روزنامه آفتاب یزد
1398/07/13
حیاتی: ناچار بودم آن خبر را بخوانم!
آفتاب یزد – گروه شبکه: روز چهارشنبه محمدرضا حیاتی مجری کشورمان، خبری را خواند که با حاشیههای زیادی همراه شد. او گفته بود:«انگلیس، نشسته روی ارّه برگزیت، نه راهِ پس دارد نه راهِ پیش» گفته میشود اصطلاحی که حیاتی در این خبر به کار برده بود نوعی ضرب المثل بیادبانه است. از همین رو انتقادهای فراوانی را به دنبال داشت. اما محمدرضا حیاتی این گوینده قدیمی اخبار سیما در واکنش به این ماجرا به خبرآنلاین گفت:«راستش من خبر را برای اولین بار در دستگاه اتوکیو دیدم ولی به عنوان اخبارگو چاره دیگری هم نداشتم چون ما اختیاری در این زمینه نداریم. ولی برایم جالب بود که یکی از رسانهها مقاله تندی هم علیه من نوشته بود. واقعا از دوستان رسانهای عجیب است که ندانند من خبر را نمینویسم.» او ادامه داده که هیچ وقت در عمرش حرف بیادبی نزده است و در برابر خواندن آن خبر اختیاری نداشته است.البته این بار اولی نیست که حیاتی بنا به گفته خودش ناچارا چنین اصطلاحاتی را در اخبار به کار میبرد چرا که او در اعلام خبر درگذشتِ شیمون پرز نیز گفته بود:«شیمون پرز در مذاکرات سازش نقش هویج را داشت»
> نباید در برابر این نوع هتاکیها سکوت کرد
در همین راستا محمد سلطانیفر، استاد علوم ارتباطات در گفتوگو با ایسنا گفت: «اعتبار رادیو و تلویزیون ملی یک کشور اعتبار شخصی کسی نیست که بخواهد آن را در جهت منافع شخصی خود یا جریانات خاصی هزینه کند.» او ادامه داد: «این چندمین بار است که این نوع اتفاقات در رادیو و تلویزیون افتاده است و به دلیل سکوت کسانی که مسئول هستند، همانند شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، نهادهای نظارتی، اساتید دانشگاه در حوزه ارتباطات و حتی کارمندان این سازمان، شاهد تکرار آنها هستیم. اما این بار دیگر نباید در برابر این نوع رفتارهای سخیف، هتاکانه و از بین بَرَنده اعتبار رادیو و تلویزیون ملی کشور سکوت شود و همه باید با قلم و رفتارشان و زیر سوال بردن این رویکرد به میدان بیایند تا دیگر شاهد اینگونه رفتارهای هنجارشکنانه و نامربوطِ عدهای که خبرها را مینگارند، نباشیم.» سلطانیفر خاطرنشان کرد: «قطعاً آقای حیاتی نه تنها در این مسئله نقشی ندارد؛ بلکه اگر هم تصمیم میگرفت که این خبر را نخواند به گونهای با او رفتار میشد که انگار از انجام وظایف خود تخطی کرده است. آقای حیاتی هیچگونه خطایی نکرده و به هیچ عنوان نباید مورد سوال واقع شود؛ بلکه آن کسانی که متنهای اخبار را مینویسند باید مورد سوال قرار بگیرند و اگر با آنها برخورد نشود مطمئناً شاهد تداوم این جریان خواهیم بود.» او با بیان اینکه «گوینده خبر در صداوسیما نقش یک ربات را بازی میکند»، تاکید کرد: «گوینده خبر موظف است هر متنی را که به او بدهند بخواند و اگر این کار را نکند از وظیفه خود تخطی کرده است؛ بنابراین مقصر حیاتی نیست، بلکه مقصر کسانی هستند که این متنها را مینگارند و فکر میکنند باید خشونت مطبوعاتی را به صداوسیما راه بدهند.»
> اندر وضعیّتِ رِقّتبارِ بیاختیاریِ آقای حیاتی!
در همین راستا عصر ایران به قلم مهرداد خدیر طی یادداشتی نوشته است:« واکنشها به این خبر که به واقع در تعریف «خبر» هم نمیگنجد و بیشتر یک «نظر» با ادبیات لومپنی و درباره مخمصه انگلیسیها بر سر خروج از اتحادیه اروپاست چنان صریح و تند بود که گوینده خبر یا در اصطلاح رایجتر، آقای اخبارگو را به توضیح و اعلام بیاختیاری واداشت. این یادداشت را به دو سبب مینویسم:
نخست به این خاطر که صِرفِ واکنش آقای حیاتی را باید به فالِ نیک گرفت و نشان آن دانست که هنوز به نقطهای نرسیده که مانند بعضیها خوشرقصی کند و بیاختیاری خود را اعلام میدارد و عملا زشتی آن لحن در بخش رسمی خبری را انکار نکرده و در مقام دفاع برنیامده است. دوم به این خاطر که این رخداد برای این نویسنده یادآور چند موضوع دیگر است:
1. درست است که آقای حیاتی گفته مسلوبالاختیار است و تلویزیون نیز همین را میخواهد اما او گوینده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است و گفتار و رفتارهای این رسانه به حساب گفتمان فرهنگی حاکم بر جمهوری اسلامی گذاشته میشود. آیا گفتمان فرهنگی را آدمهای رادیکال پرخاشگری که این نوع ادبیات را خوش میدارند و در صدا و سیما قدرت و نفوذی دارند ترسیم میکنند یا میخواهند به قهقهههای آقای رئیس جمهور در دیدار با نخست وزیر انگلیس واکنش نشان دهند؟
2. محمد رضا حیاتی این خبر را درست در آستانه چهل و پنجمین سالروز تولد عادل فردوسیپور خواند. حالا بهتر میفهمیم چرا عادل را حذف کردهاند و به او خرده میگرفتند که چرا گاهی نظرات خود را هم ابراز میکند. چون در واقع گوینده و مجری نمیخواهند. میخواهند اما مستقل و
صاحب نظر نمیخواهند.
