روزنامه شرق
1400/03/09
احیای برجام و ثبات منطقهای
احیای برجام و ثبات منطقهای کیهان برزگر . استاد روابط بینالملل مذاکرات هستهای برای احیای برجام چند هفته است که در وین در جریان است. بعضیها نسبت به نتیجه مذاکرات خوشبین و بعضیها بدبین هستند. یکی از اصلیترین ریشههای بدبینی، فراتر از مسائل تکنیکی چگونگی رفع یکجای تحریمها، به این خواسته تکراری طرف غربی برمیگردد که ایران باید بپذیرد مذاکرات هستهای شامل طیف گستردهتری از مسائل منطقهای و محدویت برنامه موشکی ایران هم میشود. اما طرف غربی باید درک کند که احیای موفقیتآمیز برجام، خود منجر به مذاکرات منطقهای میشود؛ چون وقتی حس تهدید استراتژیک ایران از سوی آمریکا و غرب با احیای برجام تا حدودی برطرف شود، کشورمان «بهطور طبیعی» وارد گفتوگوهای معنادار منطقهای برای حل بحرانهای جاری میشود؛ چون دست برتر را در میدانهای منطقه دارد و نگران باخت نیست و همزمان هم آگاه است که ثبات منطقهای لازمه رشد اقتصادی کشور و تقویت روابط همسایگی بهعنوان یک اصل کلان سیاست خارجی کشور است.انعقاد برجام فراتر از رفع تحریمهای اقتصادی، همزمان نقطه آزمایشی برای ایران در جهت اعتمادسازی و گفتوگوی بیشتر با غرب برای حل مشکلات ژئوپلیتیک جاری، ازجمله تثبیت جایگاه و نقش منطقهای ایران در شرایط خلأ قدرت پس از تحولات بهار عربی و حل بحرانهای جاری در سوریه، عراق، یمن و... در چارچوب منافع کشور بود. بر این نکته چندینبار از سوی مقامات کشورمان و در مناسبتهای گوناگون تأکید شد؛ چون کشورمان خودش از بیثباتی و حضور بیگانگان در منطقه، بیشترین ضرر را میکند. اما دولت ترامپ با خروج از برجام و اعلام پیششرطهای غیرقابلقبول برای مذاکره، این فرصت را از دست داد و سیاست «فشار حداکثری» دولت آمریکا برای فلجکردن اقتصاد ایران و فروپاشی کشور از درون با سیاست «حضور حداکثری» و فعال ایران در منطقه روبهرو شد.ایران اینبار حتی با اهداف و اصول مشخصتر همچون تلاش برای خروج دائمی آمریکا از منطقه و تقویت نیروهای دوست با هدف تضعیف موقعیت رقبای منطقهای همچون سعودی وارد میدانهای نبرد شد. ایران همچنین با کاهش تعهدات هستهای در چندین مرحله، قدرت چانهزنی و بازدارندگی خود را برای دستیابی به هدف بزرگتر حفظ بقای کشور افزایش داد. البته برخلاف گفتوگوهای منطقهای که ظرفیتهای لازم برای ورود به یک معادله برد-برد را دارد، مسئله محدودیت برنامه موشکی ایران بیشتر یک معادله برد-باخت و به ضرر کشورمان است؛ چون به قوه بازدارندگی تهدیدات ارتباط مییابد و تاریخ روابط بینالملل هم نشان میدهد که هیچ کشوری بر سر قوه بازدارندگی متعارف خود با دیگران بهسادگی مذاکره نمیکند. از این لحاظ، مسئله موشکی بیشتر مورد توجه رژیم اسرائیل است که به صورت قالببندیشده به مذاکرات هستهای وارد شده و پیشرفت این برنامه را تهدیدی جدی برای بقای خود میداند؛ چون آتش گسترده موشکی ایران بهنوعی قدرت اتمی و برتری هوایی اسرائیل را متعادل کرده و در نتیجه ایجاد یک «توازن وحشت»، دو طرف برای جلوگیری از نابودی همزمان دست به خویشتنداری نظامی میزنند. ضمن اینکه برنامه موشکی ایران مبتنی بر رویکردهای مستقل دفاعی کشور و یک موضوع اعتبار ملی است و هیچگونه اجماع سیاسی برای ورود به چنین گفتوگویی در سیاست داخلی ایران به وجود نمیآید. پس اصرار طرف غربی بر موضوع محدودیت موشکی، همیشه بیفایده و تنها اخلالی در روند مذاکرات بوده است. بهواقع، احیای موفقیتآمیز برجام «پیششرط» ایجاد ثبات پایدار منطقهای است. اکنون مذاکرات دوجانبه ایران-سعودی عمدتا بر محور حل بحران یمن در جریان است. برنامه موشکی ایران هم از نگاه سعودی در چارچوب انتقال این تکنولوژی به یمنیها در نظر گرفته میشود، نه به شکلی که در بالا توضیح داده شد و مورد خواسته رژیم اسرائیل است. فراتر از فشار دولت جو بایدن در آمریکا بر سعودیها برای تغییر سیاست خود در یمن، واقعیت این است که سعودیها