جلو پدیده شاندیز را نمی‌گرفتیم ده‌ها پدیده شاندیز ظاهر می‌شد

«پیروز حناچی» چهاردهمین شهردار تهران در حالی سکان این مجموعه را در دست دارد که شیوع پاندمی کرونا در کنار تحریم‌های ظالمانه شرایط سختی را در کشور حاکم کرده و اداره شهر نیز با فرسودگی ناوگان اتوبوسرانی و تاکسیرانی و خطوط ناکامل مترو بیش از پیش دشوار شده است. از طرفی درآمد شهرداری هم به شدت کاهش پیدا کرده و مشکلات شهر نیز باقی است و در چنین شرایطی رسیدگی به درخواست شهروندان برای حل این مسائل نیز به کندی پیش می‌رود. در ادامه بخش‌هایی از گفتگو او با ایلنا را می‌خوانید:
در مورد حقوق مدیران، اینکه مدیران نباید حقوق نامتعارف بگیرند، این حرف پسندیده است و مدیران ما باید در حد معمول جامعه باشند، البته اگر اقدام مشعشعی را انجام دادند و منافع عظیمی را به شهرداری برگرداندند، ما وظیفه داریم که آن‌ها را تشویق کنیم و این را من حقوق تلقی نمی‌کنم، یعنی اگر کسی ملکی را که شهرداری اطلاع نداشت، به شهرداری اطلاع داد و یا تلاش کرد تا آن ملک به شهرداری بازگردد و مالکیت آن در اختیار شهرداری قرار گیرد و منافع عموم را حفظ کرد، نباید با حقوق عادی با او رفتار کنیم و باید تشویق شود.
*در مورد ساختمان‌های ناایمن، به ویژه برج‌های بلند مرتبه و یا ساختمان‌های مسکونی، به اعتقاد من نباید شیپور را از دهانه گشاد بزنیم و باید ببینیم مخاطب ما چه کسی است. در ساختمان‌های ناایمن، چه لزومی دارد که همه مردم بفهمند ساختمانی ناایمن است؟ جز اینکه بنگاه‌های معاملات املاک در این قضیه منتفع شوند. آن کسی که در آن ملک زندگی می‌کند باید بداند که ساختمان ایمن است یا خیر و اگر ناایمن است باید چه اقداماتی انجام شود و در این زمینه شهروندان را ترغیب می‌کنیم، اما اگر در سیستم خرید و معاملات املاک افرادی این اطلاعات را داشته باشند و به استناد سامانه بگویند، فلان ساختمان ناایمن است، ارزش آن ملک پایین‌تر از حد معمول منطقه می‌شود و این کار معقولی نیست.
*اگر جلوی پدیده شاندیز را نمی‌گرفتیم، ده‌ها پدیده شاندیز در سطح کشور ظهور می‌کرد و یا اتفاقاتی که در تهران رخ داد؛ در سال‌های۹۰،۹۱ و ۹۲ سالی ۳۰ میلیون متر مربع پروانه در تهران صادر شده است و این پروانه‌های به خالص مسکونی تقریبا معادل شهری با ۶۰۰-۷۰۰ هزار نفر جمعیت است. آیا زیرساخت‌ها به این نسبت افزایش یافته است؟ فضای سبز، مراکز خرید و مراکز آموزشی متناسب دیده شده است؟ وقتی این کار را نکردیم به مانند آدم


ناقص الخلقه‌ای می‌ماند که دستش بیش از حد بلند می‌شود. ما در آن زمان در آن موضع بودیم و اکنون در موضع اجرا هستیم. اینکه محبوبیت من کاهش یافته و یا افزایش را نمی‌دانم، اما تلاش می‌کنیم دوره متفاوتی را در شهر به مردم نشان دهیم که می‌شود شهر را آرام‌تر،
کم هزینه تر، کم عارضه‌تر و سالم‌تر اداره کرد و کاری کرد که مشکلات شهر اگر بهتر از این نشود بدتر از این هم نشود.
*کرونا برای ما یک شوک بسیار بد بود، چرا که درآمدهای ما را کاهش و هزینه‌ها را افزایش داد و بارهای اضافی را بر شهرداری تحمیل کرد. تا این لحظه که با شما صحبت می‌کنم حتی ریالی از جایی کمکی دریافت نکرده‌ایم، بلکه کمک‌های شدیدی هم داشته‌ایم. برای مثال در حمل و نقل عمومی که همه از آن گله‌مند هستند، روزانه پاسخگوی نزدیک به ۵ میلیون سفر هستیم، در حالی که در شرایط حاد کرونا این رقم به ده درصد کاهش پیدا کرده و روزهایی تمامی این ناوگان صرفا برای جابجایی ۱۵۰ هزار مسافر حرکت می‌کرد.
*در شرایطی که به طور معمول دو هزار واگن در سطح شهر تهران کم داریم، تلاش کردیم در ساعات پیک مسافر و درعین حال کمبود واگن، سرفاصله حرکت قطارها را به ۲ و نیم دقیقه کاهش دهیم تا از این پیک عبور کنیم. در اتوبوسرانی نیز شرایط اینگونه بود و اخیرا که دولت «قرنطینه» اعلام کرد، در اتوبوسرانی و مترو، حدود ۵۰۰ هزار مسافر در روز جابه‌جا کردیم که پس از برداشته شدن محدودیت‌ها به حدود ۸۰۰ هزار مسافر در روز رسید، در حالی که در شرایط عادی تهران این رقم حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است و در چنین وضعیتی هم هیچ کمکی به حمل ونقل عمومی تهران نمی‌شود. ما در همین شرایط قرارداد ساخت ۲۵۰ دستگاه اتوبوس و مینی‌بوس با ایران خودرو منعقد کردیم و خط تولیدی که بیش از یک دهه متوقف شده بود با این اقدام مجددا راه‌اندازی شد.
*اعتقاد من این است که در شرایط کرونایی برخی از اقدامات بسیار پسندیده اولویت پیدا نمی‌کنند و ما تلاش می‌کنیم که با آرامش این شرایط را پشت سر گذاشته و اقدامات خود را به گونه‌ای انجام دهیم که در درجه اول به پاندمی جواب دهیم و همزمان ماموریت‌های عادی خود از جمله جمع‌آوری زباله، نگهداشت فضای سبز و سرویس‌های عادی که مردم از شهرداری دریافت می‌کنند را به درستی انجام دهیم. یک مثال کوچک در این زمینه برای شما می‌زنم؛ ما در بهشت زهرا دو برابر ماموریت عادی خود فعالیت می‌کنیم. تهران به طور متوسط روزانه در حدود ۱۵۰ تا ۱۷۰ متوفی دارد، در حالی که قبل از قرنطینه تنها سه ماه بیش از ۱۵۰ نفر متوفی کرونایی در روز داشتیم.