روزنامه همدلی
1398/09/26
نقدی بر کژراهه ساماندهی آموزش عالی ایران
دکتریداله مهرعلیزاده - اخیرا وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) برنامهای را در دستور کار قرار داده است به نام «ساماندهی آموزش عالی کشور.»آیا واقعا در برهه کنونی تحریمهای ظالمانه و شرایط سخت محدودیتهای علمورزی و تولید علم و معرفت در دانشگاههای کشور چنین مسالهای اولویت اصلی وزارت علوم است؟
به نظر میرسد ابهامات در انتخاب اولویتهای کار در وزارت عتف ناشی از درک ناصحیح از دو واژه «ساماندهی» و «آموزش عالی» است، زیرا محدود کردن ساماندهی به تجمیع و تمرکز رشتهها و مراکز آموزش عالی ناشی از عدم درک صحیح ماهیت و چیستی دانشگاه است. اگر دانشگاه در ایران به درستی درک میشد شاید آسیبها و عوارض زیر کاهش مییافت: ابهام در ماموریت و چشمانداز دانشگاه از منظر «تولید دانش سودمند، بهبودی بخشیدن به شرایط انسانی دنیای کنونی، و حرکت برای کشف مجهولاتی که هنوز نمیدانیم»، تناقض دیدگاهها در خصوص ماهیت گفتمان دانشگاه در خدمت دولت یا دولت در خدمت دانشگاه و یا استقلال دانشگاه از دولت، مساله مرجعیت نظام دانشگاهی، ایدئولوژیک شدن نهاد علم و ظهور جزماندیشی و بنبستهای ذهنی و عینی بهویژه در حوزه علوم انسانی و فروکاستن نهاد دانشگاه از نظام معانی تولید علم، افزایش تقاضا برای ورود به دانشگاه و کاهش آن، واگذاری اختیارات اصیل دانشگاه به نهادهای موازی دیگر، مداخله نهادهای بیرون دانشگاه اما غیرمسئول و غیرپاسخگو در تصمیمگیریهای دانشگاهی، فساد علمی در مقالات و تولیدات علمی، رزومهسازیهای کممایه در جهت چهرهسازی علمی و فخرفروشی آکادمیک، رانت در پذیرش دانشجویان، رانت در جذب هیات علمی، رانت در جذب پروژههای پژوهشی از صنعت، رانت در عزل و نصبهای مدیریتی در آموزش عالی و دانشگاهی، بازاری و تجاری شدن موسسات آموزش عالی و ارزشگذاری بیش از اندازه به سودبخشی آنی پژوهش، آسیب دیدن آموزش در مقابل پژوهش، تنزل بیرویه کیفیت آموزشی و پژوهشی، انزوای دانشگاه از جامعه و تبدیل دانشگاه به مرکز صدور مدرک با هدف یافتن اشتغال و گسترش کمی دانشگاه به مثابه کارخانه تحصیلکردگان بیکار و ...
از مصادیق چنین کژراههایی هستند که نهاد دانشگاه در ایران با آن مواجه شده است. لذا همان تفکر و قدرتهای رسمی و غیررسمی که آموزش عالی را از مسیر اصلی منحرف کردهاند، در ساماندهی آن نیز مسیر را خود تعیین میکنند. لذا امیدی نیست نگاه تقلیلگرایانه وزارت عتف به تجمیع در قالب ساماندهی بتواند دردهای مزمن دانشگاههای ایران را درمان کند. ماهیت و چیستی دانشگاه در سه مولفه « استقلال آکادمیک، استقلال سازمانی، و وحدت پژوهش و آموزش» قابل بحث است. تحولات مدیریت و برنامهریزی دانشگاهی در ایران پس از انقلاب از چهار استراتژی تمرکزگرایی، تمرکززدایی، کمیتگرایی توام با تمرکزگرایی، و اعتدالجویی محافظهکارانه تبعیت کرده است.
الف- استراتژی تمرکزگرایی
با اندکی مسامحه میتوان گفت این استراتژی از سال 1358 تا سال 1373 دنبال میشود. در دوره تعطیلی چند ساله دانشگاهها، نهادی که متصدی ساماندهی به امور دانشگاهها بود و آنها را برای بازگشایی آماده میکرد، ستاد انقلاب فرهنگی بود که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد.
ب- استراتژی تمرکززدایی
از سال 1373 استراتژی تمرکززدایی به کار گرفته شد و مهمترین تغییرات به عمل آمده در این دوره در سه زمینه اصلی یعنی: تامین منابع مالی، تنوعبخشی و افزایش کمیت و کیفیت آموزش عالی، و تغییر ساختار سازمانی بودند. در این دوره تغییر اساسی در حوزه ساختار سازمانی دانشگاههای دولتی شکل گرفت. تغییر نام آموزش عالی به وزرات علوم، تحقیقات و فناوری مبنای تغییرات اساسی ساختاری در وزارت علوم و در دانشگاهها شد.
ج- استراتژی کمیتگرایی توام با برگشت به تمرکزگرایی
استراتژی عمده آموزش عالی در این دوره که تقریبا مربوط به سالهای 1387 الی 1390 است، تاکید بر رشد کمی دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی بود. در این دوره شاهد نوعی وزنکشی سیاسی میان دولت از سویی و دانشگاه آزاد اسلامی، از دیگر سو بودیم. افزایش دستوری و بیرویه پذیرش دانشجو در همه مقاطع، و تغییر نقش دانشگاه پیام نور و قرار دادن این دانشگاه در نوک حمله به دانشگاه آزاد، و اقدامات دیگری که در این راستا صورت گرفت، همه باعث شدند که وزارت علوم و دانشگاهها قربانی اختلافات سیاسی میان دولت و دانشگاه آزاد شده و آسیبهای زیادی را متحمل شدند.