به این نتیجه رسیدهاند که توان ادامه جنگ در یمن یا حداقل پیروزی به آن شکل اولیه را که تصور میکردند، ندارند و اینکه ایران برخلاف تصور آنها، در میدان نبرد بسیار قویتر و از لحاظ سیاسی بانفوذتر از تصور موجود است. به عبارت دیگر، همزمان قدرت کنترل میدان و ابزارهای دیپلماسی برای اقناع نیروهای انصارالله در یمن برای پذیرش آتشبس و ورود به مذاکرات صلح را دارد. البته از نگاه نویسنده، مشکلات منطقهای «جامع» و «بههمپیوسته» هستند و باید در یک قالب گستردهتر احیای صلح و ثبات منطقهای بحث شوند، اما ورود به گفتوگوهای تکمحوری مثل حل بحران یمن که ایران اکنون در آن دست برتر را دارد، میتواند یک حرکت اعتمادساز با سعودیها برای گفتوگوهای گستردهتر دوجانبه یا چندجانبه منطقهای شود. فراموش نکنیم که احیای روابط با سعودیها، تأثیرات مثبت زیادی بر روابط ایران با سایر کشورهای عربی در منطقه بزرگتر غرب آسیا خواهد داشت. واقعیت این است که ماهیت منازعه در منطقه بر اساس ویژگیهای محلی مربوط به برتری ژئوپلیتیک کشورها و جبر تاریخی موجود در روابط ملتها شکل میگیرند. جالب اینکه در بستر زمان هریک از این منازعات به شکلی پویا خود را با میدان منازعه سازگار کرده و تغییر شکل میدهند. این مسئله درباره تمام منازعات جاری در سوریه، عراق، یمن و حتی افغانستان صادق است. در این روند، نیروهای محلی ظرفیتها و تجربههای جدیدی در حوزه استفاده از تکنولوژی و تجربه مقابله با نیروهای مخالف یا مهاجمان خارجی کسب میکنند که معادله میدان و دیپلماسی سنتی را به هم میزند. همین امر بر پیچیدگی یک منازعه، تداوم آن و دستیابی به راهحل صلح پایدار میافزاید که مورد توافق همه طرفهای درگیر باشد. زمانی آمریکا با طالبان میجنگید و آن را گروه تروریستی میدانست، اما برتری میدانی طالبان ازجمله دسترسی به خاک، جمعیت، داشتن دولت، ادوات سنگین نظامی و... آمریکا را مجبور به مذاکره با طالبان کرده است. در سوریه، بشار اسد با مقاومت سرسختانه پیروز میدان جنگ شده و اخیرا دوباره به ریاستجمهوری رسید که به احتمال زیاد کشورهای حوزه خلیج فارس را که زمانی خواهان سرنگونی او بودند، وادار به بهبود روابط با حکومت سوریه میکند. حوثیها در یمن با استفاده از تکنولوژی پهپادها و موشکها، سعودیها را وادار به مذاکره کردند. داستان حماس و حزبالله و ترس رژیم اسرائیل از بقای خود در نتیجه همین تحولات مثالهای دیگری هستند. همه این نیروها بر مبنای دفاع از بقای خود و با توجیه مبارزه با نیروی اشغالگر بیگانه به این تجربیات دست یافتهاند. در این شرایط ناپایدار، ضرورت همکاری منطقهای برای حل پایدار مشکلات جاری بیش از پیش احساس میشود. احیای موفقیتآمیز برجام و خروج نسبی ایران از بیاعتمادی استراتژیک به غرب و آمریکا، گام مهمی در راستای ورود سازنده و معنادار ایران برای حل پروندههای منطقهای است. برتری ژئوپلیتیک ایران در پهنه غرب آسیا، این امکان را به کشور میدهد که از نقش میدانی و نفوذ دیپلماتیک خود در جهت دستیابی به هدف بزرگتر ثبات منطقهای استفاده کند که این بدون تردید در راستای منافع ملی کشور است. اما لازمه این کار، خروج غربیها از تصور اشتباه متصلکردن مثلث برجام، مسائل منطقهای و موشکی است که این خود میتواند روند بیاعتمادی متقابل موجود را عمیقتر و حتی منجر به ناپایداری توافقات احتمالی هستهای در آینده شود.
سایر اخبار این روزنامه
آغاز تسویهحسابهای سیاسی؟
حنيفنژاد گفت درباره شريعتي اشتباه كرديم
هیچکدام از کاندیداها به نفع رئیسی کنار نمیرود
نامه روحانی به شورای نگهبان
واکنش جبهه اصلاحات به تشکیل ستاد اصلاحطلبان حامی رئیسی
هرچه خوردند و بردند از گلویشان بیرون میکشم
دایی را میشناسیم مختار کیست؟
دوندهای جهان وطن
رنج سیاسی
احیای برجام و ثبات منطقهای
ظرفیت حضور مردم در آينده كشور
خاموشیها؛ فرجام تراژدی اقتصاد صنعت برق
چرایی حذف و کنارهگیری نظامیان از عرصه انتخابات ؟