روزنامه همدلی
1398/10/18
دامون ششبلوکی پژوهشگر موسیقی نواحی درباره فرود گرگینپور و تاثیرات او بر موسیقی اقوام ایرانی گفت
فرود، سمبلی برای عاشقانههایقشقاییهمدلی| رضا نامجو: در آغاز، الیاس خان شاگرد داوود خان نکیسا موسیقیدان ایل قشقایی بود. او در دوران آموزش به موسیقی علاقه نشان نداد و همین ماجرا باعث شد تا حبیبالله خان برادرش موسیقی را نزد داوود خان دنبال کند. حبیبالله خان، در دورهای که ناصر خان صولتالدوله عاشقهای ایل را برای بهرهگیری از محضر استادان موسیقی ایرانی به تهران آورد، به دلیل علاقهمندیاش به هنر و بهویژه موسیقی، با آنها همراه شد و از محضر استادان بنامی بهره برد. او بعدها با بیبیمعصومه بهمنی(بهمنبیگی) ازدواج کرد و به دلیل نسبت فامیلی چهار فرزندان حاصل این ازدواج نابینا به دنیا آمدند. حبیباللهخان از فرزندانش حمایت ویژهای کرد و آنان را نزد استادان موسیقی فرستاد تا این هنر را بیاموزند. او تلاشهای زیادی کرد تا فرزندانش به ویژه فرهاد و فرود که از بقیه بزرگتر بودند، بتوانند نامی در میان ایل برای خودشان دست و پا کنند. هر چهار فرزند در دانشگاه، رشته ادبیات فارسی را خواندند. فرهاد، بعدها تحصیل در مقاطع بالاتر این رشته را هم ادامه داد و استاد دانشگاه شد. فرود اما بعد از پایان دوره کارشناسی در رشته ادبیات، رشته موسیقی را در فضای آکادمیک دنبال کرد. هر دوی آنها با آکاردئوننوازی به عرصه موسیقی وارد شدند. فرهاد این ساز را به شکلی ذوقی ادامه داد و تا سال گذشته که از دنیا رفت، در محافل و مجالس موسیقایی حاضر میشد و برای مخاطبان، ساز مینواخت. فرود اما بعدها کمانچهنوازی را دنبال کرد و نغمههای قشقایی را با کشیدن آرشه روی این ساز، به گوش علاقهمندان رساند. او چند روز قبل از دنیا رفت، درست بعد از اینکه بیبیمعصومه مادر او و فرهاد چشم از جهان فرو بست. امروز خانواده حبیبالله خان به یکی از نمادهای فرهنگ ایل قشقایی در ایران بدل شدهاند. فرود اما در سالهای پایانی عمرش سکوت کرده بود. گروهی از بیماری روحی او به عنوان عامل بازدارنده یاد کردهاند و عدهای مشکلات خانوادگیاش را علت کنار کشیدنش از عرصه موسیقی میدانند. او دو بار در زمینه تکنوازی ساز کمانچه در بخش نواحی موسیقی فجر به عنوان نوازنده برگزیده انتخاب شد و تا پیش از مرگش، چند بزرگداشت و تجلیل برایش برگزار کردند. پروین بهمنی یکی از کسانی بود که از فرود تجلیل کرد. او بعد از راهاندازی انجمن موسیقی نواحی، جلسهای به عنوان افتتاحیه این انجمن برگزار کرد که در آن بزرگداشتی به یاد حبیبالله خان و برای فرود گرگینپور انجام شد. او اجرایی پژوهشی هم در فرهنگسرای ارسباران برگزار کرد که به یاد فرود نام داشت. با دامون ششبلوکی فرزند پروین بهمنی و پژوهشگر موسیقی نواحی ایران درباره فرود گرگینپور، خانوادهاش و تاثیر آنها بر موسیقی قشقایی و موسیقی نواحی ایران گفتوگو کردهایم.
