راز قتل استالین، نگرانی فکری و بدرود معلم !


 
 
 


بدرود معلم 
مواضع ولید المعلم، وزیر خارجه فقید سوریه درباره مسائل مختلف منطقه چه بود؟ 
 
ولید معلم، وزیر امور خارجه ۷۹ ساله سوریه با نزدیک به شش دهه [۵۶ سال] حضور در وزارت خارجه این کشور دیروز درگذشت. معلم که ۹ سال سفیر سوریه در واشنگتن بود، از نزدیکان معتمد بشار اسد به شمار می‌رفت و به داشتن مواضع تند علیه آمریکا و محور غربی-عربی مشهور بود. معلم همچنین با شوخ طبعی‌هایش نیز شناخته می‌شد و به دلیل توانایی‌اش در از بین بردن تنش‌ها با شوخی معروف بود.در جریان بحران‌های سال‌های اخیر سوریه، او اغلب نشست‌های خبری را برای تشریح جزئیات مواضع دولت سوریه در دمشق برگزار می‌کرد و به‌ طور مرتب به مسکو و تهران به‌عنوان مهم ترین حامیان دولت سوریه سفر می‌کرد تا با مقامات این کشورها دیدار کند.در سال‌های اخیر به مشکلات سلامتی وی از جمله مشکل قلبی اشاره شده بود. خبرگزاری دولتی سانا با وجود این که خبر درگذشت وی را اعلام کرد اما دلیل آن را ذکر نکرده است. خبرگزاری رویترز نیز نوشت که انتظار می‌رود فیصل مقداد، معاون معلم جایگزین وی شود. معلم در سال ۲۰۰۵ زمانی به‌عنوان وزیر خارجه سوریه منصوب شد که به‌دنبال ترور رفیق حریری، نخست وزیر پیشین لبنان، دمشق از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس متهم شده بود.او هنگام شرکت در جلسه وزرای خارجه عرب در جریان جنگ 33 روزه میان رژیم صهیونیستی و حزب‌ا... لبنان  در آن زمان در بیروت گفته بود: «ای کاش من رزمنده مقاومت و حسن نصرا... بودم.»جمله ای که با واکنش های زیادی از طرف شیوخ سازشکار جهان عرب رو به رو شد. معلم  همیشه حضور نیروهای آمریکایی و تُرک را در خاک سوریه غیرقانونی و به معنای کامل کلمه اشغالگری می‌دانست و می‌گفت که سوریه نیز از هیچ تلاش  و ابزاری برای پایان دادن به این اشغالگری فروگذاری نخواهد کرد.         کسر قرارداد 5 میلیاردی مظاهری  و بی‌تفاوتی به قرارداد 10 میلیاردی رادو! بحران کسر قراردادها و نگرانی فکری   طی هفته‌های اخیر صحبت‌های زیادی مبنی بر این‌که باشگاه استقلال تصمیم دارد رقم قرارداد برخی بازیکنان را که توسط احمد سعادتمند، مدیرعامل سابق باشگاه به امضا رسیده کاهش دهد. از طرفی بازیکنان تیم استقلال با این تصمیم باشگاه موافق نیستند و هر کدام به شکل‌های مختلف این موضوع را به گوش مسئولان باشگاه رسانده‌اند اما این‌که آیا سرانجام رقم قرارداد بازیکنان کسر می‌شود یا خیر سوالی است که خود بازیکنان و مسئولان باشگاه استقلال هم هنوز به پاسخ آن نرسیده‌اند. اگرچه در چند روز اخیر مسئولان باشگاه در این باره زیاد صحبت کرده‌اند اما اظهارات آن‌ها بیشتر تیم و هواداران را شاکی کرده تا این‌که مسئله را ختم به خیر کرده باشد. این موضوع در فضای مجازی با جزییات بیشتری از سوی هواداران استقلال پیگیری و تحلیل می‌شود و آن‌ها با ذکر مبالغ قرارداد بازیکنان دیگر تیم‌ها به خصوص بازیکنان پرسپولیس مسئولان باشگاه‌شان را به دلیل ورود زودهنگام و عجولانه و به هم زدن آرامش تیم در آستانه بازی حساس با فولاد مورد انتقاد و اعتراض قرار داده‌اند.     