روزنامه آفتاب یزد
1399/10/04
حواس مردم از گرانی پرت نمیشود
استاد شجریان عزیز و محترم بود و هست.ماجرای درگذشت او به نیکی نشان داد ایشان چه جایگاهی نزد مردم دارد.بنده همان روزی که خبر رسید استاد شجریان به رحمت خدا رفتهاند حوالی بیمارستان جم رفتم و عشق مردم به استاد را در اشک مردم ماتم زده دیدم.شورای فعلی شهر تهران از زمانی که قدرت را در اختیار گرفته در هر زمینه اگر کُند بوده در زمینه تغییر نام معابر با سرعت فوق العادهای عمل کرده است.به نوعی میتوان گفت در کارنامه این شورا بیش از هر موضوعی همین تغییر اسامی به چشم میآید.در پی فوت استاد شجریان هم
پس از چندی کش و قوس بالاخره شورا موفق شد یک خیابان کم نام و نشان را به نام استاد آواز ایران ثبت کند.
حال در شرایطی که اعضای شورای شهر تهران فضای مجازی را پر کرده بودند از این نامگذاری و به نوعی در حال پُز دادن بودند خبر رسید که چند نفر رفتند و نام خیابان استاد شجریان را مخدوش کرده و به جای آن نام یک شهید را گذاشته اند.
همانطور که قابل پیشبینی بود درپی این اتفاق اعضای شورای شهر و طرفداران و بازوی رسانهای این شورا شروع نمودند به واکنشهای تند و تیز و فریاد وامصیبتا سر دادن!هرچند ساعتی بعد نام خیابان مجددا اصلاح شد ولی واکنشها قطعا تا چند روز ادامه خواهد داشت و یک زد و خورد رسانهای شدید بین چهرههای رسانهای اصلاحطلب و اصولگرا شکل میگیرد.فی المثل قطعا امروز حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان نیز وارد میدان میشود و یک مطلبی مینگارد
تا بر آتش خشم اصلاحطلبان اضافه کند.در مقابل نیز باند رسانهای اصلاحطلبان اشک تمساح میریزد و تا مدتها در این باب مشغول و سرگرم است!
بنده قصد دارم به صورت کاملا موجز دو نکته را عرض کنم:
اول از اینکه قطعا استاد شجریان و دوست داران
راستین وی اصلا و ابدا نیازی به چنین نامگذاریهایی
ندارند.نام استاد بر قلب عاشقان وی حک شده است.اتفاقا یکی از واکنشها به مخدوشسازی نام خیابان بسیار جالب بود زیرا یکی از طرفداران استاد نسبت به پاک شدن نام استاد شجریان ابراز شادمانی کرده بود!
نکته دوم هم مسئله مهم انحراف افکار عمومی است.ما با مسئولینی این روزها مواجه هستیم که از بروز چنین حواشی به شدت استقبال میکنند چرا که میدانند اوضاع مساعد نیست و چه بهتر از اینکه مردم سرگرم نامگذاری برای یک خیابان
کم اهمیت به نام استاد شوند.
بنده مرادم هم مسئولین اصولگرا است و هم اصلاحطلب.هر کدام به نوعی نان شان در این حاشیههای جذاب و دعواهای حیدری نعمتی است.بگذارید چند مصداق بیاورم تا قابل لمس باشد این مدعا.
یک: اعضای شورای شهر تهران طی 4سال به جز اسم و فامیل بازی چه خدمتی به مردم پایتخت کردند؟هربار از این آقایان پرسشی در این خصوص مطرح شد گفتند بودجه نیست و حقوق کارمندان را هم به زحمت پرداخت میکنیم.خلاصه آه در بساط نیست پس توقع اضافی نکنید!
دو: مسئولین برای خرید واکسن کرونا چه اقدام مفیدی به جز شعار و ناله کردن انجام دادند؟سخنان آقای وزیر بهداشت را مرور کنید؛به جز وعده نکته قابل عرضی بوده؟(لازم به ذکر است کشورهای همسایه ایران به طور رایگان به دنبال واکسیناسیون هستند حتی عراق جنگ زده).
سه: مسئولین دولتی برای کنترل گرانی جز نامه نوشتن و ابلاغ چه برای مردم بینوا انجام دادند؟اگر تحریم هستیم که مردم این مهم را میدانند شما که فرمان دولت دست جناب تان است چرا ما را در آغوش تحریمها بردید؟گوش همه از تکرار واژه «نمی گذارند»پُر است!
البت برخی نوشتهاند که موضوع مخدوش شدن نام استاد از این جهت مهم است زیرا نهاد دولت تضعیف شده است.در این مورد هم باید گفت نهاد دولت تضعیف شد زیرا دولت مورد حمایت اصلاحطلبان هم ضعیف بود و هم سازشکار!این دولت زمانی که حمایت مردم را پشت خود داشت نتوانست قدمی به نفع جامعه بردارد و به دنبال هدفهای دیگری بود و حالا هم که دیگر پایگاهی وجود ندارد که بخواهیم توقعی داشته باشیم.
قبلا هم ذکر کردم؛جفایی هم اگر به دولت و اصلاحطلبان شده است از جانب خودشان بوده نه دیگران. این جماعت خودزنی کردند و با کمک هیچ باند رسانهای نیز نمیتوانند ذهن مردم را از ضعفها منحرف کنند.
ای کاش خانواده استاد شجریان پیشتر این اجازه را به شورای شهر تهران نمیداد که قدمی برای نامگذاری بردارد.شان استاد بالاتر از این حواشیهای سخیف سیاسی است.
سایر اخبار این روزنامه
کسانی که برای رفع تحریم عجله ندارند، شاید وضعشان خوب است
استقبال کاربران از پولی شدن برخی خدمات تلگرام
کاهش تعهدات ایران و مصوبه هستهای مجلس مکمل هم هستند
وقتی اعداد سخن میگویند!
کشف آمپولهای قلابی کرونا در تهران
حاشیهسازی بیفایده
منت میگذارم پس هستم!
حواس مردم از گرانی پرت نمیشود
درباره آموزش آنلاین
آیا گردن اراذل و اوباش را خواهیم شکست؟
اعتمادسازی واکسنی
خنداندن وخندیدن به چه قیمتی؟
مسئولیت اجتماعی در روزگار گرانی