فرود گرگینپور را بعد از پدرش و در کنار مادرش و فرهاد برادرش بهعنوان منابع قابل رجوع موسیقی قشقایی قلمداد میکرد. آیا با این گزاره موافقید که نسل جوان جامعه ایران امروز کمتر با موسیقی قشقایی آشنایی دارند؟
بههرحال عمده مخاطبان خانواده گرگینپور در میان جامعه قشقایی قرار میگیرند. جایگاه این خانواده به شکلی بود که حتی مخاطبان جوان این جامعه هم به خوبی با آنها آشنا بودند. در گفتوگویی که پیشازاین هم باهم داشتیم، گفتم که امروز منبع مورد رجوع نسل جوان در موسیقی قشقایی فرود گرگینپور است. او با توجه به شناختی که از موسیقی قشقایی داشت، درزمینه موسیقی ایرانی هم فعالیت کرد و کارکردش درزمینه موسیقی قشقایی به کارکرد خانواده کامکارها درزمینه موسیقی کردی بدل شد. آنها با توجه به اینکه کُرد بودند و بر اساس شناختی که از موسیقی ایرانی داشتند، برداشت جدیدی از موسیقی کُردی ارائه دادند. البته شرایط کردستان با وضعیت ایل قشقایی متفاوت بود. آنجا موسیقی بکر به حیات خودش ادامه میداد و ارائه جدید خانواده کامکارها از موسیقی کردی هم کارش را پی میگرفت. اما در میان ایل قشقایی، عاشقها از بین رفتند و در این رهگذر، فرود برای نسل جوان نقش منبع و ماخذ برای فراگیری موسیقی قشقایی را پیدا کرد. از سوی دیگر زندگی ایلی در میان قشقاییان باعث شد که مکتبِ سازی آوازی مشخصی در این عرصه فعالیت نکند و این هم دلیلی شد برای معیار شدن شیوه نوازندگی فرود میان قشقاییان.
درباره شیوه نوازندگی فرود گرگینپور هم برایمان توضیح بدهید...
اگر بخواهیم درباره تکنیکهای نوازندگی در کمانچه نوازی فرود سخن بگویم، باید اشاره کنیم که او از شیوه ایرانی برای اجرای کمانچه استفاده میکرد اما محتوای موسیقیاش برگرفته از موسیقی قشقایی بود. با توجه به اینکه فرهنگ ایل قشقایی خیلی مهجور مانده است، نسل جوان داشتههای این ایل را به خوبی میشناسد. فرود، مدتی هم درزمینه آهنگسازی موسیقی ایرانی فعالیت داشت و در آن دوران یک آهنگ برای بانو مرضیه ساخت و یک آهنگ برای بانو پوران. بعدازآن اما تمرکزش را روی موسیقی قشقایی قرار داد. با توجه به همه این گفتهها، امروز ایل قشقایی از فرود بهعنوان یک سمبل یاد میکند و کارش و شخصیتش را موردستایش قرار میدهد.
در طور این سالها چه بر موسیقی قشقایی آمد که این موسیقی نتوانست در کنار موسیقیهای نواحی دیگری همچون موسیقی لرستان، گیلان یا حتی جنوب خودنمایی کند و در ذهن مخاطبان ایرانی امضایی از خودش به جا بگذارد؟
در مرحله اول وقتی ما درباره ایل قشقایی سخن میگوییم، باید بدانیم که بین این ایل با ایلات دیگر همچون ایل بختیاری تفاوتهایی وجود دارد که گاهی حتی پژوهشگران این حوزه در عرصههای مختلفی ازجمله تاریخ، ادبیات و موسیقی به آن توجه نکردهاند. قشقایی یک کنفدراسیون جمعیتی مهاجر است که هسته اصلی آن در ابتدا ترکنژاد بود و بهمرور طوایف و تیرههایی با نژادها و خواستگاههای مختلفی به آن اضافه شد و جامعه جدیدی را با یک مدیریت ایلخانی شکل دادند. یکی از بخشهایی که باید به آن توجه کرد و در طول سالهای گذشته در رسانهها به آن توجه نشدهاند، این است که قشقاییها به دلیل زندگی کوچنشینی، پراکندگیهای جغرافیایی و مسائل سیاسی که از دوره صفویه به بعد با آن روبهرو بودهاند. به همین خاطر هیچوقت یک جریان منسجم در حوزههای مختلف ازجمله عرصه فرهنگ شفاهی را در میان ایل قشقایی شاهد نبودهایم.
