روزنامه وطن امروز
1399/02/08
دلبسته طبیعت ایران
عباس اسماعیل گل: قرار گرفتن برنامههای مستند حیاتوحش در میان 10 برنامه پرمخاطب تلویزیون و رشد شبکه مستند از جهت تعداد مخاطب که بیشتر متاثر از پخش مستندهای طبیعت و حیاتوحش است، اهمیت و جایگاه برنامههای اینچنینی در نظر مخاطبان را یادآوری میکند. اقبال به برنامههایی از این جنس تا حدی است که مستند «ایرانگرد» در چندمین بازپخش باز هم پرمخاطب میشود و روایتهای «البرزیست» مورد توجه قرار میگیرد. جنس مستندهای حیات وحش و طبیعت به دلیل علاقهای که در میان آدمها به طبیعت وجود دارد، برای مخاطبان جنبهای درونی و همذاتپندارانه پیدا میکند. فارغ از این اما طبیعت ناشناخته ایران هم سوژه بکر و کار نشدهای است. توجه به مستندهایی از طبیعت ایران شاید تا پیش از اوج گرفتن دوباره ایرانگرد، برای چند سال مورد غفلت و بیتوجهی قرار گرفته بود. تا پیش از تاسیس شبکه مستند امکان پخش برنامههای اینچنینی در شبکههای دیگر کمتر وجود داشت و بعد از آن هم تا پیش از دوره جدید، یعنی مدیریت سلیم غفوری بر این شبکه، کمتر از فرصتهایی که این شبکه بهوجود آورده استفاده میشد. طی 3-2 سال اخیر اما این شبکه رشد قابل توجهی داشته است. تنوع مستندها و سوژههای مستند و توجه به دایره بزرگتری از مخاطبان این امکان را برای این شبکه بهوجود آورده است که در میان شبکههای پرمخاطب تلویزیون باشد. «ایرانگرد» و «همسایه آسمان» دو سری مستندی هستند که در ایام نوروز روی آنتن شبکه مستند رفتند و اتفاقا مورد توجه قرار گرفتند. جواد قارایی، تهیهکننده و راوی «ایرانگرد» بخوبی ذائقه مخاطب را میشناسد و جنس روایتهایش عامهپسند و بانشاط است. او در کنار نمایش تصویری ناب از طبیعت ایران، اقوام را هم بخوبی و بدرستی معرفی میکند و ما را با وجوه کمتر شناختهشدهای از مردم ایران آشنا میکند. آرش جعفریان نیز جوان مستندسازی است که روایتهایش در «همسایه آسمان» آرام و دلنشین است. این دو البته در کنار کار بزرگی که برای نمایش تصویری جذاب از ایران عزیز میکنند، به آموزش فنون و روشهای طبیعتگردی نیز میپردازند. با جواد قارایی و آرش جعفریان گفتوگو کرد تا بیشتر درباره مستندها و البته دلتنگیهایشان برای طبیعت بکر ایران در این روزهای کرونایی صحبت کنیم. *** جواد قارایی، کارگردان و تهیهکننده مستند ایرانگرد: بعد از کرونا بیشتر مراقب طبیعت باشیم مجموعه مستند طبیعتگردی «ایرانگرد» چند سالی است در فصلهای مختلف میهمان خانههای مردم و علاقهمندان به مستند است و طی این مدت، با اجرا و روایتگری خاص و منحصربهفرد «جواد قارایی» توانسته مخاطبان بسیاری را برای خود فراهم کند به طوری که استقبال مخاطبان عام از مستند «ایرانگرد» موجب شده شبکههای مختلف در ایام نوروز به بازپخش این مستند بپردازند که جالب است باز هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. به همین بهانه «وطن امروز» پای صحبت جواد قارایی، کارگردان، تهیهکننده و راوی این مستند نشسته است. *** * جناب قارایی! طی چند وقت اخیر بارها شاهد بودهایم بازپخش مجموعه مستند ایرانگرد با استقبال بالای مخاطبان مواجه شده است؛ به نظرتان این مجموعه چه ویژگیهایی دارد که اینچنین مورد اقبال مخاطب عام قرار میگیرد؟ اول اینکه بدون شعارزدگی میخواهم بگویم همین که این مستند مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته است و طی این سالها توانستهایم علاوه بر کسب رضایت مخاطبان حرفهای حوزه مستند، بخش عمدهای از مخاطبان عام را جذب یک اثر مستند کنیم، برای بنده و خانواده بزرگ مستند ایران افتخار بزرگی است اما اینکه چه مسائلی موجب دیده شدن و مورد پسند قرار گرفتن «ایرانگرد» از سوی مردم شده، جدا از لطف خداوند، به عوامل مختلفی وابسته است که ساختارشکنی هدفمند در تولید اینگونه مستندها مهمترین علت این اتفاق مهم به حساب میآید. بنده و همکارانم در «ایرانگرد» تمام تلاشمان را کردیم که فضایی صمیمی و واقعی از طبیعت بکر کشورمان برای مردم روایت کنیم و از سوی دیگر از به کار بردن الفاظ شعارگونه و مبالغهآمیز در روایت منطقه خودداری کردیم تا مخاطب همزادپنداری عمیقی با برنامه داشته باشد. * شما تاکنون 3 فصل از مستند ایرانگرد را جلوی دوربین بردهاید؛ در این مدت چه راهکارهایی را اندیشیدید که این فصلها به تکرار نیفتد و موجب دلزدگی مخاطب نشود؟ پس از پخش هر فصل مجموعه «ایرانگرد» ما هم همراه مخاطبان قسمتهای مختلف مستند را تماشا و سعی میکنیم با یک ارزیابی دقیق، نقصها و اشکالات مختلف را شناسایی و تا حد امکان در فصلهای بعدی این موارد را رفع کنیم و از سویی پس از فصل نخست که مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت، تصمیم گرفتیم در اقدامی ریسکپذیر فصلهای بعدی را با ریتم تندتر تدوین کنیم. همچنین تیم تحقیق و پژوهش «ایرانگرد» در انتخاب مناطق مختلف وسواس بسیاری به خرج میدهد تا به لحاظ علمی و محیط زیستی هر فصل «ایرانگرد» از جاذبه خاصی برای مخاطب برخوردار باشد. * اغلب مخاطبان معتقدند یکی از نکاتی که «ایرانگرد» را از سایر مستندهای مشابه در حوزه طبیعتگردی متمایز میکند، توجه هوشمندانه شما به فرهنگ بومی مردم آن منطقه و شناسایی پیوستهای فرهنگها با شرایط زندگی در آن مناطق است که این موضوع یک مقدار برای مستند طبیعتگردی ریسک محسوب میشود و شاید موجب پس زدن مخاطبان شود؛ در اینباره توضیح میدهید؟ ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که پرداخت به پیوستهای فرهنگی مردمان مناطق مختلف در مستند «ایرانگرد» از یک انگیزه و دغدغه مهم سرچشمه میگیرد، زیرا معتقدم با ادامه روند فعلی بزودی شاهد نابودی فرهنگهای اصیل اقوام مختلف کشورمان خواهیم بود و همانطور که شاهد نابودی منابع طبیعی چون جنگل در کشورمان هستیم، فرهنگها و خردهفرهنگهای اصیل هم متاثر از سبک زندگی فعلی، مسیری جز نابودی در برابرشان نیست. بر همین اساس بنده با کورسویی از امید نسبت به پررنگتر شدن اهمیت حفظ فرهنگهای اصیل در مستند ایرانگرد اقدام کردهام که شاید تلنگری باشد برای مردم و مسؤولانی که در اینباره میتوانند تصمیمات اساسی بگیرند که حداقل روند نابودی فرهنگهای اصیل اقوام را کند کنیم. * این اندازه از ناامیدی در وجود خالق مستند موفق «ایرانگرد» کمی عجیب به نظر میآید! به نظرم این حد از ناامیدی کاملا واقعبینانه به نظر میرسد. شما کافی است نگاهی