بدرقه پاییز در آخرین یلدای قرن


 
 
 


پیشنهاد 10 فیلم نوستالژیک برای طولانی‌ترین شب سال
یلدای «اجاره‌نشین‌ها» در «کشتی آنجلیکا»!
نویسنده:   احمد صبریان 
 
  در شرایط کنونی برای جلوگیری از شیوع کرونا، بسیاری ناگزیرند بیشتر اوقات خود را در خانه سپری کنند و بالطبع شب یلدای امسال بر خلاف سال های پیشین، از دورهمی های خانوادگی خبری نیست  چون بسیاری ترجیح می دهند این شب باستانی را که ریشه در فرهنگ و سنت ایرانی دارد در جمع اعضای خانواده خود بگذرانند. یکی از پیشنهادها برای سپری کردن بهتر این شب، تماشای فیلم های نوستالژیک و خاطره انگیز دهه های 60 و 70 در ژانرهای مختلف است که کمتر دیده شده اند و تماشای آن ها می تواند بسیاری از خاطرات خوش گذشته را زنده کند.  در این نوشتار فهرستی از 10 فیلم را که تماشای آن ها می‌تواند خاطراتی شیرین را برای خانواده‌ها تداعی کند آورده ایم. فیلم‌های این فهرست می توانست بیشتر از این باشد ولی ملاک ما بیشتر جنبه سرگرم‌ کنندگی و جذابیت آن برای خانواده‌ها بوده است.   اجاره نشین‌ها داریوش مهرجویی - 1366 بازیگران: عزت‌ا... انتظامی، اکبر عبدی، حمیده خیرآبادی، ایرج راد، سیاوش طهمورث، حسین سرشار، منوچهر حامدی، فردوس کاویانی خلاصه داستان: آپارتمانی در حاشیه تهران بدون وارث مانده است. اداره امور آپارتمان به عهده عباس آقا ساکن همین ساختمان است. او قصد دارد این ملک را تصاحب کند. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات است ولی عباس آقا تعمیرات را به عهده نمی‌گیرد و... یکی از آثار ماندگار سینمای ایران که در فهرست فیلم‌های برگزیده منتقدان، نشریات سینمایی و علاقه‌مندان سینما جایگاه ویژه‌ای دارد. در سال‌هایی که سینمای ایران به اقتضای شرایط جنگ بیشتر در اختیار فیلم‌های جنگی، حماسی یا معناگرا بود، مهرجویی با ساخت این فیلم که درون‌مایه‌های فلسفی و اجتماعی را با رگه‌هایی از طنز در یک فضای مفرح ارائه می‌کرد، سینمای ایران را وارد مسیر تازه‌ای کرد.   پدربزرگ مجید قاری زاده - 1364 بازیگران: جمشید مشایخی، جهانگیر الماسی، آهو خردمند، حسین کسبیان، بهزاد رحیم خانی، مهری ودادیان خلاصه داستان: حسین عطاردی به اتفاق همسرش، فخری و پسرش، در خانه قدیمی پدرش زندگی می‌کند. وی و همسرش کارمند بانک هستند. فخری با تهیه وام مسکن به حسین می‌قبولاند که خانه پدری را بفروشند و در یک مجتمع آپارتمانی ساکن شوند. پدربزرگ مخالف این کار است. آن‌ها به منظور فروش خانه، پدربزرگ را به آسایشگاه سالمندان می‌سپارند. جمشید مشایخی برای بازی در این فیلم، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره جهانی فیلم پیونگ یانگ را از آن خود کرد. تماشای این فیلم خانوادگی می‌تواند نشان دهنده دغدغه‌های اجتماعی و اقتصادی خانواده‌های ایرانی در سال‌های میانی دهه 60 باشد که در نوع خود جذاب است.   