رقیب یحیی، فساد اخلاقی پهلوی دوم و کلیشه‌های اشتباهی مجری دست‌پخت


 
 
اولسان با پیروزی مقابل کوبه، حریف پرسپولیس در فینال شد


تقابل ببرهای کره‌ای با شیران پارسی در دوحه
 
 تیم فوتبال اولسان‌هیوندای‌ کره‌جنوبی با پیروزی مقابل ویسل‌کوبه ژاپن حریف پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا شد. بعد‌از‌ظهر دیروز به وقت دوحه قطر دیدار نیمه‌نهایی بین تیم‌های ویسل‌کوبه ژاپن و اولسان هیوندای کره‌جنوبی برگزار شد که این دیدار در وقت قانونی با نتیجه یک- یک به پایان رسید و در وقت‌های اضافه تیم کره‌ای با گل دقیقه 116 جونیور نگرائو به برتری 2 - یک رسید و جواز حضور در فینال را گرفت. تیم ویسل‌‌ کوبه که به واسطه حضور آندرس اینیستا کاپیتان سابق بارسا و تیم ملی اسپانیا بسیار مور‌دتوجه رسانه‌ها قرار داشت، با مصدومیت این بازیکن باتجربه و غیبت او در دیدار نیمه‌نهایی به مصاف حریف کره‌ای رفت و حضور اینیستا با عصا در ورزشگاه سوژه عکاسان و رسانه‌ها شد. هرچند تیم ژاپنی در دقیقه 52 توسط یاماگوچی به گل رسید و حتی در دقیقه ۷۵‌ گل دوم را زد اما تکنولوژی VAR به کمک کره‌ای‌ها آمد و بازبینی این گل نشان داد بازیکنان ویسل مرتکب خطا شدند و بنابراین داور این گل را مردود اعلام کرد. البته کره‌ای‌ها 2 بار از این تکنولوژی سود بردند و در‌واقع به فینال رسیدن‌شان را مدیون VAR هستند. کره‌ای‌ها به شکل عجیبی در دقایق پایانی بازی به گل تساوی رسیدند. گل تساوی نماینده کره در این بازی را‌ یانسن در دقیقه 83 به ثمر رساند. گل تساوی تیم اولسان ابتدا با تصمیم کمک‌داور آفساید اعلام شده بود اما بازبینی این صحنه نشان داد این گل سالم بوده‌ و داور سوت خود را به نشانه گل نماینده کره‌جنوبی به صدا درآورد. اولسان تیم آبی‌مشکی‌پوش کره‌ای که به ببرهای کره مشهور است، با سابقه قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا دوباره فینالیست شد. اولسان از 3 بازیکن خارجی بهره می‌برد که بیورن یانسن، ملی‌پوش نروژی با سابقه بازی در دن‌هاخ و آ.زد‌آلکمار هلند و روزنبرگ نروژ مشهورترین آن‌هاست. جیسون دیویدسون، ملی‌پوش استرالیایی با سابقه بازی در وست‌برومویچ و‌ هادرسفیلد انگلیس و خرونیخن هلند و جونیور نگرائو از برزیل نیز 2 خارجی دیگر این تیم هستند که ستون‌های اصلی اولسان را تشکیل می‌دهند. اولسان هیوندای کره‌جنوبی با از دست دادن دروازه‌بان ملی‌پوش خود پس از ابتلا به کرونا و حضور 3 بازیکن دیگرش در قرنطینه کار خود را در گروه F آغاز کرد. کسب ۵ پیروزی و یک تساوی و صعود با ۱۶ امتیاز در رقابت با اف‌سی‌توکیو ژاپن، شانگهای‌شینهووای چین و پرث گلوری استرالیا، نمایشی مقتدرانه بود. اولسان در مرحله یک‌هشتم نهایی با 3 گل ملبورن استرالیا را شکست داد و در مرحله یک‌چهارم نهایی هم با پیروزی 2 - صفر مقابل بیجینگ چین به مرحله نیمه‌نهایی رسید. ثبت 14‌گل در مرحله گروهی و زدن 7 گل در مرحله حذفی نشان از قدرت بالای خط حمله و استحکام خط دفاعی این تیم کره‌‌‌‌ای‌ دارد. کیم‌دوهون بازیکن سابق و سرشناس تیم ملی کره‌جنوبی با 51 سال سن که سابقه 72 بازی ملی