3. علی مصفا بازیگر مطرح سینمای ایران دو سه بار در مصاحبههای خود گفته است: «بازیگری، شغل شرمآوری است!» وقتی از او پرسیده شده چرا؟ پاسخ داده: «چون بازیگر ناگزیر است مدام از بدن خود کار بکشد و آنچه را دیگران از او خواستهاند بازی کند و خودش نباشد.» طبیعی است که این قضاوت تندی است و به خیلیهای دیگر بر میخورد و به خصوص این پرسش پدید میآید که پس چرا خودش همچنان بازی میکند و پاسخ میدهد: «به خاطر پول آن. چون یک ماه بازی در یک فیلم معادل یک سال یا بیشتر کار در زمینههای دیگر است و البته همین هم از دلایل شرمآوری بازیگری است! ضمن این که فراموش نکنیم بازیگر فیلمنامه را دیده و با کارگردان صحبت و توافق کرده و مثل گوینده ناگهان با یک خبر رو به رو نمیشود.» توضیحات یا دفاعیات حیاتی را که خواندم، احساس کردم که او هم میخواهد بگوید: «گویندگی، شغل شرمآوری است» و اگر نگفته به خاطر این بوده که همکاران نرنجند و البته این قلم چنین باوری ندارد و خود، گویندگی را مثل نویسندگی بسیار دوست میدارد و تجربه کرده است.
4. از دوران کودکی این حدیث در ذهنم نقش بسته که هر روز تکرار میشد: «کُلّکم راع و کلکم مسئول عن رعیته». این سخن که گویا از آن پیامبر گرامی اسلام است به این معنی است که همه در مقابل هم مسئولیم و نمیتوانیم شانه از زیر بار مسئولیتها خالی کنیم. در تلویزیونی که گویندگان اخبار، با صلوات بر پیامبر(ص) خبرخوانی را شروع میکنند، آیا این سخن پیامبر را نباید آویزه گوش کنند تا آقای حیاتی پس از 40 سال گویندگی و گذر ازمیان سالی نگوید اختیاری ندارم؟
مهمترین ویژگی رسانهها، هویت رسانهای فعالان آن است. به همین خاطر است که بسیاری از روزنامه نگاران خود را از صدا و سیماییها جدا میدانند و گاه به دعوت مشترک مثلا در ضیافت افطار رئیس جمهوری اعتراض میکنند. چون نیروهای صدا وسیما در واقع کارمندان یک سازمان تبلیغاتی هستند و هویت مستقلی ندارند و آقای حیاتی به صراحت هر چه تمامتر بر این بیاختیاری تاکید کرده است. گویندگی، یک هنر است. کاری نکنیم گویندگان احساس شرم کنند و دچار وضعیت رقّتآوری شوند. همان حسی که از مشاهده توضیحات آقای حیاتی به آدم دست میدهد. توجیهی که البته اگر باب شود و تعمیم یابد، خیلیهای دیگر هم میتوانند از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنند.
> واکنش کاربران
به هر حال این موضوع نیز واکنش کاربران شبکههای اجتماعی را در پی داشته است.
یکی از کاربران در این مورد نوشته است:
« آموخته شده که همیشه یک بهانه و توجیه در آستین داشته باشند. بجای آنکه از ملت به خاطر اشتباهشان عذر خواهی کنند»
کاربر دیگری گفته است:« از حیاتی میپذیرم که اختیاری در تغییرمتن خبر ندارد. اما نمیپذیرم که تصمیم درباره نامی که از او باقی میماند با خودش نیست.»
یکی دیگر از کاربران اینطور نوشته است: «حداقل میتونی بگی من این متن «نمیخونم تا لغت بهتر جایگزین بشه»
سایر اخبار این روزنامه
آقای رحمانی! چرا امضاء « وزیر صنعت، معدن وتجارت» در یزد خریداری ندارد؟!
ایرانیها فقط در ایران لاکچری باز هستند!
نباید اجازه داد حقایق دفاع مقدس کهنه، فراموش و یا انکار شود
کارشناسان ضرب الاجل یک ماهه پاریس برای مذاکره ایران و آمریکا را در گفتوگو با آفتاب یزد تحلیل کردند
رونمایی از میثاق نامه طرح گفتوگوی ملی
بنا به گفته یک نماینده مجلس 26 نفر تاکنون آلوده شدهاند
آیا رحمانی باید مجددا رای اعتماد بگیرد؟
آفتاب یزد در گفتوگو با جعفر قنادباشی نارضایتی در خاندان سعودی و آینده ولیعهد عربستان را بررسی میکند
بانوان ایرانی توانستند برای تماشای بازی تیم ملی فوتبال کشورمان و کامبوج بلیت تهیه کنند
حیاتی: ناچار بودم آن خبر را بخوانم!
به بهانه انتشار خاطرات وندیشرمن مذاکرهکننده هستهای آمریکا از سوی انتشارات صدا و سیما
درباره هشدار فرانسه
جیغ زاغها روی سکوها...
طرحی فانتزی برای شرایط کنونیکشور
به بهانه انتشار خاطرات وندیشرمن مذاکرهکننده هستهای آمریکا از سوی انتشارات صدا و سیما
آقای رحمانی! چرا امضاء « وزیر صنعت، معدن وتجارت» در یزد خریداری ندارد؟!