در آرزوی ازدواج اصغر هاشمی - 1369 بازیگران: مهدی فتحی، بیژن امکانیان، کمند امیرسلیمانی، اکبر عبدی، جمشید اسماعیل‌خانی، حمیده خیرآبادی خلاصه داستان: جهانگیر پس از پایان خدمت سربازی تصمیم دارد با ناهید ازدواج کند اما پدر ناهید شرط ازدواج را داشتن کار مناسب تعیین می‌کند. جهانگیر که در مهلت مقرر موفق به پیدا کردن کار نشده،  از پدرش کمک می خواهد ولی... «در آرزوی ازدواج» پس از «روزهای انتظار» و «زیر بام‌های شهر» سومین فیلم اصغر هاشمی بود که نشان داد او مؤلفه‌های سینمای بدنه را می‌شناسد. این فیلم با داستانی ساده و روان و بازی خوب مهدی فتحی و بیژن امکانیان به‌خوبی توانسته است معضل بیکاری و موانع پیش روی ازدواج جوانان را به تصویر بکشد.   دزد عروسک‌ها محمدرضا هنرمند - 1368 بازیگران: آزیتا حاجیان، اکبر عبدی، مهراوه شریفی‌نیا، ابراهیم آبادی، مرتضی ضرابی و... خلاصه داستان: مادر لیلا و بهرام قرار است با گرفتن وام مسکن و خرید خانه بچه‌هایش را از دردسرهای صاحبخانه‌شان، خورخور، نجات دهد  اما عجوزه که بیرون شهر زندگی می‌کند نمی‌خواهد آن‌ها روی آرامش به خود ببینند و... شاید بهترین نمونه گونه فانتزی و تخیلی در سینمای کودک که با چاشنی وحشت و هیجان همراه است؛ برای بسیاری از متولدان دهه ۶۰ «دزد عروسک‌ها» یک خاطره ترسناک ولی لذت‌بخش است. آزیتا حاجیان ایفاگر دو نقش متفاوت است. طراحی چهره‌پردازی استادانه عبدا...اسکندری روی صورت اکبر عبدی، آزیتا حاجیان و ابراهیم آبادی از نکات قابل تحسین این فیلم است که تماشای آن را پس از سه دهه همچنان لذت‌بخش کرده است.   شب بیست و نهم حمید رخشانی - 1367 بازیگران: رضا رویگری، مرجانه گلچین، حسین گیل، ژیلا شاهانی، حمیده خیرآبادی، حسین شهاب و... خلاصه داستان: محترم و اسماعیل، طبق یک سنت خانوادگی، از کودکی برای یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند تا با هم ازدواج کنند. پدر و مادر محترم، هنگام به دنیا آمدن او و خاک کردن جفت، با دیدن شبحی نگران آینده هستند. محترم در راه بازگشت به خانه، میان خیال و واقعیت، شبحی را بر بام خانه‌شان می‌بیند و... یکی از نمونه‌های موفق و کمیاب ژانر وحشت در سینمای ایران؛ داستانی خانوادگی و ترسناک که بر پایه مؤلفه‌های فرهنگ عامه، تماشاگر را با خود همراه می‌سازد. فضاسازی درخشان و موسیقی مجید انتظامی نیز بر ایهام و تعلیق فیلم می‌افزاید.   افعی محمدرضا اعلامی - 1371 بازیگران: جمشید هاشم‌پور، ایلوش خوشابه، کامران باختر، بهاره رهنما، نرسی گرگیا و... خلاصه داستان: اعضای یک گروه شبه‌نظامی به نام افعی، شش نفر را که قصد دارند به شکل غیرقانونی از مرز خارج شوند گرفتار می کنند... فیلم «افعی» در ژانر حادثه‌ای و اکشن با فروش ۱۹۹ میلیون تومان پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۷۲ بود. گونه حادثه‌ای، اتفاق جدیدی برای سینما نبود زیرا پیش از آن در دهه 60، سینمای ایران فیلم «تاراج» را تجربه کرده بود اما افعی در فرم و ساختار داستانی خود تفاوت‌های عمده‌ای با آن فیلم‌ها داشت و نظر مخاطبان را به خود جلب کرد ولی با واکنش منفی منتقدان مواجه شد.   