و‌‌30 گل زده ملی را در کارنامه دارد، سرمربی اولسان است. این تیم آبی‌پوش کره‌‌‌‌ای‌‌ سابقه‌ قهرمانی در کی‌لیگ(۲قهرمانی)، جام‌حذفی و سوپر‌جام کره را دارد اما مهم‌تر‌ین عنوانش قهرمانی در فصل 2012 لیگ قهرمانان آسیاست و حالا در سودای دبل قهرمانی در لیگ قهرمانان است. البته این تیم به‌خاطر انجام یک بازی سنگین و‌120‌ دقیقه‌ای، قطعا با ساق‌های خسته به فینال و مصاف پرسپولیس می‌رود و سرخ‌پوشان هم که دیروز راهی دوحه شدند، بدون انجام بازی رسمی و تدارکاتی خود را برای بازی در فینال آماده می‌کنند و در‌واقع شرایط هیچ‌کدام از 2 تیم برای فینال ایده‌آل نیست.      شبکه های اجتماعی  کلیشه‌های اشتباهی در ذهن مجری مسابقه«دست پخت» چرا سوال مجری از یک نوجوان درباره خجالت کشیدن به خاطر شغل پدرش، اشتباه بود  و چنین تصورانی از کجا نشئت می‌گیرد؟  نرگس عزیزی |    کارشناس ارشد مشاوره  «وحید حسینی»، تهیه کننده و مجری برنامه دست پخت در جدیدترین قسمت پخش شده برنامه‌اش از شرکت‌کننده این مسابقه می‌پرسد: «این که بابا راننده تاکسی است، پیش دوستات ناراحتت نمی‌کنه؟» و دختر نوجوان به خوبی جواب می‌دهد: «نه، این هم یه شغله دیگه، مگه همه شغل‌ها باید دکتر و مهندس باشه» این مجری سپس ادامه می‌دهد: «یعنی نگاه تو این است و به همه دوستانت درباره شغل بابا گفتی؟» که این دختر با قدرت پاسخ می‌دهد:«بله، به همه‌شان گفتم و خوشحال هم هستم...» این سوال و جواب، واکنش‌های تندی را به خصوص در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت. البته او عذرخواهی کرده و گفته: «پدر خودم راننده تاکسی بوده و قصد داشتم جواب افتخارآمیز فرزند یک پدر را به گوش همه برسانم. » با این حال و در ادامه توضیحاتی خواهیم داد که چرا سوال مجری از یک نوجوان درباره خجالت کشیدن به خاطر شغل پدرش، اشتباه بود؟
 
   وقت صحبت همه مشاغل ارزشمندند! معمولا همه ما به خوبی می‌دانیم که اشتغال، کار کردن و ارائه خدمت به جامعه، ارزشمند است اما در زمان انتخاب رشته دانشگاهی یا انتخاب شغل کمتر کسی بین ما از انتخاب شغلی در مشاغل به اصطلاح رده پایین استقبال می‌کند. در بسیاری از مواقع این استقبال نکردن نه به واسطه درآمد پایین بلکه به خاطر جایگاه اجتماعی پایین‌تری است که به صورت عمومی برای این مشاغل در نظر گرفته می‌شود. اما این جایگاه اجتماعی چطور شکل گرفته و چطور می‌توان آن را تغییر داد؟    کلیشه‌های خطای جاافتاده بخشی از جایگاه اجتماعی مشاغل مختلف وابسته به کلیشه‌هایی است که از مشاغل در جامعه وجود دارد. مثل کلیشه‌های اشتباهی چون «همه راننده‌های تاکسی افرادی با اعصاب ضعیف هستند» یا «افرادی که کارهای خدماتی انجام می د‌هند، بی‌سوادند.» این کلیشه‌های خطا در طول سال‌ها شکل گرفته‌اند و البته بیش از این که وابسته به صحبت‌های ما در باره آن شغل‌ها باشند، وابسته به تصویری هستند که رسانه‌ها از آن‌ها ‌به نمایش گذاشته اند. متاسفانه روایت محدود رسانه‌ها از برخی مشاغل و به ویژه نحوه نمایش آن‌ها در سریال‌ها، باعث شده طی سال‌ها کلیشه‌های خطایی در باره مشاغل مختلف شکل بگیرد. به عنوان مثال وقتی در سریال‌های مختلف راننده‌های تاکسی افرادی بی‌اعصاب یا بی‌توجه به قوانین معرفی می‌شوند، این تصور جا می‌افتد که راننده‌های تاکسی افرادی بی‌اعصاب و بی‌توجه به قوانین هستند. اما در مقابل وقتی شاهد مواردی چون داستان آقای مکوندی(راننده تاکسی اینترنتی که از پرستاران بخش کرونا کرایه دریافت نمی‌کند) در رسانه‌ها هستیم، تصویری دلپذیرتر از رانندگان شروع به شکل‌گیری می‌کند.    