روزنامه جوان
1399/09/08
مدهنیهای دیگر را هم دریابید
طی روزهای گذشته فیلمی از مدهنی، کشتیگیر اندیمشکی و قهرمان نوجوانان جهان در رسانههای اجتماعی دست به دست شد و توجه رسانههای خبری را به خود جلب کرد. فیلمی کوتاه که نشان میداد یکی از قهرمانان کشتی ایران که زندگی خود را برای مدالآوری گذاشته بود حالا برای امرارمعاش دستفروشی میکند. فیلمی که البته سبب خیر و باعث شد قهرمان کشتی جوانان جهان با دستور وزیر کار در یکی از واحدهای پتروشیمی خوزستان مشغول به کار شود. البته نه به دلیل اینکه مدهنی سالها برای مدالآوری تلاش کرده و از جان مایع گذاشته برای افتخارآفرینی برای پرچم پرافتخار کشورش یا نه برای آنکه به دلیل ورزش کردن به صورت حرفهای فرصتی برای آموختن حرفهای دیگر برای امرارمعاش نداشته، بلکه از آن جهت که فیلم دستفروشی او طی روزهای اخیر توجه بسیاری را چه در ایران و چه خارج از مرزهای کشور به خود جلب کرده است.این البته نخستین بار نیست که شاهد دستفروشی یکی از ورزشکاران و قهرمانان کشور برای امرارمعاش هستیم. پیش از این نیز بارها شاهد چنین اتفاقات ناگواری بودهایم که دلیلی جز عدم حمایت و توجه به ورزشکاران و قهرمانانی ندارد که سالها تمام زندگی خود را وقف ورزش میکنند و برای کسب افتخار برای ایران عزیزشان. اما نه زمانی که در حال تمرین و تلاش برای کسب مقام و مدال هستند و نه بعد از آن که از دنیای قهرمانی خداحافظی میکنند، هیچ برنامهای برای حمایتهای مالی از آنها وجود ندارد، به طوری که برخی حتی عطای ورزش حرفهای را برای امرارمعاش و تأمین زندگی خانواده خود به لقایش میبخشند و عدهای نیز همه چیز را به جان میخرند و دستآخر ناچار میشوند، چون مدهنی به کارهای کاذبی، چون دستفروشی روی آورند تا شرمنده زن و بچه و خانواده نشوند.
صدالبته که کار کردن عیب و عار نیست و بسیاری از مردم شریف ایران به این روش نانی در سفره زن و بچه خود میگذارند. مسئله تأسفبار این است که بیتوجهیها و عدم حمایت از ورزشکاران و قهرمانان باعث میشود آنهایی که زندگی خود را برای افتخار کشورشان میگذارند، اینگونه برای شرمنده نشدن مقابل خانواده ناچار به روی آوردن به شغلهایی، چون دستفروشی شوند و تأسفبارتر اینکه تا کسی فیلم یا عکسی از آنها منتشر نکند هیچ مقام و مسئولی به صرافت گرفتن دست آنها نمیافتد.
در واقع همانطور که شمس میگوید دیدن قهرمانانی، چون مدهنی در حال دستفروشی همه را شوکه و متأثر میکند، اما متأثرکنندهتر این است که تا چنین فیلمهایی منتشر نشود کسی به فکر گرفتن دست قهرمانان و ورزشکاران نمیافتد، اما چرا باید کارد به استخوان برسد که شاهد انتشار چنین فیلمهایی باشیم تا دستوری برای مشغول به کار شدن یکی از قهرمانان و ورزشکاران صادر شود، در حالی که از یکسو سالها قبل ابلاغیههای بسیاری برای رسیدگی به اشتغال قهرمانان صادر شده و از سوی دیگر همان اندازه که وظیفه یک ورزشکار کسب افتخار و مدال برای کشورش است، حمایت از او خصوصاً حمایت مالی برای تأمین خانواده این ورزشکاران نیز وظیفه مسئولان است. مسئولانی که حتی قولها و وعدههایی که خود دادهاند را به سرعت به دست فراموشی میسپارند، چه برسد به رسیدگی، حمایت و توجه به سایر ورزشکاران!
اما چرا باید کار به اینجا بکشد؛ چرا باید فیلمی منتشر شود یا ورزشکاری به زبان بیاید تا آقایان به صرافت انجام وظایف خود بیفتند. وظیفهای که سالهاست نادیده گرفته شده تا امروز شاهد حضور ورزشکاران بسیاری، چون مدهنی اندیمشکی باشیم که برای امرارمعاش ناچار به انجام هر کاری میشوند و با وجود این اتفاقات چطور باید انتظار داشته باشیم که استقبال از کشتی توسط جوانان و نوجوانان همانند دهه ۷۰ و ۹۰ میلیونی باشد، وقتی جوانان ما به وضوح و به چشم میبینند که آخر کار قهرمانان و افتخارآفرینان دستفروشی کنار خیابان است!
قهرمان نوجوانان جهان ظاهراً شاغل شده، اما آیا آب ریخته را میتوان جمع کرد، وقتی حالا همه دنیا به وضوح شاهد بیتفاوتی مسئولان نسبت به آینده قهرمان جهان بودهاند و البته مستند مدهنیهایی که به زبان نیامدهاند.
سایر اخبار این روزنامه
زمینگیری ۵۰۰ کارخانه و ۱۸هزار کارگر با واردات ۳میلیارد ماسک
بازهم ترور یک دانشمند
وداع میثم تمار «مختارنامه» با دنیای فانی
مدهنیهای دیگر را هم دریابید
کاهش ۳۰ درصدی قیمت خودرو و سقوط ۵۰ درصدی معاملات مسکن
مذاکره، نیاز منافع ملی یا منافع اصلاحطلبان؟
مقابله با کرونا در محافل خصوصی
ایران به باشگاه تولیدکنندگان هواپیما پیوست
ضرورت راهاندازی پایگاه ملی اطلاعات اقتصادی ایرانیان
پیام سرباز به فرمانده: آقا جان تا آخر ایستادهایم