روزنامه ابتکار
1397/06/22
رضا دهکی تو برو خود را باش!
این روزها که عملکرد دولت دوازدهم به طور خاص در حوزه اقتصادی زیر تیغ نقد و حتی گاه انتقادهای بیرحمانه قرار گرفته است، جریان منتقد دولت به دنبال گرفتن ماهی و کره از آب گلآلود، علم جستوجو به دنبال قاتل بروسلی را برداشته و با سوال استفهامی «چه کسانی از انتخاب حسن روحانی حمایت کردند؟» به دنبال مقصر دانستن اصلاحطلبان در بحران حاضر هستند.در این که اصلاحطلبان از حسن روحانی در دو انتخابات 92 و 96 حمایت کردند هیچ شک و شبههای وجود ندارد و کسی هم از این اردوگاه منکر آن نیست. با این حال شاید یادآوری چند نکته در تحلیل این رفتار جریان منتقد دولت و به ویژه اصولگرایان تندرو موثر باشد.
اول این که رفتار سیاسی درباره حمایت از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در دو دوره یازدهم و دوازدهم، تفاوتی اساسی دارد. در سال 92 اصولگرایان پیش از هر چیز به تنوع کاندیداهای خود و تشتت آرای حامیانشان باختند. این در حالی بود که اصلاحطلبان سیاستورزانه برای جلوگیری از کشیدن انتخابات به دور دوم، تصمیم گرفتند که پشت سر یک کاندیدا جمع شوند. در شرایطی که سیستم نظارت استصوابی، دست اصلاحطلبان را در انتخاب کاندیدایی کاریزماتیک خالی گذاشته بود، به ناچار انتخاب بین محمدرضا عارف – که وجهه ساکت و در سایه ایستادنش بر حضور به عنوان نقش اصلی میچربید – و حسن روحانی – شیخ دیپلمات کهنهکاری که ادبیاتش حساب شدهای داشت – انجام شد.
در واقع رای اصلاحطلبان، در کنار این که یک رای سلبی بعد از تجربه 8 سال تلخ ریاست جمهوری محمود احمدینژاد محسوب میشد، انتخاب از بین خیرالموجودین بود. اما در سال 96، عملکرد نسبتا خوب دولت روحانی در چهار سال دوره یازدهم، خود پشتوانه خوبی برای آرای حسن روحانی بود. کاهش نرخ تورم، مثبت شدن نرخ رشد، ایجاد ثبات در بازار و از همه مهمتر برجام و دستاوردهای دیپلماتیک ناشی از آن، باعث شد که شانس حسن روحانی برای انتخاب مجدد بالا رود. این در حالی بود که اصولگرایان نیز با تجربه انتخاباتهای گذشته، این بار با تمرکز بر کاندیدای واحد به میدان آمدند و جمع شدن چهرههایی که پیشتر به دولت احمدینژاد نزدیک بودند پشت سر یک کاندیدا، باعث شد رای سلبی اصلاحطلبان دوباره در این دو قطبی تقویت شود. در واقع اصلاحطلبان این بار روی اسب برنده شرط بستند که کاری عقلانی بود.
دوم این که جریان اصولگرا همچنان بابت حمایتهای خود از محمود احمدینژاد و عملکردش و نپذیرفتن مسئولیت در این باره مورد انتقاد هستند. سخنان و تیترهای حمایتی این جریان که حتی اطاعت از احمدینژاد را، اطاعت از خدا قلمداد میکرد هنوز فراموش نشدهاند. این در حالی است که جریان اصولگرا، در روزهای ابتدایی بعد از شکست در انتخابات 92، در حالی که در همه روزهای قبل از آن برای شکست حسن روحانی و حامیانش تلاش کرده بود، بر پیشینه اصولگرایی وی تاکید داشت و پیروزی او را که با شعار اعتدالگرایی و حمایت اصلاحطلبان به میدان آمده بود را حتی گاه مصادره به مطلوب میکرد! این یک واقعیت است که نه محمود احمدینژاد اصولگرا بود و نه حسن روحانی اصلاحطلب به شمار میرود، اما باید دید حامیان کدام یک مسئولیت حمایت خود را میپذیرند. در این زمینه قطعا وزنه ترازو به سوی اصلاحطلبان سنگینی میکند.
