روزنامه وطن امروز
1399/03/18
خوشهچینی احزاب آمریکایی از اعتراضات نژادی
ثمانه اکوان: زمانی که صحبت از انتخابات ریاستجمهوری و احتمال انتخاب دوباره دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا به میان میآید، آمار و ارقام نظرسنجیها و پیشبینیها تا حد زیادی دچار سردرگمی و ابهام میشود. سیستم رسانهای ـ سیاسی آمریکا این روزها بیشتر از روزهای منتهی به انتخابات سال 2016 فعال شده است و فضای دوقطبی شدید به وجود آمده، اصالت و صداقت آمارها را بهشدت زیر سؤال برده است. اگر در انتخابات سال 2016 هیچکدام از رسانههای جریان اصلی و مراکز افکارسنجی آمریکا نتوانستند پیروزی ترامپ در آن انتخابات را پیشبینی کنند، به نظر میرسد اتفاقات پیشآمده در 2 ماه گذشته اوضاع را برای این سازمانها و مؤسسات بسیار سختتر و پیچیدهتر از سال 2016 کرده است. رسانههای دموکرات و وابسته به جبهه لیبرال هر روز از عقب افتادن ترامپ در نظرسنجیها در مقابل بایدن میگویند و رسانههای وابسته به جمهوریخواهان با اطمینان از این سخن میگویند که به احتمال زیاد موضوعاتی مانند کرونا و اعتراضات نژادی، عزم طرفداران رئیسجمهور آمریکا را برای رأی دادن به او بیش از پیش کرده است. با اینحال یک سؤال در میان غوغای رسانهای بهوجودآمده و مردمی که هنوز در خیابانها با پلیس درگیر هستند و از آنها با گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی و اسپری فلفل استقبال میشود، همچنان خودنمایی میکند: اگر اتفاقات اخیر و اعتراضات سراسری به نژادپرستی ساختاری در آمریکا در ماههای منتهی به انتخابات آمریکا انجام نمیشد، باید شاهد چه نوع برخوردی از سوی 2 حزب موجود در آمریکا نسبت به مسأله سیاهپوستان میبودیم؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید به این پرسش پاسخ دهیم: اعتراضات نژادی سیاهپوستان هم در زمان ریاستجمهوری اوباما و هم در زمان ریاستجمهوری ترامپ، در 2 جنبش اعتراضی «فرگوسن» و «شارلوتسویل» وجود داشت اما چه عاملی باعث شد مرگ جرج فلوید به اعتراضی چنین کمسابقه در تاریخ ایالاتمتحده تبدیل شود؟ این موضوع با اینکه تنها در مسأله انتخابات خلاصه نمیشود اما انتخابات ماه نوامبر تأثیری بسیار حیاتی بر عملکرد جنبشهای سیاهپوستان و همچنین دموکراتهای آمریکا گذاشت. میزان عصبانیت ترامپ و تلاش او برای خفه کردن سریع این اعتراضات نیز بخوبی نشان میدهد غیر از اینکه ماجرای مرگ جرج فلوید یک تراژدی غمانگیز است و احساس سرخوردگی رنگینپوستان از وضعیت اجتماعی و سیاسی آمریکا بهیکباره باعث فوران این آتشفشان خشم شده است، اما دستهایی نیز در کار بوده است که این اعتراضات به این راحتیها پایان نیابد و در نهایت نوک پیکان حملات معترضان به سمت کاخ سفید نشانه رود. * شکار ارواح در میانه اعتراضات در میانه زدوخورد معترضان با پلیس آمریکا، ترامپ و مشاورانش که این اعتراضها را به ایران، چین، روسیه و برخی دیگر از کشورهای دنیا و همچنین فرمانداران و شهرداران دموکرات و بعد از آن تمام دموکراتهای سرشناس مانند اوباما، کلینتون، بایدن و نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا نسبت میدادند، به