آب و هوايي پاريس خارج مي‌شود، تهديد به ترك سازمان تجارت جهاني مي‌كند، پيمان تجارت آزاد امريكاي شمالي را به هم مي‌ريزد، از يونسكو و شوراي حقوق بشر سازمان ملل خداحافظي مي‌كند. نمي‌توان دنباله‌روي كوته‌بيني ترامپ بود و با هر حركت او يك سازمان و توافق بين‌المللي را ترك كرد. وقتي امريكا به عنوان بزرگ‌ترين آلاينده
محيط زيست كره زمين، پيمان آب و هوايي پاريس را ترك مي‌كند، ديگر كشورهاي جهان نبايد اراده قدرتمند خود براي نجات كره زمين از آلودگي و تغييرات آب و هوايي را كنار بگذارند. اگر ما پشت پاي امريكا، از برجام بيرون برويم، عملا به نقشه فريبكارانه رييس‌جمهور امريكا خدمت نكرده‌ايم؟ برجام فقط دستاوردهاي اقتصادي و كنار گذاشتن تحريم‌ها نبوده و نيست. روشن است در دوره‌اي كه تمامي جهانيان يك‌صدا از حفظ برجام حمايت مي‌كنند و آن را از پاره شدن حفظ كرده‌اند، ضرورتي وجود ندارد كه ما زير اين توافق كبريتي روشن كنيم. تلاش ما براي حفظ برجام، شاهد معتبري بر اين است كه ايالات متحده كشوري ياغي، آتش‌افروز، ماجراجو و توسعه‌طلب است و صلح و امنيت بين‌المللي را تهديد مي‌كند.
براي ترك برجام هميشه وقت هست، تصميم براي خروج، پاره كردن يا آتش زدن برجام، امروز در اختيار ايران است و هر زمان اراده كند، با اشاره‌اي مي‌تواند آن را عملي كند، اما فقط اگر ضرورتي وجود داشته‌باشد. به گمان من انگيزه‌هاي ايران براي ماندن در برجام روشن است، هر‌چند كه ممكن است ملاحظات ديگر و دلايل ديگري هم پشت بيانات مقام معظم رهبري وجود داشته‌باشد. به گمان من، برجام حقانيت ايران را ثابت كرد و نشان داد كه تمام پرونده‌سازي‌ها عليه ايران بي‌مبنا و مملو از دروغ بود. با وجود برجام، دشمنان ايران ديگر نمي‌توانند مانند گذشته در زمينه هسته‌اي بهانه‌جويي كنند و اتهام‌هايي را عليه ايران مطرح كنند و اگر زماني ايران احساس كند كه چنين منافعي ديگر برايش تامين نمي‌شود يا ارزش كافي ندارد، در چشم به هم زدني مي‌تواند با يك اراده تعهدات برجام را ترك كند.


شايد برخي از ناخرسندي‌ها از برجام، قابل درك باشد. به هر تقدير معضلات اقتصادي، اثرات تحريم‌ها و نقصان‌هاي مالي، براي مردم عادي بسيار ملموس و بلافاصله و تعيين‌كننده است. در نتيجه بر خلاف مسائلي مانند امنيت ملي، حقوق هسته‌اي و حقانيت بين‌المللي، كه آثاري بلندمدت دارند، مساله اقتصادي و مالي، حساسيت بيشتري در افكار عمومي دارد. يكي از اشتباه‌هاي بزرگي كه از سوي نخبگان ما رخ داد، اين بود كه وانمود شد برجام مي‌تواند يكسره مشكلات مردم را حل كند. اما حقيقت اينجا بود كه همه مشكلات ما مربوط به تحريم‌ها نبود، همه مشكلات متاثر از برنامه هسته‌اي يا برجام نبودند. هواداران برجام، به شكلي تبليغ كردند كه گويي برجام يكسره دواي همه دردهاي كشور است. برجام را شايد بتوان يك شرط لازم براي رونق و گشايش در كشور دانست، اما قطعا شرط كافي و همه‌جانبه نبود. برجام، اگر در چارچوب توان و محدوده اثر خودش معرفي شده‌بود، امروز ساده‌تر مي‌شد از ثمره‌هاي آن دفاع كرد، واقعيت اين است كه دستاوردهاي برجام در زمينه هسته‌اي و امنيت ملي، بدون ترديد بي‌سابقه و عظيم هستند. دستاوردهاي حقوقي برجام در شكست چارچوب حقوقي تحريم‌هاي بين‌المللي
عليه ايران، بي‌شك مطلوب هستند. امروز در امريكا، فردي زمام‌دار است كه از يك طرف ابعاد مهم امنيتي توافق هسته‌اي با ايران را درك نمي‌كند و از سوي ديگر با خوش‌خيالي تصور مي‌كند كه آنچه را سلفش نتوانسته از ايراني‌ها بگيرد با همان ابزار قبلي مي‌تواند به زور بگيرد. امروز بايد افكار عمومي كشور در مورد ابعاد امنيتي برجام و ثمرات بلندمدت آن روشن شود. هنوز دير نشده و بايد براي مردم تشريح كرد كه نبايد برجام را يكسره در تحريم و دستاوردهاي اقتصادي ديد، بايد توضيح داد كه حل مشكلات كشور در گرو برجام نيست و راه‌هاي زياد ديگري براي حل مشكلات كشور وجود دارد كه با يا بدون برجام در دسترس ما است. اتحاد در ميان گروه‌ها، مردم، نخبگان و سياستمداران، لازمه حل مشكلات كشور است، نه جناح‌بندي‌ها و اتهام‌زني‌ها و تفرقه‌ها و شكاف‌ها.