روزنامه همدلی
1398/09/03
نگاهی به کیفیت آثار ترجمه در بازار نشر امروز ایران؛ ابزار انتقال اندیشه دیروز، عامل بدفهمی امروز است؟
لکنتی به نام ترجمههمدلی| رضا دستجردی: ترجمه متون و ایجاد پل ارتباطی مناسب بین دو بستر مفهومی در دو قالب متفاوت، نه تنها یک علم بلکه یک هنر است. غالباً ترجمهای قابل توجه می شود که توانایی کاربرد مفاهیم مناسب و در خور را در زبان دوم داشته باشد. گرایش مترجم به انتخاب متون خاص یا عوامل دخیل در انتخاب نوع متن توسط مترجم در هر دوره، مسئلهای است که محققان میتوانند به شناخت و بررسی آن بپردازند. شرایط مختلف اعم از اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی بر انتخاب نوع متون برای ترجمه از سوی مترجمان دوره بعد از شکل گیری مشروطه تاثیرگذار بوده است.
به عبارت بهتر، در اواسط دوره قاجار بود که دوره جدید نهضت ترجمه در ایران به دنبال شکستهای ایران از روسیه، با ورود هیاتهای نظامی و علمی خارجی به خصوص فرانسوی به ایران آغاز شد، تا آنجا که عباس میرزا چاپخانهای در تبریز ساخت و با تاسیس دارالفنون در دوره ناصرالدین شاه، نهضت ترجمه به بالاترین درجه رشد و تکامل خود تا آن زمان رسید. نخستین کتابهای ترجمهشده از زبانهای اروپایی به فارسی شامل کتب مربوط به علوم نظامی و سپس نوشتههای تاریخی نظیر کتابهای پطر کبیر، شارل دوازدهم، انحطاط و سقوط امپراطوری روم و ... بودند که برای استفاده از دانشجویان دارالفنون ترجمه شده بودند.
ضرورت شناخت جهان نو و درک پدیدههای آن مسئلهای بود که از همان ابتدا ذهن اندیشمندان قاجاری را به چالش کشید. اگرچه ضرورت شناخت و ترجمه آثار متفکرین اروپایی به دوره فتحعلیشاه باز میگردد، اما این نیاز به مرور شدیدتر احساس شد، به طوری که ما در دوره ناصرالدینشاه با یک نهضت ترجمه مواجه میشویم که عطش سیریناپذیری در شناسایی عصر نو داشت. این ترجمه اگرچه در پارهای موارد غیرانتقادی بود، اما تاثیر عمیق و بهسزایی برای درک و پذیرش جهان نو در میان متفکرین این دوره برجای نهاد.
گسست جامعه قاجار از اندیشه سنتی و بروز گرایشهای نوخواهان در آن دوره، پیامد یک خودآگهی انتقادی بود که به دنبال بروز بحرانهای متعدد اجتماعی ـ سیاسی رخ نمود. رشد روز افزون ترجمه آثار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در روزگار قاجاران، سبب گسترش آگاهیهای اجتماعی شد. در این میان چهار عامل روابط سیاسی، علاقه نخبگان فرهنگی ـ سیاسی، نظام آموزشی و ایدئولوژی غالب در انتخاب زبان مورد ترجمه تاثیر داشت. این چهار عامل که باعث بیشتر شدن فرآوردههای ترجمه ادبی در بعضی دورهها شدند.
اما با وجود جایگاه و اهمیت حوزه ترجمه در ایران، اخیرا آبتین گلکار در مصاحبهای، پیوستن به کپیرایت را شرط ورود ترجمه کتابهای فارسی به بازار جهانی کتاب دانسته و از خمیر شدن ترجمه کتابهای فارسی سخن گفته است. سخنان اخیر این مترجم موفق حوزه ادب روسیه در حالی صورت میگیرد که موضوع ترجمه بی کیفیت و نازل آثار غربی خصوصا شاهکارهای ادبیات مغرب زمین در ایران، موضوع داغ این روزهای حوزه کتاب است.
