فرصت‌ها را از اصلاح‌طلبان نگيريد

تحليل شما از فضاي به وجود آمده در کشور پس از شکست ترامپ در انتخابات رياست‌جمهوري چيست؟آيا در اين مقطع زماني اقداماتي که صورت مي‌گيرد براساس استفاده از اين فضا است يا همچنان براي برخي فرصت و تهديد تفاوتي نمي‌کند؟
يک جريان سياسي به دليل رقابت‌هاي سياسي از پيروزي ترامپ در ايالات متحده آمريکا خوشحال بود و امروز از شکست وي ناراحت است. به صورت طبيعي پس از شکست ترامپ در انتخابات رياست‌جمهوري انتظار اين بود که اين اتفاق در فضاي سياسي ايران سبب افزايش عقلانيت و استفاده از فرصت شود.اين در حالي است که در عمل چنين اتفاقي رخ نداد. به هر حال رفتار و اقدامات خصمانه ترامپ نسبت به ايران بي‌سابقه بود. شايد در گذشته خصومت‌هايي بين ايران و آمريکا وجود داشت، اما خصومت ترامپ نسبت به ايران نسبت به روساي‌جمهور سابق آمريکا بي‌سابقه بوده است. در چنين شرايطي برخي نه‌تنها از شکست وي در انتخابات خوشحال نشدند؛ بلکه به نظر مي‌رسيد بيش از خود ترامپ از اين شکست ناراحت شدند. در اين زمينه يک لطيفه کنايه‌آميز مطرح شده مبني بر اينکه از ترامپ سوال مي‌پرسند آيا شما شکست در انتخابات را مي‌پذيريد که وي در پاسخ عنوان مي‌کند من حرفي ندارم اما شما بايد صداوسيما را راضي کنيد. رفتار صداوسيما در مقابل نتيجه انتخابات رياست‌جمهوري آمريکا در مجلس نيز وجود داشت. بنده معتقدم هنوز هم براي استفاده از فرصت به‌وجود آمده دير نشده است.
چرا تلاش مي‌شود چنين فرصتي کمرنگ جلوه داده شود؟
ما از پيروزي بايدن در انتخابات خشنود نيستيم اما از شکست ترامپ بايد خوشحال باشيم. ترامپ در طول چهار سال گذشته رفتاري با ايران کرده که پليس وي با جوان سياه‌پوست کرد و زانوي خود را روي گلوي او قرار داد و به اندازه‌اي فشار داد که وي خفه شد. ترامپ نيز چنين هدفي را در مقابل ايران دنبال مي‌کرد. فشارهاي ترامپ روي ملت ايران همچنان نيز ادامه دارد. به همين دليل نيز به صورت طبيعي ما بايد از شکست چنين فردي که خصومت زيادي عليه مردم ايران اعمال کرده، خشنود باشيم. بنده از شرايط موجود جامعه چنين استنباط مي‌کنم که فضايي که مي‌توانست از وضعيت تهديد به فرصت تبديل شود حالت عکس به خود گرفته و برخي در حال فرصت‌سوزي هستند. دليل اين عده نيز ظاهرا اصرار به رقابت‌هاي سياسي براي کسب و حفظ قدرت دارند.


تلاش مجلس براي خارج شدن ايران از پروتکل الحاقي و کاهش تعهد برجام چه پيامدهايي براي ايران خواهد داشت؟
در اين زمينه چهار ديدگاه وجود دارد. نخست اينکه دعوا سر برتري در انتخابات و اصطلاحا لحاف1400 است و اين اقدامات نوعي ريل‌گذاري براي پيروزي يک جريان سياسي در انتخابات است. بخشي از رقابت‌هاي انتخاباتي ريل‌گذاري‌هاي سياسي است که جريان‌هاي سياسي انجام مي‌دهند. در شرايط کنوني اصولگرايان به دنبال اين هستند که زمينه را براي پيروزي خود در انتخابات فراهم کنند و فرصت‌ها را از جريان اصلاحات بگيرند. اگر اين وضعيت وجود داشته باشد بسيار خطرناک است. پس از ضرب‌المثل«دعوا سر لحاف ملانصرالدين است» ضرب‌المثل ديگري نيز در اين زمينه مطرح مي‌شود مبني بر اينکه «براي دستمالي قيصريه را به آتش نمي‌کشند». اين بازي خطرناک است و پيامد‌هاي خوبي براي کشور ندارد. همه ما در يک کشتي نشسته‌ايم و اگر آسيبي به اين کشتي وارد شود چپ و راست و اصولگرا و اصلاح‌طلب ندارد و همه دچار مشکل مي‌شوند.افرادي که در مجلس حضور دارند به دليل اينکه جديد‌الورود و کم‌تجربه هستند تصور مي‌کردند به محض اينکه وارد مجلس شوند با يک اشاره همه مشکلات اقتصادي مردم را حل مي‌کنند. با اين وجود پس از مدتي متوجه شدند حل مشکلات کشور به اين سادگي‌ها نيست. اقتصاد ايران داراي بيماري‌هاي زمينه‌اي است که متأثر از سوءتدبيرها و ناهماهنگي‌ها بوده است. به همين دليل نيز مشکل اقتصاد ايران در بخش‌هايي به بحران تبديل شده است.اين نمايندگان هنگامي که مشاهده کردند مشکلات به چه ميزان جدي است و از سوي ديگر نيز به مردم وعده‌هايي داده‌اند براي اينکه عنوان کنند اقدام مهمي انجام داده‌اند طرح کاهش تعهدات برجامي را به عنوان مصوبه رفع تحريم‌ها تصويب کرده‌اند.اين در حالي است که در اين مصوبه رفع تحريم واقعيت بيروني ندارد.ديدگاه سوم بهره‌برداري از گشايش‌هاي احتمالي در آغاز کار دولت جديد آمريکا است.