بهطورکلی، هسته اصلی ایلی به نام قشقایی که ترکنژاد است، فرهنگ موسیقایی خودش را با کوچ کردن در نقاط مختلف همراه خود میبرد. رپرتوار موسیقی ترکی را میشود از چین تا بالکان سراغ گرفت؛ این جغرافیا عرصه حضور ترکهاست. ایل قشقایی به ایالتی با نام فارس کوچ کرد که برخلاف جغرافیای وسیعی که نام بردم در آن هیچ همسایه همزبانی نداشت و رپرتوار عاشقها درگیر با همسایههای دیگر شد. حغرافیایی که قشقاییها با آن در ارتباطند در پنج استان خوزستان، فارس، بوشهر، کهکیلویه و بویراحمد و اصفهان حوزهای است که در آن فارسها، بویراحمدها، ایلات خمسه، فرهنگ جنوب ایران و حتی در گوشههایی بختیاریها حضور دارند. در این رهگذر تنوع فرهنگی موجود با بدنه اصلی ارتباط برقرار کرد. رپرتوار دوم درزمینه موسیقی قشقایی، رپرتوار چنگیهاست که کارکردش در حوزههای همچون عروسیها، سوگ، سور، رزم و بزم است. شرایط زندگی مدرن باعث شد حیات این رپرتوار به حوزه شادیانهها محدود شود. در عروسیها سازها کرنا و سورنا است و نقاره.
این نکته را هرچند ممکن است باعث واکنش گروهی از مخاطبان بشود باید بگویم که ما امروز درزمینه موسیقی سوگ از فرهنگ قوم لر متاثر شدهایم. حتی پژوهشهای مختلف ازجمله تحقیقات خود من نشان میدهد که ما ساز کرنا را از قوم لر گرفتهایم و پیشازاین در فرهنگ ما این ساز وجود نداشته است. در رپرتوار چنگیها در ایل قشقایی ملودیها متاثر از فرهنگ عاشقها است؛ همان فرهنگ اصلی موسیقی قشقایی. ما رپرتوار دیگری را هم در میان ایل قشقایی داریم که ساربانی نام دارد. در این بخش آوازهایی وجود دارد و سازبندی آنهم نی و نیلبک است. این بخش هم در سدههای گذشته از موسیقی جنوب ایران تاثیر گرفته است. اگر به موسیقی ترکها نگاهی بیندازیم نشانهها و بارقههای اندکی از آواز دشتی پیدا میکنیم اما این آواز در موسیقی قشقایی حضور پررنگی دارد و علتش را باید ارتباط ایل قشقایی با اقوام مختلف در منطقهای که در آن ساکن هستند، جستوجو کرد.
اما موسیقی در میان ایل قشقایی اهمیت ویژهای دارد. از گذشته خوانین و ایلخانان قشقایی ازجمله محمدناصر صولتالدوله سردار مبارزه با انگلیس به موسیقی علاقهمندی زیادی داشتند. علاقهمندی خوانین در شرایطی که در میان بقیه اقوام ایران به موسیقی نگاه مناسبی وجود نداشت، باید به عنوان یک سکوی پرتاب به موسیقی قشقایی کمک میکرد...
من در سی دی «عاشوقلر موقاملاری» که از سوی موسسه ماهور منتشر شده، توضیح دادهام که به دلیل آشنایی اندک قشقاییها با دین و مذهب در دورهای عاشقها به مروجان مذهب تبدیل شدند. برای نمونه میتوانیم ورود شخصیتهای شیعی را در منظومههایی همچون اصلی و کرم، محمود و نگار، زهره و طاهر، غریب و صنم و کوراغلو بررسی کنیم.
حتی صولت الدوله به عاشقها حقوق میداد که فقط ساز بنوازند. دانستن این مثال دو نکته را پیش روی مخاطب قرار میدهد؛ اول اینکه نگاه ایلخانی برخلاف بسیاری از اقوام در ایران به موسیقی نگاه مثبتی بوده و از سوی دیگر این موسیقی کارکرد اجتماعی هم داشته و عاشقها برای قشقاییهایی که در بیابان حسینیه یا مسجدی نداشتند تا در آن به انجام مسائل مذهبیشان بپردازند، بهعنوان مروجان اندیشههای شیعی در منظومههایشان از حضرت علی و دیگر امامان نام بردهاند.