احمد مددی، سرپرست باشگاه استقلال که محبوبیتی بین هواداران این تیم ندارد اما به شدت مورد حمایت یکی از معاونان وزیر ورزش است اگرچه توضیحاتی درباره چرایی جدایی برخی بازیکنان و کسر قرارداد برخی دیگر داده اما ظاهرا اظهارات او بیشتر هواداران را خشمگین کرده تا قانع. هواداران و برخی پیشکسوتان باشگاه به او انتقاد کرده‌اند که چرا بلافاصله و پس از مصاحبه پرسپولیسی‌ها در اعتراض به قراردادهای خود و بالا بودن قرارداد دیگر بازیکنان با موضوع کسر قرارداد به جان آرامش باشگاه استقلال افتاده است؟ چندی پیش سیدجلال حسینی، کاپیتان پرسپولیس در مصاحبه‌ای جنجالی با اشاره به رقم 1.5میلیاردی قراردادش گفته بود: «چرا بقیه تیم‌ها می‌توانند؟ به پرسپولیس که می‌رسد نظارت و بازرسی اجازه نمی‌‌دهد؟! همین می‌شود که بازیکنان تیم فینالیست آسیا یکی پس از دیگری جدا می‌شوند و می‌روند.» این ادعا در حالی مطرح شد که رسول‌پناه، سرپرست سابق باشگاه اعتراف و اذعان کرده بود که برخی بازیکنان پرسپولیس رقم‌های نجومی می‌خواهند یا خواستار اضافه شدن متمم قرارداد هستند و حتی فاش کرده بود در مذاکره با بشار رسن، بازیکن عراقی پرسپولیس برای نگه داشتن او حاضر شده بود 200هزار دلار از جیبش و خارج از قرارداد بپردازد! سرپرست باشگاه استقلال که به خاطر برخی مسائل از جمله جدایی علی کریمی، ستاره فصل گذشته آبی‌ها و ناکامی در جذب سعید واسعی، بازیکن فصل گذشته پیکان که به تراکتور پیوست بارها مورد اعتراض قرار گرفته حالا به خاطر موضوع کسر قراردادها بیشتر از قبل سیبل انتقادهاست. هواداران استقلال با اشاره به قرارداد 10میلیاردی رادوشوویچ، دروازه‌بان دوم پرسپولیس این سوال را از نهادهای نظارتی و مسئولان استقلال پرسیده‌اند که چرا مددی می‌خواهد قرارداد 5میلیاردی رشید مظاهری، دروازه‌بان تیم ملی را به 3میلیارد کاهش دهد و یا چرا باید قرارداد وریا غفوری، کاپیتان تیم کاهش پیدا کند اما نظارتی روی قراردادهای پرسپولیس یا دیگر تیم‌ها نیست و اقدامی هم در مورد کسر قرارداد نکرده‌اند؟ آن‌ها با اشاره به جدایی شاهین طاهرخانی، مدافع جوان و آینده‌دار تیم به خاطر برخورد قهری و کسر چشمگیر مبلغ قراردادش، سرپرست باشگاه استقلال را به انفعال و سوءمدیریت و قرار گرفتن در راستای خواسته و اهداف پرسپولیسی‌ها متهم می‌کنند و خواستار انتخاب یک مدیر مقتدر برای باشگاه‌شان هستند.     البته این موضوع باعث نگرانی کادر فنی استقلال هم شده به خصوص وقتی سخنگوی استقلال در بحث کسر قراردادها از واژه‌ای به نام نهاد بیرونی استفاده کرد. به نظر می‌رسد منظور حجت نظری از نهاد‌های بیرونی همان نهادهای نظارتی است که وارد ماجرای کسر قراردادها شده‌اند. طی روزهای گذشته حداقل با 6 بازیکن استقلال در این ارتباط به صورت حضوری صحبت شده که یکی از آنها قراردادش را فسخ کرد و دیگری هم جدا می‌شود