آيا تصويب چنين لوايحي در مجلس به تقابل دولت و مجلس نخواهد انجاميد؟ارزيابي شما از رويکرد نمايندگان مجلس يازدهم نسبت به سياست‌هاي دولت چيست؟
شرايط به شکلي است که گشايش‌هاي اقتصادي در ايران پس از حضور بايدن در کاخ سفيد محتمل است. تصويب اين طرح نيز در ابتدا يک ماه بود اما پس از مدتي به دو ماه تبديل شد تا با زمان استقرار دولت جديد در آمريکا تطبيق پيدا کند. اصولگرايان قصد دارند اين گشايش‌هاي احتمالي را مصادره کنند و به مردم اعلام کنند گشايش‌هاي صورت گرفته به دليل برنامه‌ريزي‌هاي آنها صورت گرفته است.ديدگاه چهارم که مي‌تواند همراه با مثبت‌انديشي باشد کمک به دستگاه ديپلماسي براي چانه‌زني با کشورهاي غربي و به‌خصوص آمريکا است.اين ديدگاه نسبت به ديدگاه‌هاي ديگر خوش‌بينانه است و مبتني بر بازي برد-برد است. بنده معتقدم شرايط کشور به شکلي است که دولت و مجلس بايد با درايت مقام معظم رهبري وضعيت فعلي بين مجلس و دولت را به يک بازي برد- برد داخلي تبديل کنند.در گذشته ما تجربه بازي‌هاي باخت- باخت داخلي را زياد پشت سر گذاشته‌ايم. به همين دليل بايد مراقب باشيم اين تجربه‌ها ديگر تکرار نشود. نمونه بارز بازي‌هاي باخت-باخت اتفاقاتي است که پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال88 افتاده است. در سال88 نيز جريان‌هاي سياسي مي‌توانستند به شکل منطقي‌تري رفتار کنند تا بازي باخت-‌باخت به بازي برد- برد تبديل شود. مردم از دعواها و تقابل‌هاي سياسي خسته شده‌اند. اين اتفاق نيز روي ميزان مشارکت مردم تأثير منفي گذاشته است. در انتخابات مجلس يازدهم اين اتفاق به خوبي مشهود بود.اگر اين اتفاق در انتخابات1400 نيز رخ بدهد و ميزان مشارکت مردم در انتخابات شکل قابل‌قبولي نداشته باشد براي کشور عاقبت خوبي نخواهد داشت. در شرايط کنوني يک جريان سياسي بزرگ از دولت حمايت مي‌کند و در مقابل جريان بزرگ ديگري از مجلس حمايت مي‌کند. در چنين شرايطي اگر اجماعي صورت بگيرد که مردم گمان کنند تنها يک جريان و يک قوه برنده نبوده و هر دو جريان سياسي براي بهبود وضعيت زندگي مردم تلاش مي‌کنند رضايت بيشتري در بين مردم شکل مي‌گيرد و اميدها نسبت به آينده افزايش پيدا مي‌کند.بايد شرايطي شکل بگيرد که مردم احساس کنند اصولگرايان و اصلاح‌طلبان و دولت و مجلس با هم برنده هستند. در اين شرايط ما بايد به درايت و تدبير شرايطي را به وجود بياوريم که رويکرد مجلس و دولت بيش از گذشته به هم نزديک شود. در اين دعواهاي سياسي نبايد به اصل نظام و تماميت ارضي کشور آسيبي وارد شود. در شرايط کنوني اين لايحه تصويب شده است. به همين دليل نيز امروز به عنوان يک قانون و يک اهرم قوي مي‌تواند براي حمايت از تيم مذاکره‌کننده هسته‌اي مورد استفاده قرار بگيرد.
