برخی می‌خواهند صفحه بازی شطرنج را به هم بزنند

سيــاست خارجي ايران پس از شکست ترامپ چه تغييراتي بايد پيدا کند؟
بسياري از افرادي که در ظاهر سخنان تند و راديکال در اين زمينه مطرح مي‌کنند در واقع به اظهارات خود ايمان ندارند و ممکن است در محافل خصوصي به شکل ديگري سخن بگويند. اين افراد مصداق بارز کساني هستند که «چون به خلوت مي‌روند آن کار ديگر مي‌کنند». واقعيت اين است که نبايد زياد به پيروزي آقاي بايدن در انتخابات رياست‌جمهوري آمريکا دلخوش باشيم. به هر حال برخي در ايران پس از پيروزي بايدن به اين باورند که مي‌توانند برخي از مسائل ايران و آمريکا را حل کنند. اين در حالي است که اين ديدگاه خوش‌بينانه است. بنده معتقدم ما نبايد در مسيري قرار بگيريم که همه چيز مسدود شود. اگر قرار است برخي از فرصت‌ها و امکانات کشور را از دست بدهيم بهتر است در مسيري حرکت نکنيم که چنين اتفاقي رخ بدهد.از دست دادن امکانات و فرصت‌ها در مقابل اين همه دشمني و خصومت صحيح نيست. به هر حال در شرايط کنوني اسرائيل در غرب ايران و کردستان عراق، در جنوب و شمال تهديدهايي را عليه جمهوري اسلامي ساماندهي کرده است.مقاومت و مبارزه مقطعي نيست.از سوي ديگر مقاومت به معناي جنگ هم نيست.به عنوان مثال اگر ايران بدون محاسبه حيفا را هدف قرار بدهد به معناي مقاومت نيست؛ بلکه به نوعي پاره کردن زنجيرهاي مقاومت قلمداد خواهد شد.برخي اوقات اقداماتي انجام مي‌شود که در ظاهر انقلابي و خوب است اما در واقع رشته مقاومت را پاره مي‌کند.برخي از رهبران کشورهاي اروپايي از برجام جديد سخن مي‌گويند و عنوان مي‌کنند در برجام جديد درباره مسائل جديدي مذاکره خواهد شد. اين در حالي است که اين رويکرد نقض غرض است.ما بايد تلاش کنيم همه راه‌ها را براي خود باز نگه داريم و هيچ راهي را مسدود نکنيم. هنگامي که يک راه را روي خود مسدود کنيم مجبور خواهيم بود از راه ديگري حرکت کنيم که اين راه هزينه‌هاي جديدي براي ما ايجاد خواهد کرد. به همين دليل بنده با رويکرد راديکال و اقدامات افراطي در اين زمينه موافق نيستم و سوالم از کساني که عنوان مي‌کنند نبايد مذاکره کنيم اين است که اگر مذاکره نکنيم پس بايد چه کنيم؟در شرايط کنوني ايران در زمينه مراودات بانکي خود با مشکلات جدي مواجه است. شرايط تحريم‌ها به شکلي است که براساس گفته رئيس کل بانک مرکزي شرايط خريد واکسن کرونا براي ايران به دليل تحريم‌ها فراهم نيست و در اين زمينه مشکلات زيادي وجود دارد. در چنين شرايطي کشورهايي مانند چين و روسيه که خود را متحد ايران مي‌دانند نيز حرکتي براي حل مشکل ايران انجام نمي‌دهند. در چنين شرايطي ما نبايد راه‌ها را روي خود مسدود کنيم و در عين حال نبايد دچار وادادگي شويم.