اما 4 بازیکن دیگر به هیچ عنوان زیر بار کاهش قراردادها نرفته‌اند. محمود فکری، سرمربی استقلال در این مورد می‌گوید: «این برای ما یک بازی دوسر باخت است. اگر قراردادها کاهش پیدا نکند که باشگاه توان پرداخت برخی از ارقام سنگین را ندارد. اما اگر قراردادها کاهش پیدا کند، بازیکنان انگیزه خود را از دست می‌دهند و در هر حال این ما هستیم که ضرر می‌کنیم و باید به هر نحوی که شده با این مشکل بزرگ کنار بیاییم.»         رژه 20 میلیون جنازه از مقابل چشم استالین! آیا دیکتاتور شوروی توسط اطرافیانش به قتل رسید؟ در آخرین لحظات عمر او چه اتفاقاتی افتاد؟   جواد نوائیان رودسری - 67 سال از مرگ استالین در یکی از ویلاهای اطراف مسکو می‌گذرد؛ اما هنوز هیچ‌کس نتوانسته‌است معمای چگونگی این اتفاق را حل کند. روز پنجم مارس سال 1953(14 اسفند 1331)، خبر مرگ دیکتاتور 74 ساله شوروی، در صدر اخبار خبرگزاری‌های سراسر دنیا قرار گرفت. با اعلام خبر درگذشت استالین، شایعاتی درباره دخالت مقامات عالی‌رتبه دولتی شوروی در مرگ وی به گوش رسید. بر اساس برخی گزارش‌ها، استالین قربانی توطئه سازمان‌دهی‌شده «لاورنتی بریا»، رئیس‌کل نیروهای ویژه اطلاعاتی شوروی شده بود. پایان کار دیکتاتور، پایانی سخت و مُدهش بود. اما این مرگ دردناک، حتی بخش کوچکی از جنایات مخوف او را طی دوران 31 ساله حکومتش جبران نمی‌کرد. استالین در آخرین روزهای عمر، از سخن‌گفتن محروم شده‌بود؛ فقط صداهایی نامفهوم از دهانش به گوش می‌رسید. «وادیم ارلیکمان»، نویسنده روس، برای این لحظات، ادعایی عبرت‌آموز دارد؛ او معتقد است که دیکتاتور شوروی، در روزهای آخر عمر، شاهد رژه 20 میلیون جنازه از مقابل چشمانش بود؛ اجساد بی‌گناهانی که در دوران حکومت سراسر اختناق وی، به انحای مختلف به قتل رسیدند. بخش عمده‌ای از این قربانیان، افرادی بودند که در «گولاک‌ها»، مزارع کار اجباری و سرمای جانفرسای سیبری، به مرگ تدریجی محکوم شدند و از بین رفتند و استالین، از مرگ آن‌ها حتی خم به ابرو نیاورد. او قلبی از سنگ داشت، اما در آن لحظات آخر، احتمالاً به‌عینه باور کرد که دنیا، حتی برای چون اویی هم به پایان خواهد رسید. خواب سنگین رفیق استالین! عصر روز 28 فوریه ۱۹۵۳ (9 اسفند 1331) استالین چند تن از اعضای کابینه سیاسی حزب کمونیست شوروی از جمله «خروشچف» و «بریا» را به خانه ویلایی حومه مسکو احضار کرد تا درباره موضوعی که هنوز ماهیت آن برای مورخان مشخص نشده‌است، با آن‌ها گفت‌وگو کند. این گفت‌وگو تا ساعت چهار بامداد روز بعد، ادامه داشت. پس از اتمام جلسه، مقامات محل را ترک کردند و استالین نیز به اتاق خواب خود رفت. روز بعد، یعنی یکم مارس، استالین تا نزدیک ظهر از اتاقش بیرون نیامد و حتی کسی را صدا هم نزد. نگهبانان از این قضیه ابراز نگرانی کردند. بر اساس مقررات، نگهبانان بدون اجازه و فراخوان استالین، اجازه ورود به اتاق را نداشتند. سرانجام، یکی از نگهبانان در ساعت ۲۳ همان روز، تصمیم گرفت وارد اتاق شود. استالین را دید که