آيا اين احتمال وجود دارد که مجلس يازدهم، که رويکردي سياسي نسبت به دولت اتخاذ کرده است، در نهايت تصميم به خروج ايران از برجام بگيرد؟
براساس قانون اساسي ما فراتر از قواي سه‌گانه قوه عاقله ديگري داريم که در رهبري نظام سياسي متبلور شده است. ايشان با اختياراتي که دارند تلاش مي‌کنند کشور در مسيري قرار بگيرد که به سود منافع و مصلحت ملي باشد.از سوي ديگر براساس قانون اساسي، شوراي عالي امنيت ملي در کشور وجود دارد که تلفيقي از همه ارکان نظام است و تصميم‌گيري‌ها با حضور نماينده همه نهادهاي نظام صورت مي‌گيرد.با اين وجود مسأله‌اي که امروز افکار عمومي را درگير کرده هماهنگي نانوشته معاندان خارجي با عناصر افراطي داخلي است. به عنوان مثال هنگامي که شيخ‌ نمر به دست حکومت عربستان به شهادت رسيد، اين فرصت براي ايران و تشيع وجود داشت که مظلوميت پيروان ائمه‌اطهار براي همه آشکار شود. با اين وجود در اين شرايط عناصر افراطي داخلي با حمله به سفارت عربستان و آتش زدن سفارت اين فرصت به تهديد تبديل شد و معاندان منطقه‌اي از اين فرصت براي کينه‌توزي و تخطئه موقعيت ايران در منطقه استفاده کردند. اين اتفاق در نهايت جاي جلاد و شهيد را تغيير داد و به جاي اينکه مجامع بين‌المللي نسبت به اين اقدام حکومت عربستان موضع ‌يري کنند عليه ايران موضع‌گيري کردند.در نهايت نيز در مجامع بين‌المللي عنوان شد ايران قادر نيست امنيت سفارتخانه‌هاي کشورهاي ديگر را در خاک خودش تأمين کند.برجام بيانگر فرهنگ گفت‌وگو در بين مردم ايران بود.برجام نشان داد ايران از ظرفيت گفت‌وگو در سطحي برخوردار است که مي‌تواند با کشورهاي غربي مذاکره کند.نتيجه اين رويکرد نيز حذف قطعنامه‌هاي سازمان ملل عليه ما و توافقي به سود ما بود. ما مدعي نيستيم برجام عيب و نقصي نداشت. در اين توافق نيز مانند همه توافق‌هاي سياسي ممکن است عيب و نقص‌هايي وجود داشته باشد. اما نکته قابل‌تأمل اينکه در حالي که تيم مذاکره‌کننده هسته‌اي ايران در حالي مذاکره با کشورهاي غربي بود در داخل کشور برخي رسانه‌ها که از بيت‌المال نيز استفاده مي‌کنند به تيم مذاکره‌کننده فشار وارد مي‌کردند. اين فشارها به اندازه‌اي بود که آقاي عراقچي عنوان مي‌کرد ما از مطالعه برخي روزنامه‌هاي داخلي منع شده‌ايم. بنده برخي از افراد را که در مسير ديپلماسي و حل شدن مشکلات مردم اخلال ايجاد مي‌کنند، به صورت مستقيم يا غير‌مستقيم نفوذي مي‌دانم که در بزنگاه‌ها اقداماتي انجام مي‌دهند تا وضعيت به سود ملت نباشد. اين احتمال که ايران در آينده از برجام خارج شود را بنده غير‌محتمل مي‌دانم و معتقدم اگر دولت آينده يک دولت اصلاح‌طلب باشد احتمال مذاکره ايران نيز بيشتر خواهد شد. به هر حال جريان اصلاحات از ظرفيت مذاکره و گفت‌و‌گوي بيشتري برخوردار است.اگر اصولگرايان نيز دولت بعدي را در اختيار داشته باشند با توجه به وضعيت اقتصادي کشور اين احتمال وجود دارد که به سمت گفت‌وگو و مذاکره حرکت کنند. هدف اصلي اصولگرايان نيز اين است که خود را منجي نشان بدهند و عنوان کنند اين ما بوديم که برجام را به نقطه مطلوب رسانديم و موفق شديم مشکلات را حل کنيم.