حتی من ضبطی دارم که در آن از مهدی صاحب زبان نام برده میشود تا مدد برساند. البته این کارکرد هیچ منافاتی با اصل و اساس عاشقها ندارد چون ریشه این کلمه در اغلب مناطق ترکنشین به ایشیق که به معنای روشنایی است، بوده و این افراد شخصیتهایی عرفانی و الهی داشتند و به پند و موعظه دادن توجه میکردند. با توجه به همه این توضیحات، احتمالاً نقش و جایگاه ایل خانان قشقایی در گسترش و بالندگی موسیقی در دوران قدیم مشخص میشود. در دوره معاصر بعدازاینکه رضاخان صولتالدوله را توسط پزشک احمدی در زندان شهید کرد و فرزندان او هم در دوره پهلوی از ایران تبعید شدند، نظام ایلی از هم پاشید. در دورهای از تاریخ معاصر صولت الدوله و دیگران عاشقهای قشقایی را به تهران آوردند و حتی گاهی چهرهای شناختهشده در میان عاشقها نزد علیاکبر خان شهنازی، استاد ابوالحسن صبا و دیگر استادان موسیقی ایرانی دوره دیدند.
همواره از حبیباللهخان پدر فرهاد و فرود گرگینپور به عنوان یکی از چهرههای تاثیرگذار در زمینه موسیقی قشقایی نام برده میشود. شاید بتوان نقش حبیباللهخان در خانواده گرگینپور را با جایگاه حسن کامکار در خانواده کامکارها مقایسه کرد. آیا با این تعبیر موافقید؟
حبیبالله خان پدر فرود که عموی مادربزرگ من است و پدربزرگ مادری من ابراهیمخان که بعد از صولتالدوله مهمترین کاراکتر بوده است، همراه با صولتالدوله به تهران تبعید میشود. در آن دوره یکی از موسیقیدانان مشهور ایل که داوود نکیسا نام دارد، در ابتدا استاد الیاس خان بوده و بعدازآن استاد برادرش یعنی حبیبالله خان میشود.
با توجه به اینکه الیاس خان به موسیقی علاقه نشان نداد، برادرش حبیبالله خان موسیقی را نزد داوود خان نکیسا دنبال کرد. حبیبالله خان در ادامه، نزد هادی نکیسا پسر داوود خان تلمذ کرد. این دوره با زمانی که عاشقها را به تهران آوردند، همزمان بود و حبیبالله خان هم به دلیل علاقهمندیاش به ادبیات و موسیقی در جمع عاشقها و استادان به نام موسیقی ایرانی حضور پیدا کرد.
حبیبالله خان با بانو معصومه بهمنی (بهمن بیگی) ازدواج کرد و به دلیل نسبت فامیلی صاحب فرزندانی شد که چهار نفر از آنها نابینا به دنیا آمدند. حبیبالله خان در دورهای فرزندانش را به تهران آورد و به کلاس موسیقی فرستاد. در دوره اول فرود و فرهاد که فرزندان بزرگتر این خانواده بودند، موسیقی را دنبال کردند و بهواسطه معلمان موسیقیشان با ساز آکاردئون آشنا شدند. آنها برای اولین بار بهصورت خودجوش با ساز آکاردئون موسیقی قشقایی را اجرا کردند. در ادامه فرود و فرهاد در کنار مصطفی قلی و پریچهر که همگی با موسیقی آشنا شده بودند، در دانشگاه رشته ادبیات را دنبال کردند.
تاثیر خانواده گرگینپور در موسیقی قشقایی تا چه حد بود؟
بعد از به قتل رساندن صولت الدوله مواجب عاشقها متوقف میشد و بهمرور از بین میروند و در جامعه حل میشوند. اولین نمونههایی که درزمینه موسیقی قشقایی ضبط شد، کارهایی بود که حبیبالله خان و فرزندانش در این زمینه نواختند. همین ماجرا هم باعث شد که ماخذ موسیقی قشقایی در این دوره آثاری باشد که از سوی خانواده آنها ضبط شد. بعدها آقای درویشی سخنانی را مطرح کرد که در آن به عدم امکان رجوع به آثاری که در آن تکنیک اجرای ساز، تکنیک رایج در موسیقی ایرانی است، پرداخته بود.