یکباره رویکرد نوینی را برای پایان دادن به اعتراضات به کار گرفتند: اعلام کردن نام گروه «آنتیفا» یا «آنتیفاشیست» بهعنوان گروه تروریستی در داخل خاک آمریکا و مقصر دانستن دموکراتها برای ایجاد آشوب و اغتشاش در آمریکا. این سیاست به این دلیل دنبال شد که ترامپ مانند همیشه دنبال یافتن مقصری برای حوادث بود و حالا که زمان انتخابات نزدیک میشد، چه کسی بهتر از هیلاری کلینتون و دموکراتهایی که با توپ پر مقابل او ظاهر شده بودند؟ ترامپ به همین دلیل در توئیتر خود در ابتدای امر این سازمان را گروه تروریستی اعلام و در مرحله بعد از کمکهای مالی بنیاد کلینتون و دیگر دموکراتهای آمریکا به این سازمان صحبت کرد. او قصد داشت با تروریستی اعلام کردن گروهی که برای سالها در آمریکا دچار رکود شده بود، تمام معترضان را به حبسهای طولانیمدت و مجازاتهای سنگین تهدید کند. با این حال جنبش آنتیفا، یک سازمان نبود که بتوان به دفاتر آن حمله کرد یا حامیانش را شناسایی و بازداشت کرد. این گروه در واقع نه یک سازمان، بلکه جنبشی بود که برای سالها از ابتدای دهه 30 میلادی در آمریکا و سایر نقاط اروپا حضور داشت و با فاشیسم، نژادپرستی و انواع گروههای سفیدبرترپندار مقابله میکرد. اعضای این گروه تنها با پوشش سیاه خود در تظاهراتها شناسایی میشدند و حتی نمادی نیز برای اقدامات خود یا فعالیتهایشان در فضای مجازی نداشتند. وزارت دادگستری آمریکا که به دستور ترامپ مجبور به شناسایی افرادی با عنوان رهبران یا لیدرهای این گروه شده بود، اعلام کرد قادر به شناسایی اعضای این گروه نیست. بدین ترتیب دونالد ترامپ که به دنبال شکار دموکراتها در میانه اعتراضات رفته بود، با شکار ارواح روبهرو شد؛ ارواحی که هیچ نشانی از آنها در میان معترضان وجود نداشت. * نمایش قاطعیت ترامپ برای دلداری نژادپرستان دومین اقدام ترامپ اما تهدید کردن فرمانداران دموکرات، بیلیاقت خواندن آنها و درخواست از آنها برای مقابله همهجانبه و قاطع با معترضان بود. او در واشنگتن گوشهای از قاطعیت مدنظرش را به معترضان نشان داد و در حالی برای گرفتن یک عکس با انجیل به سمت کلیسای نزدیک کاخ سفید رفت که چند دقیقه قبل از آن، نیروهای امنیتی، پلیس ضدشورش و همچنین تعدادی از نیروهای ارتش با گاز اشکآور و کتک زدن مردم، راه را برای عبور او به سمت کلیسا باز کرده بودند. این نوع خشونت بلافاصله با واکنش شدید دموکراتها روبهرو شد که سعی داشتند حداکثر استفاده رسانهای را از اقدامات خشن ترامپ در مقابل معترضان ببرند. رئیسجمهور آمریکا اما اعتنایی به رسانهها نداشت، چرا که میدانست متفرق کردن معترضان به اسم اینکه آنها به دنبال نابودی سیستم کسبوکار و تجارت مردم در خیابانها هستند، میتواند رأی مردمی که یکبار به او رأی داده بودند را دوباره با خود همراه سازد. دوقطبیسازی ترامپ کمکم با پاسخ مورد نظر او همراه شد. گروههای سفیدپوست حامی ترامپ در شبکههای اجتماعی به جان معترضان افتادند. در خیابانها هم همین اتفاق افتاد و در برخی نقاط آمریکا غیر از اینکه معترضان و پلیس با هم درگیر بودند، گروه حامیان ترامپ نیز به میدان آمدند و شرایط به نحوی پیش رفت که