برگزاری نکوداشت محسن خلیلی عراقی، اسطوره صنعت ایران بوسه بر دستانی که ساختن را می‌داند

...و چقدر باشکوه است که از یک کارآفرین بزرگ با 60سال فعالیت مولد قدردانی شود. بی‌شک چنین اتفاق‌هایی می‌توانند ماندگار و ضامنی برای تقویت توسعه صنعتی کشور باشند. ما سال‌ها، دهه‌ها و مدت زمان زیادی، به‌اندازه یک تاریخ است که می‌دانیم باید صنعتی شویم، همه این را می‌دانند. حتی مردمی از کوچه و بازار که هیچ ربطی به تحلیل‌های کلان اقتصادی ندارند نیز آگاه شده‌اند که ایران را تولید ایرانی نجات می‌دهد. ولی با این وجود باز بر سر یک کوچه بن‌بست از حرکت ایستاده‌ایم. یکی از بزرگترین دلایل این اتفاق بی‌شک ندانستن نام و شکوه کارآفرینانی است که طی دهه‌های قبل بر سر بازی‌های ایدئولوژیک و یا هر اتفاق ناخوشایند دیگری، از یادشان برده‌ایم، اما امروز باید این ورق برگردد. روز گذشته که اتاق بازرگانی تهران نکوداشت محسن خلیلی عراقی را برگزار کرد، این امید جرقه زد که می‌شود برای این کارآفرینان و برای میهن‌دوستی آنان آستین‌ها را بالا زد و پیکره سازندگی‌شان را جاودانه ساخت. بی‌تعارف اتاق‌های صنایع، معادن، بازرگانی و کشاورزی به دلیل نوع کارکردی که داشتند همواره به عنوان نمادی برای اقتصاد پولی یا بسط اقتصاد تجاری، منهای مولدگرایی شناخته می‌شدند. یکی از دلایل چنین نگاهی نیز شاید این باشد که نهادهای اقتصادی فوق بیشتر از آن که بخواهند بخش خصوصی و مولد را نمایندگی کنند، هرازگاهی قالبی دولتی گرفته‌اند و به عنوان نماینده دولت در کنش‌های اقتصادی تحلیل شده‌اند. فارغ از درست یا غلط بودن این ماجرا، رفتار اتاق بازرگانی تهران در نکوداشت محسن خلیلی عراقی می‌تواند نخستین قدم بزرگ برای تعدیل رفتار اتاق‌های بازرگانی به نفع تولید یا ترمیم نگاه موجود به آنان باشد. مخصوصا حالا که بیش از هر زمان دیگری نیاز به تولید داخل احساس می‌شود. امید که مسئولین اجرایی و سیاست‌گذاران دولتی(در هر دوره‌ای) نیز مطابق با نیازهای واقعی و سیاست‌های کلی کشور ضرورت نیاز به تولید ایرانی را درک کنند و از این پس سنتی ترویج شود که بتوان به آسانی از یک عمر تلاش کارآفرینان کشور بهره برد. امروز که در کوران تحریم‌های تحمیلی و دردسرهای اقتصاد قرار داریم، حتما کارآفرینان ایرانی تنها الگوهای و اقعی برای برپایی تولید ایرانی و دست‌یافتن به این آرزوی تاریخی هستند که ایران را نه در آغوش اقتصاد پولی و تحلیل‌های تعدیلی بلکه همراستا و همسایه اقتصاد صنعتی و مولد ببینند. ما نیز به احترام محسن خلیلی عراقی می‌ایستیم.
