رفراندوم الغای رژیم شاهنشاهی


 
سعید مستغاثی
محرّم سال 1357 از جنس دیگری بود. محرّمی بود که نهضت امام خمینی (رحمهًْ الله علیه) در آن به اوج خود رسید. حدود سه هفته پیش از آن،در 15 آبان ماه پس از کشتار دانش‌آموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران، دولت نظامی برقرار شده و حکومت نظامی که از
17 شهریور تا آن زمان، تقریبا سه ماهه می‌شد را شدت و حدّت بیشتری بخشیده بود.


امام خمینی (رحمه الله علیه) در آستانه ماه محّرم 1357، پیام مهمی صادر کردند که در آن ضمن‌اشاره به سرنوشت ساز بودن این ماه در روند نهضت اسلامی مردم ایران، وظایف اقشار مختلف ملت را تعیین کردند. در بخشی از آن پیام آمده بود:
«... اکنون که ماه محرّم چون شمشیر الهی در دست سربازان اسلام و روحانیون معظم و خطبای محترم و شیعیان عالی‌مقام سیدالشهدا ـ علیه‌‏الصلاهًْ والسلام ـ است، باید حد اعلای استفاده از آن را بنمایند و با اتکا به قدرت الهی، ریشه‏‌های باقی‌مانده این درخت ستمکاری و خیانت را قطع نمایند؛ که ماه محرم، ماه شکست قدرت‌های یزیدی و حیله‏‌های شیطانی است. مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خیانت و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است، هر چه باشکوه‌تر و فشرده‏‌تر برپا شود، و بیرق‌های خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هر چه بیشتر افراشته شود...»1
از همین روی مردم از همان شب اول محرم، شیوه تازه‌ای در مبارزه با رژیم شاه و شکستن حکومت نظامی آن، در پیش گرفتند. آنها راس ساعت 9 بر پشت‌بام‌ها رفته و شعار الله اکبر سر می‌دادند. به این ترتیب ضمن اعلام فعال بودن نهضت در ساعات بعد از 9 شب، ماموران حکومت نظامی شاه را عاجز از برخورد رویارویی کردند. اگرچه به کوچه و خیابان‌ها نیز آمده و برای شعار نویسی و پخش اعلامیه‌ها و تظاهرات محلی، در تعقیب و‌گریزی مداوم با ماموران حکومت نظامی، کوچه به کوچه و خیابان به خیابان و محله به محله می‌رفتند و با آنان درگیر می‌شدند. چنان که در همان شب اول محرّم طی این درگیری‌ها در سرچشمه تهران، دهها شهید و مجروح تقدیم انقلاب کردند.
اما برای دو روز تاسوعا و عاشورای محرّم 57، برنامه‌ای دیگر توسط روحانیت و انقلابیون پیرو امام ریخته شد. آنها تدارک 2 راهپیمایی عظیم را دیدند. اقدامی بسیار جسارت آمیز و انقلابی که تصمیم و اراده‌ای بسیار قوی می‌طلبید. چراکه آخرین راهپیمایی مسالمت‌آمیزی که توسط رژیم شاه تحمل شد، حدود 3 ماه قبل در 16 شهریور انجام گرفت و فردای آن روز، تجمع آرام مردم در میدان شهداء  به خاک و خون کشبده شد و یکی از بزرگ‌ترین فجایع تاریخ مبارزات مردمی این سرزمین ایجاد شد که به دنبال آن حکومت نظامی برقرار گردید و تجمع بیش از 3 نفر را اکیدا ممنوع و قابل برخورد نظامی اعلام کردند. جنایات رژیم در 24 مهرماه مسجد جامع کرمان و همچنین 13 آبان دانشگاه تهران نشان داده بود که در جلوگیری از تجمعات مردم، سفّاک و بی‌رحم است.