به همه فرصت دیده شدن بدهیم این که افراد مختلف از مشاغل متفاوت در رسانه‌ها دیده شوند، زندگی خودشان را روایت کنند و نشان دهند که چقدر با کلیشه‌های غلط جاافتاده فاصله دارند، بهترین روش برای شکستن این کلیشه‌هاست. از این منظر برنامه دست پخت با دعوت از این خانواده، قدم درستی برداشته است زیرا بخشی از تصورات نادرست بیننده با دیدن این خانواده به خودی خود می‌تواند اصلاح شود. اگر صدا و سیما در پی فرهنگ‌سازی در این زمینه است، کافی است فرصت بیشتری را  در اختیار اقشار مختلف بگذارد تا بتوانند با حضور در برنامه‌های مختلف، کلیشه‌های نادرست را به چالش بکشند. مطمئن باشید با دیدن افراد شاغل در موقعیت‌های مختلف خارج از کلیشه‌ها، ارزشمند بودن ذاتی همه‌ مشاغلی که در خدمت جامعه هستند، بهتر دیده خواهد شد و آن وقت دیگر نیازی به طرح چنین سوالات اضافه ای از شرکت‌کنندگان نخواهد بود.             روایت خسرو معتضد از فساد اخلاقی محمدرضا پهلوی که باعث آبروریزی‌های بین‌المللی می‌شد راز گم شدن 48 ساعته شاه فراری در پاناما!    جواد نوائیان رودسری – یادم هست در کتاب «مصاحبه با تاریخ»، از قول «اوریانا فالاچی»، خبرنگار معروف ایتالیایی خواندم: «اگر شاهی وجود داشته‌باشد که از او همیشه در رابطه با زنان صحبت شده، شخص محمدرضا پهلوی بوده‌است.» البته پهلوی دوم، تنها شاه ایران نبود که درباره‌اش چنین داستان‌هایی نقل می‌شود و اسناد در دسترس خارجی وجود دارد؛ از زمانی که شاهان قاجار راه‌پایشان را به اروپا باز کردند، موضوع روابط غیراخلاقی «شاهان شرقی» هم به سوژه تاپ رسانه‌های غربی تبدیل شد؛ اما باید این موضوع را هم در نظر گرفت که در دوره‌های بعد، با گسترش فعالیت رسانه‌ای و به ویژه توسعه امکانات انتقال خبر، فضا برای چنین اقداماتی بیشتر شد و محمدرضا پهلوی درست در چنین زمانی رفتارهای افسارگسیخته خود را در این عرصه برای غربی‌ها عیان کرد و به جراید و مجلات زرد و پرخواننده اروپایی و آمریکایی راه یافت. با وجود این، انگار برای شاه اصلاً مهم نبود که روابط غیراخلاقی‌اش به سوژه خبری، آن هم در سطح بین‌المللی تبدیل شود. برای این‌که بتوانم درباره این مسئله اطلاعات بیشتری به دست آورم، با خسرو معتضد تماس می‌گیرم؛ مورخ نام‌آشنا که برنامه‌های تاریخی‌اش در تلویزیون، مخاطبان بسیاری دارد و خیلی‌ها، جذابیت تاریخ را از مسیر بیان او دریافته‌اند. آرتیست‌های رسوا کننده! وقتی درباره سوژه‌شدن رفتارهای غیراخلاقی شاه با خسرو معتضد صحبت می‌کنم، سخنانم را تأیید می‌کند و می‌گوید: شاه از همان نخستین سفر رسمی به اروپا، وارد چنین حاشیه‌هایی شد. مثلاً وقتی برای اولین‌بار به انگلیس