روزنامه آرمان ملی
1399/09/04
موازنه روابط در نظام بینالملل!
برخي جوامع در حال تکرار تجربههاي تاريخي هستند، تجربههايي که نسلهاي پيشين از سَر گذرانده و نتايج آن در تاريخ مشخص است. بهدليل تکرار تجربههاي تاريخي است که برخي بر اين نظر هستند تاريخ تکرار ميشود! اينکه چرا حکمرانان جوامع از آموزههاي تجربيات تاريخي چشمپوشي ميکنند سوالي است که پاسخ آن در ذات ادبيات قدرت پنهان است. همانطور که ميدانيد قدرت، مقاومت توليد ميکند و به تعبيري متناسب با قدرتها، مقاومتها نيز توليد ميشود و چنين کشمکشهايي در طول تاريخ وجود داشته و يک واقعيت بديهي است بنابراين برخي حکمرانان در جوامع مختلف با ايجاد نقطهعطفي روندهاي گذشته را متوقف و با تغيير روش و منش چه در حوزه سياست، اقتصاد، فرهنگ و... مسير حرکت جامعه را تغيير ميدهند؛ به عنوان مثال، چين با الگوبرداري از اقتصاد جوامع توسعهيافته، مسير اقتصادي گذشته را تغيير داد و به يکي از قدرتهاي اقتصادي دنيا تبديل شد. از اين دست کشورها مثل ژاپن، هند، کرهجنوبي، مالزي، برزيل و... وجود دارند که تغيير روش و منش حکمرانانشان ميتواند قابل مطالعه باشد. اکنون هيچ کشوري نميتواند ادعاي استقلال کند چراکه فناوري و تکنولوژي در حال ايجاد نظام اقتصادي، فرهنگي و... واحد است؛ بنابراين حکمرانان به دنبال اين هستند که چطور و چگونه ميتوانند در جهان امروز حرفي براي گفتن داشته باشند و به تعبيري تاثيرگذار بر معاملات و معادلات منطقهاي و جهاني باشند. بايد پذيرفت در هر نقطهاي اگر قدرتي توليد شود به تناسب آن مقاومت هم توليد خواهد شد اگر کشوري قدرت منطقهاي شود به همان نسبت هم مقاومت منطقهاي شکل خواهد گرفت؛ بنابراين هوشمندي حکمرانان به اين است که در فضاي معادلات بُرد-بُرد حرکت کنند و اگر به دنبال ادبيات توسعهيافتگي باشند بايد بدانند که توسعه در فضاي امن و ايمن اتفاق خواهد افتاد. تا هنگامي که سياستهاي کلي و روش و منشها ثابت باشد دولتهاي مختلف نميتوانند کاري از پيش ببرند بنابراين بايد نحوه مواجهه با ادبيات کلان نظام بينالملل بازتوليد و بازتعريف شود؛ به عنوان مثال، وقتي کيهان مذاکره با فلان کشور را موجب ناراحتي کشورهايي چون هند، چين و روسيه به حساب ميآورد، پيام آن اين است که ايران هم در دادوستد با حکمرانان مختلف زيست سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... دارد و اگر هر موازنه روابطي به هم بخورد مثل حرکت اشتباه يک مهره در بازي شطرنج است اما نکته اين است همان کشورهايي که از مذاکره ايران با غير خودشان ناراحت ميشوند، بيشترين ارتباطات را با مغضوبان دارند، آن هم از نوع رابطه عمودي و نه افقي! نبايد تحليل و تفسيرها در نظام بينالملل بر پايه و اساس احساسات و هيجانات باشد. آنچه براي ايران مهم است منافع ملي است، بنابراين ابتدا بايد از حکمرانان پرسيده شود که در شرايط امروز منافع ملي چيست؟ با توجه به اينکه معني و مفهوم منافع ملي گسترده شده است بنابراين اگر منافع ملي براي حاکميت از کليترين تا جزئيترين موضوعات ملت باشد قابل دفاع است، در غير اين صورت بايد تجديدنظر صورت بپذيرد. اگر فرمول و ادبيات موازنه روابط در نظام بينالملل را رعايت نکنيم نميتوانيم در فضاي توسعه و رفاه قرار بگيريم!
سایر اخبار این روزنامه
تله ترامپ براي ايران كارساز نيست
فسادزدايي در قوه قضائيه
فراخوان پیادهروی دلواپسان علیه دولت!
طراح برجام؛ وزیر خارجه بایدن
راه ورود استارتاپها به بورس باز میشود؟
جو بایدن به دنبال حمایت از محمد بن نایف است
بازگشت به برجام با هر دولتی در آمريكا
نگاه نظاميان به پاستور؛ شمخاني، رضايي و قاليباف
كرونا اصناف زير زمينی درست كرد
اگر بایدن امتیاز مهمی دهد
مشک سقا و دستفروشی
كانديداتوري زنان؛ موانع قانوني یا سليقهاي؟
اختلاف مدیران، به زیان مردم، به سود رسانههای معاند
موازنه روابط در نظام بینالملل!