شعاراصولگرایان در 1400 تایید مذاکر ه است

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب به آفتاب یزد گفت:« انتخابات ریاست جمهوری 1400 دوقطبی است و بر مدار مذاکره و عدم مذاکره برگزار خواهد شد.» علی صوفی در ادامه خاطرنشان کرد: «خط قرمز مردم نه اصلاح‌طلب بودن است نه اصولگرا بودن؛ آن‌ها به نامزدی توجه نشان خواهند داد که بتواند معیشت آنان را تامین و تضمین کند که در این صورت قطعا باب چگونگی انجام مذاکره و نتایج و تبعات آن مد نظر خواهد بود.»
این روزها، به ظاهر هم که شده؛ در اردوی اصولگرایان«ولوله‌ای» است به قول مهاجری، برخی حتی «کت و شلوار» ریاست جمهوریِ خود را نیز دوخته اند! و این یعنی از حالا اصولگرایان خود را پیروز انتخابات ریاست جمهوری دانسته و تنها به ترکیب کابینه و استانداران می‌اندیشند اما آن طور که علی صوفی می‌گوید:« از پیش برنده بودن اصولگرایان اندکی عجیب و صدالبته غیر ممکن است.»
فارغ از درستی این فرض ـ برنده بودن یا نبودن اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 ـ آن چه مهم‌تر است سیاست خارجیِ دولت سیزدهم است که از مرداد 1400 سکاندار پاستور می‌شود و پاسخ به این سوال که مذاکره، آری یا خیر؟! اگر آری چگونه و اگر نه برای آن چه جایگزین یا به اصطلاح «آلترناتیو»ی خواهند داشت.
> گزینه ی مذاکره و تصمیم اصولگرایان


محمد مهاجری فعال رسانه‌ای اصولگرا در توئیتی می‌نویسد: «وقتی آقای سعید جلیلی که این روزها برای انتخابات ۱۴۰۰ کت وشلوار دوخته، به برجام و مذاکره بد می‌گوید یاد توصیف آن شخصیت عزیز می‌افتم که درباره او گفته بودند: «او نه فقط مذاکره کردن بلد نیست، بلکه نمی‌داند که این کار را بلد نیست!» در این نگاشته دو مسئله به خوبی مشهود است؛ یکی همانی که صوفی می‌گوید یعنی مبنا بودن مذاکره در انتخابات 1400 و دیگر این که اصولگرایان ـ در تراز سعید جلیلی ـ با مذاکره همانقدر بیگانه‌اند که با پایگاه اجتماعی داشتن برای برتری در انتخابات و این یعنی بازهم باید به دولتی اعتماد کرد که دیپلماسی را بشناسد تا در صورت مذاکره یا عدم مذاکره، جایگزین‌هایی که بتواند معیشت مردم را نجات دهد در اختیار داشته باشد.
> اصولگرایان بعد از پیروزی بایدن تغییر دیدگاه دادند
علی صوفی فعال سیاسی اصلاح‌طلب با فرض پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 1400جایگزین‌های این حزب در گفتگو با غرب را این گونه تشریح می‌کند: اصولگراها قبل از اینکه بر اثر انتخابات آمریکا فضای بین‌المللی تغییر کند و رئیس جمهور مستقر مورد نظر برخی از اصولگرایان یک دور دیگر بتواند حاکم شود با این تصور خود را کاملا پیروز انتخابات می‌دانستند به ویژه مجلس فعلی که حاصل انتخابات با مشارکت حداقلی سال 98 بوده که صد البته پذیرفته شده که می‌توان چنین رویکردی هم داشت با یک سرمایه اجتماعی حداقلی در قدرت حضور پیدا کرده و اصل را همان قدرت مکتسبه تلقی کنند و بر آن اساس خود را پیروز بدانند و این مسئله چیزی است که مورد نقد همه عقلای حتی اصولگرایی و صد در صد اصلاح‌طلبان و همه تحلیل گران سیاسی نسبت به اوضاع شکننده و نگران‌کننده است.
وی ادامه می‌دهد: اما اینها بی‌اعتنا به این مسئله، فکر می‌کنند آن قدرت برایشان کافی است و چنان چه در حال تحمل این وضعیت هستند و هنوز هم بخشی از اصولگرایانی که در جایگاه قدرت قرار دارند و سکان و میدانی در اختیارشان است فکر می‌کنند هنوز هم از قدرت خویش استفاده زیادی نکردند و اگر اتفاقی افتاد می‌توانند این کار را انجام دهند فوقش این است که مرزها را هم ببندند.
> برای مردم معیشت مهم است نه انتخابات
این فعال سیاسی با این فرضیه و فارغ از اینکه اساسا بافت اجتماعی کشور ما این اجازه را به آنها نمی‌دهد می‌افزاید: آنها قبل از این چنین تصوری داشتند و خیالشان هم راحت بود اما با پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا و حساسیتی که شرایط اجتماعی و سیاسی کشور ما نسبت به انتخابات آمریکا در این مدت از خود نشان داده به ویژه در عرصه اقتصادی کاملا مشهود بود که بازار چه واکنشی نسبت به این مسئله نشان داد و به تبع آن بر سرنوشت مردم هم تاثیرگذار است. همه دیدند که با پیروزی بایدن شعار برگشت به برجام و شعار مذاکره با ایران و رفع تحریم‌ها امیدی در جامعه ایران ایجاد کرد. مردم در اثر نارضایتی شدیدی که داشتند از صندوق رای رویگردان بودند اینها هم خیال شان راحت بود ولی الان انتخابات و صندوق رای برای مردم بحث ثانویه است حساسیت اول مردم نسبت به وضعیت معیشتی خودشان و هر چیزی که بر این مسئله تاثیرگذار است می‌باشد که قطعا مذاکره با آمریکا یکی از آنها است بنابراین مردم الان به انتخابات که در این مسئله تاثیرگذار است مثل گذشته بی‌تفاوت نخواهند بود یعنی قطعا مردم از تیمی در انتخابات حمایت خواهند کرد که اولا معتقد به مذاکره باشند ثانیا مهارت کافی در مذاکره را داشته باشند بنابراین جریان اصولگرا و جریانی که اکنون مجلس را در دست دارد به شدت دستپاچه شده‌اند در وهله اول سعی کردند خودشان را موافق مذاکره نشان دهند و اسناد و کلیپ‌هایی در این رابطه ارائه دادند در مرحله بعد تا جایی که می‌توانند با توجه به توانی که در این دولت برای مذاکره در دوره اول در مذاکرات 5+1 دیده شده اجازه ندهند تا در این فرصت کوتاه
باقی مانده وارد مذاکره شود.
