روزنامه آفتاب یزد
1399/06/18
جنگ سردتر
احسان حضرتی- از سال 1992 همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که سبب شد تا بیش از 44سال جنگ سرد و جنگهای نیابتی میان ابرقدرتهای شرق و غرب پایان یابد، هیچگاه کسی تصور نمیکرد که قرن 21 میتواند آبستن حوادثی به مراتب شوکه کنندهتر باشد وباردیگر جهان اسیر جنگهای نظامی و
شبه نظامی و نیابتی شود.
تجربه تلخ جنگ ویتنام، جنگ کره، جنگهای شبه نظامیان در آفریقا، جنگ اعراب و اسرائیل و جنگ ایران و عراق، به اندازه کافی، دنیا را کلافه کرده بود. با فروپاشی شوروی، اکثر تحلیلگران جهانی، با استقبال از دکترین «نظم نوین جهانی» جرج بوش پدر، امیدوار بودند تا در سایه ابرقدرتی آمریکا و همراهی اروپا در کنار ضعف شرق، صلح و آرامش در جهان شکل بگیرد. اما این دکترین و توجه آن به مسائل اقتصادی و کمک به جمهوریهای تازه استقلال یافته باعث شد تا از بسیاری اتفاقات در شرق غافل باشند.
ظهور گروه طالبان در افغانستان و سپس رشد و قدرتگیری القاعده هر چند بیسر و صدا رخ داد، اما در نتیجه همان سیاست غرب بود که با حمله 11سپتامبر به آمریکا شکل جدی یافت. آغاز جنگ آمریکا علیه افغانستان و عراق هر چند منجر به سقوط طالبان و صدام شد اما فضای منطقه را برای افزایش نفوذ روسیه ولادیمیر پوتین مساعد کرد. پوتین به عنوان یک دوست با کشورهای منطقه ارتباط گرفت و تلاش کرد تا آسیای میانه، قفقاز و خاورمیانه و کشورهای عربی را به نوعی حیاط خلوت و حوزه نفوذ خود کند. آمریکا نیز به بهانه دفاع از امنیت خود در خاورمیانه دست به افزایش نیروهای خود زد. رقابت پنهان روسیه و آمریکا در دهه اول قرن 21، بیشباهت به دوران صلح مسلح نبود،دورانی که جنگ بینالملل دوم را رقم زد. در آن سال ها، روسیه و آمریکا یک هدف واحد را دنبال میکردند افزایش
حوزه نفوذ.
مشکل از جایی شروع شد که برخی کشورهای اروپای شرقی از جمله و اکراین،لهستان،رومانی و.... به سمت آمریکا کشش بیشتری پیدا کردند. حتی آذربایجان و گرجستان نیز روابطشان را با آمریکا افزایش دادند. در مقابل نیز روسیه با کوبا و ونزوئلا و نیکاراگوئه ارتباط قویتری گرفت و برای رهبران کره شمالی فرش قرمز پهن کرد.
زمانی که دو کشور مشغول نفوذ بودند، کشورهایی در نقاط دیگر جهان، نوع دیگری از قدرت را به رخ کشیدند.
چین،ژاپن،هند و آلمان با افزایش توان اقتصادی و تجاری، خود را به عنوان مدعیان جدید در عرصه جنگ غیر نظامی معرفی کردند. چین توانست در کمتر از یک دهه، جدیترین شریک اقتصادی اروپا و آمریکا شود و با تکیه بر تراز تجاری خود، حرف آخر را بزند. هند عملا تبدیل به بزرگترین صادرکننده قطعات کامپیوتری شد، ژاپن در عرصه تکنولوژی خود را سرآمد کرد و آلمان با یک مدیریت اقتصادی صحیح از دغدغه تورم رهایی یافت. پس از این اتفاقات، روسیه و آمریکا متوجه شدند که
رقبای جدید، میتوانند برای هر کشوری مشکل آفرین
باشند. در کنار این مسائل، مشکلات
درگیریهای نظامی در خاورمیانه و آفریقا نشاندهنده عدم پاسخگو بودن سیاستهای قدیمی بود. القصه، دنیای امروز عملا تبدیل به عرصه یک جنگ سرد بیسلاح، جنگی بر محوریت اقتصاد و توسعه شده است. کشور پیشرفته تکنولوژی و اقتصادی، به راحتی حوزه نفوذ پیدا میکند و کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته را تحت پوشش خود نگه میدارد. جنگ سرد امروز، جنگی سردتر است. جنگی با محوریت اقتصاد، توسعه، تجارت و شاید جنگی با روشهای نوین
استعماری.
سایر اخبار این روزنامه
انتخابات ۱۴۰۰ رقابت درون گروهی میان اصولگرایان است
سن شناسنامه معضل جدید کاندیداها!
باز هم پای نهنگ آبی در میان است؟نیروی انتظامی تکذیب میکند
ضرورت به کارگیری استارتاپها برای حل مسائل اجتماعی
صدای مردم ایران در ونیز شنیده شد
توضیح در خصوص عکس تیتر یک دیروز
قلم مفت علیه وزیر نفت
هر روز سرمایه مردم پودر میشود چرا کسی پاسخگو نیست؟!
تاثیر به سزای کرونا برکودکان
کرونا و کادر درمان
جنگ سردتر
عبور از اصول و تمرکز بر فروع!
پراید 100میلیونی؛ تاوانِ سالها بیتدبیری!