روزنامه ایران ورزشی
1399/09/22
خداحافظی با ستاره 82
بعضی از جملات پائولو روسی مثل زنگ همیشه در گوشم میپیچد. بعد از قهرمانی در جام جهانی 1982، او آرزو کرد که ای کاش میتوانست زمان را متوقف کند چون شادیاش با یک غم کوچک عجین شده بود. او میدانست که دیگر هرگز نمیتواند چنین لحظهای را تجربه کند و به همین دلیل میخواست تا جایی که برای یک انسان امکانپذیر است از افتخاری که کسب کرده بود، لذت ببرد. رفتارش شبیه چیزی که همیشه در زمین بازی از او سراغ داشتیم، نبود. او یکی از بزرگترین مهاجمان فرصتطلب فوتبال بود که همیشه در مکان مناسب برای چسباندن توپ به تور دروازه قرار داشت و وقتی هم که گل میزد، مثل یک پسر بچه مدرسهای که از جایی چند تا شکلات کش رفته است، لبخند به لب میدوید تا از صحنه جرم دور شود. آن تابستان باشکوه در اوج حرفهاش بود. او ممکن است جامها و افتخارات فردی دیگر را هم برده باشد اما دستاوردش برای رساندن آتزوری به سومین قهرمانی در جام جهانی، هر افتخار و موفقیت دیگری که کسب کرده بود را تحتالشعاع قرار میداد. برای عامه مردم او همیشه پابلیتو بود. آن ماجرا، داستان یک رستگاری هم بود، از آن داستانهایی که همه ما دوستش داریم. زمان زیادی از بازگشت روسی پس از محرومیتی طولانی به خاطر ماجرای رسوایی شرطبندی در فوتبال ایتالیا نمیگذشت. روسی همیشه بر بیگناهیاش تأکید داشت اما این باعث نشد که او زمان زیادی از عمرش را در محرومیت سپری نکند. با این حال انزو بئارزوت سرمربی وقت تیم ملی ایتالیا، اعتمادش را به روسی از دست نداد و همین موضوع جنجالساز هم شد. برای هر کسی که بازیهای اول آن جام جهانی یادش باشد، اعتماد کردن سرمربی آتزوری به روسی حرکت چندان هوشمندانهای به نظر نمیرسید. روسی در آن زمان شکننده و سست و کمدقت بود و همین موضوع بر افت عملکرد هجومی تیم ملی ایتالیا هم تأثیر بسزایی گذاشته بود. بسیاری از مفسران وقت فوتبال جهان اتفاق نظر داشتند که آتزوری به هیچ عنوان جزو مدعیان جدی قهرمانی در جام جهانی 1982 نیست بخصوص که این تیم هم به زحمت توانست خودش را به یک مینی گروه شامل آرژانتین و برزیل برساند. بازی مقابل برزیل برای آتزوری اما یک اتفاق سرنوشتساز بود که انگار روسی برای درخشش در آن متولد شده بود. در همان 5 دقیقه اول بازی یک موقعیت گلزنی خلق شد و او ناکامی طولانیمدت خود برای گلزنی را پایان بخشید. او این کار را تکرار کرد و سپس او یک بار دیگر هم گلزنی کرد تا تیم ملی برزیل که از نگاه خیلیها بخت اصلی قهرمانی در جام جهانی بود، حذف شود. به لطف درخشش روسی، ایتالیا از تیمی که تا پیش از آن بازیهایش چنگی به دل نمیزد، ناگهان به تیمی تماشایی تبدیل شد که روسی قلب تپنده آن بود. در کنار او حضور بازیکنانی مانند برونو کونتی، جانکارلو آنتنیونی و چیچو گراتزیانی، سبب میشد که یک موقعیت نصفه و نیمه هم برای گلزنی روسی کافی باشد. ایتالیای روسی لهستان را در یک بازی شبه تشریفاتی از پیش رو برداشت و در فینال هم خود او بود که گل اول را به آلمان غربی زد. وقتی صدای سوت پایان بازی درآمد، اشک شوق روی گونههایش میغلتید. افتخارات روسی پس از قهرمانی در جام جهانی، در یوونتوس ادامه پیدا کرد و او توپ طلا را به پاداش کارهایی که در آن سال انجام داده بود از آن خود کرد. او سپس به میلان و بعد به ورونا رفت اما مصدومیتهای گاه و بیگاه او را آزار داد و در نهایت مجبورش کرد تا در اوایل دهه چهارم زندگی بازنشسته شود. چهره و شهرت او اما تا سالیان سال پس از بازنشستگیاش از یاد نرفت. البته درخشش او در جام جهانی برای بعضیها هم خوشایند نبود از جمله برای برزیلیها. روسی فاش کرد که در سفرش به برزیل یک راننده تاکسی که او را با یک نگاه در آینه وسط شناخته بود، قصد داشت ستاره سابق آتزوری را به خاطر نقشی که در حذف تیم ملی برزیل در جام جهانی ایفا کرده بود از ماشینش پیاده کند و آخر سر با کلی درخواست از سوی روسی حاضر شده بود او را حداقل به هتل محل اقامتش برگرداند نه اینکه وسط خیابان رها کند. الان اما مطمئناً همان راننده تاکسی هم از شنیدن درگذشت یک اسطوره فوتبالی ناراحت است. برای خیلی از ما قبول فقدان روسی، مهاجمی که شم و هنر گلزنیاش نظیر نداشت، سخت و غمانگیز است چون بخشی دیگر از تاریخ رفت اما یاد او همیشه در قلب تمام آنهایی که 40 سال پیش به خاطر درخششهای او بهانهای برای جشن و پایکوبی پیدا داشتند، باقی خواهد ماند. منبع: فوتبال ایتالیا
سایر اخبار این روزنامه