روزنامه کيهان
1399/08/29
درسهای کلیدی انتخابات آمریکا در زمینه حکمرانی سایبری
معصومه نصیریجدال بر سر کسب قدرت و تصاحب صندلی ریاست در کاخ سفید در ماههای اخیر در صدر توجه افکار عمومی جهان قرار گرفته است. جدالی که از آشفتگی نهادی و سیستمی در این کشور پرده برداشت و حالا دیگر هیمنه پوشالی و اغراق شده ایالات متحده آمریکا فروریخته است. هژمون آمریکا دیگر حتی برای درون این کشور نیز فاقد اعتبار شده و افکار عمومی این کشور با گزارههای جدی همچون «فساد خانوادگی»، «تقلب»، «فریب ساختاری» و «عبور از اخلاق» و... برای تصاحب قدرت در دوئل انتخاباتی ترامپ ـ بایدن آشنا شدهاند.
این انتخابات همچنین سیاستهای جهانی در قبال رخدادهای مشابه در جهان را نیز در کفه ترازوی قضاوت افکار عمومی جهان قرار داد تا نشان دهد چگونه «منافع» تعیینکننده مناسبات است و چگونه مدعیان آزادی و برابری در بزنگاهها رفتاری دوگانه و متناقض از خود بروز میدهند. اما در این میان، آنچه در این نوشته مورد بررسی قرار خواهد گرفت، رویکرد رسانههای آمریکا در قبال این کارزار سیاسی است؛ این رویکرد هم در سطح رسانههای جریان اصلی و هم رسانههای اجتماعی و رسانههای نوین قابل تحلیل و ارزیابی است.
در این انتخابات در یک جمله میتوان مدعی شد رسانههای جریان اصلی این کشور ساختارمندتر رفتار کرده و منافع عمومی کشور را بر رفتارهای شتابزده ترجیح دادند، خطی که از سوی شبکههای اجتماعی هم پیگیری شد و عملا چاقو دسته خودش را برید و رئیسجمهوری مستقر آمریکا توسط رسانهای همچون توئیتر که همواره حیاط خلوت او محسوب میشد، برچسب ترویج دروغ و دعوت به خشونت خورد.
البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که این رسانهها همانگونه که سویه حفظ نظم عمومی و انسجام داخلی ایالات متحده را پیگیری کردند، در بررسی عملکردشان در سایر کشورها با رویه معکوس عمل کردهاند و این تاکید موکدی بر ضرورت تقویت حکمرانی رسانهای و سایبری در همه کشورها بوده است؛ ضرورتی که دیگر امری نمادین نبوده بلکه به ضرورتی بنیادین بدل گشته است. با این مقدمه نگاهی به عملکرد رسانههای جریان اصلی و شبکههای اجتماعی در قبال انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا خواهیم داشت.
عملکرد رسانههای جریان اصلی در قبال دوئل ترامپ ـ بایدن
رویکرد رسانههای حامی دو جریان عمده آمریکا در قبال انتخابات این کشور را شاید بتوان در سه مرحله مورد بررسی قرار داد:
نخست؛ یک رویکرد به ایام انتخابات و قبل از اعلام نتایج این رویداد باز میگردد. حمایت از نامزد حزب متبوع، طبق رویکرد سنتی رسانههای حامی دو جریان، و البته پشت پرده مالکان و سیاستگذاران این رسانهها (به نوعی سنت جنگ قدرت میان رسانهها) پیگیری شد. اما آنچه که در رسانههای عمده آمریکایی نظیر فاکسنیوز،
سی ان ان، سی بیاس و ان بیسی به چشم میخورد، بیشتر استفاده از کارشناسان و تحلیلگران در بیان حمایتها بود. به نوعی این تقابل بهصورت کارشناسی در این رسانهها به چشم میخورد. (فارغ از بیان برخی نکات از واقعیتهای موجود در جامعه آمریکا که خوراک خبری مناسبی برای رسانههای ضدآمریکایی بوده است.)
دوم؛ پیشتر برخی ناظران، رقابت رسانههای حامی دو جریان عمده در اعلام نتایج انتخابات را چالشی برای جامعه آمریکا و رسانههای این کشور قلمداد میکردند، اما آنچه که رخ داد جالب توجه است. رسانهها در اعلام نتایج، رقابت چالش برانگیزی از خود به نمایش نگذاشتند. همچنانکه اعضای ارشد دو رسانه مطرح
(فاکس نیوز و سی ان ان) در روزهای منتهی به اعلام نتایج، تاکید کردند «ما رسانهها، در اعلام نتایج انتخابات مسابقه نخواهیم داد؛ این کار به ضرر همه ماست.» (رئیسدفتر سی ان ان) و «اقدام عجولانه ما در اعلام نتایج آرا، کار رسانههای آمریکایی را هرچه بیشتر دشوارتر میسازد.» (کارشناس فاکس نیوز)
استناد رسانهها به کمیسیون انتخابات، تا جایی مشهود بود که فاکس نیوز رسانه حامی ترامپ نیز همپای سی ان ان با اعلام مرحله به مرحله شمارش آرا و پیشتازی بایدن یا ترامپ در ایالتهای مختلف، نهایتا بایدن را به عنوان پیروز انتخابات معرفی کرد. حتی نخستین رسانههایی بود که بایدن را دارای ۲۹۰ رأی الکترال اعلام کرد؛ رویکردی که گاها با انتقاد تیم انتخاباتی نامزد جمهوری خواهان نیز مواجه بود.