شیدا کمال تبریزی - 1377 بازیگران: پارسا پیروزفر، لیلا حاتمی، محمدرضا شریفی نیا، بهزاد فراهانی، نادیا دلدار گلچین، جمشید اسماعیل خانی، گوهر خیراندیش خلاصه داستان: فرهاد هرندی، تنها پسر یک خانواده مرفه به صورت داوطلبانه در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی به جبهه می رود. او که از ناحیه دست، چشم و سینه مجروح شده ، در یک بیمارستان ویژه مجروحان جنگی بستری می شود. پرستاری برای تسکین درد شدید فرهاد، برایش قرآن می‌خواند. فرهاد به مرور به شیدا دل می‌بازد و برای باز شدن پانسمان چشم‌هایش و دیدن او لحظه‌شماری می‌کند و... «شیدا» یکی از بهترین عاشقانه های سینمای دفاع مقدس است. لیلا حاتمی شمایل یک پرستار دلسوز و فرشته گونه را به خوبی ایفا کرده است. در این فیلم برای نخستین بار پرستار مجروحان دفاع مقدس از نقش فرعی و تشریفاتی همیشگی در فیلم‌های جنگی خارج شد.   کشتی آنجلیکا محمد بزرگ نیا - 1367 بازیگران: داریوش ارجمند، عزت ا... انتظامی، مهدی فتحی، پرویز پورحسینی، سوگند رحمانی خلاصه داستان: سال‌ها پیش کشتی آنجلیکا با محموله ارزشمندی از طلا و نقره در دریا غرق شده است. احمدبیگ موفق می‌شود محل غرق شدن کشتی را بیابد و در پی خارج ساختن گنجینه آن است. برای این کار با پسر حاکم شیراز و به شرط تقسیم غنایم عازم محل غرق کشتی آنجلیکا می‌شود اما... محمد بزرگ‌نیا که به خاطر ساخت فیلم‌هایی در لوکیشن‌های مربوط به دریا (از جمله جنگ نفت‌کش‌ها، راه آبی ابریشم، توفان) معروف است، در این فیلم هم داستانی را با محوریت کشتیرانی روایت کرده و به آن رنگ و بویی تاریخی بخشیده است. همه نقش‌آفرینان اصلی فیلم از بازیگران حرفه‌ای هستند که در کنار فیلم‌برداری چشم‌نواز حسن قلی‌زاده و موسیقی جذاب بابک بیات، «کشتی آنجلیکا» را به اثری ماندگار تبدیل کرده‌اند.   شوکران بهروز افخمی - 1377 بازیگران: هدیه تهرانی، فریبرز عرب‌نیا، محمد صالح علا، رزیتا غفاری، آرش مجیدی خلاصه داستان: مهندس خاکپور در حادثه‌ای مصدوم و به بیمارستان منتقل می‌شود. دوستش مهندس محمود بصیرت برای ملاقات وی به تهران می‌آید و با پرستار بیمارستان آشنا می‌شود. به مرور زمان رابطه آن‌ها دستخوش تغییر می شود و اتفاقات ناخوشایندی برای هر دو رخ می دهد و... یکی از بهترین ملودرام‌های تاریخ سینمای ایران با ضدقهرمانی که تبدیل به قهرمان معصوم می‌شود. هدیه تهرانی زنی متفاوت با همه شخصیت های زنی که سینمای ایران به خود دیده است، بازی درخشانی دارد. فیلم با وجود گیشه خوب زمان اکران، بحث های فراوانی را در پی داشت و اعتراض جامعه پرستاری را برانگیخت. «شوکران» از فیلم‌های خاطره انگیز است که تک تک جزئیاتش سر جای خود هستند و تا همیشه جایگاهش در تاریخ سینما ماندگار می‌ماند.   