رسانهها از آن با هراس بسیار بهعنوان مقدمهای برای جنگ داخلی جدید در آمریکا یاد کردند. دموکراتها نیز که به دلایل متعدد از انتخابات سال 2016 تاکنون دنبال گرفتن رأی سیاهپوستان بودند از شرایط به نفع خود بهره بردند. یک هفته قبل از ماجرای مینیاپولیس، جو بایدن در گفتوگو با یک رادیوی آمریکایی بیان کرده بود سیاهپوستی که به ترامپ رأی دهد، اصلا سیاهپوست نیست. او با این حال چند روز بعد مجبور شد حرف خود را پس گرفته و از سیاهپوستان به دلیل این اظهارنظر عذرخواهی کند. اما گذشت تنها 2 هفته و سخنرانیهای پرشور اوباما و بایدن در حمایت از سیاهپوستان نشان داد او به خواسته خود رسیده است. تنها کار برای کمپین انتخاباتی او و تضمین رأی بالایش حالا از نظر طبقه حاکم در حزب دموکرات، انتخاب معاونی است که یا خود سیاهپوست باشد یا بتواند کارنامه قابل قبولی از خود در حمایت از حقوق رنگینپوستان به نمایش بگذارد. از نظر دموکراتها، حالا مأموریت کامل شده است. در این سوی میدان اما جمهوریخواهان نیز با وجود نشان دادن چنگ و دندان خود به معترضان (که لزوما سیاهپوست هم نبودند) قاطعیت خود را به نمایش گذاشتند و با تروریست خواندن گروهی که با گروههای نژادپرست مقابله میکرد، رأی طرفداران نژادپرست ترامپ را نیز به دست آوردند. هر 2 گروه حالا خود را پیروز میدان اعتراضات میدانند. حالا دیگر نظرسنجیهای صورتگرفته توسط رسانههای دموکرات، بایدن را جلودار رقابتها نشان میدهند و شبکههای خبری طرفدار ترامپ نیز معتقدند او توانسته پایگاه رأی خود را در میان سفیدپوستان و کسانی که سال 2016 به او رأی دادند مستحکمتر کند. * تکلیف اعتراضات چه میشود؟ 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه نشان دادهاند برنامهای برای پیگیری خواستههای معترضان ندارند. تاکنون نه کسی از معترضان به قتل جرج فلوید یا دیگر سیاهپوستانی که اخیرا به دست پلیس کشته شدهاند، عذرخواهی کرده و نه هیچکدام از فرمانداران از راهکارهای خود برای مبارزه با نژادپرستی حاکم در سیستم انتظامی آمریکا خبر دادهاند. نمایندگان کنگره نیز اصولا راهکاری برای بهبود وضعیت رنگینپوستان ندارند و برخی از آنها با شدیدترین حملات لفظی سراغ مردم و معترضان رفتهاند. اعتراضات شکلگرفته نیز در طول چند روز گذشته اصولا از نوع جنبشهای اعتراضی «بیسر» بوده است و مشخص نیست برای پایان یافتن حضور معترضان در خیابان، دولت باید با کدام یک از گروهها و جنبشهای حاضر وارد مذاکره شود. تمام روندهای موجود به اضافه اجرای مقررات منع آمد و شد در بسیاری از شهرها و ایالتهای آمریکا نشان میدهد به احتمال زیاد این اعتراضات نیز با نتیجهای همراه نخواهد بود و دو حزب سیاسی آمریکا توانستهاند هر کدام میوه مورد نظرشان را از این مسأله چیده و در نهایت کنار میروند. این جنبش اعتراضی مانند جنبش اعتراضی والاستریت با مجموعهای وسیع از بازداشتها و زدوخوردها در نهایت تا چند روز آینده پایان مییابد و احتمال میرود کشته شدن سیاهپوستی دیگر در مقابل دوربین تلفنهای همراه در آینده بتواند جرقه اعتراض بینتیجه دیگری را در برخی از شهرهای آمریکا بزند.پربازدیدترینهای روزنامه ها