روزنامه ابتکار
1399/06/18
آیا تغییرات کتابهای فارسی در سالهای اخیر به فرهنگسازی کمک کرده است؟ جاخالیهای زنگ «فارسی»!
گروه فرهنگ و هنر – امسال گرچه شکل سال تحصیلی با همه سالها فرق میکند اما معضل محتوای کتابهای درسی، خصوصا ادبیات همچنان باقی است. سالها است که کارشناسان از محتوای کتابهای فارسی گلایهمندند خصوصا که در چند سال اخیر تغییراتی اعمال شده که به گفته برخی کارشناسان نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت.یکی از مهمترین جنجالهایی که در این سالها در خصوص کتابهای فارسی مدارس رخ داد، مربوط میشود به سال گذشته که خبر از حذف مطالبی از برخی بزرگان ادبیات مانند سایه، رهی معیری، شفیعی کدکنی، اخوان، غلامحسین ساعدی، بزرگ علوی، دولتآبادی، مشفق کاظمی، نیما یوشیج، خیام، مطالبی از مولوی (موسی و شبان)، سیاحتنامه ابراهیمبیگ و... میداد. رضا امیرخانی، علی سهامی، امیری اسفندقه، معصومه آباد، کیوان شاهبداغخان، فاضل نظری، عیسی سلمانیلطفآبادی، کامور بخشایش، مجید واعظی، نظام وفا، ضیاءالدین شفیعی و... جایگزین بزگان ادبیات ایران در کتابهای فارسی بودند. جالب آنکه حتی مولفان اصلی کتابها هم از این تغییرات چندان مطلع نبودند. به عنوان مثال محمد پارسانسب، این استاد دانشگاه و مولف کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی گفته بود: «ما آن زمان فقط کتاب را تالیف کردهایم و دیگر ارتباطی با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نداریم. به تعبیر خودشان کتاب را خریدهاند و هر بلایی که دلشان میخواهد سر آن میآورند. آنها به صورت صفحهای برای تالیف کتاب قرارداد میبستند و بعد رابطه مولف با سازمان پژوهش قطع میشد. خودمان چندینبار به آنها گفتهایم این شیوه غلط است. درست است که کتابها به اصلاح و بازنگری نیاز دارند، اما بهترین کسی که میتواند کتابها را اصلاح کند، مولف آن است، که این اتفاق نیفتاده است. کتابها را دست یکسری افراد که به عنوان کارشناس هستند، دادهاند و آنها هم هرکاری دلشان خواسته با کتابها کردهاند. اخیرا حتی عنوان کتابها را هم عوض کرده و کتاب دیگری ساختهاند. ما مولفان در جریانش نیستیم؛ البته من به سهم خودم در جریانش نیستم، زیرا هیچ ارتباطی با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ندارم، نه از ما میپرسند و نه نظرخواهی میکنند و نه اطلاع میدهند».
او همچنین گفته بود: زمانی که کتاب درسی را مینوشتیم برای تنظیم فصلها قاعدتا به مجموعه تاریخ ادبیات و سیر تاریخ ادبیات توجه داشتیم. زمانی که این موضوع حذف میشود معلوم نیست چه بلایی سر کتاب میآید. اگر خود مولفان حذف کنند باز این نظم را در نظر دارند و جایگزینی برای آن مییابند، اما زمانی که این نباشد میشود شیر بییال و دم و اشکم. حدف ادبیات کلاسیکش یک جور است و حذف ادبیات معاصر هم جور دیگری است. این همه متن زیبا را به یک بهانه سست حذف کردهاند؛ اینکه اسم این آدم نباشد یا فلان متن شایسته نیست. اینها استدلالهای قویای نیست».