گلکار در خصوص وضعیت ترجمه آثار ادبی کلاسیک و معاصر فارسی به زبانهای دیگر معتقد است: «من بیشتر درباره زبان روسی و کشورهای روسزبان میتوانم اظهارنظر کنم. آثار کلاسیک معروف اکثرا به زبان روسی ترجمه شدهاند، گرچه هنوز هم گاهی ترجمههای جدیدی از آنها به بازار میآید، اما درباره آثار ادبیات معاصر، متاسفانه به علت کمبود مترجم خوب، خیلی کم به زبانهای دیگر ترجمه میشوند». او با بیان اینکه یکی از اشتباهاتی که ما در ایران خیلی مرتکب شدهایم این بوده که انتظار داشتهایم مترجمان ایرانی آثار فارسی را به زبان روسی ترجمه کنند، گفت: «روند ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر توسط مترجمان ایرانی به نظر من نادرست و نشدنی است. عملا همه تلاشهایی که در این روند شده به شکست انجامیده و وقت، انرژی و پول زیادی صرف آن شده است». اما نکته مهم دیگری که در این خصوص حائز اهمیت فراوانی است، آشنایی مترجم با زبان مقصد به گونهای جامعالاطراف است. گلکار با اشاره به اینکه ترجمه آثار ادبی باید توسط مترجمی انجام شود که زبان مقصد زبان مادریاش باشد، بیان کرد: «ما در ایران هیچ مترجم روسی را نمیشناسیم که آثار روسی را به فارسی ترجمه کرده باشد. در واقع اصولا هیچ مترجم خارجی از زبان مادریاش به زبان دیگر ترجمه نمیکند، من چنین مترجمی نمیشناسم و اگر هم باشد نمونههای استثنایی انگشتشمار است. یک ایرانی هم نمیتواند یک اثر ادبی را به زبان خارجی از جمله روسی ترجمه کند. به همین علت اگر دولت و نهادهای ذیربط میخواهند حمایت کنند باید بگردند و مترجمان حرفهای کشورهای دیگر را شناسایی و از آنها حمایت کنند و آنها را به سمت ترجمه آثار روز ادبیات فارسی سوق دهند».
البته در سالهای اخیر که متوجه شدهاند با نیروی ایرانی نمیشود این کار را انجام داد، مدتی است روند ترجمه توسط مترجمان خارجی در حال انجام است، رخدادی جدید که امروزه در حوزه ترجمه فارسی در حال انجام است، اما باز هم مشکل بزرگترمان این است که حمایتهای انجامشده برای یکسری آثار خاص است و این آثار عموما آثار بیارزش و نازلی هستند که بیشتر بار تبلیغی دارند و ارزش ادبی زیادی ندارند. به جز چند نمونه نادر، بقیه کارهایی که در سالهای اخیر ترجمه شده، آثار خوبی نیستند و خوب انتخاب نشدهاند و به همین علت حادثه و تغییری در بازار کتاب روسیه و کشورهای روسزبان ایجاد نکردهاند. خیلی از این آثار ترجمهشده مدت زیادی در انبار میمانند و پس از مدتی خیلی از آنها خمیر میشوند و عملا خوانندگان روس با این آثار آشنا نمیشوند. این مترجم همچنین رعایت نکردن کپیرایت را جزو آسیبهای فعلی متوجه بازار ادبیات ترجمه دانسته و معتقد است: «اگر کپیرایت رعایت شود، برای ادبیات ما خیلی خوب است. تا زمانی که ما به قانون کپیرایت نپیوندیم نمیتوانیم وارد بازار جهانی کتاب شویم. حتی حمایت از ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر هم وابسته به همین است و تا زمانی که عضو کپیرایت نشویم این امکانپذیر نیست، چون انگار داریم در زمینی بازی میکنیم که قواعدش را قبول نداریم. تا زمانی که عضو کپیرایت نشویم ما را در جهان جدی نمیگیرند».