چرا نبايد نسبت به حضور بايدن در کاخ سفيد خوش‌بين باشيم؟
شواهد و قرائن به ما نشان مي‌دهد که خوش‌بيني نسبت به دولت آينده آمريکا اشتباه است. خوش‌بيني با استفاده از فرصت متفاوت است و شرايط خاص خود را دارد. به عنوان مثال در روزهاي گذشته وزير امور خارجه آلمان عنوان کرده بود در مذاکرات احتمالي آينده بايد مسأله موشکي ايران را نيز حل کنيم.اين اظهارات نشان مي‌دهد نبايد زياد هم خوش‌بين باشيم؛ چراکه ممکن است در مقابل برداشته شدن تحريم‌ها مسائلي مطرح شود که به سود ما نباشد. ترديد نداشته باشيد ما در هر زمينه‌اي ضعف نشان بدهيم طرف مقابل سوءاستفاده خواهد کرد و هزينه‌هاي جديدي را به ايران تحميل مي‌کند.يکي از چهره‌هاي سياسي داخل ايران عنوان کرده بود اگر ما «حيفا» را مورد حمله قرار بدهيم کشورهاي عربي قيام خواهند کرد. اين در حالي است که چنين چيزي صحت ندارد و چنين شرايطي پيش نخواهدآمد. قذافي کسي بود که با ايران رابطه خوبي داشت و به ايران موشک مي‌فروخت. با اين وجود قذافي در نقشه‌اي که درباره کشورهاي عربي طراحي کرده بود خوزستان ايران را به عنوان يکي از بخش‌هاي کشورهاي عربي در نظر گرفته بود.اين وضعيت درباره جمال عبدالناصر نيز وجود داشت. اولين کسي که خوزستان را «عربستان» ناميد و خليج‌فارس را «خليج عربي» خواند، وي بود.کشورهاي عربي نگاه خوبي به ايران ندارند و خود را به اسرائيل نزديک‌تر مي‌دانند. به همين دليل نيز در شرايط کنوني به دنبال عادي‌سازي روابط خود با اسرائيل هستند.در چنين شرايطي ايران بايد به خود متکي باشد و اميدوارانه حرکت کند.هنگامي که در يک مسير عقلايي و دورانديشانه حرکت کنيم نسبت به برخي مسائل خوش‌بيني کاذب نخواهيم داشت و با واقع‌بيني به مسير خود ادامه خواهيم داد.اگر قرار است مذاکره‌اي در آينده صورت بگيرد اين مذاکرات بايد در چارچوب برجام صورت باشد. مشکل ما برجام نيست. اين در حالي است که برخي از تندروها برجام را مشکل اصلي ما قلمداد مي کنند. ما قبل از برجام از سوي شوراي امنيت سازمان ملل با تحريم‌هاي گسترده‌اي مواجه بوديم.شرايط به شکلي بود که برخي از کشورهاي غربي در حال توجيه حمله نظامي به ايران بودند.کشورهايي مانند روسيه و چين نيز اين رويکرد را تأييد مي‌کردند و به تحريم‌ها رأي مثبت داده بودند.وضعيت آن روز ما به مراتب بدتر از امروز بود. با اين وجود موفق شديم برجام را به سرانجام برسانيم و پس از برجام گشايش‌هاي خوبي در کار ما ايجاد شد. بدون‌ترديد اگر برجام ادامه پيدا مي‌کرد شرايط ما بسيار خوب مي‌شد.ما در شرايطي دچار مشکل شديم که برجام ادامه پيدا نکرد و ترامپ با خروج از برجام دوباره تحريم‌ها عليه ايران را اعمال کرد. به همين دليل نيز مذاکرات احتمالي آينده بايد در چارچوب برجام و با انعطاف لازم صورت بگيرد.


مصـوبه اخيــر مجلس نشــان مي‌دهد اصولگرايان به دنبال روي کار آمدن دولتي در آينده هستند که با مجلس کنوني در زمينه‌هاي مختلف و از جمله سياست خارجي همسو و همراه باشد.وجود يک دولت اصولگرا در آينده چه تغييراتي در سياست خارجي ايران ايجاد خواهد کرد؟
به نظر من تغيير زيادي نخواهد کرد و نمي‌توان منتظر تغييرات گسترده و عميقي در زمينه سياست خارجي بود.بنده معتقدم نمايندگان مجلس که چنين مصوبه‌اي را تصويب کرده‌اند به شکل ديگري فکر مي‌کنند.اغلب اين افراد گمان مي‌کنند با چنين مصوبه‌هايي طرف مقابل را مرعوب مي‌کنند. ما بايد اين نکته را بپذيريم که طرف مقابل نيز داراي فکر و انديشه است و براي رسيدن به اهداف خود استراتژي دارد. فضاي سياسي مانند يک بازي شطرنج است و طرفين بازي براساس حرکت طرف مقابل حرکت مي‌کنند. اين‌گونه نيست که تنها ما آگاه باشيم و طرف مقابل در خواب باشد.ما بايد بازي کردن در اين صفحه شطرنج را ياد بگيريم و به خوبي بازي کنيم. اينکه زير صفحه شطرنج بزنيم هم خود را نابود کرده‌ايم و هم طرف مقابل را.