اما این تنها مشکل کتابهای ادبیات فارسی نیست. محمدرضا یوسفی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو درباره کیفیت کتابهای درسی ادبیات در انتقال غنای ادبیات فارسی و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحیح فارسی به کودکان و نوجوانان گفته است: حدودا ۱۰ سال پیش در دوره مرحوم آقای علاقهمندان که خیلی جدی با این مسئله برخورد میکردند، وقتی در مرحله تست، کتابها را برای نویسندگان میفرستادند، کتابهای دوره دبستان را از منظر داستان برای من فرستادند؛ در آن دوره که دوره تاپ کتابهای درسی بود، کتابها خیلی ایراد داشت.
او با بیان اینکه کتابهای درسی ما در حوزه داستان و شعر به ندرت با متخصصان در میان گذاشته میشود در توضیح آن بیان کرد: به ندرت متخصصان درباره کتابهای درسی نظر میدهند. چون براساس آنچه من شنیدم و پیگیر شدم که چرا داستانی که از متون کهن، متون فولکلور و اثر خلاق یک نویسنده گرفته شده، به صورت منطقی انتخاب نمیشود - این همیشه دغدغه من بوده است - به این پرسش من اینطور جواب دادند که مثلا آموزش و پرورش کتابهای اول، دوم و سوم دبستان را به صورت مزایده به تیمهایی که مورد قبول خودشان هستند، میدهند؛ یعنی فرضا کتاب کلاس سوم دبستان را به یک فرد میدهند، او مبلغی میگیرد تا آن را تولید کند، آن فرد افراد دیگری را انتخاب میکند، آنها این داستانها را انتخاب میکنند و مینویسند و آنجا قطعا یک شورای بررسی هم دارند، این میشود کتاب درسی سوم دبستان که روند تولیدش خیلی فاجعهآمیز است.
یوسفی در ادامه بیان کرد: اگر به این کتابها نگاه کنید، شورای نویسندگان در ابتدای آن معرفی شدهاند، اما شما به ندرت یک نویسنده و شاعر حرفهای در میان آنها میبینید. یک سال که اسم رحماندوست بین آنها بود، من از او سوال کردم که آیا او این شعرها را تایید کرده، که گفت اصلا نبوده است، ولی اسمش را گذاشتهاند. در کل آموزش و پرورش اینطور عمل میکند. برای همین است که هیچ وقت در فهرست نویسندگان نام حرفهایها دیده نمیشود.
این نویسنده سپس به نحوه انتخاب داستان از «شاهنامه» برای کتاب درسی اشاره و اظهار کرد: مثلا در خصوص انتخاب داستان از «شاهنامه»، کسی که میخواهد این را انتخاب کند انگار کینهای با شاهنامه دارد که از مجموعه داستانهای شاهنامه «رستم و سهراب» را انتخاب میکند و از «شاهنامه» فرزندکشی ترویج میشود. حالا شما در نظر بگیرید که یک پسر ایرانی میخواهد با «شاهنامه» آشنا شود، با پدری روبهرو میشود که فرزندش را میکشد. حتی در حوزه داستانهای دینی هم سراغ آثاری میروند که معلم باید خیلی آنها را توضیح بدهد.
او در ادامه افزود: «شاهنامه» دهها داستان شگفتانگیز دارد اما از آنها «رستم و سهراب» را انتخاب میکنند، علتش این است که آن فرد یا شناخت کافی ندارد یا با «شاهنامه» خصومتی دارد و میخواهد «شاهنامه» در ذهن بچهها نشست نکند و ... . ولی آنچه رهاوردش است این است که این داستان، داستانی تصویرپذیر است، این داستان، داستان دو نفر نیست. آن فرد باید داستان «رستم و سهراب» را به لحاظ اسطورهای بشناسد تا بداند چرا در شاهنامه آمده است و بعد برود داستانی را انتخاب کند که بچه با خواندن آن به خواندن متون کهن تشویق شود. من اسم اغلب کسانی که اینها را انتخاب میکنند نمیشناسم یا اگر فرد شناختهشدهای باشند به دلیل موقعیت اداریشان است که مثلا فرد ۴۰ سال است مدیر کتاب درسی است. در حالی که این اصلا دلیل نمیشود، چون اغلب مدیران ما «بیسواد» هستند. مثلا در تلویزیون که برای میلیونها بچه فیلم تولید میشود، کسی مدیر میشود که ساختار فیلمنامه را نمیشناسد. این در آموزش و پرورش به مراتب بیشتر است چون پول در آن نیست درنتیجه حوزه مدیریت بسیار ضعیفتر است و برای همین کیفیت کتابهای درسی واقعا نازل است. دیدهام که بچههای ما بسیار پیشرفتهتر از داستانها و روایتهای کتابهای درسی هستند. اصلا جامعه ما از مدیریت خیلی جلوتر است.