ردپای گرگ مسعود کیمیایی - 1371 بازیگران: فرامرز قریبیان، گلچهره سجادیه، نیکی کریمی، جلال مقدم، منوچهر حامدی، سعید پیردوست خلاصه داستان: رضا سه روز پیش از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از 20 سال از زندان آزاد می‌شود. او درمی‌یابد  که صادق خان دوست دوره جوانی اش مسبب زندان رفتن او بوده است. رضا در شب عروسی پسر صادق خان وارد مجلس می‌شود و... یکی از فیلم‌های کیمیایی که توانست طرفدارانش را راضی کند. از آخرین بازی‌های خوب فرامرز قریبیان که یادآور همکاری درخشانش با کیمیایی در فیلم «گوزن‌ها»  بود.  این فیلم با فروش 17 میلیون تومانی یکی از بحث برانگیزترین آثار سال بود و دچار ممیزی‌هایی شد که داستانش را به دست‌انداز انداخت اما تصاویری که کیمیایی در این فیلم ثبت کرده و میزانسن‌ها و کارگردانی‌اش عشق سینماها را به وجد می‌آورد.         واپسین چلّه قرن  به روایت سازها و آوازها    سلام؛ شب یلدای شما عزیزان به شادی و خوشی. برای همه شما آرزوی سلامتی داریم؛ با آرزوی عبور از این شرایط کرونایی و رسیدن به روزهایی که بتوانیم مثل قبل، دور هم باشیم و از باهم‌بودن، لذت ببریم. امشب، در طولانی‌ترین شب سال، حتماً اولین انتخاب برای شب‌نشینی، دیوان لسان‌الغیب، حافظ شیرازی است و بس؛ اما گفتیم بسته‌ای از موسیقی ویژه شب یلدا هم، شاید بتواند در خوب‌تر‌کردن حال شما خوبان، مؤثر باشد. این بود که شش ترانه را برای هدیه به شما خوانندگان گرامی، به ویژه عزیزانی که به شغل شریف پرستاری اشتغال دارند و امروز روز آن‌هاست و امسال، با فداکاری‌هایشان برگ زرینی را در تاریخ ایران رقم زدند، انتخاب کردیم؛ شاد باشید.                  
 
پرونده
بدرقه پاییز در آخرین یلدای قرن
بسته پیشنهادی‌ زندگی‌سلام برای به یاد ماندنی شدن شب یلدا ی امسال‌تان با مطالب خواندنی و خندیدنی، گفت‌و‌گوهای جذاب، مسابقه بامزه شخصیت‌شناسی و ...
طولانی‌ترین شب سال هم رسید اما این بار قرار نیست که خودتان را برای رفتن به مهمانی آماده کنید. با این حال، قلق‌های شاد شدن و نحوه فراهم کردن لحظاتی خوش برای خود و دیگر اعضای خانواده، چیزی است که نیاز به استفاده از آن بیشتر از سال‌های گذشته احساس می‌شود. در زندگی سلام یلدایی امسال با توجه به شرایط کرونایی، تلاش کردیم تا مطالب جذاب و متنوعی برای شما فراهم کنیم تا خاطره این شب برای همیشه در ذهن تان ماندگار شود. در صفحه اول زندگی‌‌سلام امروز با اولین زن نقال ایران و «مهران رجبی» گفت‌و‌گو داشتیم در کنارش گپی خیالی با حضرت حافظ داشتیم. در صفحات سلامت و مشاوره از خواستگاری به شیوه سلبریتی‌ها نوشتیم، یک مسابقه بامزه شخصیت‌شناسی داریم، از فوت‌و فن‌های چیدمان سفره شب یلدا گفتیم و ... . در صفحه سالمندان هم چندین داستان و حکایت، معرفی اپ برای دورهمی یلدایی با دیگر اعضای خانواده و ... خواهیم داشت. 