این مترجم ادب روسیه معتقد است: خیلی از فرآیندهای ترجمه فارسی به زبانهای دیگر از همین تعاملهای دوطرفه به وجود میآید یعنی ناشر ایرانی با یک ناشر خارجی تماس میگیرد تا کپیرایت یک کتاب را بخرد و خیلی وقتها تبادلی انجام میشود که کپیرایت یک نویسنده ایرانی را هم به آنها میدهند و این روند در بازار جهانی کتاب خیلی معمول است که ما از آن محرومیم. در این صورت ترجمه آثار فارسی خیلی طبیعی جای خودش را باز میکند و کتابی که به این نحو وارد بازار کتاب جهانی شود، چون ناشر خارجی برایش سرمایهگذاری کرده و پولی بابت آن داده، قطعا کاری میکند تا توزیع و خوانده شود و به دست مخاطب برسد، اما وقتی حمایت دولتی پشت کتاب ترجمه باشد، ناشر برایش مهم نیست که آن کتاب فروش برود یا نرود، چون از سرمایه خودش صرف نشده که نگران بازگشت آن باشد.
به باور وی، آثار مجدد ترجمهشده چند دسته هستند، «برخی باید ترجمه شوند، چون ترجمه قبلی خوب نبوده یا قدیمی شده یا ترجمه خوبی از آنها در بازار نیست پس اینها باید دوباره ترجمه شوند، اما برخی ترجمههای مجدد دیگر را هم شاهد هستیم که فقط به قصد سودجویی انجام میشوند، یعنی ناشر وقتی میبیند یک کتاب پرفروش شده درحالی که ترجمه قبلی هم ترجمه خوبی است، به قصد سودجویی نسخه دیگر آن را منتشر میکند، این خیلی کار اخلاقیای نیست و بعضی وقتها از آن بدتر این است که همان ترجمه را عینا با اسم مترجم دیگر منتشر میکنند و دزدی خیلی آشکارتر اتفاق میافتد که برای این قطعا باید سازوکاری اندیشید». کیفیت نازل کتب منتشر شده از سوی برخی ناشران و مترجمان، موضوع کم دامنهای نیست. پیش از این نیز، فرزاد فربد، مترجم و مدیر نشر پریان گفته بود «شاهد شیوع ترجمههای بیکیفیت و بازاری از سوی افراد بیسواد در بازار کتاب هستیم، در حالی که در ادبیات، با متون چندلایهای مواجهایم و مترجم باید اطلاعات عمیق و مطالعات گسترده ادبی داشته باشد تا بتواند این آثار را ترجمه کند». به باور وی، «این کار از سوی ناشرانی انجام میشود که خودشان هیچ درک و دریافتی از کتابها ندارند. وقتی ناشر براساس صفحه اول سایت آمازون کتاب انتخاب میکند و معیارش فقط پرفروش بودن کتاب است همین اتفاق رخ میدهد و تعدادی کتاب عامهپسند و زرد با ترجمه موازی وارد بازار کتاب میشود». مدیر نشر پریان با بیان اینکه این کتابها سلیقه مخاطب را به قهقرا میبرند، معتقد است «این آثار نهتنها سلیقه محتوایی، بلکه سلیقه بصری مخاطب را نیز تحت تاثیر قرار میدهند. البته ترجمه این آثار بهگونهای است که بسیاری از ناشران منتظر میمانند تا ترجمه یک کتاب از سوی ناشر معتبری منتشر شود و سپس همه از آن ترجمه کپیبرداری میکنند و بازار پر میشود از ترجمههای موازی از یک کتاب. البته دلیل دیگر ترجمههای موازی دسترسی محدود ناشران به منابع لازم برای جستوجوی کتاب است».