اما امام در تاریخ 8 آذرماه در مصاحبه‌هایی با رسانه‌های مختلف خارجی درباره مراسم روزهای تاسوعا و عاشورا فرمودند:
«... من در مورد محرّم به دوستانم دستور داده‌ام و به آنها گفته ام که مجالس را هر چه بیشتر باید برپا نمایند و مراسم این ماه را بدون اجازه دولت انجام دهند و اگر دولت جلوگیری کردند، در خیابان‌ها و کوچه‌ها و خارج تکایا، مسائل روز را بگویند و بدین گونه نهضت را ادامه دهند...»2
به دنبال آن، جامعه روحانیت مبارز با امضای بیش از 200 نفر از روحانیون شناخته شده و انقلابی تهران، اطلاعیه بلند بالایی صادر کرد و مردم مسلمان را برای راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا دعوت نمود. در این فراخوان تاریخی مسیرهای هشت گانه راهپیمایی مشخص شده بود که مردم از مبادی میدان کندی (توحید فعلی)، میدان گمرک، میدان شاه (قیام فعلی)، میدان فوزیه (میدان امام حسین)، پیچ شمیران، میدان ونک و چهارراه سید خندان به سمت خیابان شاهرضا (انقلاب اسلامی فعلی) و سپس میدان شهیاد (آزادی فعلی) حرکت کنند. ضمن اینکه انبوه خبرنگاران داخلی و خارجی نیز برای پوشش این راهپیمایی‌ها دعوت شدند.
برای راهپیمایی فوق کمیته‌ای تحت عنوان «کمیته راهپیمایی» تشکیل شد و برای هر یک از مسیرهای هشت گانه، یکی از روحانیون اصلی جامعه روحانیت مبارز مسئولیت هدایت و نظارت بر تظاهرات را برعهده گرفت.
آیت‌الله طالقانی نیز مردم را برای این راهپیمایی دعوت کرده و اعلام نموده بود که خود در جلوی صفوف راهیپمایان حرکت خواهد کرد.
ارتشبد قره‌باغي، رئیس‌ستاد بزرگ ارتشتاران، دراين‌باره در خاطراتش نوشته است:
«روز پنج‌شنبه شانزدهم آذر، نخست‌وزير، شوراي امنيت ملي را به منظور بررسي اين مسئله به نخست‌وزيري دعوت كرد. بعد از مطرح‌شدن موضوع راهپيمايي مخالفين، من اظهار داشتم صحيح نيست كه اجازه راهپيمايي در آن روزها داده شود و چندنفر از اعضا نيز با من موافق بودند ولي چند نفر ديگر با اين استدلال كه برگزاري تظاهرات در روزهاي تاسوعا و عاشورا معمول بوده، گفتند كه مخالفت با اين تظاهرات در اين مقطع به‌عنوان مخالفت رژيم با مذهب تعبير خواهد شد.... هراس از اين بود كه در صورت اعلام ممنوعيت، مردم به صورت قهري دست به اين كار بزنند كه در آن صورت درگيري بين مردم و رژيم اجتناب‌ناپذير مي‌نمود...»3
از ساعت 7 صبح روز تاسوعا یعنی 19 آذر 1357، گروه‌های مختلف مردم تهران از نقاط مختلف شهر، از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب، به راه افتادند. شعارهایی که از پیش آماده شده بود، برای شرکت‌کنندگان قرائت می‌شد و طنین صدای میلیون‌ها تهرانی در فضای شهر می‌پیچید. خبرنگاران و فیلمبرداران و گروه‌های خبری از فرانسه، آمریکا، انگلیس، ایتالیا، ژاپن و دیگر کشورها در میان راهپیمایان حرکت می‌کردند و از حرکت منظم مردم، عکس و خبر تهیه می‌نمودند. مردم در پایان راهپیمایی در میدان آزادی اجتماع کردند.4
رادیو بی‌بی سی در گزارشی از این تظاهرات عظیم گفت:
«امروز در تهران... (مردم) دست به راهپیمایی بسیار بزرگ و مسالمت‌آمیز زدند تا مخالفت خود را با شاه و دولتش ابراز دارند. یک خبرنگار بی‌بی سی در تهران می‌گوید که راهپیمایی امروز با انضباط بسیار زیاد برگزار شد، هلی‌کوپترهای نظامی بر فراز جمعیت جولان می‌دادند..».5
ساواک از راهپیمایی فوق دهها صفحه به طور لحظه به لحظه گزارش تهیه کرده که در اسناد منتشره آن موجود است و نشان از حماسه‌ای عظیم در تاریخ ملت ایران دارد.6