د- استراتژی اعتدالجویی محافظهکارانه (1391 تا کنون)
دولت تدبیر و امید هم با نقد شرایط حاکم بر دانشگاهها به قدرت رسید. این دولت که با شعار اعتدال پیروز شده بود، تلاشهایی را برای برگرداندن حرکت وزارت علوم به مسیر اعتدالگرایی انجام داد. اما به دلیل ورود غیرکارشناسی نمایندگان در مجلس در حوزه اختیارات وزارت عتف از یک طرف و مسامحه دولت تدبیر و امید در صیانت از ماموریت و ارزشهای اصیل دانشگاهی در ایران، متاسفانه وزارت عتف در محاق محافظهکاری اسیر شده است. آیا ساماندهیهای آموزش عالی ایران توانسته است تعادل، تناسب و توازنی مناسب میان چهار حوزه اصیل یعنی: حوزه علمورزی (گسترش کمی و کیفی دانشگاه)، حوزه سیاست (قدرت)، حوزه اقتصاد (سود و زیان و ثروتاندوزی) و فرهنگ (منزلت اجتماعی و فرهنگی، اقناع، استدلال، قلب، هنر و ادبیات و ذوق...) بهوجود آورد؟ در پاسخ به این سوال چند چالش بنیادین در آموزش عالی و دانشگاه ایرانی قابل بیان است: چالش «پرسشگری» و «اسلامیسازی» دانشگاهها، چالش بومیسازی علم یا بومیسازی دانشگاهها، چالش نظام توسعه آموزش عالی و آمایش سرزمین، چالش نظری درباره مفهوم دانش در نظام ارتباطی دولت با دانشگاهها، چالش ارتباط میان دانشگاه و جامعه، چالش موازیکاری نهادهای تاثیرگذار بر دانشگاههای کشور، چالش عدم هماهنگی میان اسناد بالادستی، چالش ناشی از تضعیف استقلال و آزادی علمی و مدیریتی دانشگاهها، چالش ضعف نظام تضمین کیفیت و چالش عدم مشارکت نخبگان. چالشهای فوق شرایط آموزش ایران را بحرانی ساخته است و چنین کژراههایی در هر دوره زمانی کشور و نهاد علم و دانشگاه را با چالشهای متعددی مواجه ساخته است. تعبیر ما از این کژراهه ناتوانی دانشگاه در معناسازی و توازن و تعادل و اتصال نظام معرفت، نظام قدرت، نظام ثروت و نظام منزلت اجتماعی است. لذا مساله ساماندهی در چنبره این کژراهه در حال گسترش بوده اما سیاستگذاران ارشد آموزش عالی ایران چنین اندیشه کردهاند که اولویت دادن به تجمیع موسسات آموزش عالی حلال بحرانهای آموزش عالی ایران است. مساله فراموش شده در آموزش عالی این کژراهه معناشناسی از ارزشهای بنیادین نهاد دانشگاه که بیش از حد سیاسی و ایدئولوژیک، تجاری غیرمولد، پوپولیستی، عوامفریبانه و استحاله فکری شده به دلیل انفصال اساتید و دانشجویان و مدیران دانشگاه از تفکر، تامل، نفس آموختن و پرسش و حقیقتجویی، سردرگم در زیست روزمرگی و حاشیهسازیها و از مبانی و خاستگاه یک نهاد پرسشگر، داناییمحور و عقلمحور خارج شده است. خطری که در صورت عدم واکاوی و ساماندهی بنیادین میتواند نهاد دانشگاه را به سیاهچاله سوق دهد. بر این اساس میتوان بیان داشت رویکرد کنونی به ساماندهی یعنی تجمیع موسسات نگاهی تقلیلگرایانه و سطحی به مسالهای عمیق به نام «بحران کژراهه در ماهیت و چیستی و مولفههای اصیل دانشگاه» در برقراری تعادل، تناسب و توازن نظام معرفت، نظام قدرت، نظام ثروت و نظام منزلت اجتماعی جامعه ایران است، مسالهای که نیازمند توجه اساسی و بازسازی است.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با همدلی: استیضاح روحانی جنگ روانی اصولگرایان تندرو است
برگزاری نکوداشت محسن خلیلی عراقی، اسطوره صنعت ایران بوسه بر دستانی که ساختن را میداند
آیا واقعا با نسخههایی مانند خصوصیسازی میتوان معضل خودروسازی را در ایران به یک اتفاق شیرین صنعتی تبدیل کرد؟
وزارت اطلاعات از محمود صادقی به خاطر دیدار با مظنونان پرونده ترور دانشمندان هسته ای، شکایت کرد؛
گزارش همدلی از تبعات منفی سریال ناتمام تعطیلی مدارس مدارس بدون زنگ
نگاهی به فیلم «جوکر» ساخته تاد فیلیپس طغیان بیصداها
بازخوانی نقش فرخ غفاری در نو شدن سینمای ایران به بهانه سالروز درگذشت او؛ سی نمایی که نمک گیر فرخ است
نقدی بر کژراهه ساماندهی آموزش عالی ایران
برگزاری نکوداشت محسن خلیلی عراقی، اسطوره صنعت ایران بوسه بر دستانی که ساختن را میداند