روزنامه ابتکار
1400/04/05
مسئولانی که تقصیر واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران را به عهده نمی گیرند این واژههای آغشته به خون
فاطمه امینالرعایاقرار بود خبر ادامه پروژه احیای دریاچه ارومیه را مخابره کنند نه اینکه خودشان بشوند خبر داغ چند روز. اما در مسیر، اتوبوسشان واژگون شد. دو نفرشان فوت کردند و چند نفر هم زخمی شدند. حالا سیل تاسفها و پیامهای تسلیت سرازیر شده است اما آیا کسی عذرخواهی کرده؟ نه! وقتی هم که خبرنگاری در حال فیلم گرفتن از گلایه یکی از خبرنگاران حادثه دیده به رئیس سازمان حفاظت محیط زیست است، کسی از آن پشت میگوید فیلم نگیر چون من میگویم! آشی به همین شوری!
چهارشنبه شب که خبر واژگون شدن اتوبوس حامل خبرنگاران در ارومیه منتشر شد، اهالی خبر در شوک فرو رفتند. راستش را بخواهید از همان روز به گزارشی که باید نوشته شود، فکر میکردم. تعجب نکنید، وظیفه ما همین است، با همه ناراحتیهایمان باز هم خبر و گزارش بنویسیم، چون کارمان نه تنها بیش از احساساتمان اهمیت دارد، که از جانمان هم گاهی مهمتر است. همانطور که برای این خبرنگاران بود، همانطور که برای همه خبرنگاران کشته شده در حین ماموریت داشت.
سفرهای مطبوعاتی برای پوشش خبری یک رویداد یا اتفاق در همهم دنیا امری رایج است. معمولا روابط عمومی سازمانها یا نهادهای مختلف ترتیبی اتخاذ میکنند تا با برنامهریزی قبلی، گروهی از خبرنگاران عازم منطقه یا شهر مورد نظر شوند و تمام وسایل ایاب و ذهاب و امکانات رفاهی را فراهم میکنند تا خبرنگاران بتوانند از نزدیک شاهد چگونگی رخدادها باشند و درباره چند و چون آن گزارش بنویسند تا افکار عمومی از آن آگاه شوند.
این بار قرار بود خبرنگاران از پروژه هاب حوزه محیط زیست و دریاچه ارومیه به دعوت سازمان محیط زیست کشور و ستاد احیای دریاچه ارومیه بازدید کنند. هماهنگیها نیز طبق قاعده از چند روز قبل انجام شده بود. اما در جریان بازدید، اتوبوس حامل خبرنگاران (اتوبوسی غیراستاندارد که مخصوص انتقال کارگران کارخانه سیمان منطقه بود و از همه بدتر، اجازه تردد هم نداشت) واژگون میشود تا خبرنگارانی که قرار بود خبرهای خوش مخابره کنند، خودشان بشوند تیتر یک تلخ همه خبرگزاریها و روزنامهها. مهشاد کریمی، خبرنگار ایسنا و ریحانه یاسینی، خبرنگار ایرنا در این حادثه درگذشتند و عده دیگری نیز زخمی شدند. «آسیه اسحاقی» خبرنگار خبرگزاری پانا از لحظات سخت این حادثه میگوید: بعد از اینکه به ارومیه رسیدیم از پروژههایی از جمله سد کانی سیب بازدید کردیم، سپس به سمت تونل رفتیم و از آن هم بازدید کردیم. فرایند بازدید ما تا ۵ و نیم عصر طول کشید و سوار اتوبوس شدیم که برویم ناهار بخوریم. حدود ساعت ۶ بود که کمک راننده به سمت ما آمد و گفت کمربندها را ببندید و آنجا متوجه شدیم که ترمز اتوبوس بریده است و به چند ثانیه نکشید که اتوبوس چپ کرد. بچهها آسیب دیدند و دو همکار جوانمان را از دست دادیم.
او به صحبتهای نماینده ستاد احیای دریاچه ارومیه اشاره میکند که ظاهرا از صبح متوجه مشکل اتوبوس بوده و ادامه میدهد: نماینده ستاد احیا میگفت انگار این اتوبوس از صبح ترمز نداشته و فقط با دندنه حرکت میکرد. اما وقتی داشتیم به تهران میآمدیم استاندار در جمع ما گفت که اتوبوس قراضه و کهنه نبوده و معاینه فنی داشته است. راست و دروغ این حرف را نمیدانیم، اما اتوبوسی که سوار آن شدیم نو نبود البته خیلی قراضه هم نبود، اما اتوبوس استانداردی هم نبود به طوری که بچهها درباره آن شوخی هم میکردند. مهشاد روبهروی من نشسته بود. ما نرسیده به در دوم اتوبوس نشسته بودیم و ریحانه هم عقب اتوبوس بود و در حین حادثه از پنجره به بیرون پرت شدند. هیچکدام از ما کمربند نسبته بودیم و وقتی کمک راننده آمد و گفت کمربند ببندید، تازه میخواستیم کمربند را پیدا کنیم و ببندیم که همزمان حادثه اتفاق افتاد.
