پایان باز جنگ‌های ابدی

تیم انتقالی 23 نفره جو بایدن برای بازسازی پنتاگون پایان باز جنگ‌های ابدی «زمان پایان‌دادن به جنگ‌های ابدی که تاوان انسانی و مالی زیادی برای ما داشته، مدت‌هاست که گذشته است». جو بایدن، رئیس‌جمهوری منتخب ایالات‌متحده، در اولین سخنرانی خود به‌عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری این‌گونه به حامیان خود وعده داد که در صورت پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 قرار نیست ایالات‌متحده دوباره وارد جنگ‌هایی شود که نمی‌توان برای آنها پایانی متصور شد.
چند روز بعد از پیروزی غیررسمی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری، او تیم انتقالی خود در پنتاگون، شامل 23 نفر را منتشر کرد و در میان آنها نام «میشل فلورنوی» به‌عنوان محتمل‌ترین گزینه برای تصدی سمت وزیر دفاع آمریکا مطرح شده است.
فلورنوی که می‌توان او را در رده‌بندی ساختار غیرنظامی وزارت دفاع آمریکا نفر سوم پنتاگون در دولت باراک اوباما دانست، یکی از محبوب‌ترین چهره‌ها در ساختمان پنج‌‌ضلعی وزارت دفاع محسوب می‌شود و حضور او نه‌تنها با مخالفت قابل توجه محافظه‌کاران روبه‌رو نخواهد شد بلکه سد حضور زنان در پنتاگون را خواهد شکست و می‌تواند اولین وزیر دفاع زن در ایالات‌متحده نام گیرد. فلورنوی نقشی تعیین‌کننده در سیاست‌گذاری و تعیین استراتژی‌های پنتاگون داشته و اخیرا هم تأکید کرده که مهم‌ترین تهدید علیه ایالات‌متحده، چین است که باید با توسعه فناوری‌های نوین، با این رقیب مقابله کرد.
«رزا بروکس» که در سال‌های 2009 تا 2011 زیر نظر فلورنوی در پنتاگون فعالیت می‌کرد، می‌گوید: «در صورت انتخاب این شخصیت با تجربه 59‌ساله، پنتاگون به‌عنوان بزرگ‌ترین آژانس فدرال از آشفتگی و بی‌نظمی دوره ریاست‌جمهوری ترامپ خلاص خواهد شد. فلورنوی، وزارت دفاع را به‌خوبی می‌شناسد و این مزیتی بزرگ است. بوروکراسی گسترده‌ای بر این آژانس حکمفرما است و در صورت ورود فردی ناآشنا به این ساختار، ماه‌ها باید برای آشنایی او با چنین ساختاری زمان و هزینه صرف شود. انتخاب فلورنوی این هزینه‌ها را به حداقل می‌رساند».


بزرگ‌ترین مخالفان فلورنوی نه در حزب جمهوری‌خواه که در حزب دموکرات حضور دارند. جریان چپ‌گرایان مترقی که «برنی سندرز» رقیب درون‌حزبی بایدن در انتخابات، چهره شاخص این جریان به شمار می‌آید، تمایلی به انتخاب فلورنوی به‌عنوان وزیر دفاع ندارند و اعتقاد دارند که او در سال‌های گذشته به‌عنوان مشاور وزیر دفاع نقشی اساسی در ماجراجویی‌های پرهزینه ایالات‌متحده داشته و ورود او به پنتاگون باز هم می‌تواند واشنگتن را به سمت جنگ‌افروزی سوق دهد. با وجود اینکه نام‌های دیگری هم برای پنتاگون مطرح شده‌اند.
