عطش بي برنامگي

فرصت خوبي تا انتخابات ۱۴۰۰ وجود دارد كه كانديداها و پشتوانه‌هاي مالي و محافل رسانه‌اي‌شان در مورد كشورداري مطلوب و حكمراني خوب برنامه‌هاي‌شان را بدهند. 
بياييم و صادق باشيم. يك عطش بي‌برنامه براي تصاحب اين مسند و گرفتن قوه مجريه وجود دارد كه هيچ چشم‌انداز برنامه‌اي براي اقتصاد، سياست داخلي و خارجي و بهداشت و نان مردم وجود ندارد.  در برنامه‌ريزي استراتژيك و خرد كردن عملياتي آن، موانع از مهم‌ترين چالش‌هاي برنامه‌ريز هستند. برنامه‌ريز دقيق و صادق، علت‌هاي احتمالي شكست را در حين نوشتن برنامه لحاظ مي‌كند و راه‌حل برون رفت از شكست و ادامه برنامه را مشخص مي‌كند.  ما در برنامه‌هاي توسعه متاسفانه به اين موانع احتمالي به ديده اغماض نگريسته‌ايم و حاصلش رفتن عمده جمعيت ايران زير خط فقر و رشد منفي اقتصاد و خارج شدن كشور از ريل حكمراني مطلوب بوده است.  حالا در نظر بگيريد كه با شعار و هياهو كانديداهايي تشريف بياورند كه همان برنامه اوليه را هم ندارند و بر سبق شعارهاي داغ و بي‌پشتوانه مردمي راهي پاستور شوند‌  همان اتفاقات دي ماه ۹۶ در يأس مردمي كه به آقاي روحاني دل بسته بودند، اتفاق خواهد افتاد. لذا توصيه راهبردي به كانديداهاي معزز اين است كه: 
الف: دروغ نگوييد؛ اگر برنامه نداريد وارد رقابت نشويد. 
ب: اگر برنامه داريد، برنامه‌تان را توسط جناح و محفل و ستادتان چند ماه قبل از اين كارزار در اختيار رسانه‌ها و دانشگاه‌ها و مراكز توليد فكر جمعي قرار دهيد. 


ج: در برنامه‌ريزي‌تان منابع اجراي برنامه را مشخص كنيد و در صورت عدم امكان تحصيل منابع، راه برون‌رفت را مشخص كنيد.
د: در نظر بگيريد كه وضعيت كشور با امكان صادرات نفت ۱۱۰ دلاري را تحويل نمي‌گيريد. كشوري با منابع مشخص كه بدون تغييرات اساسي در سياست داخلي و خارجي، امكان توسعه نخواهد داشت و مجبور به ريل كنوني و نتايج فعلي خواهد بود را اداره خواهيد كرد كه آن هم امكان آزمون و خطاي برنامه‌اي را ندارد. لذا صداقت با مردم ايجاب مي‌كند كه به جاي شور دروغين و پروپوزال‌هاي غيرواقعي، برنامه‌اي شفاف، قابل اجرا و متكي به قدرت ملي ارايه كنيد. هركس چنين برنامه‌اي دارد و مي‌داند در اين شرايط كامجويي اهالي سياست براي آزمون رياست‌جمهوري، راه برون‌رفت برنامه‌اي آفريده است، يك قدم پيش بگذارد.