چرا اصولگرایان دست به دامن اصلاح‌طلبان شده‌اند

آرمان ملي- اميد کاجيان: در انتخابات کم‌رمق مجلس يازدهم، آنچه به‌خوبي به چشم آمد، عدم مشارکت حداکثري مردم بود. نتيجه اين موضوع حضور تمام و کمال اصولگرايان با تمام قوايشان در مجلس يازدهم شد و جولان اين روزهاي آنها در پارلمان. اما از قرار معلوم خوشحالي اين جريان ديري نپاييد و خيلي زودتر از تصورات، ماه عسل اصولگرايان به سر آمده است. چراکه اين روزها فعالان سياسي اصولگرا هم مانند اصلاح‌طلبان، از بي‌برنامگي اين جريان در وحشتند و به نظر مي‌آيد که برخلاف انتخابات گذشته که مرتب از نبود سازوکار انتخاباتي مشخص در اصلاح‌طلبان سخن مي‌گفتند تا در جنگ رواني سياسي دست برتر را داشته باشند، امروز که شوراي عالي اصلاح‌طلبان با استعفاي روساي آن در برزخ مانده و در واقعيت هم اصلاح‌طلبان، سازوکار و برنامه‌اي براي انتخابات 1400 –دست‌کم تا به امروز- نداشته‌اند و حتي بزرگان جريان اصلاحات هم درمورد نوع موضع‌گيري و نحوه ورودشان به انتخابات رياست‌جمهوري مرددند، جريان اصولگرا مصرانه از به‌اصطلاح رقيبان سياسي خود مي‌خواهد تا حتما در انتخابات 1400 حضور بيابند و البته که اين خواست را به شکل‌هاي متفاوتي هم مطرح مي‌کند. امروز چهره‌هاي مختلف سياسي آنها از تندرو تا معتدل اعلام کرده‌اند شرايط کشور به‌گونه‌اي است که بايد حتما اصلاح‌طلبان در 1400 بيايند. مثلا حسين ا...‌کرم مي‌گويد: «بنده از به‌وجودآمدن اين شرايط که تنها يک جريان در انتخابات رياست‌جمهوري آينده فعال باشد، خرسند و خوشحال نيستم؛ چراکه مردم خواهان رقابت پرشوري هستند که در آن همه ديدگاه‎ها وجود داشته باشد. در هر صورت اميدوارم جريان اصلاح‌طلبي در انتخابات شرکت کند.» چند روز پيش هم اسدا... بادامچيان دبيرکل حزب موتلفه اسلامي آرزوي فعاليت‌هاي انتخاباتي اصلاح‌طلبان را اينگونه کرد: «اينکه اصلاح‌طلبان در صحنه اجتماع فعال باشند به نفع آنهاست، زيرا عدم حضورشان در انتخابات 1400 مهر پاياني بر آنها خواهد بود.» غلامرضا ‌مصباحي‌مقدم فعال سياسي اصولگرا نيز تاکيد داشت که اصلاح‌طلبان حتما بايد از حق حضور خود در انتخابات استفاده کنند. او در ادامه با صراحت دليل اين موضوع را نياز نظام به مشارکت بيشتر مي‌داند و مي‌گويد: «هرچه مردم بيشتر پاي صندوق‌هاي راي بيايند پشتوانه نظام محکم‌تر مي‌شود و در سطوح بين‌المللي و داخلي کارسازتر و مفيد‌تر است، همچنين در مقابل آن هرچه تعداد کمتري در انتخابات حضور يابند و مشارکت کاهش پيدا کند، اين پشتوانه دچار خلل مي‌شود.» وي حتي فراتر از موضوع اصلاح‌طلب و اصولگرا هم خواستار حضور سايرين در پاي صندوق‌هاي راي است و مي‌گويد: «ما معتقديم که بايد هم اصولگرايان و اصلاح‌طلبان و هم کساني که در اين دو قالب نمي‌گنجند و خارج از اين دو مجموعه سياسي هستند، پاي صندوق‌هاي راي بيايند چراکه اين حق آنهاست و بايد از حق خود استفاده کنند، اگر کسي به وظايف ملي يا وظيفه شرعي معتقد است، اين وظيفه شرعي و ملي است که در انتخابات رياست‌جمهوري پرشور و با آگاهي تمام شرکت کند و فريب تبليغات داخلي يا خارجي مبني بر تحريم انتخابات را نخورد که چيزي جز زيان از نظر مصالح ملي نخواهد داشت.» سيدحسين نقوي‌حسيني از ديگر اصولگرايان شاخص نيز با اشاره به برخي اختلافات اصولگرايان گفت: «حرکت اين جريان به سمت وحدت در انتخابات سال آتي بستگي به حضور اصلاح‌طلبان دارد. اگر همين شرايط ادامه پيدا کند اصولگرايان به وحدت نمي‌رسند. او مي‌گويد : وحدت اصولگرايان وابسته به حضور اصلاح‌طلبان است.» نقوي‌حسيني گفته بود: «مثلا در انتخابات مجلس يازدهم شما شاهد بوديد که رقابت يک‌طرفه بود و در اغلب حوزه‌هاي انتخابيه طيف‌هاي مختلف به‌صورت پررنگ حضور نداشتند. بنابراين نامزدها خيلي راحت وارد فرايند انتخابات شدند و توانستند به مجلس راه پيدا کنند و ديگر نيازي به وحدت و همراه کردن گروه‌هاي مختلف نداشتند. با توجه به اين نکات اگر اصلاح‌طلبان به انسجام در انتخابات سال بعد برسند و فضاي جامعه را بتوانند به سمت خود جلب کنند اصولگرايان قطعا مسير وحدت را طي مي‌کنند.»
بحث دموکراسي نيست
آنچه در اين ميان هويداست اينکه اصولگرايان به شيوه‌هاي مختلف حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آينده را فرياد مي‌زنند که البته دليل آن را يا مشارکت بيشتر مردم در انتخابات مي‌دانند يا وحدت اصولگرايان. به عبارتي جريان راست، به دور از درنظرگرفتن اصول دموکراسي و رقابت‌هاي آزاد، صرفا براي رسيدن منافع خود که نمايش يک انتخابات پرشور است و از سويي ايجاد ائتلاف ميان خودشان خواستار چنين حضوري شده‌اند. البته که ممکن است بخشي از بدنه اين جريان هم با علم به اينکه مي‌دانند اصلاح‌طلبان حتي اگر تمام‌قد هم به انتخابات بيايند ديگر مثل سابق نزد مردم اقبال ندارند و آن‌قدر خطرناک نيستند که باعث شکست آنها شود، صرفا براي پرشور کردن انتخابات نسبت به اسفندماه، چنين فراخوان‌هايي خطاب به رقيبشان مي‌دهند، تا بتوانند در 1400 علاوه‌بر اعلام پيروزي کانديداي رياست‌جمهوري خود، مدعي اين باشند که اصلاح‌طلبان نيز در انتخابات حضور داشتند و به رقابت با آنها پرداختند و از سويي با مشارکتي حداقل بهتر از انتخابات اسفند نيز تا مدت‌ها اين ادعا را مطرح کنند که در اين انتخابات، مردم پاي صندوق‌ها آمدند و همين براي مشروعيت قدرتشان کافي است.
