بایدهای خدمات طولانی مدت اجتماعی و روانی

سید حسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران وقتی بحرانی اتفاق می‌افتد بستگی به گستره و گروه‌های هدف و ویژگی آن، طبیعتا افراد متعددی تحت تاثیر قرار می‌گیرند. گاهی اوقات این بحران سیل و زلزله است و گاهی بهداشتی، سیاسی و اقتصادی.
اما بحران کرونا وجوه دیگری هم دارد که نمی‌توانیم نسبت به آنها بی‌تفاوت باشیم به همین دلیل مثل بسیاری از بحران‌ها ابعاد روانی و اجتماعی این بحران باید شناسایی شوند و برای رفع آن برنامه‌ریزی شود. شناسایی ابعاد باید در دو مرحله صورت گیرد. یکی حین بحران و دیگری بعد از بحران.
در هر دو مرحله هم این حمایت‌ها و ابعاد خدماتی باید وجود داشته باشد و هیچ کدام بر دیگری تمایز ندارد. طراحی انواع خدمات به ویژگی‌های افراد بستگی دارد و متناسب با ویژگی‌های روانی هر فرد باید متفاوت باشد.
از نظر علمی از مدیریت بحران انتظار می‌رود که نگاه تک بعدی در برنامه‌ریزی و سیاست گذاری و اجرا فقط به تک بعد بهداشت و درمان نداشته باشد.


نتایج پژوهشی که در انجمن مددکاری اجتماعی ایران انجام شده است نشان می‌دهد؛ سرعت انتقال و همه‌گیری ویروس کرونا و همچنین توصیه‌های مطرح شده درباره رعایت بهداشت فردی و جمعی  استرس و اضطراب مردم را افزایش داده است.
بنابراین در این‌گونه مواقع شناسایی افرادی که نیازمند حمایت روانی و اجتماعی هستند در اولویت است. تسهیل دسترسی به خدمات اورژانسی حوزه خدمات روانی و اجتماعی مساله دیگری است که باید به آن توجه شود.
به طور مثال وقتی فردی بر اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری می‌شود، باید مددکاری حضور داشته باشد که بتواند ارتباط میان اعضای خانواده و فرد بیمار را فراهم کند؛ این روش به خودی خود می‌تواند استرس و نگرانی افراد را کاهش دهد.
از طرف دیگر  تعدد توصیه‌ها و تناقض در اطلاع‌رسانی بر افزایش استرس مردم اثرگذار بوده است. تشتت در اطلاع‌رسانی و هم نگرانی‌ها را افزایش داده بود.
گاهی ممکن است تصمیم هایی گرفته شود بدون آنکه به ابعاد و پیامدهای روانی و اجتماعی آن تصمیم توجه شود. برای نمونه در دو اعلام تصمیم‌های متفاوت و متضاد درباره تعطیلی ها در استان‌های کشور در مواردی به آشفتگی ذهنی افراد دامن زده شد.
اما در حوزه شناسایی افراد نیازمند حمایت که از آن صحبت کردیم، گروه‌های در معرض خطر باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. مهاجران، سالمندان تنها، کودکان کار و خیابان، معلولان از جمله گروه‌های در معرض خطرند که باید برایشان خدمات اجتماعی مدونی ارایه شود.
البته هر چه از زمان اعلام رسمی ورود این ویروس به کشور گذشت خدمات اجتماعی و روانی هم بیشتر شد. مثلا ایجاد خطوط تلفنی 4030 و 1480 برای حمایت‌های حوزه آسیب‌های اجتماعی از اقدام های مثبت در این ایام بوده است.
سازمان‌های غیردولتی هم در این حوزه فعال‌تر شدند. پروتکل حمایت‌های اجتماعی و روانی هم به تازگی نوشته شده است.
مساله مهم در ارایه این خدمات به روش ارزیابی آن بازمی‌گردد. برای ارایه خدمات و همچنین ارزیابی میزان موفقیت خدمات روانی و اجتماعی باید بانک اطلاعات قوی داشته باشیم. منطق مدیریت بحران این است که اگر بانک اطلاعاتی وجود نداشته باشد نمی‌توان حمایت لازم را انجام داد.
بخشی از این افراد تحت پوشش نهادهای دولتی هستند و بخش دیگری هم هیچ اطلاعاتی درباره آن نداریم و این نداشتن اطلاعات باعث می‌شود تا احتمال ایجاد آسیب به بعضی گروه‌ها و سالمندان بیشتر باشد.
برای بی خانمان‌ها شهرداری ورود پیدا کرده است یا مثلا سازمان‌های خارجی فعالیت کردند. مراکز دی آی سی و خدمات سیار حوزه اعتیاد در حال فعالیت هستند و مجوز آنها و بودجه آنها پشتوانه دولت است. مثل مبلغی که به آنها داده می‌شود.
من نگران این هستم که شیوع کاهش پیدا کند و برای بعد از کرونا برنامه‌ای نداشته باشیم زیرا ابعاد روانی برای خیلی‌ها بیشتر می‌شود؛ مانند افرادی که عزیزی را از دست دادند، سرپرست را از دست دادند و بیکار شدند.
استمرار حمایت‌های روانی و اجتماعی بعد از کاهش و فروکش کردن شیوع بیماری یک الزام است در غیر این صورت حال حوزه سلامت روانی و اجتماعی ما خوب نخواهد بود. طبیعتا سرریز مشکلاتی که از بعد سلامت شاهد خواهیم بود می‌تواند نگرانی ایجاد کند. انتظار این است که در تمام بحران‌ها حمایت‌های روانی و اجتماعی طولانی‌تر و دیده شود.