بازگشت جنگ‌طلبان
نشریه ژاکوبین که به این جریان نزدیک است، با اشاره به سابقه فلورنوی و تعدادی از اعضای تیم بررسی بایدن برای تغییرات پیش‌رو در وزارت دفاع هشدار می‌دهد که «به نظر می‌رسد جنگ‌های ابدی» بازهم فراخواهند رسید. به گفته بایدن، این تیم مسئول نظارت و ارزیابی عملکرد هر آژانس خواهد بود و باید اطمینان حاصل کند که روند انتقال قدرت در آن، طبق روال قانونی انجام می‌پذیرد. از میان 23نفری که در تیم بررسی وضعیت وزارت دفاع حضور دارند حداقل هشت نفر با سازمان‌ها، اندیشکده‌ها و کمپانی‌های نظامی در ارتباط هستند که به‌طور مستقیم از کارخانه‌های تولید تسلیحات نظامی پول دریافت می‌کنند یا بخشی از این صنعت هستند. مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) آخرین جایی است که این سه نفر از تیم بررسی بایدن برای وزارت دفاع در استخدام آن هستند: «کاتلین هیکس» (یک مقام دفاعی سابق در زمان باراک اوباما)، «ملیسا دالتون» و «اندرو هانتر».
به نوشته این نشریه «مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی یک اندیشکده فریبکار و بانفوذ در حوزه سیاست خارجی است که بودجه خود را از شرکت‌های جنرال دینامیک، شرکت فناوری ریتون، نورثروپ گرومن، شرکت لاکهید مارتین و سایر تولیدکنندگان اسلحه و پیمانکاران دفاعی و همچنین شرکت‌های نفتی دریافت می‌کند و می‌توان انتظار داشت که حضور این افراد در پنتاگون تمایل به جنگ‌افروزی را در دولت بایدن افزایش می‌دهد».
چالش‌های پیش‌رو
«جیمز استاوریدیس» یکی از ژنرال‌های بازنشسته نیروی دریایی آمریکا در مقاله خود در بلومبرگ به تمجید از گزینه مورد نظر بایدن و تیم او برای بررسی وضعیت پنتاگون پرداخته و می‌نویسد: «جو بایدن فردی است که دهه‌ها در سنا حضور داشته و بعد از آن هم با سابقه حضور در کاخ سفید به‌خوبی با چالش‌های پیش‌روی ایالات‌متحده در حوزه نظامی و امنیت ملی آشناست. یکی از اولین اقدامات بایدن باید نظم‌بخشیدن به وضعیت آشفته پنتاگون باشد که میراث دوران «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری کنونی آمریکاست. علاوه بر آن انتظار می‌رود برخی از اقدامات استراتژیک در حوزه نظامی و امنیت ملی در دستور کار دولت بایدن قرار گیرد: همکاری بیشتر با سایر اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) درحالی‌که همچنان به آنها برای اجرای تعهدات مالی خود فشار خواهیم آورد، آغاز مذاکرات با روسیه درمورد معاهده جدید استراتژیک برای محدودیت تسلیحات هسته‌ای برای جایگزینی پیمان منقضی شده استارت، برنامه‌ریزی برای عقب‌نشینی معقول و مبتنی‌بر واقعیت از افغانستان، تأکید بر مشارکت ایالات‌متحده در آمریکای لاتین و آفریقا درحالی‌که در سال‌های اخیر چین با استفاده از انفعال آمریکا قصد افزایش نفوذ خود در این مناطق را دارد، گسترش رابطه نظامی با هند، ژاپن و استرالیا برای افزایش فشارها بر چین.
به نوشته استارویدیس، «همچنین تیم سیاست خارجی و امنیت ملی احتمال دارد جوانب مثبت و منفی بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران را لحاظ کند و پس از آن رویکرد خود در قبال این کشور را مشخص کند. کاهش میدان مانور ایران در منطقه و محدودیت برنامه‌های موشکی این کشور از اولویت‌های نظامی دولت بایدن خواهد بود. بدون تردید اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس همچنان نقشی کلیدی در تعیین سیاست‌های نظامی و امنیتی واشنگتن در منطقه خاورمیانه خواهند داشت اما شاید این تأثیرگذاری کمتر از دوره ترامپ باشد».