اما راهپیمایی عاشورای تهران در ساعت 7/5 صبح 20 آذر 1357 از همان مسیرهای هشت گانه به طرف میدان شهیاد (آزادی فعلی) آغاز شد. یک ساعت بعد، اولین صفوف مردم به میدان 24 اسفند (انقلاب اسلامی فعلی) رسیدند. در حالی که دسته‌های مختلف مردم، از نقاط مختلف شهر به گروه راهپیمایان می‌پیوستند. ساعت 11 صبح طلیعه‌ جمعیت با شعار «لااله‌الاالله» به میدان شهیاد (آزادی) وارد شدند و در ساعت 11:30 میدان تقریباً پر شده بود، در حالی كه همچنان در میدان فردوسی تظاهركنندگان به‌طور فشرده به طرف میدان در حركت بودند.7
مقارن ظهر، سیل جمعیت که ابتدایش در پیچ شمیران بود و انتهایش در میدان آزادی به قطعنامه‌ای که خوانده شد، گوش دادند. قطعنامه‌ای هفده ماده‌ای در فواصل مختلف به وسیله بلندگوهایی برای تمام راهپیمایان قرائت گردید که با خواندن هر ماده از آن غریو «صحیح است» جمعیت به علامت تایید برمی‌خاست. بخشی از این قطعنامه که توسط شهید آیت‌الله بهشتی خوانده شد، چنین بود:
«حضرت آیت‌الله امام خمینی رهبر ماست و خواسته‌های ایشان، خواسته‌های عموم ملت است... سقوط و برچیده شدنِ بساطِ شاه و رژیم سلطنتیِ استبدادی و پایان یافتن همه گونه آثار استعمار خارجی...»8
در گزارشی از ساواک درباره نحوه سازماندهی و رهبری راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا 1357 با استفاده از شنود تلفنی آیت‌الله شهید دکتر بهشتی آمده است:
«... بهشتی درباره موفقیت راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورا صحبت کرد و گفت در روز تاسوعا توانستیم به مردم تشکّل بدهیم و حدود 500 نفر روحانی نیز در راهپیمایی روز تاسوعا شرکت داشتند... قطعنامه 17 ماده‌ای را در میدان‌های مختلف روحانیون قرائت نمودند. آقای دکتر مفتح در میدان 24 اسفند و من در جلوی مسجد امام زمان در خیابان آیزنهاور آن را قرائت کردم و قدری صحبت کردم که خیلی حسن اثر داشت. ما باید در آینده برنامه راهپیمایی را بیشتر مد نظر قرار بدهیم و از هم‌اکنون باید تدارک راهپیمایی برای روز اربعین را ببینیم.....
...(نظریه ساواک) : با توجه به گفتار بهشتی از ارتباطی که روحانیون و قشریون مذهبی نقاط مختلف کشور با وی دارند اینطور نتیجه گرفته می‌شود که بهشتی رل رهبری را به عهده‌دارد. ضمنا اغلب این برنامه‌های ضد ملی و متشنج نمودن شهرها و اعتصابات با نظر آنها انجام می‌شود...9
راه‌پیمایی شكوهمند تاسوعا و عاشورا، سفرای خارجی را نیز به شگفتی واداشت و آنها را مجبور كرد كه به عظمت شكوه، نظم و تأثیر آن اقرار كنند. «آنتونی پارسونز»، سفیر انگلیس در ایران مشاهدات خود را از آن روز این‌گونه بیان کرده است:
«راه‌پیمایی تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و ‌یكپارچگی نمونه و بی‌سابقه بود.... هر دو روز [تاسوعا و عاشورا] از ساعت 9 صبح تا وقت ناهار، من در پشت پنجره‌ اتاق خود صفوف راهپیمایانی را كه از خیابان فردوسی می‌گذشتند، نظاره می‌كردم. در مدت سه تا چهار ساعت عرض این خیابان و پیاده‌روها مملو از جمعیتی بود كه برای پیوستن به صفوف سایر راهپیمایان در حركت بودند و سیل جمعیت تا آنجایی كه چشم كار می‌كرد موج می‌زد.... بیشتر راه‌پیمایان، كسبه و بازاریان و افراد متوسط و بسیاری از آنها از زن و مرد خوش‌لباس و مرتب بودند... منظره‌ آن روز را هرگز فراموش نمی‌كنم... نظم جمعیت فوق‌العاده و بی‌نظیر بود.»10
رسانه‌های جهانی هم در شرایطی که مطبوعات ایران در اعتصاب سراسری به سر می‌بردند، با انتشار اخبار و گزارش‌هایی از تظاهرات تهران از آن با عنوان بزرگ‌ترین تظاهرات مخالفان دولت در ایران یاد کردند که در آن به صراحت شعار «سقوط شاه» سر داده شد.