وقتی میبینیم کتابی به محض انتشار در خارج از کشور، درطول کمتر از یکماه در ایران ترجمه و منتشر میشود با این پشتوانه است که ناشر گروهی را برای ترجمه کتاب میگمارد و آنها کتاب را پاره پاره کرده و هرکدام بخشی را به سرعت ترجمه میکنند. به همین دلیل است که شاهد شیوع ترجمههای بیکیفیت و بازاری از سوی افراد بیسواد در بازار کتاب هستیم. در حالی که در ادبیات ما با متون چندلایهای مواجهایم. همه کتابها که مانند کتابهای جوجو مویز، یک لایهای نیستند، مترجم باید اطلاعات عمیق و مطالعات گسترده ادبی داشته باشد تا بتواند این کتابهای چندلایه را ترجمه کند اما این اتفاق رخ نمیدهد و ما شاهد ترجمههای ضعیف و بیکیفیت هستیم.
فربد، نبود نقد و بیتوجهی به حوزه ترجمه را معضل دیگر امروز دانسته و معتقد است ما نقد اصولی نداریم. اگر منتقدان حرفهای این ترجمهها را بررسی کنند دیگر شاهد گسترش ترجمههای بیکیفیت و ضعیف در بازار کتاب نیستیم.
بیژن اشتری نیز معتقد است: مسئله این است که وضعیت ترجمه در کشور ما بحرانی و وخیم است. تعداد مترجمان آنقدر زیاد است که واقعا تصور ناکردنی است. هرکسی به خود اجاره میدهد به صرف دانستن چند کلمه به زبان انگلیسی و فرانسه خود را مترجم بنامد، بدون اینکه سابقه کاری داشته باشد و یا چهارتا کتاب فارسی خوانده باشد. این مترجمان بدون هیچ سلیقه و شناختی در انتخاب کتاب برای ترجمه وارد گود شدهاند. ناشران ما نیز متاسفانه توجهی به پایین بودن کیفیت کار این مترجمان ندارند. هیچ نظارتی بر روی کار ترجمه نمیشود. ویراستاری درست و حسابی به جز چند ناشر انگشتشمار، در دفاتر نشر انجام نمیشود و ترجمههای غلط به بازار کتاب میآید. واقعا وحشتناک است. مترجمان جدید که هیچ، کارشان پر از عیب و ایراد و کم و کاستی است، در کار مترجمان قدیمی نیز من اشتباهات فاحشی میبینم که دود از سر آدم بلند میشود. آدم تعجب میکند که چطور این اشتباهها وجود دارد؟ چرا اصلا باید وجود داشته باشد؟ چرا باید ترجمه آنقدر بی در و پیکر باشد؟ مخاطبان برای خواندن برخی کتابها چه زجری میکشند. بسیاری از ترجمهها واقعا بیمعنا است؛ یعنی ترجمه بد کتاب را بیمعنا کرده است. اشتری، کمیت کتب ترجمه شده در ایران را بسیار، اما کیفیت آن را نازل میداند و معتقد است: کتاب خوب در بازار کم است. کمیت بسیار بالاست، بسیاری از کتابها ترجمه میشود اما با کیفیت بسیار نازل. برخی از ترجمهها به نحوی است که کتاب را بیاثر و هیچ میکند. طبیعی است که خوانندهها از این کتابها استقبال نکنند؛ نام یک نویسنده بزرگ بر روی کتاب است اما به خاطر ترجمه بد آدم نمیتواند چهار صفحهاش را بخواند از بس غلط دارد. خب آدم از کتاب زده میشود و دیگر سراغ خرید آن نمیرود. همین چیزها سرانه مطالعه و تیراژ کتاب را پایین میآورد. در واقع ترجمههای بد به اعتماد مخاطب آسیب میزند. همه در این زمینه مقصر هستند مخصوصا ناشران. ناشران مسئولیت دارند بر صحت ترجمه دقت و نظارت کنند تا کار شسته رفته و خوانا و درستی به دست مخاطب برسد اما الان اینگونه نیست. رقابتی احمقانه و پرطمع بین ناشران وجود دارد تا فلان کتاب که در فهرست پرفروشهای فلان روزنامه آمریکایی است زودتر ترجمه شود. ناشران توجه ندارند اگر این کتاب در آمریکا پرفروش میشود به خاطر این است که پاسخگوی نیازهای آن جامعه است. بسیاری از این کتابها برای ایرانیجماعت قابل ارتباط برقرار کردن نیست.