تهدید بالقوه دیگر، تهدید هسته‌ای خواهد بود. کنگره و دولت اوباما مبلغ هنگفتی را برای مدرن‌سازی و به‌روزرسانی تسلیحات هسته‌ای آمریکا در نظر گرفته بودند اما در شرایط فعلی مطمئنا تمایل به کنترل هزینه‌ها وجود دارد؛ چراکه ایالات‌متحده قصد دارد چین را هم وارد مذاکرات خود با روسیه برای توافق بر سر منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای کند و برای راضی‌کردن چین، میزان تسلیحات باید بیش از این کاهش یابد. از طرف دیگر عمر سیستم‌های موجود محدود است و نمی‌توان مانند گذشته برای آن بودجه در نظر گرفت.
فراتر از تمام این چالش‌ها به نظر می‌رسد تمرکز دولت بایدن بیش ار همه بر چین و مقابله با ماجراجویی‌های حکومت پکن باشد. در دولت اوباما هم سیاست واشنگتن این بود که با افزایش تمرکز و حضور در شرق آسیا، فشارهای نظامی بر پکن به‌عنوان مهم‌ترین تهدید علیه امنیت ملی آمریکا را افزایش دهد. در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ این تقابل بیشتر جنبه تجاری و اقتصادی داشت. انتظار می‌رود با وجود آنکه بایدن همچنان معتقد است که روسیه «ولادیمیر پوتین» بزرگ‌ترین تهدید علیه امنیت ملی آمریکا است اما باید توجه ویژه‌ای به بلندپروازی‌های چین در شرق آسیا داشته باشد.
بحث بودجه
بودجه نظامی ایالات متحده یکی از موضوعاتی است که انتظار می‌رود دموکرات‌ها از یک‌سو با چپ‌ها و از طرف دیگر با جمهوری‌خواهان دچار اختلاف‌های اساسی شوند.
اگرچه دموکرات‌های مترقی احتمالا تلاش خود را درنظرگرفتن حدود 730 میلیارد دلار برای وزارت دفاع انجام می‌دهند اما انتظار می‌رود هزینه‌های کلی با وجود همه‌گیری کرونا و تبعات اقتصادی آن، همچنان ثابت باقی بمانند.
کاهش یک تا دو درصدی بودجه نظامی که باز‌هم رقمی قابل توجه می‌شود، امری محتمل است و زمانی اثرگذاری چنین کاهش بودجه‌ای را می‌توان بهتر درک کرد که ببینیم روسیه و چین به‌عنوان مهم‌ترین رقبای نظامی ایالات متحده همچنان قصد دارند هزینه‌های نظامی خود را بالا نگه دارند تا از رقابت تسلیحاتی با ایالات متحده عقب نمانند.
پیش‌از‌این مقرر شده بود که دولت بعدی چه جمهوری‌خواه باشد چه دموکرات، در چهار سال آینده سیاستی ریاضتی را در بودجه پنتاگون اجرا کند. بودجه دفاعی ایالات متحده حتی قبل از آغاز شیوع ویروس کرونا، با وجود فشارها برای رشد سه تا پنج درصدی، یا رشدی کمتر از این اندازه داشت یا نسبت به سال قبل بدون تغییر بود. «مایکل ای. اوهانلون» مدیر تحقیقات سیاست خارجی در مؤسسه بروکینگز می‌گوید: «وضعیتی که در آن قرار داریم می‌تواند بیش از آنچه بایدن انتظار دارد اثرگذار باشد. قرار است بودجه دفاعی و هزینه‌های مربوطه در سال 2021 حدود 740 میلیارد دلار باشد. اما محافظه‌کاران نگران‌اند که دولت دموکرات برای تأمین بودجه که پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به‌طور مداوم افزایش یافته است، مانع‌تراشی کنند و خواستار کاهش آن شوند. اما تمام محافظه‌کاران دراین‌باره اتفاق نظر ندارند و در مورد اینکه بایدن چه سیاسی را در پنتاگون در پیش خواهد گرفت، اختلاف‌نظرهایی وجود دارد».
