مضرات نپیوستن به FATF بیش از پیوستن

آرمان‌ملي- محمد سياح: پس از انتخاب بايدن به رياست جمهوري آمريکا و کنار رفتن ترامپ که سياست‌هاي خصمانه‌اي را نسبت به ايران و همه کشورهايي که قصد داشتند تا شريک اقتصادي ما باشند، در نظر مي‌گرفت، حالا انتظاراتي از بازگشت آمريکا به برجام و تلطيف فضاي سياسي و اقتصادي در جهان شکل گرفته است. اروپا قبل از خروج آمريکا از برجام قدم‌هايي را براي افزايش مبادلات اقتصادي با ايران برداشته بود که البته اين قدم‌ها در همان ابتدا با بروز مشکلاتي عقب کشيده شد. يکي از مهم‌ترين مشکلاتي که امروز به‌عنوان مانع حضور سرمايه‌گذاران به ايران مورد توجه قرار گرفته نپيوستن ايران به معاهده FATF ÇÓÊ کå ÈÇ æÌæÏ ÊÕæíÈ ÏÑ åíÇÊ ÏæáÊ æ ãÌáÓ æ ÊÛííÑ ÈÑÎí ÞæÇäíä ÏÑ ÇãæÑ ÈÇäک‌åÇ åãچäÇä ÈáÇÊکáíÝ ÏÑ ãÌãÚ ÊÔÎíÕ ãÕáÍÊ äÙÇã ÎÇک ãí‌ÎæÑÏ. ÈÇ Çíä ÍÇá ÇÑæپÇ ÞÑÇÑ ÇÓÊ کäÝÑÇäÓí ÑÇ ÏÑ ÂÐÑãÇå ÈÑÇí ÈÑÑÓí ÑÇå‌åÇí åãکÇÑí ÊÌÇÑí æ ÓÑãÇíå‌گÐÇÑí ÈÇ ÇíÑÇä ÈÑگÒÇÑ کäÏ. åÑچäÏ کå Çíä ÎÈÑ ÎæÈí ÏÑ ÚÑÕå ÇÞÊÕÇÏí ÇíÑÇä ÇÓÊ æáí ÞæÇäíä ÏÇÎáí æ پíچíÏگí‌åÇíí کå æÌæÏ ÏÇÑÏ ãí‌ÊæÇäÏ ÇíÑÇä ÑÇ ãäÒæí ÇÒ ÌåÇä کäÏ. ÏÑ åãíä Òãíäå «ÂÑãÇä‌ãáí» ÈÇ äÇÕÑ ÑíÇÍí، ÚÖæ åíÇÊ ÑÆíÓå ÇÊÇÞ ÈÇÒÑگÇäí ÊåÑÇä، گÝÊ‌æگæíí ÏÇÔÊå کå ÏÑ ÇÏÇãå ãí‌ÎæÇäíÏ.
با توجه به روي کار آمدن بايدن و وعده‌هايي که براي بازگشت به برجام داده است و انتظاري که براي کاهش تحريم‌ها مي‌رود، اروپا کنفرانسي را در آذرماه به منظور بررسي راهکارهاي مشارکت اقتصادي و سرمايه‌گذاري در ايران برگزار خواهد کرد، به‌نظر شما سرمايه‌گذاري و تجارت اروپا و ايران افزايش خواهد يافت؟
به‌نظرم خير؛ براي اينکه بحث FATF æ äÍæå äÞá æ ÇäÊÞÇá پæá ãØÑÍ åÓÊ æ ÇáÇä Èå‌Ïáíá ÚÏã پÐíÑÔ FATF æ Çíäکå ÓíÓÊã‌åÇí ÈÇäکí ãÇ åã äÊæÇäÓÊäÏ ÎæÏÔÇä ÑÇ ÈÇ ÓíÓÊã‌åÇíí کå ÏÑ íک Ïåå گÐÔÊå äÙíÑ ÓíÓÊã ãÇáí ÌÏíÏ کå Èå ÒÈÇä ÏíگÑí äæÔÊå ÔÏå åãÇåäگ کääÏ æ ÊÇÌÇíí کå ãä ãí‌ÏÇäã ÝÞØ íکí ÇÒ ÈÇäک‌åÇí ÎÕæÕí ÊáÇÔ ãí‌کäÏ ÍÓÇÈ‌åÇí ÎæÏ ÑÇ Èå Âä Ôکá ÏÑÂæÑÏ æ ÏÑ äÊíÌå ÓÑãÇíå‌گÐÇÑí ÇÑæپÇ ÏÑ ÇíÑÇä کÇÑ ÈÓíÇÑ ÓÎÊí ÎæÇåÏ ÈæÏ. æáí ÏÑ ãæÑÏ Çíäکå ÊÌÇÑÊ ÔÑæÚ ÔæÏ ãä åã ÎæÔ‌Èíä åÓÊã کå Çíä ÇÊÝÇÞ ÈíÝÊÏ.