یلدای‌کرونایی، فرصتی طلایی برای نقالی گفت‌و‌گو با «سارا عباسپور» یکی از اولین زن‌های نقال ایران که مخاطبانش را به دنیای پر پیخ‌و‌خم داستان‌های  شاهنامه می‌برد محدثه فیروزبخت | خبرنگار  نقالی یکی از چهار هنر نمایشی اصیل ایرانی است که شکل‌های نمایشی آن معمولا تک نفره اجرا می‌شود. نقال با قصه‌گویی یا اجرای حرکت‌های نمایشی خاص و تعریف کردن داستان‌های حماسی، مردم را با قهرمانان ملی و اسطوره‌ها آشنا می‌کند. داستان‌های شاهنامه از ابوالقاسم فردوسی یا روایت‌های نظامی گنجوی بهترین داستان‌هایی است که می‌توان از آن‌ها به مردم پند داد. در پرونده امروز به بهانه یلدا، سنتی باستانی با خانمی گفت‌وگو می‌کنیم که جزو اولین نقال‌های زن ایران است. او گروه نقالی زنانه پازیریک را سرپرستی می‌کند و به کودکان هم نقالی می‌آموزد تا ادبیات شیرین ایران را یاد بگیرند و نسل به نسل بچرخانند تا فراموش نشود. «سارا عباس‌پور» متولد تهران و بازیگر تئاتر است و از سال 81 نقالی را آغاز کرده است. در ادامه بیشتر با او و حرفه‌اش آشنا خواهید شد.    غذای روحم را در نقالی پیدا کردم عباسپور درباره زمانی که برای اولین بار متوجه شد به نقالی علاقه‌مند است، می‌گوید: «در کودکی هر وقت می‌پرسیدند می‌خواهی چه کاره شوی؟ می‌گفتم معلم اما در نوجوانی و 13 سالگی عاشق بازیگری بودم و همیشه خودم را روی صحنه در حال اجرا تصور می‌کردم. ابتدای کار به سراغ بازیگری رفتم و در سال 79 کار در این حرفه را شروع کردم اما در سال 81 با نقالی آشنا شدم و نیاز و غذای روحم را در این رشته پیدا کردم. علاقه به بازیگری را همراه دارم هنوز هم وقتی نمایش نامه جذابی به من پیشنهاد می‌شود، با اشتیاق می‌پذیرم اما بیشتر تمرکز و وقتم را روی نقالی و داستان‌ها می‌گذارم.»   دوست دارم دیگران را به دنیای پر پیچ‌و‌خم داستان‌ها ببرم او درباره واکنش خانواده به فعالیت در این زمینه هم توضیحات جالبی می‌دهد و می‌گوید: «من حدود 18 سال داشتم که وارد عرصه بازیگری شدم. خانواده من وقتی علاقه شدیدم به بازیگری را دیدند، مرا تشویق کردند تا رشد و پیشرفت داشته باشم. بعد از مدتی برای بازی در یکی از این نقش‌ها باید با حرفه نقالی آشنا می‌شدم و بعد از آن در خودم این استعداد و علاقه را دیدم و جدی‌تر نقالی را دنبال کردم. بعدش به سراغ ادبیات و روایت‌های تلخ و شیرین داستان‌ها رفتم. برایم خیلی خوشایند بود و تصمیم گرفتم ادامه‌اش دهم. آن زمان بیشتر از این‌که خودم را بازیگر تصور کنم، زن نقالی را تصور می‌کردم که برای مردم داستان تعریف می‌کند و آن‌ها را با خود به دنیای پر پیچ و خم داستان می‌برد. این کار را دوست دارم.»   یاد گرفتن نقالی بیشتر تجربه است در گذشته نقالی مثل بیشتر هنرها و شغل‌ها از پدر به پسر و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد اما امروز نقالی بیشتر در کلاس‌های آموزشگاه هنر یا کارگاه آموزشی تدریس می‌شود. عباسپور در این باره توضیح می دهد: «درست است که این آموزش‌ها برای شروع مفید است اما اصل در این کار تجربه است. نقالی، نفس در نفس با تماشاگر است. باید در میدان بود و تعریف کردن روایت‌ها را با تمام وجود حس کرد و برای یکنواخت نشدن نقل گاهی لحن گفت‌وگو را عوض کرد، گاهی جملات را کش داد و گاهی کوتاه کرد طوری که به اصل داستان صدمه‌ای وارد نشود.»     