بزرگترین مزایده تاریخ ایران از سهم مستاجران کشور!


خریدار ایران مال چه کسی می‌تواند باشد؟
آفتاب یزد- گروه اقتصادی: پروژه‌های بزرگ همواره جذاب هستند؛ هم برای سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و هم برای مشتریان؛ برای جمعی آب و نان دارد و برای جمعی هیجان و سرگرمی! و البته برای همین هم هست که برندهای بزرگ بی‌حرف و حدیث هم نیستند. روزگاری در دهه 70 گروه صنایع غذایی «کاله» برند مطرح صنایع لبنی ایران که تمام خریداران انواع فرآورده‌های شیری جدید (پس‌از دوران عرضه یک نوع ماست با درب‌های نایلونی بسته شده با کش‌قیطونی نازک) منبع زمزمه - بدون مستند- رسانه‌های درون مرزی و برون مرزی می‌شود که فلان فرد سهامدار آن می‌شود؛ و روزی هم «ایران‌مال» یا بازار بزرگ ایران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مراکز خرید جهان در غرب تهران با کاربری تجاری، تفریحی، فرهنگی و ورزشی و ۲ هتل پنج ستاره در نزدیکی دریاچه چیتگر با زیربنای ۱٬۷۱۰٬۰۰۰ متر مربع در زمینی به مساحت ۲۷ هکتار می‌شود منبع اخبار ریز و درشت وابستگی این و آن به پروژه‌ ۲۲ هزار میلیارد تومانی در سال 90 خورشیدی و ادعاهایی چون تخلفات مربوط به نوع کاربری، پارکینگ و پروانه ساختمانی! بماند که بعدها در برخی جراید اعلام شد که « ایران‌مال» بابت تخلفات خود، ۵۰۰ میلیارد تومان جریمه نیز به حساب شهرداری تهران واریز کرده‌ است! همانی که تحت عنوان ماده 100 کار خلاف را قانونی و مجاز می‌کند و...
در این میان روز پنج‌شنبه گذشته 20 آذر ماه 99 خورشیدی، «بانک آینده» به عنوان مالک این پروژه در آگهی منتشر شده اعلام کرد ۱۰۰ درصد سهام شرکت توسعه بین‌الملل ایران‌مال (مالک پروژه بازار بزرگ ایران – ایران مال) را از طریق مزایده به شکل نقد و اقساط می‌خواهد بفروشد. طبق اعلام این بانک، قیمت پایه ۸۵ هزار میلیارد تومان است یعنی معادل حدود ۳.۴ میلیارد دلار و این یعنی ۳ برابر بودجه سالانه شهرداری تهران و یک بیستم بودجه کل کشور در سال ۱۳۹۹!. ایران‌مال شرکت سهامی عام است و با مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و شورای پول و اعتبار تاسیس شده است. بخشی از سهام، واگذار شده و بعد از بهره‌برداری از پروژه، سهام در بورس اوراق بهادار ایران عرضه می‌شود.
اما ایده اولیه ساخت بازار بزرگ ایران متعلق به «ع‌. ا» یکی از سرمایه‌داران بزرگ ایران است و با توجه به ابعاد نهایی آن، یکی از 5مرکز خرید بزرگ جهان و بزرگ‌ترین در خاورمیانه محسوب خواهد شد. بازاری که باغ ایرانی آن با الهام گرفتن از باغ ماهان کرمان در قسمت مرکزی ساختمان بازار بزرگ ایران، واقع شده‌است و با فناوری پوشش‌های غشایی ای‌تی‌اف‌ای و طیف گوناگونی از گیاهان در این فضا کاشته شده‌است.


بازاری که دارای نمایشگاه خودرو مجزا در 3 طبقه؛ سینما، رستوران و هتل؛ شربت‌خانه، مسجد نبی، تالار آینه، بازار چارسوق، کتابخانه، پیست یخ، ایوان بلور، زمین تنیس و آبشار گلستان است و شاید همه این جاذبه‌ها و دست پر مالک آن باعث شد تا رئیس وقت سازمان بازرسی شهرداری تهران، اعلام کند این مجموعه «ده‌ها هزار متر» تخلف داشته‌است و در مورد عدم اعلام این خبر در صداوسیما نیز گفت که «از پخش آن از رسانه ملی جلوگیری کردند و به پخش آگهی تبلیغاتی این مجموعه پرداختند!»
پس از انتشار خبر به فروش گذاشته شدن «ایران مال»، حرف و حدیث‌ها و واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت. تا جایی که هر شخص به نوعی به تفسیر این مزایده پرداختند.