در اين راستا ايران چه اقداماتي را براي اعتمادسازي مي‌تواند انجام دهد؟


تصور من اين است که تا زمانيکه ما FATF ÑÇ äپÐíÑíã ãØãÆä åÓÊã کå ãæÝÞíÊí ÍÇÕá äÎæÇåÏ ÔÏ، Âä ÒãÇäí åã کå ÈÑÌÇã ÊÇÒå ÇãÖÇ ÔÏå ÈæÏ æ گÑæå‌åÇí ãÎÊáÝ ãí‌ÂãÏäÏ æ چæä ãä ÏÑ ÇÊÇÞ ÈÇÒÑگÇäí æ ÇکËÑ ÓÎäÑÇäí‌åÇ æ ÈÍË‌åÇíí کå ÂäåÇ ãí‌کÑÏäÏ، ÍÖæÑ ÏÇÔÊã، åãÇä ãæÞÚ åã ãí‌گÝÊäÏ کå ÇíÑÇä ÈÇíÏ FTAF ÑÇ ÈپÐíÑÏ ÊÇ ÈÊæÇäíã کãک کäíã.
در حال حاضر پذيرفتن FATF چقدر زمان مي‌تواند از ايران بگيرد؟
به‌نظرم اگر ايران وارد FATF ÈÔæÏ 90‌ÏÑÕÏ کÇÑ ÇäÌÇã ÎæÇåÏ ÔÏ، íÚäí ÊÚåÏÇÊí ÈÑ ÚåÏå Âä ÇÓÊ کå ÈÎÔí ÇÒ Âä ÑÇ ÈÏæä Çíäکå æÇÑÏ FATF Ôæíã ÇäÌÇã ÏÇÏå‌Çíã. ãËáÇ ÚæÖ کÑÏä ÞæÇäíä چک کå ÏÑ ãÌáÓ ÏÑ ÍÇá ÈÑÑÓí æ ÊÛííÑ ÇÓÊ æ ÏÑ Úãá ÈÇ ÈÎÔäÇãå Çíä کÇÑ ÑÇ ÇäÌÇã ÏÇÏå‌ÇäÏ æ åãíä ÇÓÇÓ ÇگÑ ÑÞã چک ÍÇãá ÇÒ ÚÏÏí ÈíÔÊÑ ÈÇÔÏ ÈÇíÏ ãæÑÏ کäÊÑá ÞÑÇÑ ÈگíÑÏ æ ÏÑ Çíä ÈÇÑå پÑÓ æ Ìæ ÔæÏ íÇ ÓÑکÔí Èå ÍÓÇÈ‌åÇí ÔÎÕí‌Çí کå ÑÞã‌åÇí ÈÓíÇÑ ÈÇáÇíí ÏÇÑäÏ کå ãÑÈæØ Èå ÌáæگíÑí ÇÒ پæáÔæíí ÇÓÊ æ ÔäÇÓÇíí ãäÔÇÁ پæá æ ÇÒ Çíä ÏÓÊ ãæÇÑÏ ÇäÌÇã ÔÏå æáí ØÈÚÇ ÊÚåÏÇÊ ÈíÔÊÑ æ ÔÝÇÝ‌ÓÇÒí ÇØáÇÚÇÊ ÈÇíÏ ÕæÑÊ ÈگíÑÏ کå ÈÑÇí Çíä کÇÑ åã ÝÑÕÊ ÏÇÏå ãí‌ÔæÏ، æáí Çæá ÈÇíÏ ÈپÐíÑíã کå æÇÑÏ کäæÇäÓíæä Ôæíã.