به نظر میرسد که رسانههای آمریکایی حداقل از امتحان اطلاعرسانی رسمی و دروازهبانی خبر (و نه از نگاه تعصبی برخی کارشناسان) سربلند بیرون آمده باشند.
سوم؛ اگرچه جنگ ترامپ با رسانههای رسمی در چهار سال گذشته را نمیشود در رویکرد ضدترامپی آنها نادیده گرفت، اما به نظر میرسد حداقل رسانههای رسمی متاثر از یک سیاست کلی عملکرد مناسبی در تقابل با ادعاهای انتخاباتی داشتند.
قطع سخنرانی ترامپ هنگام ادعای تقلب در کنفرانس خبری از سوی شبکههای مهم خبری هر دو جریان و از سوی دیگر استناد به نتایج کمیسیون ایالتها بعد از ادعای تقلب در انتخابات حتی از سوی فاکس نیوز، گویای این مطلب است که رسانههای رسمی (احتمالا در برابر ادعاهای ضدامنیت ملی ترامپ) تابع سیاست مشخصی هستند.
بیان این نکته نیز دارای اهمیت است که رسانههای آمریکایی علیرغم انتشار گزارشهایی مبنی بر «ادعاها درباره تقلب»، «اقدام قانونی» را راهحل مواجهه با آن معرفی کردند. به بیان دیگر همه رسانههای رسمی از جمله سی ان ان و فاکس نیوز ادعای تقلب ترامپ را جدی نگرفتند.
این رویکرد در رسانههای اصلی این کشور در شرایطی که این کشور خود را مهد آزادی اطلاعات و اطلاعرسانی میداند، به معنای آن است که در پروتکلهای حرفهای کار رسانهای، آنچه باید بیش از هر چیز مطمح نظر قرار گیرد، تلاش برای حفظ انسجام داخلی، حمایت از ساختارهای قانونی و پرهیز از تهییج افکار عمومی جهت تحقق اهداف سیاسی است. این رویکرد نشان میدهد نه رسانهها رعایت این پروتکلها را مخالف با آزادی و شفافیت میدانند و نه افکار عمومی آنها را در نقش برهم زننده ساختارها دانسته و میخواهند.
شبکههای اجتماعی پیروز نبرد انتخاباتی ایالات متحده؟!
موضوع انتخابات آمریکا اما در بستر شبکههای اجتماعی نیز ضمن اینکه رویکرد دوگانه این پلتفرمها در برابر حاکمیتها و ملتهای دیگر را نشان داد، اما از جهاتی قابل تامل و بررسی است. آمارها میگوید آمریکا دارای ۲۸۸ میلیون کاربر اینترنت است و این یعنی این بستر با همه مختصات برخط بودن، همه جایی و همهگیری خود بهترین بستر برای فعالیت نامزدها و طرفدارانشان است.
توئیتر که از سوی برخی به عنوان پرنده برانداز نیز یاد میشود، در این کارزار انتخاباتی شبکه اجتماعی تاثیرگذار قلمداد میشود. این موضوع البته به جهت شخصیت توئیتری ترامپ در چهار سال ریاستجمهوریاش رنگو بوی متفاوت به خود گرفت. این رویکرد رئیسجمهوری مستقر، فعالیت بایدن را هم در توئیتر پررنگتر کرد.
در این زمینه، شبکههای اجتماعی در آمریکا که برچسب کمک به نشر اخبار جعلی در ۲۰۱۶ را با خود ید میکشیدند، در ۲۰۲۰ برای رفع این موضوع تلاشهای فراوانی کردند. توئیتر اعلام کرد که روی توییت هر نامزدی که زودتر از موعد اعلام پیروزی یا تشکیک کند برچسب نادرست خواهد زد. همچنین فیسبوک و توئیتر اعلام کردند که با توجه به پیچیدگی شمارش آرا در این دوره و امکان گمراهی اذهان با اعلام آرایی که ابتدا شمارش میشوند، تمهیداتی را در نظر گرفتهاند، از جمله یک پیغام را با عنوان «شمارش همچنان ادامه دارد» در فیسبوک و اینستاگرام قرار خواهند داد. در صورتی که یک نامزد اعلام پیروزی پیش از موعد کند، فیسبوک پست او را حذف نمیکند اما با برچسب «نتایج نهایی هنوز مشخص نیست» آن را مشخص خواهد کرد.