میشل فلورنوی؛ میانه‌رو یا حامی جنگ
پیش‌از‌این نیز نام «میشل فلورنوی» برای تصدی وزارت دفاع آمریکا مطرح شده بود؛ زمانی که «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری سابق آمریکا از وزیر دفاعش «چاگ هیگل» خواست تا از مقامش کناره‌گیری کند، بسیاری بر این باور بودند که فلورنوی با پذیرش این سمت، نخستین زنی می‌شود که هدایت یکی از مهم‌ترین وزارتخانه‌های آمریکا را در دست می‌گیرد اما او حاضر به پذیرش این سمت در آن زمان نشد. همچنین این احتمال می‌رفت در سال ۲۰۱۶ و در صورت پیروزی «هیلاری کلینتون» نامزد دموکرات‌ها در انتخابات، فلورنوی در این سمت منصوب شود. اکنون اما این دیپلمات کارکشته محتمل‌ترین گزینه برای نشستن بر کرسی ریاست پنتاگون است. البته میشل فلورنوی با حضور در رده‌های بالای وزارت دفاع آمریکا چندان بیگانه نیست؛ او در دولت اول اوباما به مدت سه سال معاون وزیر دفاع آمریکا در امور سیاست‌گذاری بوده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس از میشل فلورنوی به عنوان یک «چهره میانه‌رو» نام برده است، اما سخنان او در گزارشی تحت عنوان «گسترش قدرت آمریکا» که در سال 2016 منتشر شد، نشان می‌دهد که او چندان هم میانه‌رو نیست. فلورنوی در این گزارش خواستار افزایش بودجه نظامی آمریکا، انتقال سلاح به اوکراین و آموزش نیروهای اوکراینی برای مقابله با روسیه و تشدید دخالت نظامی آمریکا در عراق و سوریه شده بود. مانند «مارک اسپر»، وزیر دفاع سابق آمریکا که «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا، او را پس از انتخابات اخیر از کابینه‌اش اخراج کرد، در ارتباط با کره‌شمالی، او در ماه اکتبر در نشستی آنلاین گفته بود اگرچه خلع سلاح هسته‌ای باید هدف نهایی باقی بماند، اما رهبر کره‌شمالی با این مسئله موافقت نخواهد کرد زیرا تسلیحات اتمی کشورش را به عنوان برگی ضامن حیات حکومت خود می‌داند. در مورد خاورمیانه نیز فلورنوی حامی حضور متداوم اما محدودتر است. به همین دلیل خروج ناگهانی و شتاب‌آلود از افغانستان را استراتژی درستی نمی‌داند و بر این باور است که خروج همه سربازان روند صلح افغانستان را به خطر می‌اندازد. فلورنوی همچنین در قامت عضو ارشد سابق سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) به روزنامه اسرائیلی «جروزالم‌پست» گفته بود که «آمریکا باید به ایران و روسیه برای شکل‌دادن به نحوه حل اوضاع (سوریه) فشار بیاورد». او در این مصاحبه که چندی پس از خروج آمریکا از برجام انجام شده بود، درباره توافق با تهران نیز مدعی شده بود «تنها چیزی که بدتر از یک ایران شرور می‌تواند باشد، ایران شرور مجهز به سلاح اتمی در منطقه است. (البته) در یک دهه این اتفاق نمی‌افتد». فلورنوی از سوی دیگر خواستار بازبینی در رویکرد بازدارندگی در مقابل ایران از طریق الگوی اعزام نیروهای آمریکایی بیشتر به خلیج فارس شده بود. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که کارنامه فلورنوی به خوبی نشان می‌دهد که او با ادبیات نظامی و جایگاهی که احتمال دارد اشغالش کند، بیگانه نیست اما در دورانی این سمت را عهده‌دار می‌شود که بودجه پنتاگون کاهش یافته و همچنین این وزارتخانه در توزیع واکسن کرونا نیز ایفای نقش خواهد کرد و این موارد می‌تواند بر تصمیمات او سایه بیندازد.