کودکان باید با قصه‌های کهن و آموزنده ایرانی آشنا شوند عباسپور بارها در طول این گفت‌و‌گو به دغدغه‌هایش برای نسل آینده اشاره می‌کند و می‌گوید: «در میان هنرها، تئاتر بیشتر از سینما به مردم نزدیک است اما نقالی حتی نسبت به تئاتر هم بیشتر با مخاطب در ارتباط است. برای مخاطبان هم جذاب است که یک نقال، داستان حماسی می‌خواند. به نظر من داستان‌های شاهنامه و ادبیات ایران باید برای کودکان خوانده شود و آن‌ها با ادبیات کهن کشور خودشان آشنا باشند و قصه‌های شیرین شاهنامه نسل‌به‌نسل بچرخد تا فراموش نشود. قصه‌هایی که آموزنده هستند هم برای کودکان و بزرگ سالان و حتی برای نقال‌ که بیشتر از بقیه افراد با داستان آشناست و درس‌های مهم‌تری از آن می‌گیرد.»     مردم دیگر کشورها بعد از دیدن اجرایم، دنبال خرید شاهنامه می‌روند سارا عباسپور که یک نقال بین‌المللی است، درباره خاطراتش از نقالی در کشورهای دیگر می‌گوید: «برایم عجیب است که مردم دیگر کشورها، چرا این‌قدر از نقالی لذت می‌برند؟ معمولا هم بعد از تماشای اجرایم از من و اطرافیانم جویا می‌شوند که از کجا می‌شود شاهنامه را تهیه کرد و آیا به زبان‌های دیگری ترجمه شده یا نه؟ مثلا یادم هست من در فرانسه، نقالی کردم. با این‌که مخاطبانم ایرانی نبودند کاملا با شاهنامه آشنایی داشتند و برایشان لذت‌بخش بود که بر خلاف تصور، یک زن برایشان اجرا می‌کند. در پایان نقالی‌ها در کشورهای مختلف، اگر لذت برده باشند خوشحال می‌شوم که توانستم کارم را به درستی انجام و بخشی از ادبیات و فرهنگ کشورم را به دنیا نشان بدهم.»   یلدا، غمبارترین شبی که جشن فرخنده شده! از این نقال درباره شب یلدا هم می‌پرسم که توصیفات شنیدنی درباره آن دارد: «گذشته از داستان‌ها و مباحث اسطوره‌ای درباره این شب باید بدانیم در زمان باستان به سحر رساندن شب‌های سرد و طولانی زمستانی کار آسانی نبوده و شب همراه با تیرگی‌های ترسناک و سرماهای کشنده و خطرات حمله جانوران وحشی بوده پس چله به خودی خود باید خطرناک‌ترین و غمبارترین شب سال باشد اما دقیقاً همین خطر مهیب ،دلیل این جشن فرخنده است. در واقع ایرانیان این شب را در کنار هم جشن می‌گرفتند و به امید صبح، سیاهی شب را به ریشخند می‌گرفتند. سوخت و آذوقه خود را  دور  هم مصرف می‌کردند. با سرگرمی‌های گوناگون، تلخی و سردی و کسالت شب را به تفریح و گرمی و شیرینی بدل می‌کردند. البته همان‌طور که می‌دانید، یکی از مهم‌ترین این سرگرمی‌ها ، داستان‌گویی و روایتگری بوده است. بزرگان قبیله، سرگذشت خود، پهلوانان، از دلاوری‌های بزرگ خود و سفر رفتگان   از عجایبی که دیده بودند برای دیگران تعریف می‌کردند و این‌گونه شب دراز چله در چشم بر هم زدنی به صبح می‌رسید.»   همه می‌توانند امشب نقال شوند  عباسپور درباره این ‌که آیا به خانواده‌ها توصیه می‌کند که امشب با نقالی سرگرم شوند، می‌گوید: «چله از آن آیین‌هایی است که از فراز و فرودهای تاریخی بسیاری گذشته اما آن قدر در دل ایرانیان جا داشته که تا امروز پابرجا مانده است. هرچند تغییراتی در شکل داده اما بسیاری از آیین‌ها از جمله روایتگری که امروزه به طور تخصصی‌تر و به نام نقالی آن‌را می‌شناسیم هنوز در این شب زنده است. معمولاً در