سوم این که اصلاحطلبان همواره خود را نسبت به دولتهای یازدهم و دوازدهم، حامیانی منتقد معرفی کردهاند. در واقع در عین حال که وجوه مثبت انتخاب حسن روحانی و عملکرد دولتینش دیده میشود، هر جا که لازم بوده، از نقد عملکرد هم کم نگذاشتهاند. نگاهی به رسانههای این جریان، گواهی بر صحت این مدعاست. میزان این نقد و انتقادها، به دلیل داشتن زمینه حمایتی، در شرایطی عقلانیتر و منصفانهتر نسبت به جریانی که زخمخورده شکست در دو انتخابات است رخ میدهد و غالبا موثرتر هم هستند. این در حالی است که اصولگرایان نیز با هر نقد جریان اصلاحطلب به دولت، هلهلهکنان و پایکوبان، شعف خود را از دوری اصلاحطلبان و دولت پنهان نکرده و هیزم بیار معرکه شدهاند. در سوی مقابل اما نقدهای اصولگرایان غالبا شکل هجمه به خود میگیرد.
چهارم این که در دوران دولتین محمود احمدینژاد، جریان حمایتی یک دستی درباره عملکرد او حاکم بود. در واقع صداهای نقد و انتقاد از عملکرد دولتهای نهم و دهم، به راحتی زیر تیغ سانسور و فشار ساکت میشد و جریان رسانهای منتقد دولت مورد حمایت اصولگرایان، با احتیاط روی خط نقد دولت حرکت میکرد. این در حالی است که دولت روحانی، با یک جریان رسانهای پرتعداد، پر زور و با پشتوانه قوی مالی، اطلاعاتی و حمایتی روبهرو است که از فرو کردن هیچ چوبی لای چرخ حرکت دولت پرهیز ندارد. رفتار برخی رسانههای جریان اصولگرا با دولت، حتی گاه شکلی ضد منافع ملی هم به خود میگیرد. به طور ویژه در مورد ماجرای برجام و پس از آن خروج آمریکا از برجام، این شیوه بسیار دیده شد. در حالی که دولت احمدینژاد در مجلس نیز جریانی یک دست و حامی خود را میدید، موفقیت نسبی اصلاحطلبان در مجلس دهم، تنها موفقیتی نسبی به حساب میآید! در واقع هر چند اصلاحطلبان با لیست امید خود که البته با ریزش فراوان کاندیداهای پس از نظارت استصوابی، با ترکیبی از چهرههای اصلاحطلب و معتدل میانهرو بسته شده بود، صندلیهای زیادی را در مجلس کسب کردند، اما جریان منتقد دولت نیز همچنان در مجلس حضوری فعال دارد. در واقع آن یک دستی حاکمیتی که در دوره احمدینژاد حاکم بود، در این دوره همچنان دیده نمیشود. در چنین شرایطی مقایسه شرایط دولتهای نهم و دهم با دولتهای یازدهم و دوازدهم بیانصافانه است.
به هر تقدیر شرایط فعلی ایران، یک جریان ملی است. بحران اقتصاد در خیابانها و کوچهها حس میشود و آثار اجتماعیاش غلبه کرده است. در نتیجه اصولگرایان منتقد دولت شاید بهتر باشد که به جای این هلهله و شادی از مشکلات موجود به ضرر دولت و دیدن خواب پیروزی در انتخابات آتی، اول مسئولیت عملکردها و حمایتهای خود در گذشته را بپذیرند و دوم در این شرایط به جای حرکت عقدهگشایانه جناحی بر خلاف مصالح ملی، در اثبات ادعاهای خود، واقعا به فکر مردم و حل مشکل مردم باشند.
سایر اخبار این روزنامه
رئیس کل دادگستری تهران:
مشایی ۶ سال و نیم و جوانفکر 4 سال به زندان میروند
رضا دهکی
تو برو خود را باش!
احمدرضا اعتماد مظاهری از جای خالی چاپخانهداران در کارگروه تامین کاغذ میگوید
چاپ ؛ حلقه اول زنجیره یک بحران فرهنگی
منابع مطلع از برگزاری جلسه نمایندگان گروه تحقیق اروپایی برای چگونگی برکناری نخستوزیر خبر دادند
بیژن اشتری ، مترجم و منتقد سینما در گفتوگو با «ابتکار»:
سینماگران اندکی اهل کتاب خواندن هستند
«ابتکار» ابعاد حقوقی مصونیت نمایندگان و دلایل واهمه آنها از اظهارنظرهای صریح را بررسی میکند
«ابتکار» از دغدغه های اجتماعی درباره مراسم سوگواری محرم گزارش می دهد
عزاداری حسینیِ حسینی
رئیسجمهوری در جلسه هیات دولت:
به جز چند کشور معدود معلومالحال، هیچکس در کنار آمریکا قرار ندارد
حسین عرفانی درگذشت
از «هامفری بوگارت» تا «اسب لوک خوش شانش » با یک عینک بزرگ!
رئیسجمهوری در جلسه هیات دولت:
به جز چند کشور معدود معلومالحال، هیچکس در کنار آمریکا قرار ندارد