این موضوع را توئیتر سختگیرانهتر مورد توجه قرار داده و اعلام کرده بود، اعلام پیش از موعد پیروزی را حذف میکند. توئیتر البته قبل از این هم برای مقابله با انتشار اخبار جعلی در سطح وسیع امکان ریتوییت را از این شبکه به شکلی تغییر داده بود که کاربر حتما باید روی هر توییتی که قصد ریتوییت دارد، نظرش را هم بنویسد.
موضوع انتخابات و تجربه سالهای پیش علاوهبر شبکههای اجتماعی که مورداشاره قرار گرفت، از سوی شبکههای اجتماعیای همچون ردیت، اسنپچت و تیک تاک از طریق فعال کردن گروههای حقیقت یاب یا همان
(Fact Checker) پیگیری شد.
همه آنچه به طور خلاصه مورد مداقه قرار گرفت، نشان میدهد که رسانههای اصلی و شبکههای اجتماعی در انتخابات آمریکا، در قبال هر آنچه بهم زننده نظم عمومی و امنیت روانی افکار عمومی و تهییج مخاطبان به رفتارهای ساختارشکنانه و علیه ساختار کشور هستند، بدون هیچ اغماضی برخورد کرده و بر اصولی معین و مشخص متعهد هستند.
البته این رویکرد شبکههای اجتماعی با این سختگیری مربوط به همه کشورها نمیشود و تجربه نشان داده است که استبداد اطلاعاتی و فرانوین آنها در اغتشاشات، انتخابات و مواردی از این دست در برخی کشورها بسیار هم سهلگیرانه بوده و حتی مقوم جریان معارض آن رخداد نیز میشود. چه بسا که در اتفاقات آبان ماه 98 و پیش از آن در دی ماه ۹۶ و انتخاباتهای اخیر، این بسترها نه تنها برچسبی بر توئیتهای دعوتکننده به آشوب و اغتشاش نزدند، بلکه به بستری برای آموزش جنگ خیابانی و اقدامات مسلحانه علیه حاکمیت نیز تبدیل شدند.
این موضوع، مجدد نداشتههای ما را به رخمان میکشد که وقتی از ضرورت حکمرانی سایبری در جهان شبکهای سخن میگوییم، یعنی اگر تحت استبداد این پلتفرمها قرار گرفتیم، امکان صیانت از افکار عمومی خود را داشته باشیم. شاید بد نباشد حال که انتخابات ۱۴۰۰ را در پیش داریم، در بُعد رسانههای اصلی، به اصولی همچون صیانت از امنیت روانی مردم و پرهیز از دمیدن بر آتش تفرقه و دو قطبیسازیهای غیرمعمول، توجه و اهتمام کنیم و ضمن عدم اعتبارزدایی از نهادهای قانونی، به رسانه به مثابه ابزاری جهت تحکیم حاکمیت و منافع ملی نگریسته شود. موضوعی که با توجه به بیدر و پیکری فضای مجازی، میتواند زمینههای دمیدن بر آتش اختلافات و انعکاس اخبار حاوی اطلاعات ساختگی و دست کاری شده را تا حدی مدیریت کند. هر چند فقدان شبکه ملی اطلاعات و نداشتن سپر سایبری به معنای تن دادن به هرگونه دستکاری و انحراف افکار عمومی قلمداد میشود.
امید است حال که عدهای در همه زمینهها نگاهشان به غرب است، در زمینه مواجهه و عملکرد رسانهای نیز غربگرا بوده و حفظ منافع ملی و حراست از افکار عمومی را اولویت نخست خود قلمداد کنند تا در بزنگاهها بازتاب دهنده ادعاهای ساختگی افراد با هدف دوقطبی سازی جامعه و تحمیل هزینه به مردم و کشور نباشند.
سایر اخبار این روزنامه
بازگشت به خانه اول بعد از سالها مذاکره خسارتبار
حقایق و دروغهایی که با یک انتخابات رو شد (یادداشت روز)
اخبار ویژه
حمله موشکی به سفارت آمریکا در بغداد /حشدالشعبی: کار عوامل ترامپ است
امکان تست و ارائه داروی رایگان کرونا به زودی فراهم می شود
یمن با بدترین بحران انسانی جهان روبه رو است
طرح جدید کمک معیشتی دولت نیاز امروز، تبعات فردا
روزهای بسیار خطرناکی در انتظار آمریکاست
... نگذارید این چراغ خاموش شود
هلاکت سرکرده «جیش العدل» دومین ضربه به شبکه تروریستی موردحمایت عربستان
رأی بدوی پرونده«هفت سنگان» صادر شد
وضعیت بورس، تورم و مسکن ناشی از سوءمدیریت است و به تحریم ارتباطی ندارد
درسهای کلیدی انتخابات آمریکا در زمینه حکمرانی سایبری
بازگشت به خانه اول بعد از سالها مذاکره خسارتبار
بازگشت به خانه اول بعد از سالها مذاکره خسارتبار