در ادامه و در سالهای پایانی دهه ۶۰، مادرم پروین بهمنی به کمک محمدرضا درویشی به سراغ شناسانی رپرتوارهای موسیقی قشقایی میرود تا آنچه از موسیقی عاشقها، ساربانها و چنگیها بهدست میآورد، تدوین کند تا آن را به جامعه پژوهشی ارائه بدهد. با توجه به مشکلات موجود، از آن دوره به بعد جامعه پژوهشی، جشنوارهها و فستیوالهای تخصصی موسیقی نواحی و حتی جشنوارههای عمومی ازجمله فجر پذیرفتند که قشقاییها هم موسیقی اورجینالی که بشود آن را در بخش نواحی ارائه داد، دارند.
ثبت و ضبطهای موجود از موسیقی عاشقها، چنگیها و ساربانها هم بهعنوان منبع اصلی در موسیقی قشقایی استفاده شد. در یکی دو دوره از جشنواره موسیقی فجر از فرود که نوازندهای چیرهدست در ساز کمانچه بود، تقدیر شد. از آن زمان به بعد موسیقی قشقایی بهعنوان بخشی جذاب در عرصه ملی وارد شد.
حمایت حبیباللهخان از فرزندانش و معرفی آنها به استادان شناخته شده در زمینه موسیقی ایرانی چه تاثیری در به شهرت رسیدن فرود و فرهاد لااقل در میان مردم ایل قشقایی داشت؟
حبیبالله خان گرگین پور برای پیشرفت فرزندانش تلاش زیادی کرد و تلاشهای ایشان را باید یکی از عوامل تاثیرگذار در معرفی فرود به جامعه ایل قشقایی بهحساب آورد. در این میان باید دورهای را بهعنوان دوره شکوفایی فرود در نظر بگیریم.
او بعد از فعالیتش درزمینه موسیقی ایرانی، با توجه به آنچه از عاشقها، ساربانها و چنگیها در ذهن داشت، دست به ایجاد بدعتهایی بسیار دقیق درزمینه نوازندگی زد. او در مقطعی، خیلی قدرتمندانه برداشت خودش از موسیقی قشقایی را با همراه کردن علمش از موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک، ارائه کرد. او توانایی بسیار ویژهای درزمینه نوازندگی داشت و ماحصل این توانایی در برگزیده شدنش در دو دوره از جشنواره فجر بهعنوان تکنواز برتر خودش را نشان داد. البته در پاسخ به این پرسش که چرا موسیقی قشقایی و آثار فرود در این زمینه میان عموم چندان شناخته نشد، باید گفت که در طول این سالها او آثار خیلی زیادی ضبط نکرد. فرود بر اساس منظومه غریب و صنم کاستی با نام غریب و صنم را منتشر کرد. بعدازآن آثاری را به شکل پراکنده ضبط کرد تا نوبت به ضبط چند آلبوم برای انجمن موسیقی رسید.
اما بعد از دهه ۶۰ دیگر اثری از فرود درزمینه موسیقی قشقایی نمیبینیم؟ ظاهراً مشکلات خانوادگی یکی از مهمترین عواملی بود که باعث شد او به بیماری روحی دچار شود و عملاً در دو دهه گذشته هیچ فعالیت جدی در عرصه موسیقی نداشته باشد؟
راستش بگذارید من دراینباره اظهارنظر نکنم. اما بههرحال میشود به این نکته اشاره کرد که در طول سالهای گذشته فرود انگیزه چندانی برای فعالیت نداشت و با بیماری دستوپنجه نرم میکرد. فرهاد اما در طول این سالها تحصیلاتش درزمینه ادبیات را ادامه داد و تدریس در دانشگاه در این رشته را هم دنبال کرد. در طول این سالها فرهاد فعالیتهای خودش را ادامه داد و ارتباطش با جوانان علاقهمند به فرهنگ ایل قشقایی را حفظ کرد.
از نگاه شما علت اینکه موسیقی قشقایی امروز در قیاس با انواع دیگر موسیقی نواحی همچون موسیقی لرستان پویایی و تحرک ندارد، چیست؟
امروز موسیقی قشقایی در شیراز پویایی زیادی دارد. به قول یکی از فعالان در این زمینه در شیراز ۱۱۰ نوازنده سه تار قشقایی وجود دارد. مشکلی که موسیقی قشقایی امروز با آن روبهروست، عدم وجود منبع و ماخذ مشخص و واحد است. البته امسال در جشنواره جوان یکی از نوازندهها را دیدم که تکنیکهای عاشقها را بر اساس همان آثاری که از سوی ماهور منتشر کرده بودیم، آموخته بود.