برخی چهره‌های رسانه‌ای مانند علی اکرمی با توییت «بانک آینده؛ ایران‌مال را حراج کرده ۸۵ هزار میلیارد تومان یا ۸۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال؛ به نظرتون بخرم؟» باب اعلام خبر را با باز کردن فضای شوخی و مزاح گشودند و پاسخ‌های طعنه آمیزی هم در کامنت قرار گرفت و برخی هم به طور جدی اما متحیرانه به دنبال بررسی چرایی... نوشتند! مهدی حیدری، دانش آموخته‌ حقوق با گرایش بین‌الملل بر این باور است که این سیاه‌بازی است و در حال مزه کردن دهان متقاضیان هستند تا پیش از اینکه در بورس تهران عرضه شود شرایط تعداد خواهان آن را محک بزنند؛ م- یوسف‌نژاد ‏‏کارشناس فقه ومبانی حقوق اسلامی، کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل معتقد است احتمالا مالک آن با مشکل مالی برخورد کرده و به همین دلیل مجبور شده «ایران مال» را به مزایده بگذارد؛ سید مجید حسینی استاد دانشگاه تهران و از چهره‌های مشهور و منتقد رفتارهای کاسب مآبانه برخی از جامعه... هم مدعی شد:
« اجاره‌ها طی چند سال 7 برابر شده است! زندگی مستاجران دارد با
گران‌سازی غارت می‌شود، اما مهم‌ترین جمله وزیر مسکن روحانی این بود: مسکن به اندازه کافی بازاری نیست! ما با یک حرکت سازمان یافته‌ مستاجران طرفیم؛ که نتیجه‌اش قیمت مزایده ایران مال است! به نظرتان این وام بلاعوضی نیست که مستاجران و بی‌خانه‌های کشور به صاحبان ابرمال‌های کشور پرداخت کرده‌اند!؟» آقازاده از روزنامه‌نگاران پیشکسوت کشور هم در توییتی نوشت: «بانک آینده ایران مال را با مبلغ هشتاد و پنج هزار میلیارد تومان به حراج گذاشت، با این پول می‌‎شود خوزستان را آباد و شبکه حمل و نقل تهران را مدرن و کامل کرد، غارت از طریق ساخت و ساز امکان توسعه را از کشور دریغ و در مقابل چند صد پاساژ برج و خانه‌های شیک و اشرافی، کشور را ویران کرد». یک روزنامه نگار دیگر هم با حسابی سرانگشتی نوشت: «با دلار ۲۶ هزار تومانی یعنی 3.2 میلیارد دلار! برج خلیفه دوبی با 1.5 میلیارد دلار ساخته شده. بودجه عمرانی سال ۹۹ کل کشور هم کمتر از 70 هزار میلیارد تومان است. ظاهرا بانک آینده طی سه سال حدود ۳۴.۵ هزار میلیارد تومان از سپرده‌های بانکی را صرف ساخت پروژه لوکس ایران مال کرده است.» سید علی عقیلی دانش آموخته مدیریت و مشاور کسب و کار و بازار سرمایه نیز بر این باور است که «با استقراض از بانک آینده، ایران مال را جناب (الف) با دلار ۲۶۰۰ تومانی ساختند و وام بانک خودشان را ندادند، حالا بانک آینده دارد کل ایران مال را ۸۵ هزار میلیارد تومان در مزایده می‌فروشد با دلار ۲۶هزار تومانی! چه کسب و کاری پربازده‌تر از این؟ (البته این ادعا باید بررسی شود) باید دید خریدار خوشبخت پولدار کیست؟» و البته بودند حسابگرانی هم در فضای مجازی که با اشاره به کل ثروت خالص دونالد ترامپ که ۳.۱ میلیارد اعلام رسمی شده است نوشته‌اند به او می‌گویند «تاجر سرمایه‌دار» و یکی از ثروتمندترین انسان‌های جهان؛ اما اگر همین فرد امروز کل ثروتش را هم بدهد؛ نمی‌تواند ساختمان (ایران مال را در تهران به قیمت 3میلیارد و 400 میلیون دلار بخرد!
البته در خصوص دلایل این مزایده تاریخی تا این لحظه متولیان این بازار و بانک پاسخگو نشده‌اند و این امر خود در وجود ابهامات فراوان تعیین‌کننده بوده است. کما اینکه مطابق آنچه پایگاه خبری «سرمایه‌نیوز» در بهار 99 نوشت: «صورت‌های مالی حسابرسی‌نشده سال ۱۳۹۷ بانک آینده، مجموع مانده تسهیلات جاری شرکت توسعه بین‌الملل ایران‌مال تا پایان اسفند سال ۱۳۹۷ حدود ۱۷هزار و ۶۵۱میلیارد تومان است و این رقم را معادل ۴۲درصد کل بودجه عمرانی محقق‌شده کشور در همان سال ۱۳۹۷ عنوان کرده بود!»
با توجه به بازتاب گسترده این آگهی مزایده باید منتظر ماند و دید چه انگیزه‌ها و برنامه‌هایی در تصمیم به این مزایده در این مقطع از زمان در ذهن مدیران «بانک آینده» بوده است؛ آن هم در زمانه‌ای که مردم ایران دشوارترین روزهای اقتصادی خود را در چند دهه اخیر تجربه می‌‎کنند. مردمی که لنگ داشتن یک میلیارد تومان برای خرید یک خانه کوچک در مناطق جنوبی پایتخت هستند، با دیدن آگهی 85 هزار میلیارد تومانی آهی از ته دل می‌کشند که فاصله طبقاتی میان آنها و مالک «ایران‌مال» را در خواب هم نمی‌دیدند. مردمی که پیشتر تفاوت فاصله طبقاتی را در مدل خودروهای در حال دور دور کردن در سطح شهر با پراید خود سبک و سنگین می‌کردند؛ امروز با این اعداد پرسشی بزرگ در ذهنشان بدون پاسخ مانده است و آن اینکه اگر برخی مدیران برندهای تولیدی کشور دارای خودرو، آپارتمانهای 2 هزار متری در فرمانیه تهران، باغ ویلاها در مناطق ییلاقی پایتخت و شمال ایران و شاید هم نمونه مشابه آنها در برخی کشورهای همسایه مانند ترکیه و کشورهای دور مانند کانادا هم باشند؛ مثال «ایران‌مال» را دیگر کجای دل گرسنه خود بگذارند!؟ «آفتاب یزد» در روزهای آینده و پس از دریافت اطلاعات تکمیلی دقیق و تازه از ابعاد این مزایده به تحلیل زوایای دیگری از این دست سرمایه‌سالاری‌ها در کشوری با مختصات ایران خواهد پرداخت.
فروش ایران مال یک چیز را حداقل ثابت می‌کند اینکه بانک آینده در این چند سال با سپرده‌های مردم بنگاهداری می‌کرده است تا بانکداری، پاسخگو کیست؟؟