مراسم‌ بزرگ و کوچک شب یلدا نقالی از مهم ترین برنامه‌های این شب است چراکه به دلیل شکل اجرا و نوع داستان‌هایی که معمولاً نقالان در این شب‌ها روایت می‌کنند، نقالی به این بزم، حال و هوای باستانی و خاطره‌انگیز می‌دهد. امسال که به خاطر کرونا امکان دورهمی وجود ندارد، نقالی می‌تواند به شکل غیررسمی توسط پدر، مادر یا فرزندی که سر زبان بهتری دارد و شیرین حرف می‌زند، اجرا شود. با کمی تحقیق و پیدا کردن یک داستان جذاب و آمورنده، همه می توانند امشب نقال شوند و یلدای کرونایی، یک فرصت طلایی برای دست یابی به این هدف است.»       مصاحبه با حضرت حافظ شیما اثنی‌عشری | طنزپرداز در آستانه شب یلدا به سراغ حافظ رفتیم که دیوانش یکی از ملزومات جدانشدنی سفره بلندترین شب سال است. این شما و این پاسخ سوالات حافظ به سوالات ما! خبرنگار: هرچند همه شما رو می‌شناسن اما باز هم خودتون رو معرفی بفرمایید: حافظ: «منم آن شاعرِ ساحر که به افسون سخن از نی کِلک همه قند و شکر می‌بارم» خبرنگار:  ممنون از شما. بفرمایید برای شب یلدا چه برنامه‌ای دارید و چه تدارکی دیدید؟ حافظ: «شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمت است چنین شب که دوستان بینی» خبرنگار:  یعنی شما تو این وضعیت کرونایی قراره دورهمی داشته باشید؟ از شما توقع نداشتیم... حافظ:  «گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ باز آ که توبه کردیم از گفته و شنیده» خبرنگار:  اختیار دارین! خدا رو شکر که صرف‌نظر کردین. از ماجرای خرید شب چله امسال برای خانواده بگین که جنجالی شده، شنیدیم که با میوه‌فروش محل بحث داشتین، مگه چی بهش گفتین؟ حافظ:  «گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود؟ پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود؟» خبرنگار:  آهان، که این‌طور، بعد ایشون چی گفت؟ حافظ: «تو نازک طبعی و طاقت نیاری گرانی‌های مشتی دلق پوشان» خبرنگار:  این رو که راست گفته، حیف روحیه شاعرانه شماست که درگیر این قضایا و برخوردهای دلال‌ها بشه. بفرمایید که از سرمایه‌گذاری‌تون در بورس چه خبر؟ حافظ: «چه نقش ها که برانگیختیم و سود نداشت فسون ما، برِ او گشته است افسانه» خبرنگار: عجب! پس شما هم مثل بقیه ضرر کردید! چطور؟ اوایل که خیلی راضی بودید. حافظ: «چه آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود غلط کردم که این توفان به صد گوهر نمی‌ارزد» خبرنگار:  بله متاسفانه، امیدواریم که درست بشه. راجع به افزایش قیمت مرغ نظرتون چیه؟ حافظ: «حافظ ز دیده دانه اشکی همی فشان باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما» خبرنگار:  ای بابا نمی‌خواستیم ناراحت‌تون کنیم، شرمنده! خب ظاهرا زمان‌مون رو به اتمامه. تشکر می‌کنیم بابت این که وقت‌تون رو به ما دادید. در پایان به‌عنوان حسن ختام درباره این روزهای سخت قرنطینه اگر صحبتی با مردم دارید بفرمایید. حافظ: «دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور»  