امروز تعداد کسانی که متولد دهه ۷۰ به بعد هستند و به سراغ آموختن موسیقی قشقایی میروند، کم است اما همین تعداد هم به منابع و مواخذ این موسیقی دسترسی چندانی ندارند. البته امروز با گسترش کاربردهای فضای مجازی، آثاری که بهعنوان منبع و ماخذ موسیقی قشقایی قابلقبول است روزبهروز بیشتر شنیده میشود و در آینده میشود منتظر پدید آمدن نسلی از علاقهمندان به موسیقی قشقایی بود که این موسیقی را از آبشخور اصلی فرامیگیرند.
با توجه به اینکه شما موسیقی لرستان را بهعنوان نمونهای فعال و پویا درزمینه موسیقی نواحی ذکر کردید، باید بگویم تعداد زیادی از استادان این موسیقی امروز مشغول فعالیت هستند و روزبهروز بر تعداد جوانانی که در این عرصه فعالیت میکنند، درزمینه نوازندگی سازهای مختلف ازجمله کمانچه و سرنا، اضافه میشود. این بخش اما درزمینه موسیقی قشقایی پویایی موسیقی لری را ندارد. امروز اغلب جوانان به دنبال بدعت و ارائه اثری بین موسیقی شهر و موسیقی قشقایی هستند.
در پایان از نگاه شما مرگ فرود گرگین پور درزمینه موسیقی قشقایی چه تاثیری دارد؟ و علاقهمندان به موسیقیث قشقایی برای حفظ آن باید چه کنند؟
از بین رفتن فرهاد، مادرشان، بیبی معصومه بهمنی(بهمنبیگی) و فرود برای موسیقی قشقایی خسران بزرگی است. هرچند فرود تقریباً حدود ۳۰ سال هیچ فعالیتی نداشت اما جایگاهی سمبلیک پیدا کرده بود و مرگ او اتفاق تلخی بود. این نکته را هم نباید فراموش کرد که بهطورکلی مشکلات موجود درزمینه موسیقی نواحی برای موسیقی قشقایی هم وجود دارد. شاید در این اوضاعواحوال مهمترین نقش را جوانانی داشته باشند که به موسیقی علاقهمندند. به گمان من این نسل اگر دغدغه حفظ فرهنگ موسیقایی گذشتگانش را دارد، باید به سراغ منابع دقیق و صحیح برود و بر اساس رهآوردی که از مراجعه به آن منابع بهدست میآورد، موسیقی را پی بگیرد.
سایر اخبار این روزنامه
ازدحام جمعیت در مراسم تشییع شهید قاسم سلیمانی، جان بیش از ۵۵ نفر را گرفت کرمان در غمی مضاعف
«همدلی» حال و هوای بازار ارزهای دیجیتالی، دلار و وضع خرید و فروش سکه و طلا را بررسی کرد
دامون ششبلوکی پژوهشگر موسیقی نواحی درباره فرود گرگینپور و تاثیرات او بر موسیقی اقوام ایرانی گفت
پیکر پاک سردار شهید، قاسم سلیمانی و همرزم شهیدش، در کرمان آرام گرفت سردار در پناه«صاحب الزمان»
با موافقت دولت و در قالب طرح سه فوریتی مقابله با عاملان و آمران شهادت سردار سلیمانی تصویب شد
با عملیاتی شدن گام پنجم، همه محدودیت های هسته ای لغو شد برجام؛ نقطه، سرخط
همدلی در گفتو گو با محمد درویش وضع بودجه سازمان محیط زیست را بررسی کرد سهم ناچیز حیات از بودجه
ولی الله شجاع پوریان فصل آشتی ملی فرا رسیده است
بزرگ ترین سلاح ما، همدلی و دیپلماسی است
با موافقت دولت و در قالب طرح سه فوریتی مقابله با عاملان و آمران شهادت سردار سلیمانی تصویب شد