او با بیان اینکه ادبیات کودک و نوجوان اساسا محوریت دولتی دارد، افزود: کتابهای درسیای که برای کودکان و نوجوانان تولید میشود، در یک فرآیند رقابتی تولید نمیشود، یعنی فرضا آموزش و پرورش بین تیمهای فرهنگی گوناگون مزایده نمیگذارد. وقتی مزایده بین یک تیم است، آن یک تیم هم برنده است. این بحران عمیق وجود دارد. برای همین بچهها برخلاف دوره ما وقتی امتحانشان را میدهند، کتابهای درسی را پارهپاره میکنند و آن را در جوی آب میریزند، برای اینکه اینها برای بچهها عذاب است، در حالی که اگر بچه در آن داستان و شعر خوبی بخواند، آن را در خانه حفظ میکند. میبینیم که این کتابهای درسی مثل یک دمل چرکین روی دست بچهها است که به محض اینکه امتحان تمام میشود این دمل را پرت میکنند. این فاجعه است.
کتاب فارسی، شاید شیرینترین کتاب درسی کل دوران تحصیل یک دانشآموز باشد، کتابی که میتواند با تکیه بر ادبیات راه مقابله با بسیاری از معضلات اجتماعی را از کودکی به بچهها بیاموزد تا فردایی بهتر در پیش باشد. شاید زمان آن رسیده باشد که مسئولان امر با مشاوره گرفتن از کارشناسان در این راه قدمهای موثرتری بردارند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
آیا تغییرات کتابهای فارسی در سالهای اخیر به فرهنگسازی کمک کرده است؟
جاخالیهای زنگ «فارسی»!
جلال خوشچهره
خودنماییهای ناکارآمد
در فاصله کمتر از 10 ماه تا انتخابات 1400 نام چه کسانی به عنوان کاندیداهای احتمالی مطرح شده است؟
از پیران سیاست تا مردان رزم
تنشهای بورس به بازارهای موازی میرسد؟
دومینوی تنشها در بازارهای اقتصادی
وزیر نفت: رکورد صادرات گاز شکسته شد
ایجاد 6/2 میلیون بشکه ظرفیت پالایشگاهی با توسعه گازرسانی
زبالهگردی نشان از زخم عمیق و فقری ویرانگر بر پیکر شهر دارد
هیچ؛ سهم کودکان زبالهگرد از طلای سیاه
انتقاد رئیس بیمارستان از شیوه بازگشایی مدارس
دانشآموزان «عاملِ چرخش ویروس» بین خانوادهها خواهند شد
وزیر خارجه سوئیس با رئیس جمهوری و همتای ایرانی خود دیدار کرد
پیام به آمریکا در گفتوگو با سوئیس
رئیس قوه قضائیه:
برای دادگاههای ویژه اقتصادی، تصویب طرحی جامع را پیگیری میکنیم
سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری تشریح کرد
توصیه و پیام ایران به ترکیه و امارات
کاسیس: هدف از سفر به ایران تقویت روابط و ایجاد اعتماد است
دیدارهای دیپلماتیک وزیر امورخارجه سوئیس با مقام های ایرانی