اگر تحريم‌هايي که در دوران ترامپ براي کشورهايي که با ايران همکاري مي‌کردند، برداشته يا کاسته شود منهاي FATF تاثيري در حضور آنها در ايران ندارد؟
کشورها مي‌توانند در ايران حضور پيدا کنند، اما به‌نظرم سرمايه‌گذاري کار سختي خواهد بود و به اين سرعت انجام نخواهد شد. چون موضوع بحث دولت‌ها نيست و در اروپا دولت‌ها خودشان نه شرکت دارند و نه سرمايه‌گذاري اقتصادي انجام مي‌دهند، فرض کنيد در يک کشور متوسط اروپايي وزارت اقتصاد يک ساختمان چهار طبقه و کوچکتر از شرکت‌هاي متوسط ما است! بنابراين‌ اينها کاري انجام نمي‌دهند و بايد شرکت‌هاي آنها سرمايه‌گذاري را انجام دهند و در آنجا هم اينگونه نيست که شرکت به دستور دولت سرمايه‌گذاري را انجام دهد و اين شرکت‌ها هستند که هم در زمينه انتقال وجه و هم به‌دليل قوانيني مالياتي‌اي که در ايران وجود دارد مشکل دارند، به قول خارجي‌ها اين قوانين منفعت خاصي برايشان ندارد. به‌عنوان مثال، در قوانين مالياتي ايران، شرکت هر سودي که به دستاورد بايد 25‌درصد آن را ماليات بر عملکرد پرداخت کند، مي‌توانم بگويم در اين مورد تنها ايتاليا از کشور ما ماليات بيشتري مي‌گيرد، هيچ‌کشوري در دنيا بيشتر از اين ماليات بر شرکت نمي‌گيرد. اداره ماليات اين ماليات را کجا مي‌گيرد، زماني‌که سود حاصل تقسيم مي‌شود و اين سود بسته به کشورها از 43‌درصد تا 73‌درصد متغير است. به عبارت ديگر اگر ما پول را از جريان اقتصاد خارج نکنيم و در شرکت بماند و سود تقسيم نشود، ماليات کمتري بسته خواهد شد. حالا در اين شرکت‌ها چه اتفاقي مي‌افتد؟ فرض کنيد يک بنگاه آلماني مي‌خواهد در ايران سرمايه‌گذاري کند. در آلمان هم اين ماليات از عملکرد 25‌درصد است. ماليات اين شرکت هماني است که در آلمان پرداخت مي‌کرد، اين شرکت اينجا از ماليات تقسيم سود عمليات شرکت براي سهامدار معاف است، ولي چون محل اقامت سهامدار و جايي که بايد ماليات شخصي بدهد، آلمان است پس ماليات شخصي آن هماني است که اگر شرکت را در آلمان زده بود، است. پس امتياز مالياتي آن شرکت در ايران چيست که بخواهد در کشور ما سرمايه‌گذاري کند؟ تنها اين مساله نيست، در مورد تامين اجتماعي هم اين مشکل وجود دارد. به‌عنوان مثال در کشوري مانند کانادا يا آلمان اصلا چنين بحثي وجود ندارد که شرکت بخواهد 23‌درصد علاوه بر حقوق پول به جايي بدهد که کارگران را بيمه کند، در آنجا دولت همه را از جيب خودش بيمه کرده و عدد کمي‌ را هم از حقوق کارگران کسر مي‌کند. به‌طور خلاصه قوانين ما زياد براي شرکت‌هاي اروپايي قابل قبول نيست ولي از همه اينها مهمتر اين است که نقل و انتقالات پول بسيار سخت است.