همه ماجرا نيست


اما اين همه ماجرا نيست. بخش ديگر داستان، خبرهايي است که درمورد جريان اصلاح‌طلب گشايش‌هايي شنيده مي‌شود. چند روز پيش بود که کرباسچي دبيرکل حزب کارگزاران، از ديدارش با رئيس مجلس ششم مي‌گفت و اينکه اميدواريم در پاييز خبرهاي خوبي بشنويم، به نظر مي‌آيد در کنار جريان اصولگرا و تقاضاها براي بازگشت اصلاح‌طلبان به انتخابات 1400، از سويي ديگر، برخي اتفاقات بي‌سابقه طي ده سال گذشته براي اصلاح‌طلبان، زمينه را براي حضور فعال‌تر اين جريان در انتخابات رياست‌جمهوري فراهم مي‌کند. به اين معنا که با توجه به تجربه انتخابات مجلس يازدهم، شرايطي فراهم شود تا نه‌تنها چهره‌هاي شاخص اصلاح‌طلبي اين‌بار وارد عرصه انتخابات رياست‌جمهوري شوند بلکه براي ايجاد انگيزه‌هاي بيشتر مطالبه يک دهه اصلاح‌طلبان نيز تحقق يابد. اما آيا با تحقق اين دو موضوع الزاما اصلاح‌طلبان ديگر بهانه‌اي براي عدم حضور نخواهند داشت؟ و اگر امسال اين موضوع حل شود و جريان اصلاح‌طلب با تمام قوا نيز دراين انتخابات شرکت کند، مي‌توان اين دو گزينه را دليلي براي مشارکت مردم در انتخابات دانست؟
انتخاباتي سخت‌تر از رياست‌جمهوري
صادق زيباکلام استاد دانشگاه دراين‌باره به «آرمان ملي» مي‌گويد: اصولگرايان مي‌دانند که انتخابات رياست‌جمهوري در حال حاضر وضعيتي بدتر از انتخابات مجلس يازدهم دارد. آنچه باعث شد تا لااقل در انتخابات اسفندماه بنا به گفته مسئولان رسمي به مشارکت 40 درصدي برسيم، رقابت‌هاي قومي و طايفه‌اي و محله‌اي بود و اينکه در شهرستان‌ها نمايندگي مجلس جداي از اصولگرا و اصلاح‌طلب اهميت دارد. رقابت‌هايي که هرگز در انتخابات رياست‌‌جمهوري وجود ندارد، به عبارتي معتقدم در شرايط فعلي رقابت‌هاي رياست‌جمهوري ممکن است با مشارکتي پايين‌تر از مجلس روبه‌رو شود. براي همين است که امروز بيش از هر موقعي شاهد اتفاقاتي هستيم که کمتر مي‌بينيم. اينکه اصولگرايان به اصلاح‌طلبان مي‌گويند ما مشکلي با شما نداريم، هردو جناح يکي هستيم و دشمن مشترک داريم و پس بايد اصلاح‌طلبان در انتخابات حضور بيايند ازهمين روست. از سويي آنها با اين اظهارات با مردم نيز سخن مي‌گويند به اين معنا که مدام اعلام کنند اصلاح‌طلبان نيز در انتخابات 1400 هستند. زيباکلام در ادامه مي‌گويد: به نظر مي‌آيد اين اقدامات بيشتر کارهاي تبليغاتي انتخاباتي است.اين فعال سياسي مي‌افزايد: اگر اصلاح‌طلبان بخواهند صرفا براي تصاحب قدرت يا وعده‌هايي ازاين دست که امروز به آنها گفته مي‌شود در انتخابات حضور بيابند، تير خلاص به اعتبار خود زده‌اند. امروز اگر شخص رئيس‌ دولت اصلاحات هم نامزد اصلي اصلاح‌طلبان باشد، نمي‌توان آن 24ميليون راي روحاني را با جرثقيل هم به پاي صندوق راي آورد. زيباکلام مي‌گويد: اصلاح‌طلبان در اين جامعه زندگي مي‌کنند و به نوع نگاه ناخوشايند کنوني مردم در جامعه آگاهند. بايد پذيرفت وضعيت به شکلي است که با مساله رفع حصر و حضور رئيس دولت اصلاحات در انتخابات نيز آنها شانسي ندارند. هرچند که بعيد است اين دو موضوع نيز رخ دهد. به نظر مي‌آيد اصلاح‌طلبان بايد اين‌ روزها به تجديدقواي خود در بين مردم بپردازند و به فکر بازستاندن جايگاه اجتماعي خويش باشند وگرنه در هر صورت در انتخابات 1400 بازنده هستند.