آغاز یک زندگی
محسن خلیلی عراقی، بنیانگذار تشکل‌های صنعتی و یکی از فعالان صنعتی تاریخ معاصر ایران در سال ۱۳۰۸ در خانواده‌ای صنعت‌پیشه در تهران متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شاهپور تجریش و دوره دوم متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر و البرز ادامه داد. در سال ۱۳۲۸ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در رشته مهندسی الکترومکانیک به تحصیل پرداخت. در همین سال‌های نهضت ملی شدن صنعت نفت به راه افتاد تا او و هم دانشگاهی‌هایش نیز در متن حوادث آن سال‌ها قرار بگیرند:«دوران تحصیلی من همزمان با دوران بسیار بحرانی اما پر افتخار دانشگاه تهران بود. ما دانشجویان افتخار این را داشتیم که در نهضت ملی شدن صنعت‌نفت، خدمات لازم را در قالب دانشجویی به میهن عزیزمان انجام دهیم.»
خلیلی از افراد تاثیرگذار بر او در دوران تحصیل چنین سخن می‌گوید:«من شاگرد مورد مرهمت مرحوم مهندس بازرگان بودم و دیدگاه‌های ملاطفت‌آمیز اسلامی ایشان بر من تاثیر داشت.»


در سال پایانی تحصیل دانشگاهی محسن خلیلی کودتای ۲۸ مرداد شکل گرفت:«چون در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت سنگین داشتم، برخی از امتحاناتم را به شهریور موکول می‌کردم. در امیرآباد، کوی دانشجویان با دوستانم درس می‌خواندم که صدای توپ‌های متعددی بلند شد و دود از تهران برخاست. نگران کودتا شدم. خود را پیاده از امیرآباد به خانه مرحوم مصدق رساندم. تا اینکه در خیابان کاخ آن زمان و فلسطین امروز دیدم جمعیتی آن را اشغال کرده بودند و افراد بی‌اصول تمام اموال منزل مرحوم مصدق را به تاراج بردند. این صحنه اشک از چشمانم جاری کرد. شهر تعطیل بود و وسیله نقلیه‌ای نبود. گریه‌کنان خودم را از خیابان کاخ به خیابان دربند، کوچه خلیلی رساندم. این مسیر شاید سه ساعت طول کشید. من با خود بسیار فکر کردم. از خودم پرسیدم محسن آیا کسانی که منزل مصدق را غارت می‌کردند آمریکایی بودند؟ پاسخ منفی بود. تمام آنان هم‌وطنان نابخرد خودمان بودند که با عنایت شعبان جعفری این اعمال نابخردانه را انجام می‌دادند چون نفت ما را بر اثر فشار قدرت‌های جهانی کسی نمی‌خرید.»
در همین ایام به عضویت انجمن اسلامی درآمد. نهضت ملی شدن نفت، امیدهای فراوانی را در دل وی برانگیخت. از این رو، فعالانه تا سال ۱۳۳۲ که فارغ‌التحصیل شد، در دانشگاه تهران در خدمت‌اندیشه‌های ملی‌گرایانه به فعالیت پرداخت اما ناکامی جنبش ملی شدن نفت، ضربه‌ای بر آرزوهای آرمان‌خواهانه او وارد کرد. محسن خلیلی عراقی پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۳۲، به همراه پدرش، محمود خلیلی که خود از صنعتگران بنام و بنیان‌گذار برق نوین کشور بود، برای یک سفر مطالعاتی به اروپا و آمریکا رفت و پس از بازگشت به وطن، در سال ۱۳۳۲ صنعت گاز مایع و تولید لوازم گازسوز را به همراه پدر در ایران بنیان نهاد که زمینه‌ساز توسعه گاز طبیعی در کشور شد. محسن خلیلی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل و بلافاصله با پیشنهاد پدرش برای بهره‌برداری از گاز مواجه شد. پدری که مدتی بر روی این ایده کار کرده بود از پسر مهندسش خواست تا بر روی راهکارهای بهره‌گیری از گاز کار کند؛ «وقتی درسم تمام شد مرحوم پدرم عنوان کرد که آیا حاضری دست‌به‌دست هم بدهیم و استفاده‌ گاز را در مملکت شروع کنیم؟ از آنجایی‌ که در پالایشگاه آبادان کارآموزی سپری کرده بودم و در حد یک جوان مهندس، صنعت نفت را می‌شناختم و شعله‌های عظیم آتش که از چاه‌های نفت به آسمان می‌رفت را دیده‌بودم. می‌دانستم که ثروت ملی در قالب گازهای همراه نفت و گاز طبیعی می‌سوزد و محیط را آلوده می‌کند با امکانات صفر به پدرم جواب مثبت دادم. البته پدرم در اواخر دولت مرحوم مصدق اجازه‌های مقدماتی استفاده از گاز مایع را گرفته بود.» وی در واقع با استفاده از رفع انحصار فعالیت در امور نفت و گاز برای مردم ایران در اثر ملی شدن صنعت نفت، در خدمت پدر خود فعالیت جدید استفاده از گاز مایع در کشور را آغاز کرد.