روزنامه واشنگتن‌پست نوشت که:
«این تظاهرات منظم و سازمان‌یافته به ایده برقراری حکومت جدید، وزن و اعتبار شایان توجهی بخشیده است.» 11
روزنامه نیویورک‌تایمز هم این تظاهرات را نشانه «عدم کارایی دولت فعلی» اعلام کرد و نوشت:
« تظاهرات این دو روز، نشان داد که دولت فاقد قدرت و توانایی برای برقراری نظم و قانون در شهرهاست. به هر حال، اپوزیسیون نشان داد که یک دولت جانشین است».12
روزنامه کریستین ساینس مانیتور نیز در گزارش خود از این تظاهرات نوشت:
« موج عظیم مردم،در خیابان‌های پایتخت به حرکت درآمده بود و غریو فریادشان، از هر گلوله و بمبی، رساتر بود. همه یک شعار می‌دادند: شاه باید برود!.»13
خبرگزاری فرانسه چنین گزارش داد:
«... امروز میلیون‌ها زن و مرد ایرانی به مناسبت عاشورای حسینی در مساجد و خیابان‌ها به عزاداری پرداختند. در همین حال در تهران و شهرهای دیگر گروههای بزرگی از مردم راهپیمایی کردند. در تهران، از همه محله‌های تهران به سوی میدان شهیاد سرازیر شدند. میلیون‌ها نفر به مدت 6 ساعت فریاد مرگ بر شاه برمی آوردند، در میدان شهیاد قطعنامه هفده ماده‌ای راهپیمایی را خواندند...»14
حضرت امام خمینی رحمه الله علیه در پیامی که فردای راهپیمایی عاشورا، خطاب به ملت ایران صادر فرمودند، ضمن قدردانی از مردم مسلمان ایران که در تاسوعا و عاشورای 57 همراه با برگزاری مجالس عزای حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) نسبت به برچیده شدن رژیم ستم شاهی و برقراری حکومت اسلامی ابراز نظر کرده بودند، دو راهپیمایی عظیم فوق را رفراندوم و یک همه‌پرسی قاطع برای مخالفت با رژیم شاه دانسته و اضافه کردند:
«... من همزمان با راهپیمایی بزرگ شما در پیامی به سران دولت‌ها اعلام نمودم که رفراندم‌ این دو روز برای هیچ کس ابهامی باقی نگذاشت که ملت شاه را نمی‌خواهد و عدم رسمیت او را با اکثریت قاطع قریب به اتفاق اعلام کرد...»15
پی‌نوشت‌
1 - صحیفه امام- جلد 5- صفحه 76   2 - صحیفه امام – جلد 5- صفحات 142   3 - اعترافات ژنرال – خاطرات ارتشبد قره باغی – نشر نی - 1368   4  - روزشمار تاریخ انقلاب اسلامی – جلد هشتم- شرکت انتشارات سوره مهر – چاپ اول - 1383   5 - همان   6 - اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک – مرکز بررسی اسناد تاریخی – چاپ اول – بهار 1386- صفحات 459 تا 469   7 - محرم و انقلاب اسلامی – اکبر فلاحی – مرکز اسناد انقلاب اسلامی - 1393   8 - جامعه روحانیت مبارز تهران – علی کردی – مرکز اسناد انقلاب اسلامی - 1386   9 - سند شماره 27756/ 20 ه 12 ساواک به تاریخ 23 آذرماه 1357- یاران امام به روایت اسناد ساواک (3)- شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- تیرماه 1377- صفحه 356 تا 358   10 -  سر آنتونی پارسونز. غرور و سقوط(خاطرات سفیر سابق انگلیس در ایران، ترجمه: منوچهر راستین، انتشارات هفته، ۱۳۶۳)
11 - Washington post,12 December 1978.   12 - New York Times,13 December 1978.
13 - Christian Science Monitor,12 December 1978.   14 - تقویم تاریخ انقلاب اسلامی – گروه تحقیق سروش- انتشارات سروش – 1369- چاپ اول    15 - صحیفه امام خمینی (ره)-  جلد ۵  -صفحه ۲۲۱ تا صفحه ۲۲۲