> بخشی از اصولگرایان با اصلاح‌طلبان اشتراکات زیادی دارند
این تحلیلگر مسائل سیاسی با تاکید بر این مسئله که ساز و کار اصولگرایان در قبل و بعد انتخابات آمریکا متفاوت است، در ادامه درباره جایگزین اصولگرایان فارغ از اینکه اصولگرایی رئیس جمهور شود یا نه، در سیاست خارجه برای مذاکره با کشورهای خارجی اظهار می‌دارد: اصولگرایان دو طیف هستند یک دسته کسانی هستند که بسته فکر می‌کنند و منافع شان در ادامه همین وضعیت است و زیاد آینده نگر نیستند که به فکر حفظ نظام و حکومت باشند بلکه به فکر منافع مقطعی خود هستند اما طیف مقابل اینگونه نیستند آنها بازتر فکر می‌کنند و عقلایشان معتدل‌تر هستند تقریبا در بعضی مواقع اشتراکاتی هم با اصلاح‌طلبان دارند و معتقدند الان شرایط خوب نیست و باید وضعیت تغییر کند و این مسئله راه حلی جز مذاکره ندارد نکته ی قابل تامل این که؛ هر دو این دسته تلاش شان این است که این دولت این کار را انجام ندهد بلکه خودشان مذاکره را پیش برند. اما واقعیت این است که سایه عملکرد هر دو جریان سیاسی اینجا محدوده شعارهای شان را مشخص می‌کند یعنی الان اصولگرایانی که در دوره آقای احمدی‌نژاد 8 سال هم در مجلس هم در دولت حاکم بودند و عملکردی از خود به جای گذاشتند که گره گشا نبود بلکه به جای تنش زدایی تنش‌زا بوده است. به هر حال آقای احمدی‌نژاد قطعنامه‌ها را ورق پاره
خوانده است و آقای جلیلی نتوانست مذاکره را پیش برد. این پیشینه تاریخی در سابقه ذهنی جامعه وجود دارد و مردم بر این اساس اگر شعارشان هم مذاکره باشد از آنها قبول نمی‌کنند. شاکله ذهنی این جناح تا کنون این اجازه را به آنها نداده و اکنون از آن‌ها پذیرفته نیست که اینها کسانی باشند که به فکر منافع ملی و امنیت ملی باشند و اساسا ملی گرا باشند و در مقابل آن‌ها بنشینند و بده بستانی را انجام دهند. این توان در آنها دیده نشده است. صوفی تاکید می‌کند: اما در جریان مقابل عملکرد مثبتی در این رابطه وجود دارد. دستاوردهای آن یعنی لغو 6 قطعنامه از سازمان ملل هنوز پابرجا و خدشه ناپذیر است. خودِ اجماع بین‌المللی که اوباما توانست ایجاد کند و ترامپ نتوانست بسیار معنادار است. ترامپ با قلدری و با استفاده از ابزارهایی که الان در دنیا رایج است به ویژه در عرصه مالی از آنها استفاده می‌کند و کشورها هم با او همراه نیستند ولی ناچار به تبعیت هستند.
> اصولگرایان برنده انتخابات 1400 نخواهند بود
علی صوفی در پایان می‌گوید: به نظر من اصولگرایان چاره‌ای ندارند که برای جلب رضایت مردم به ویژه اگر انتخابات دوقطبی باشد گرایش مثبتی نسبت به مذاکرات برجامی از خود نشان دهند. اصولگرایان حتی اگر برنده انتخابات هم باشند و هر دولتی که روی کار آید باید به خواست عمومی جامعه تن دهند و آن مذاکره است و آن را راهی برای خروج از بن بست فعلی وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بدانند. منتها عملکردها حرف اول را می‌زند. در سال92 که رقابت انتخاباتی شکل می‌گرفت با دکتر عارف بودم و همیشه تاکیدم براین بود که شما همیشه از عملکرد دولت آقای احمدی‌نژاد
یا اصولگرایان و عملکرد خودمان و آقای خاتمی صحبت کنید و عملکردها هستند که تعیین‌کننده است و روی مردم اثرگذاری دارد. صوفی، گریزی به آینده زده خاطرنشان می‌کند: پیش‌بینی بنده این است که انتخابات سال آینده دو قطبی و حول محور مذاکرات برجامی برگزار خواهد شد و هر دو جناح سعی می‌کنند خودشان را در این زمینه کارآمد نشان دهند اما این یک شعار است اگر بتوانند عملکردی به این شعار اضافه کنند برنده خواهند بود که من فکر می‌کنم اصولگرایان برنده ی آن انتخابات با پارامترهایی که برشمردم نخواهند بود.