ویروس دلسوزیاب!

شیوع ویروس کرونا در کشور‌های مختلف جهان، از جمله ایران، علاوه بر آنکه یک پدیده زیستی و مرتبط با سلامت جسمی انسان است، ابعاد روحی و اجتماعی مهمی نیز دارد که در جای خود باید مورد مداقه قرار گیرد. هرچند شیوع این ویروس در کشور‌هایی که تفرد و فردگرایی (individualism) در بافتار اندیشه اجتماعی و سیاسی جامعه‌شان نهادینه شده، موجب غلبه خوی حیوانی و منفعت‌جویی شد، اما در کشور ما ویژگی‌های مثبتی را نیز آشکار کرد که مهم‌ترین آن تقویت روحیه مواسات، همدلی و همیاری بود که در ذات جامعه ایرانی وجود داشت و در هنگامه بلا به رخ جهانیان کشیده شد.
اما این تنها خصیصه بارز اجتماعی بحران اخیر نبود و یکی دیگر از جنبه‌های قابل‌تأمل وزن‌کشی حقیقی میان گروه‌های مرجع اجتماعی، خصوصاً از منظر میزان توجه به دغدغه‌های واقعی ملت بود. طی دو دهه اخیر شاهد جابه‌جایی‌های گسترده‌ای در سطح گروه‌های مرجع اجتماعی هستیم، به نحوی که متأثر از جوان شدن بافت عمومی جامعه و سونامی جهانی رجحان «سرگرمی بر تعقل»، شاهد رشد یافتن سرمایه اجتماعی برای اقشاری بودیم که نه فرهیختگی دانشی و اندیشه‌ای، بلکه توانمندی مهارتی در حوزه‌ای خاص همچون هنر و ورزش اقبال عمومی به آنان را افزایش داده است.
طبیعتاً اینکه یک فرد ماهر در حوزه‌ای خاص از ورزش یا هنر و ... (که اتفاقاً مورد توجه افکار عمومی نیز هست) در جامعه شناخته‌شده و در کانون توجه رسانه‌های سنتی و نوین قرار گیرد، چیز عجیبی نیست، اما آنچه در خور تأمل است، توسیع حوزه دخالت این چهره‌ها (که اکنون ذیل عنوان «سلبریتی» شناخته می‌شوند) به فراتر از عرصه دانش و مهارت آنهاست. علاوه بر آن به‌گونه‌ای شاهد سوءاستفاده برخی از ارباب قدرت سیاست و ثروت نیز از این گروه‌های جدید مرجع برای کسب وجهه و به‌نوعی انتقال و مصادره سرمایه اجتماعی مثبت آنان به سود خود نیز هستیم.
نمونه‌هایی همچون ولخرجی­‌های برخی از کانون‌های ثروت نامشروع در سینما و فوتبال برای کسب وجهه و نوعی پو‌لشویی فرهنگی و ورزشی -که نمونه‌اش را در تصریح فلان مقام مسئولی که در روز اخذ رأی با طعنه به ستاد رقیب خود یادآور می‌شود که «چرا نگفتی تا برایت چند هنرمند بفرستم؟» و نامه تلخ برخی از هنرمندان درحمایت از یکی از متهمان معروف پرونده مفاسد اقتصادی می‌توان دید- به‌خوبی نشان می‌دهد که برنده اصلی جابه‌جایی در گروه‌های مرجع اجتماعی، نه خود سلبریتی‌­ها، بلکه مافیای قدرت و ثروتی هستند که در پس این فرایند قرار دارند.


اما با این حال، برخی گروه‌های مرجع اجتماعی از دیرباز نقش اصیل خود را در هدایت و راهنمایی جامعه و تلاش برای احقاق حق و پیگیری مطالبات واقعی آنان حفظ کرده و توسعه داده‌اند که در رأس آن‌ها روحانیت قرار دارد. روحانیت برآمده از دل ملت است و برخلاف برخی دیگر جریان‌های مؤثر اجتماعی که وابستگی آشکار یا تأثیرپذیری از استعمارگران دارند، بر پایه‌های هویت اصیل جامعه و ارزش‌های دینی و انسانی بنانهاده شده و از همین رو است که در مقابل زورمداران و سرمایه‌سالاران استقلال و حریت خود را حفظ کرده است.
طی دو قرن اخیر در کشور ما هر حرکت سیاسی- اجتماعی مهمی که در پیشانی آنان روحانیت اصیل پیشگام نبوده، به نتیجه نهایی نرسیده و قدرت بسیج‌گری اجتماعی روحانیت شیعه مورد اذعان دوست و دشمن است. همین قدرت بسیج‌کنندگی در خدمت اهداف مقدس اسلامی قرارگرفته و جلوه بارز آن را در مقاطعی می‌توان دید که به دلیل بروز معضلی با منشأ داخلی یا خارجی کشور نیازمند موجی از همدلی و همراهی برای یک حرکت جمعی است.
این روز‌ها که رسانه‌های نظام سلطه کینه‌های بیش از ۴۰ ساله خود از روحانیتی که چهار دهه پای استعمار و استکبار را از ایران و حتی بخش‌هایی از منطقه کوتاه کرده با پروپاگاندای مسموم و دروغ افکنی‌های رنگ‌ولعاب‌دار نشان می‌دهند، همه مردم ایران به چشمان خود می‌بینند روحانیون از طلاب تا فضلا چگونه آستین همت را بالا می‌زنند و در دشوارترین بخش‌های مورد نیاز -چه بیمارستان‌ها و چه آرامستان‌ها- به یاری همنوعان و برادران و خواهران خود می‌شتابند. چگونه نیرو‌های انقلابی و بسیجیان شبانه روز خود را به پاکسازی محیط جامعه از آلودگی زیستی و نیز فراهم کردن نیاز‌های بهداشتی جامعه و بیماران اختصاص می‌دهند. چگونه مساجد، حسینیه‌ها و هیئات به کانون تأمین نیاز‌های سلامت محور جامعه تبدیل شده است؟
آیا فلان سلبریتی که در قیدوبند تعداد دنبال کنندگان صفحه خود در شبکه اجتماعی و یا رقم قرارداد در نیم فصل یا پروژه جدید است، روحانیت را از سنخ خود و با سطح اندیشه و دغدغه‌های خود تحلیل می‌کند، آیا فهمی از زندگی طلبگی با شهریه‌ای کمتر از نصف حداقل حقوق رایج دارد و می‌تواند آن را با تعداد صفر‌های قرارداد‌های خود مقایسه کند؟ اکنون که از قرارداد‌های چند میلیاردی فوتبال و بلیت‌های چندصدهزاری کنسرت‌ها خبری نیست، سلبریتی‌ها کجایند؟
آیا از غرض‌ورزان یا آنان‌که نان محبوبیت اجتماعی را می‌خورند و کارنامه خوبی در مقابل اعتماد مردم در ماجرای زلزله سال ۹۶ از خود نشان نداده‌اند، عجیب است که ببینیم به روحانی، پاسدار، بسیجی و هر آن‌کس که بدون چشمداشت مادی و یا بی نیت تقویت دکان خود به میان مردم رفته، مرتباً ایرادی بگیرند؟
شیوع بیماری کرونا تلخی‌های بسیاری داشت و مردم عزیزمان را با دشواری‌های زیادی مواجه کرد، اما بار دیگر به ملت ایران در شناخت دوستان واقعی خود کمک کرد و این رهاورد کمی نیست.