به حجم زمینخواریها، ترویج سبک زندگی کاملا صنعتی در میان روستاییها و... بیندازید و در کنار این موارد تصمیمات غیرمسؤولانه و ناپخته برخی مسؤولان درباره نگهداری منابع طبیعی و حفظ فرهنگهای اصیل اقوام را که مشاهده میکنید، همانند من امید چندانی به ماندگاری منابع طبیعی و فرهنگهای اقوام ایرانی نخواهید داشت و در نهایت تمام تلاش خود را خواهید کرد روند تخریب منابع طبیعی و فرهنگ اصیل را با کندی مواجه کنید. * البته در این میان نباید نقش مسؤولان سیاستگذار و تصمیمگیرنده درباره حفظ منابع طبیعی و فرهنگهای اصیل را نادیده بگیریم؛ با توجه به تجربیاتی که طی سالها ایرانگردی در قالب مستندهای مختلف داشتهاید، مهمترین مشکل در اینباره چیست؟ متاسفانه خیلی مواقع میبینیم مسؤولانی برای این حوزهها برنامهریزی میکنند که شناختی دقیق و علمی از ماجرا ندارند و در نتیجه مسؤولی که با حوزه کاریاش کمترین آشنایی را داشته باشد، هر چقدر هم دلسوز باشد، نمیتواند کارایی مورد نظر را داشته باشد و نتیجهاش میشود همین وضعیت فعلی که درباره اوضاع اسفناک منابع طبیعی و نابودی فرهنگهای اصیل شاهد آن هستیم، البته این صحبتها نباید موجب شود مردم خودشان را مسؤول ندانند، زیرا همه ما برای تضمین سلامتی فرزندانمان موظفیم به سهم خودمان از این گنجینههای ناب حفاظت کنیم. در این میان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که نقش آموزشوپرورش در اینباره میتواند کلیدی باشد، زیرا با فرهنگسازی درباره این موضوعات میتوان هم مدیران آینده را آنگونه که شایسته است تربیت کرد و هم اینکه نوجوانان و جوانان را به اهمیت حفظ این منابع و فرهنگها آگاه کرد. * از این مباحث کمی فاصله بگیریم و به بررسی مستندهای طبیعتگردی بپردازیم؛ به نظر میرسد چند سالی است به واسطه درخشش چند مستند خاص، به مخاطبان آثار مستند اضافه شده است؛ این به ارتقای کیفی آثار بازمیگردد؟ طی سالهای اخیر مستندهای خوب و مخاطبپسندی در حوزههای تاریخی، طبیعتگردی و... توسط مستندسازان جوان و متعهدی ساخته شده است اما باید گفت یک مستند خوب از چند ویژگی خاص برخوردار است که یکی از مهمترین آنها مدیریت قوی و مسؤول بودن مستندساز است ولی مهمتر از همه دغدغهمند بودن عوامل تولید مستند است که تاثیرگذارترین ویژگی یک مستند خواهد بود، زیرا مستندی که دغدغه اصلی مستندساز نباشد، اگر با حرفهایترین عوامل و امکانات هم ساخته شود، به دل مخاطب نمینشیند. خوشبختانه چند وقتی است مستندهای دغدغهمند بسیاری ساخته شده است که اتفاق مهمی برای مستندسازان کشور محسوب میشود. * معمولاً در حوزه مستندسازی با موضوع طبیعتگردی، مخاطبان آثار داخلی را با نمونههای خارجی مقایسه میکنند؛ این موضوع مستندهای شما را تحت تأثیر قرار نداد؟ شاید در فصل اول برنامه «ایرانگرد» مقایسه شدن با مستندهای مطرح خارجی برایم اهمیت داشت اما رفته رفته که «ایرانگرد» با تبدیل شدن به یک برند، جایگاه اصلی خود را میان مخاطبان پیدا کرد، دیگر این موضوع هیچ اهمیتی برایم نداشت، البته این سخنم به این معنا نیست که نباید آثار خارجی را تماشا کرد، اتفاقا یک هنرمند برای پیشرفت باید بهترین و حرفهایترین آثار مرتبط با حوزه فعالیتش را رصد کند. یک واقعیت را هم باید در نظر بگیریم که مستندسازی ایران تا چند سال پیش از جایگاه رفیعی در میان مستندسازان برتر جهان برخوردار نبود اما خوشبختانه چند سالی است با ورود نسل جدید از جوانان دغدغهمند، مستندهای تولیدی به لحاظ کیفی رشد خوبی داشته است و کمکم مستند ایران جایگاه اصلی خود را در دنیا پیدا خواهد کرد. * با این حال قبول دارید در همین چند سال اخیر هم مستندهای طبیعتگردی در کشور از تنوع برخوردار نیستند و به لحاظ ساختاری خیلی شبیه به هم به نظر میرسند؟ این موضوعی که شما گفتید از عدم رعایت حق کپیرایت نشأت میگیرد که صرفا به حوزه مستندسازی در سیما مربوط نمیشود. متاسفانه برخی دوستان منتظرند ببینند چه اثری مورد پسند مردم قرار میگیرد که بلافاصله در اقدامی غیراخلاقی نسبت به کپیبرداری اقدام کنند که متاسفانه این موضوع برای «ایرانگرد» صدق میکند و حتی شاهد بودیم عینا قاببندیها و برخی دیالوگهای «ایرانگرد» را در برنامهشان کپی کردهاند و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است، متاسفانه با این روند هم به پول بیتالمال خیانت میشود و هم در حق یک تیم خلاق و زحمتکش جفا میشود که امیدوارم دیگر شاهد اینگونه اتفاقها در هیچ حوزه هنری نباشیم. * سخن پایانی... در پایان میخواهم در این ایام سختی که ویروس کرونا زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده، ضمن آرزوی تندرستی برای مردم کشورم، این نکته را بگویم که شاید الان بیشتر از هر زمان دیگری دلمان برای نابودی طبیعت بکر مناطق سرزمینمان بسوزد و حالا که نمیتوانیم به این مناطق سرک بکشیم، بیشتر قدر این نعمت خدادادی را بدانیم و انشاءالله در دوران پساکرونا برای حفظ آن تلاش بیشتری کنیم. ****** آرش جعفریان، سرپرست گروه مستندساز «البرزیست»: در ایام نوروز مردم را سفر بردیم گروه مستندساز «البرزیست» چند سالی است با تولید مستندهای مختلف در شبکههای گوناگون نامی آشنا برای علاقهمندان مستندهای طبیعتگردی با محوریت سفر محسوب میشود. «وطن امروز» در گفتوگو با آرش جعفریان، سرپرست این گروه مستندساز ضمن بررسی بیشتر فعالیتهای این گروه به چالشهای مستندسازی طبیعتگردی در کشور پرداخت. *** * آقای جعفریان! با ابتدا درباره فعالیتهای گروه «البرزیست» توضیح دهید. گروه «البرزیست» تاکنون 50 قسمت 50 دقیقهای با محوریت میراث طبیعی و با عناوینی چون «دروازه خورشید»، «سیستانوبلوچستان»، «پرچم بالاست»، «کویر مرکزی و کوهستان البرز شمالی»، «دو برار»، «کوهنوردی در البرز شرقی»، «خزر تا خلیجفارس» و... در شبکههای مختلف سیما روی آنتن برده است و همچنین مستند «همسایه آسمان» نیز به عنوان جدیدترین ساخته گروه البرزیست بعد از ماه مبارک رمضان مجددا پخش خواهد شد. * در مجموع از بازخوردهای مخاطبان نسبت به مجموعه تولیدات گروه البرزیست راضی هستید؟ بله! استقبال مخاطبان از این مستندها برایمان رضایتبخش بوده است که این مسأله کار ما را در ادامه راه تولید بسیار سختتر میکند حتی شاهد بودیم برخی سکانسهای مستند بارها در شبکههای اجتماعی بازپخش شده است. در مجموع باید گفت، استقبال از برخی مستندها، مدیران شبکه مستند را مجبور به بازپخش آن میکند، به عنوان مثال، مستند «همسایه آسمان» که در ایام نوروز از شبکه مستند پخش شد، به علت همزمانی پخش با سریال «پایتخت 6» تا حدودی ما را با چالش تعداد مخاطب مواجه کرده بود اما طبق اطلاعات واصله از بررسیهای مختلف با همین شرایط هم، مخاطبان قابل توجهی این مستند را دنبال کردند و به خاطر همین استقبال قرار بر تکرار آن پس از ماه مبارک رمضان شد. * محور اصلی اغلب مستندهای شما بر «سفر و مسافرت» استوار است، برای تأکید بر این مسأله دلیل خاصی وجود دارد؟ ببینید! تجربه ثابت کرده است اقشار مختلف مردم با هر سلیقه و روحیهای که دارند عاشق سفر و چالشهای آن هستند زیرا مسافرت برای همه مردم موضوعی شیرین است و ما هم «سفر» را محوریت اصلی مستندهایمان قرار میدهیم اما با رویکردی متفاوت. * بیشتر توضیح میدهید؟ در اغلب مستندهای مختلف، مخاطب خیلی درگیر جاذبهها و چالشهای سفر نمیشود و این مستندها بدون مقدمه خاصی مخاطب را به منطقه مورد نظر میرسانند اما در گروه «البرزیست» در مستندهایمان سفرهای طولانیمدتی را داشتیم که برخی از این سفرها به 60 روز هم میرسید که مخاطبان با بیشتر لحظات سخت و شیرین این سفر با گروه مستندساز همراه میشدند و به نظرم این همذاتپنداری مخاطب با عوامل تولید به جذابیت بیشتر مستندها کمک شایانی کرده است. * از این سفرهای ماجراجویانه چه تجربیات جدیدی کسب کردید؟ در این مستندها خیلی از پرسشهای ما به عنوان مستندساز طبیعت و ایرانگردی پاسخ داده شد و نکات جدید زیادی در تعامل با مخاطب یاد گرفتهایم که به کارگیری این نکات میتواند به ارتقای سطح کیفی مستندهایمان کمک فراوانی کند. * شما در مستندهایتان خیلی به گونههای حیوانات مناطق مختلف نمیپردازید، به نظر شما پرداختن به این مسأله به جذابیتهای کار اضافه نمیکند؟ اینکه در یک مستند به طور مستقیم و خاص به گونههای مختلف جانوری پرداخته شود مختص برنامههای شبیه «راز بقا» است که البته اینگونه مستندها هم طرفدارهای پروپاقرص خود را دارد اما ما در مستندهای خود به دنبال این موضوع نبودیم، مگر آنکه به گونه خاصی از یک حیوان در قسمتی از مستند اشاره شود که این موضوع هم با نگاه تعامل انسانها با آن حیوان پرداخته میشد زیرا در مستندهای گروه البرزیست حلقه اصلی چالشها و جاذبهها «سفر و طبیعتگردی» است. * اگر بخواهیم کمی نگاه آسیبشناسانه به مستندهای طبیعتگردی داشته باشیم، برخی اعتقاد دارند اینگونه مستندها خیلی بیش از حد مجریمحور شده است که این موضوع به مستند لطمه وارد میکند، نظر شما در اینباره چیست؟ متاسفانه انگار ذائقه برخی مدیران تلویزیون به سلیقههای برنامهسازان و مستندسازان غلبه کرده است به طوری که شاهدیم در اغلب مستندهای طبیعتگردی و مستندهایی با محوریت سفر، بیشتر از آنکه شاهد اتفاقهای سفر باشیم، کلوزاپ مجری برنامه جلوی چشمانمان است که با صحبت کردن بیوقفه برخی مواقع مخاطب را آزار میدهد و حتی مجری خیلی بیشتر از جاذبههای طبیعت دیده میشود و این مجریمحوری در مستندها تبدیل به پاشنه آشیل شده است که ما در مستندهایمان تمام تلاشمان را کردهایم که از این موضوع فاصله بگیریم. * معمولا در حوزه مستندسازی با محوریت «سفر» مخاطبان حرفهای آثار داخلی را با نمونههای مشهور خارجی مقایسه میکنند، این موضوع مستندهای شما را تحت تأثیر قرار نداد؟ در وهله اول باید بگویم از آنجا که ما ایدههای خود را از هیچ برنامه خارجی کپی نکردیم، سعی کردیم کاملا برنامهای با سبک و سیاقی ایرانی بسازیم و خیلی دغدغه مقایسه شدن را نداشتیم اما به هر حال این اتفاق به لحاظ کیفی برای برخی مخاطبان حرفهای میافتد که در این میان بیان 2 نکته ضروری است، یکی آنکه در اغلب مستندهای سفرگونه خارجی، برنامهسازان بیشتر فرهنگ مردمان آن منطقه را به تصویر میکشند تا جاذبههای گردشگری و طبیعتگردی. دوم آنکه فراموش نکنیم از حدود 70 سال پیش برنامهسازان کشورهای صنعتی با بهرهگیری از بهترین امکانات زمان خود، به تولید برنامههای این چنینی دست زدهاند و مستندسازهای ما چند سالی است در این مسیر کسب تجربه میکنند و انصافا نمیتوان انتظار خروجی یکسان از این دو دسته داشته باشم اما از حق نگذریم طی این سالها مستندهای قابل تاملی در حوزه طبیعتگردی و «سفرگردی» از سوی مستندسازان کشورمان به تولید رسیده است. * آقای جعفریان! همانطور که مستحضرید طی چند ماه اخیر بهخاطر جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، سفرهای بینشهری بسیار کمتر شده است، با توجه به این موضوع پخش مستندهای طبیعتگردی در این ایام را چگونه ارزیابی میکنید؟ اجازه بدهید قبل از اینکه بخواهم پاسخ پرسش شمار را بدهم با ذکر یک مثال به روشن شدن این موضوع کمک کنم؛ در ایام نوروز که قرار بود مستند «همسایه آسمان» روی آنتن برود، با چالشی دوگانه برای پخش یا عدم پخش آن مواجه بودیم، از سویی برخی مدیران معتقد بودند مبادا با پخش این مستند برخی تهییج شوند و بهرغم ممنوعیتها به سفرهای برونشهری بروند اما از سوی دیگر عدهای بر این باور بودند در ایام تعطیلات که مردم در خانه ماندهاند، پخش این مستند به عاشقان سفر کمک میکند با همذاتپنداری با برنامه تا حدودی دلتنگیهای خود را رفع کنند که خوشبختانه نظریه دوم غالب شد و این مجموعه به پخش رسید و ما هم در حین پخش برنامه که قبل از ایام شیوع کرونا ضبط شده بود مرتبا زیرنویس میرفتیم که تولید این برنامه به قبل از ایام شیوع کرونا بازمیگردد تا برای برخی مخاطبان سوءتفاهم پیش نیاید اما در مجموع شخصا معتقدم اغلب مردم از فرهنگ بالایی برخوردارند که با پخش یک مستند طبیعتگردی برای انجام سفری غیرقانونی اقدام کنند. * سخن پایانی... دوست دارم از همین تریبون به همه مردم عزیز کشورم یادآوری کنم انشاءالله در دوران پساکرونا، ایرانگردی را اولویت سفرهای خود قرار دهند. اینکه برخیها به خاطر تمکن مالی و با انگیزههای مختلف، مرتب به سفرهای خارجی میروند، فینفسه هیچ ایرادی ندارد اما واقعا صدحیف است که کسی جاذبههای بکر طبیعی و مناطق خاص گردشگری کشورش را از نزدیک نبیند ولی به کشورهای مختلف سفرهای گردشگری داشته باشد، زیرا شاهد آن هستیم بهرغم همه محدودیتها و تحریمها بسیاری از گردشگران خارجی با چه ذوق و شوقی برای تماشای جاذبههای تاریخی و گردشگری به کشورمان سفر میکنند که این موضوع نشان از جایگاه ایران در بحث جاذبههای تاریخی و گردشگری است.