ایده بزرگ
محمود خلیلی در این دوران هم با دشواری‌های فراوان موفق شد نظر دولت را برای آغاز فعالیت در زمینه گاز مایع جلب کند.
کار او آن‌قدر بزرگ بود که مهندس مهدی بازرگان در کتاب «شصت سال خدمت و مقاومت» از او یاد کرد:«یادم می‌آید خلیلی چقدر با مسئولان شرکت ملی‌نفت در زمان کنسرسیوم کلنجار رفت تا گردنشان بگذارد گازهایی را که هدر داده و می‌سوزانند، تصفیه کرده و بوتان و پروپان آن را در تانکرهای تحت فشار به ایشان بفروشند و گاز نفت در ایران توزیع شود. سپس برای اینکه مصرف گاز آشپزخانه‌ها به صورت صنعت ملی درآید، به موازات ساختن انبار و تهیه وسایل و کامیون‌های توزیع گاز، اقدام به ایجاد کارخانه کپسول‌سازی و تولید اجاق فر و غیره کرد. اجاق و فرهایی که آشپزخانه‌های تهران و شهرستان‌ها را تسخیر کرد و عامل ایجاد ۵-۶ شرکت تولید و توزیع گاز شد.»
تولد بوتان
مجوزی که محسن خلیلی از آن یادکرده است این‌گونه به‌دست آمد تا پدر و پسر قدم در راه صنعتی بگذارند که شاید خودشان چنین آینده‌ای برای آن متصور نبودند. آنها برای تحقیق در این مورد ابتدا به سفرهای خارجی روی آوردند. پدر و پسر در این مقطع به اروپا و آمریکا سفر کردند و مدتی را به بررسی شرایط و تحقیقات پرداختند.
محسن خلیلی عراقی این چنین خاطرات آن روزها را روایت می‌کند:«به اتفاق پدرم در سال ۱۹۵۴ روانه اروپا و آمریکا شدیم. به اروپا رفتیم و مطالعاتی انجام دادیم و پس از آن هم به آمریکا سفر کردیم که در آنجا هم مطالعاتی داشتیم. برادرم مهندس سعید خلیلی در آمریکا مشغول تحصیل بود و ایشان در حد توان محدود خودش راهنمای ما بود که در نتیجه مرحوم پدرم و بنده صنعت گاز مایع را بسیار جدی در آمریکا با مطالعات دانشگاهی روز بررسی کردیم. با سفارش‌های مقدماتی به سازندگان آمریکایی و اطلاعات لازم به میهن بازگشتیم. کار را در قالب شرکت بوتان شروع کردیم. بوتان نام همان گازی است که قرار بود ما از آن استفاده کنیم و فرمول آن کربن اشباع شده c4h10 بود.» پس از بازگشت به ایران شرکت بوتان به ثبت رسید و در سال ۱۳۳۳ اولین نسل از محصولات گازسوز و سیلندرهای گاز در این شرکت تولید شد.
سیلندر گاز و اجاق گازسوز ابتدا در کارگاهی در سه راه آذری تهران آغاز شد.