نقش بر زمین شده‌است؛ او هنوز زنده بود، ولی نمی‌توانست سخنی بر زبان بیاورد. پزشک لازم ندارد نگهبانان سراسیمه وی را روی کاناپه گذاشتند و فوری به «بریا» تلفن کردند. بر اساس مقررات، بدون اجازه بریا، کسی حق تلفن زدن به پزشک را نداشت. مدت زیادی گذشت و از «بریا» خبری نشد. دیگر مقامات دفتر استالین نیز از قبول چنین مسئولیت سنگینی وحشت داشتند. بالاخره، بریا به ویلای استالین رسید و به سرعت به اتاقی که وی در آن دراز کشیده بود، رفت. ادامه ماجرا و تمام رویدادهایی که پس از ورود بریا اتفاق افتاد، به طور جزئی و پراکنده به نقل از شاهدان عینی ماجرا به ثبت رسیده است؛ ولی بسیاری از آن‌ها با یکدیگر در تناقض است. طبق اظهارات برخی از شاهدان، بریا هنگام مواجهه با استالین، اجازه تلفن زدن به پزشک را نداد و گفت:«چرا این‌قدر سروصدا می‌کنید؟ مگر نمی‌بینید که رفیق استالین خوابیده‌است. زود باشید همگی از جلوی چشمانم دور شوید!» درهرصورت آن شب همه از آن‌جا بیرون رانده شدند و پیکر رنجور و نیمه‌فلج استالین، تمام شب بدون کمک باقی ماند. بریا تنها در صبح روز دوم مارس، اجازه ورود پزشکان به اتاق استالین را داد. بلافاصله جمعی از پزشکان درمانگاه دفتر حزب کمونیست شوروی، اطراف پیکر نیمه‌جان استالین جمع شدند. بریا دائم نزد پزشکان می‌رفت و فریاد می‌زد:«آیا شما بهبود وضعیت رفیق استالین را تضمین می‌کنید؟ آیا می‌دانید که چه مسئولیت سنگینی بر دوش شما قرار دارد؟» شاهدان عینی می‌گویند که انگار بریا، مطمئن بود که پس از مرگ استالین، خودش جانشین وی خواهد شد. انگار بریا از لب بازکردن استالین بیمناک بود، چرا که دائم وارد اتاق او می‌شد و درباره توانایی سخن‌گفتن وی تحقیق می‌کرد؛ حتی به استالین می‌گفت که همه کابینه را حاضر کرده‌است تا وی بتواند با آن‌ها سخن بگوید؛ در حالی که از کابینه خبری نبود! آخرین دقایق عمر استالین استالین نمی‌توانست حرف بزند و این شاید سخت‌ترین شکنجه برای مردی بود که طی چند دهه، میلیون‌ها انسان را به دیار عدم فرستاد. «سوتلانا»، دختر محبوب دیکتاتور، نزد پدرش بود. او می‌گوید در نخستین ساعات روز پنجم مارس، استالین چشمانش را باز کرد و به اطرافیان نگاهی پر وحشت انداخت؛ سپس دست چپش را بالا برد؛ انگار می‌خواست به چیزی اشاره کند؛ اما ناگهان دستش روی تخت افتاد و بلافاصله درگذشت. آیا استالین، آن‌چنان که «ارلیکمان» تصور می‌کند، با 20 میلیون جنازه طرف شده‌بود؟ هیچ‌کس نمی‌تواند در این‌باره اظهارنظر کند؛ اما اوضاع بر وفق مراد بریا هم پیش نرفت؛ او نه‌تنها نتوانست به رهبری شوروی برسد، بلکه در روز ۲۶ جولای ۱۹۵۳(4 مرداد 1332) دستگیر و به همراه تمامی اطرافیانش تیرباران شد. خروشچف، کسی که جای استالین را در شوروی گرفته بود، پس از صدور دستور تیرباران مهم‌ترین رقیب خود، اعلام کرد که توطئه بریا و همدستانش، دلیل اصلی فوت دیکتاتور شوروی بوده‌است؛ آن‌ها او را مسموم کرده بودند؛ اما هنوز هم تردیدهای فراوانی درباره پرونده قتل استالین وجود دارد.