دنیا می‌ارزد که غم بخوریم؟ گپ‌و‌گفتی با «مهران رجبی» که به سرزنده بودن معروف است درباره ضرورت شاد بودن در این روزها مجید حسین‌زاده | روزنامه‌نگار «مهران رجبی» بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان است که با بازی خوب خود، محبوبیت زیادی را بین مردم به دست آورده است. او انسانی دوست‌داشتنی و باحال است و هم‌صحبتی و همنشینی با او لحظات خوبی را برای اطرافیانش رقم می‌زند. به همین بهانه و در آستانه شب یلدا به سراغ او رفتیم تا درباره شاد بودن گپ‌و گفتی داشته باشیم که در ادامه خواهید خواند.   درون آدم باید شاد باشد به عنوان اولین سوال، می‌پرسم که آیا در این روزها به دلیل مشکلات کرونایی و اقتصادی، باز هم می‌توان شاد بود که می‌گوید: «درون آدم باید شاد باشد و این مسئله ربطی به کرونا و مشکلات اقتصادی ندارد. بگذارید یک مثال بزنم. مثلا شما وقتی می‌روید داخل اتاق پسرتان و می‌بینید همه چیز به هم ریخته است، هم می‌توانید به شدت عصبانی شوید و داد و بیداد راه بیندازید و هم می‌توانید بخندید و بگویید که این چه وضعش است و از همین فرصت برای همراهی با فرزندتان برای تمیز کردن اتاقش بهره ببرید و با او صمیمی‌تر شوید.»    آدم مغموم همیشه دنبال بهانه برای ناراحتی است رجبی صحبت‌هایش را درباره ضرورت شاد بودن این‌طور ادامه می‌دهد: «آدم خودش باید از درون شاد باشد. آدم مغموم، همیشه دنبال بهانه برای ناراحت بودن است. یک زمان بهانه اقتصادی پیدا می‌کند، یک بار به خاطر رفتار فلان دوست یا فامیل ناراحت می‌شود و .. . چنین فردی را نمی‌توان برد پیش حسن ریوندی تا حالش خوب شود، حتی اگر ردیف اول هم بنشیند، ریوندی هم 3 ساعت خودش را بکشد، اما این فرد باز هم نخواهد خندید. چرا؟ چون بعضی افراد درون‌شان مشکل دارد. به هر حال چیزی مثل کرونا و شرایط اقتصادی که دردسرساز می‌شود، بر روحیه مردم تاثیرگذار است ولی اگر فردی آدم شادی باشد، می تواند خودش را مدیریت و حالش را خوب کند.»   برای نهادینه کردن شادی در خود باید فکر کرد «خیلی‌ها از من می‌پرسند که برای شاد بودن باید کتاب بخوانیم، فیلم ببینیم یا ... ؟» رجبی با این مقدمه می‌گوید: «پاسخ من به همه این افراد ثابت است. برای شاد بودن باید عقل را به کار گرفت. باید بنشینیم و به اهداف‌مان در زندگی فکر کنیم. آیا می‌ارزد با این همه زیبایی در دنیا، ناراحت باشیم؟ این غم خوردن چه فایده‌ای دارد؟ البته بعضی‌ها شاد هستند و به آن‌ها می‌گویند بی‌خیال. عیبی ندارد به نظرم. شاد بودن آن قدر ارزشمند است که نباید به این مسائل توجه کرد.»   شاد کردن در شرایط سخت ارزشمند است او درباره فواید تلاش برای شاد کردن اطرافیان به خصوص در شب یلدا هم می‌گوید: «هرچه ما بتوانیم با هر کاری دل مردم را شاد کنیم، نه تنها ثواب دارد بلکه چون خنده مسری است، باعث شادی همگانی می‌شود. حالا قدیم این اتفاق رودررو می افتاد اما الان می‌توان از بستر شبکه‌های اجتماعی برای دست‌یابی به این هدف کمک گرفت. این را هم بگویم که اتفاقا شاد کردن در شرایط سخت ارزشمند است. شاد کردن مردم در مراسم عروسی که زحمت زیادی ندارد.»   عاشق باغبانی هستم او چند وقت پیش یک پست در صفحه شخصی‌اش گذاشته بود که مشغول کاشتن سیر بود. از او درباره علاقه‌اش به این کار می‌پرسم که توضیح می دهد: «اگر عمر من و عمر آن سیرها به دنیا باشد، بهار سال آینده زمان برداشت‌شان فرا می‌رسد. من خیلی به این کار علاقه‌مند هستم و باغچه‌داری را به همه توصیه می‌کنم. شاید نشنیده باشید اما من قبل از بازیگر شدن، باغبان و زنبوردار بودم.»