رفت، در سال 1327، با چند ستاره مشهور سینما ارتباط داشت که معروف‌ترین آن‌ها، «ریتا هیورث» بود. این ارتباط، البته موردتوجه رسانه‌های اروپایی قرار گرفت و انتشار آن مایه آبروریزی شد. معتضد تصریح می‌کند: موضوع رفتارهای ناهنجار و غیراخلاقی سلاطین ایران از دوره قاجار و با سفر نخست ناصرالدین‌شاه برای غربی‌ها عیان شده‌بود. آن‌ها در همان زمان هم، با آب و تاب از داستان روابط ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین شاه با زنان اروپایی سخن می‌گفتند. توجه آن‌ها به پهلوی دوم هم، از همین جنس بود؛ نوعی تحقیر در رفتار اجتماعی که در چارچوب همان موضوع «شاهان شرقی» موردتوجه قرار می‌گرفت. معتضد بعد از بیان این مطلب، به این مسئله هم اشاره می‌کند که سوژه‌شدن رفتارهای غیراخلاقی شاه برای مجلات اروپایی، فقط هنگام مسافرت‌های وی به خارج رقم نمی‌خورد: بعضی وقت‌ها، زنان اروپایی موردتوجه شاه که به تهران مسافرت و با او ملاقات کرده بودند، باعث آبروریزی در جراید خارجی می‌شدند. مثلا در سال 1328، زمانی که شاه از فوزیه طلاق گرفته بود، «فرانچسکا اسکافا»، یک آرتیست دورگه که از طرف مادر شیلیایی بود، موردتوجه محمدرضا پهلوی قرار گرفت و او را به ایران دعوت کردند. اسکافا در هتل آبعلی ساکن شد و با شاه ملاقات‌های متعددی داشت. او پس از بازگشت به اروپا، با جراید مصاحبه کرد و مدعی شد که قرار بود ملکه ایران شود و با محمدرضا پهلوی ازدواج کند! انتشار این خبر، در سطح وسیع، باعث یک آبروریزی بین‌المللی شد و شاه را به فاصله یک‌سال بعد از ماجرای «ریتا هیورث»، به سوژه مجلات زرد اروپایی و آمریکایی تبدیل کرد. جالب این‌جاست که مجلات برخی کشورهای عربی مانند مصر هم به ماجرای اسکافا توجه کردند و تصویر او روی جلد مجلات قاهره چاپ شد! صحبت معتضد که به این‌جا می‌رسد، یاد ماجرای «برنا اگلی»، خواننده اهل ترکیه می‌افتم که به ایران آمد و در کاباره رحیم‌علی خرم، برنامه اجرا کرد؛ شاه به دنبال او فرستاد و خرم هم، «اگلی» را با زور و ضرب و شتم راهی دربار کرد. بعدها که این خواننده اهل ترکیه به کشورش بازگشت، یک رسوایی مطبوعاتی تمام‌عیار برای پهلوی دوم به بار آورد؛ اما ظاهراً شاه به این مسائل وقعی نمی‌نهاد. آبروریزی در پاناما از خسرو معتضد درباره وضعیت سوژه‌شدن شاه در دهه پایانی حکومتش می‌پرسم. او پاسخ می‌دهد: در این دوره، تغییری در رفتار شاه ایجاد نشد. خاطرات هفت‌جلدی علم را که بخوانید، متوجه این موضوع می‌شوید. آن موقع، ماجرای آوردن خانم از سوئد و نروژ مطرح بود و این رفتارها، از چشم ژورنالیست‌های اروپایی پنهان نمی‌ماند. به‌ویژه در سال‌های آخر، مرتب درباره این رفتارهای افسارگسیخته، در مجلات زرد اروپایی و آمریکایی مطلب نوشته می‌شد. سفارت آمریکا در تهران، گزارش‌های مبسوطی در این رابطه دارد. این نقطه‌ضعف شاه، حتی او را در زمان فرار هم رها نکرد. وقتی به همراه خانواده‌اش و بعد از فرار از ایران، وارد پاناما شد، 48 ساعت غیبش زد؛ اطرافیان نگرانش بودند و دنبالش می‌گشتند؛ بعداً کاشف به عمل آمد که رفته است دنبال همین ماجراها و کثافت‌کاری‌ها!