روزنامه جوان
1399/07/07
خون حاج قاسم را وجه شبه مثالهای سیاسی نکنید!
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران طی یادداشتی در روزنامه شرق، جنگ اقتصادی را تقابل اصلی ایران و امریکا و تحرکات دیگر همچون ترور حاج قاسم سلیمانی را تقابلی به وجود آمده در حاشیه این تقابل اصلی میداند. او این تحلیل را نوشته تا بعد بگوید که حمله امریکا به ریال ما به اندازه حمله امریکا به سردار ما جدی گرفته نشد! هاشمی مینویسد: «برخلاف اقدامات نظامی دشمن، بهویژه ترور شهید سلیمانی، مسئولان کشور درباره ترور اقتصادی ایران، حساسیت جدی نداشتهاند. درحالی که اگر همانند حمله به شهید سلیمانی، در مقابل حمله دشمن به ریال نیز حساسیت و عزم مقابله جدی از سوی مسئولان وجود داشت، قطعاً شاهد حفظ نسبی ارزش پول ملی و اعتبار ایران در برابر اقدامات ترامپ میشدیم.»نه اینکه اصل جنگ اقتصادی و حمله امریکا به اقتصاد ایران را باور نداشته باشیم که بارها در مورد آن نوشتهایم و اصلاحطلبان تا وقتی دولت دست خودشان نبود، آن را باور نداشتند و مدح دولت اوباما را میگفتند و تقصیر همه مشکلات اقتصادی را به گردن رقبای سیاسی و حتی حاکمیت میانداختند و تازه با در دست گرفتن دولت، معتقد به جنگ اقتصادی شدند، اما با همه اعتقاد به حمله اقتصادی امریکا به ایران، مثال زدن جان سرداری که میلیونها ایرانی حاضر بودند برای ماندنش، جان خود را بدهند، در برابر جنگ اقتصادی، نه فقط بی سلیقگی که بی اخلاقی است؛ و مهمتر آنکه ایجاد تقابل و دوگانگی میان معیشت مردم از سویی و حساسیت به ترور سردار از سویی دیگر، بی اخلاقی دیگری است که بعید است محسن هاشمی به آن راضی باشد و چه خوب خواهد بود اگر زودتر از این مقایسه نامناسب و نادرست و دور از اخلاق عذر بخواهد.
از سویی فاز اصلی تقابل ایران و امریکا اقتصادی نیست و از قضا ایدئولوژیک است و ترور قاسم سلیمانی و جنگ اقتصادی هم در همین راستاست و نه آنکه تقابل اصلی اقتصادی باشد و در حاشیهاش حاج قاسم را ترور کنند. سردار سلیمانی وزیر اقتصاد ایران که نبود، مسئول نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و اگر ایدئولوژی اسلام انقلابی نداشت و بر همین مبنا پرچمدار جنگ با تروریسم نمیشد، ترور هم نمیشد. جنگ اقتصادی هم برای زمین زدن همین ایدئولوژی است.
این نخستین بار نیست که اصلاح طلبان، با دوری از اخلاق، از خون قاسم سلیمانی برای مثالهای سیاسی خود بهره میبرند. پیشتر پروانه سلحشوری، نماینده اصلاحطلب مجلس قبل - که همسرش نیز از مدیران ارشد در یکی از وزارتخانههای اقتصادی دولت روحانی بود- گفته بود: «آقای روحانی درخواست برداشت یکمیلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای مقابله با بحران کرونا داشتهاند. با این وجود هنوز پاسخی به این درخواست رئیسجمهور داده نشده است. ما در مجلس در یک روز ۲۰۰ میلیارد دلار به سپاه قدس (در واکنش به ترور سردار سلیمانی) اختصاص دادیم. آیا وقتی سلامتی مردم در خطر است نمیتوان مبلغ بیشتری در نظر گرفت؟»
این دوقطبی سازیها آرامش جامعه را برهم میزند و تازه با درخواست روحانی هم برای برداشت یک میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی به منظور مبارزه با عوارض کرونا موافقت شد. آیا حساسیت به ترور سردار برای آنان سخت آمده و حالا بی ربط آن را وسط میکشند؟ کاش خون شهید قاسم سلیمانی را وجه شبهمثالهای سیاسی نکنیم.