در چنين شرايطي کسي نابود مي‌شود که ضعيف‌تر است و کسي برنده مي‌شود که قوي‌تر است.ما بايد مقاومت داشته باشيم و در درون کشور نسبت به مقاومت حساسيت داشته باشيم.تنها در چنين شرايطي است که مي‌توانيم مدبرانه و مقتدرانه بازي کنيم و در نهايت به نتيجه برسيم.اگر فرض بگيريم بايدن به برجام باز‌گردد و همه تحريم‌ها نيز برداشته شود چه اتفاقي در اقتصاد کشور رخ خواهد داد. ترديد نکنيد که دوباره واردات به کشور افزايش پيدا مي‌کند و دوباره به سمت کالاهاي لوکس و تجملاتي کشيده مي‌شويم. مشکل اساسي ما اين است که طرحي براي زندگي پس از تحريم‌ها نداريم.امروز که ما در شرايط مقاومت قرار داريم ضرورت توجه به اين مسأله بيشتر از گذشته خواهد بود.اين در حالي است که براي آينده برنامه نداريم و غافل از اين مسأله هستيم.واقعيت اين است که اگر بايدن بدون هيچ قيد و شرطي به برجام باز‌گردد مشکلات ما همچنان باقي است و حل نخواهد شد.ما بايد به دنبال بررسي و بازبيني سياست‌هايي باشيم که در گذشته داشته‌ايم و به واسطه آنها نتوانسته‌ايم در کشور تعادل ايجاد کنيم. تا زماني که اشتباهات گذشته را تکرار کنيم و همچنان به اجراي برخي سياست‌هاي اشتباه گذشته اصرار داشته باشيم مشکلي حل نخواهد شد. ما بايد نسبت به روش زندگي، سياست‌هاي اقتصادي و فقرزدايي از جامعه سياست‌هاي مشخصي را در پيش بگيريم.
آيا اين احــتمال وجـود دارد که تحريم‌ها در کوتاه مدت برداشته شود و کار مذاکره به دولت بعدي کشيده نشود؟
خير، چنين شرايطي وجود ندارد. در مرحله نخست بايد صبر کرد تا بايدن به صورت رسمي رياست‌جمهوري آمريکا را برعهده بگيرند. از سوي ديگر بايد به مراودات وي با کشورهاي اروپايي و شروطي که براي مذاکره با ايران ارائه خواهند کرد توجه کرد. اينکه اين شروط چه خواهد بود و واکنش ايران نسبت به اين شروط چيست از اهميت بالايي برخوردار است.در شرايط کنوني مواضع کشورهاي اروپايي نسبت به ايران داراي اهميت است و نمي توان به راحتي از کنار آن گذاشت. اين در حالي است که نبايد صهيونيسم را نيز فراموش کنيم.امروز صهيونيسم گستره خود را در آمريکا و کشورهاي منطقه خاورميانه بيشتر کرده و به دنبال نفوذ بيشتر در مناسبات منطقه است.در کنار صهيونيسم کشورهاي مرتجع عربي خاورميانه نيز عليه ايران فعاليت مي‌کنند و با هم همراه هستند. به همين دليل ايران بايد سياست مستقلي در منطقه خاورميانه داشته باشد و دل به اميدهاي واهي نبندد.
ارزيــابي شما از آرايـش سيـاسي انتخابــات رياست‌جمهوري آينده چيست؟
اگر ميزان مشارکت مردم در انتخابات رياست‌جمهوري نيز مانند انتخابات مجلس گذشته باشد شرايط به سمتي حرکت خواهد کرد که يک چهره اصولگرا به رياست‌جمهوري برسيد. حتي ممکن است اين فرد يک چهره اصولگراي راديکال باشد. از سوي ديگر بسياري از مناسبات انتخاباتي آينده به رويکرد نظارتي بستگي دارد. اينکه به جريان‌هاي مختلف فکري و سياسي در کشور داراي گزينه باشند يا نه، بسياري از معادلات انتخابات را مشخص خواهد کرد. در شرايط کنوني نام برخي افراد براي حضور در انتخابات مطرح مي‌شود که تاکنون يک مدرسه را نيز اداره نکرده‌اند و هيچ تجربه مديريتي ندارند.اگر تنها گزينه‌هاي يک جريان سياسي اجازه حضور در انتخابات داشته باشند و از سوي ديگر تبليغات زيادي نيز روي آنها صورت بگيرد احتمال پيروزي اصولگرايان در انتخابات وجود دارد. اين وضعيت زماني شکل جدي به خود مي‌گيرد که مشارکت در انتخابات نيز کاهش پيدا کند. امروز يکي از دغدغه‌هاي اصلي اصلاح‌طلبان اين است که آيا گزينه‌هاي مورد نظر آنها تاييد خواهند کرد يا خير. نکته ديگر ميزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد بود. بنده معتقدم اگر ميزان مشارکت مردم کم و زير 60 درصد باشد رئيس‌جمهور بعدي ايران يک اصولگرا خواهد بود و اصلاح‌طلبان موفقيتي به دست نخواهند آورد.