مترجم کتاب «ادبیات علیه استبداد» بر این باور است که هنر مترجم خوب و آگاه این است که تشخیص بدهد چه کتابی را انتخاب کند که مردم کشورش بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، چه کتابی را انتخاب کند که مطالبش پاسخگوی نیازهای فکری مردم کشور خود باشد. به خاطر این است که مترجمان بزرگی مانند نجف دریابندی و محمد قاضی داشتیم، اینها مترجمانی بودند که نبض جامعه در دستشان بود و شناخت و آگاهی داشتند. میدانستند کدام کتاب را انتخاب کنند، نه اینکه چشمبسته بنشینند تا ببینند کتابهای پرفروش فهرست نیویورکتایمز چیست، پیدیافش را تهیه و بعد مانند گوگل ترنسلیت ترجمه کنند و تحویل جامعه بدهند. این معضلی است که باید به صورت جدی به آن پرداخت.
اما آیا راهکاری برای کنترل کیفی ترجمههای موجود در بازار وجود دارد؟ عباس پژمان ضمن مخالفت با ایجاد نهاد یا سازمانی با هدف بررسی کیفی آثار ترجمه شده معتقد است: «من عملا به تاسیس انجمن یا نهادی که بخواهد بر کیفیت کار مترجمان نظارت کند، اعتقادی ندارم، زیرا اولا ما هنوز به حدی نرسیدهایم که به دور از حب و بغضها و حرفوحدیثهای حاشیهای، سازوکار چنین نهادی را قبول کنیم و ثانیا، حتی در این صورت هم این مرکز نمیتواند کارآمد باشد.»
مترجم آثار نویسندگانی همچون ساراماگو، گراهام گرین، ناباکوف و کوندرا درباره کار مترجمان سرشناس بر این باور است که راه حل بهبود وضع موجود، ایجاد خواست و اراده در ناشران است. آنها باید با ایجاد تیمهای حرفهای ترجمه و ویراستاری، سطح کتابهای خود را ارتقا دهند، یعنی کتابها قبل از ترجمه ارزیابی شوند، بعد مترجمان و کارنامه آنها ارزیابی شود، سپس ترجمه آثار را بسنجند و در نهایت تصمیم به انتشار بگیرند. هرچند این رویه هزینهبر است و هیچ ناشری راضی نمیشود این هزینهها را پرداخت کند. اکنون بیشتر ناشران حتی ویراستار هم ندارند؛ چه برسد به کارشناسانی که ترجمهها را با اصل آثار مقابله کنند».
سایر اخبار این روزنامه
یک نماینده مجلس در گفتوگو با «همدلی» و خطاب به سران قوا: نوبت ساماندهی وضع معیشتی مردم است، تمهیدات لازم را ارایه دهید
«همدلی» از رشد پروژه های سد سازی غیر کارشناسی، حضور مافیای آب و تاثیر سوء آن بر محیط زیست گزارش می دهد
همدلی به مناسبت سالروز تولد کیهان کلهر، یکبار دیگر نقش پدیده موسیقی ایران در موسیقی جهان را بازخوانی می کند
بعد از یک هفته تنش های مختلف، شرایط کشور دوباره عادی میشود ضرورت شناسایی بستر اعتراضها در فصل آرامش
روز دوشنبه ۴ آذرماه برگزار میشود اجتماع بزرگ مردم تهران در حمایت از اقتدار ایران
نگاهی به کیفیت آثار ترجمه در بازار نشر امروز ایران؛ ابزار انتقال اندیشه دیروز، عامل بدفهمی امروز است؟
همدلی به مناسبت سالروز تولد کیهان کلهر، یکبار دیگر نقش پدیده موسیقی ایران در موسیقی جهان را بازخوانی می کند
مطالبه عمومی در دفاع از امنیت و اقتدار کشور