بعد از حادثه اما برخورد مسئولان بسیار جالب بود!!! یکی گفت اینکه میگویند اتوبوس قراضه بوده درست نیست و از این اتفاقات به صورت طبیعی زیاد رخ میدهد! یکی دیگر میآید که حرفها را بشنود و به گمان خودش مرهم باشد اما طوری مقابل خبرنگاران روی صندلی لم میدهد که نهتنها چندان اثری از ناراحتی و تاسف در نشستنش مشاهده نمیشود که حتی اطرافیانش جوری دورش را گرفتهاند انگار که در آن وضعیت خطری او را تهدید میکند و نیاز دارد کسی مراقبش باشد! حتی یکی از آنها به خبرنگار حادثه دیدهای که در حال فیلم گرفتن از گلایه کردن خبرنگاری دیگر به رئیس سازمان حفاظت محیط زیست است، به او میگوید فیلم نگیر چون من میگویم! به او میگوید کارت را انجام نده و انگار نه انگار که از تا همین چندساعت پیش انتظار داشتند خبرنگاران کارشان را انجام دهند و خبرهای خوش پیشرفت پروژهشان را برایشان مخابره کنند و حالا به آنها میگویند «هیس! مخابره نکن»! حال آنکه خود در انجام وظیفه چنان عمل کردند که نتیجهاش شد از دست رفتن دو جوان تحصیلکرده، دو خبرنگار دغدغهمند!
آقایان، مگر وظیفه شما نبود که وضعیت خودرو را از لحاظ معاینه فنی، مدل خودرو، سیستم ترمز، داشتن سوخت و روغن کافی بررسی کنید؟ مگر نباید امنترین مسیر و جاده برای تردد را انتخاب کنید؟ مگر نباید بالاترین مقام روابط عمومی در تمام مراحل در کنار خبرنگاران میبود؟ پس چه شد؟! فقط وظیفه خودتان میدانید که پیام تسلیت بدهید؟
اصلا در این بحبوحه کرونا که همه مسئولان میگویند سفرهای غیرضروری را کنسل کنید، چه لزومی داشت که سازمان حفاظت محیط زیست در این بلبشوی سرایت کرونا، این تعداد خبرنگار را برای بازدید دعوت کند؟ بعد هم که با بیفکریهایش جانشان را اینگونه به خطر بیندازد؟!
آیا هیچ امکانات محلیای برای مخابره اخبار کارهای فوقالعادهتان نبود؟ آیا هیچ خبرنگاری در آن شهر و استان نبود تا حتما خبرنگار از تهران ببرید؟ حالا که چنین کردید، آیا نباید بودجه مناسبی برای پوشش خبری در نظر میگرفتید؟ آیا نباید کمی به جان دیگران اهمیت میدادید نه بیلان کاری خودتان؟!
آخرش هم راننده را مقصر دانستید؟! بله راننده مقصر است که با وسیله غیراستاندارد قبول کرده که مسافر داشته باشد، اما شما چه؟ شما تقصیری نداشتید؟ بیفکری شما اهمیتی در این ماجرا ندارد؟ استعفا که پیشکش، نمیتوانستید یک عذرخواهی خشک و خالی بکنید؟ آخرش هم لابد ماجرا مشمول مرور زمان خواهد شد و دوره مسئولیتتان به سر میآید و همه چیز فراموش خواهد شد و نفسی به آسودگی خواهید کشید که این هم گذشت، مثل همه کمکاریهای دیگرتان! بعد هم که خبرنگاری بخواهد پیگیری کند، راهش ندهید و بگویید دوربینت را خاموش کن و باز هم به لطایفالحیل از زیر پاسخگویی شانه خالی کنید!
بله، ما خودمان هم میدانیم که خبرنگار مرغ عزا و عروسی است و هر که برسد سرش را میبرد، اما کاش وقتی میخواهید از هنرنماییهایتان هم پردهبرداری کنید و خبرنگار به صف میکنید تا آن را برایتان مخابره کند، این روزها را یادتان بماند!
سایر اخبار این روزنامه
مسئولانی که تقصیر واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران را به عهده نمی گیرند
این واژههای آغشته به خون
محمدعلی وکیلی
اصلاحطلبان کجای سپهر سیاست قرار دارند؟
«قتلهای زنجیرهای» افغانستان؛ عامل کلیدی قدرتگیری طالبان
پشت پرده سقوط شهرهای افغانستان به دست طالبان
دولت نباید اجازه کاهش شدید قیمت ارز را بدهد
هماهنگی اقتصاد با دلار 20 هزار تومانی
درست سخن گفتن هزینه و توانایی ویژهای نیاز ندارد
نمک تازه بر زخم مردم
از ادعای اختلاف نظرهای جدی تا خبر خوش از وین
تداوم ضد و نقیض های احیای برجام
ترودو: ایران در قبال حادثه هواپیمای اوکراینی پاسخگو باشد
تهدید کانادا درباره هواپیمای اوکراینی و پاسخ ایران
رهبر انقلاب:
منتظر واکسن ایرانی کرونا ماندم برای پاسداشت افتخار ملی
حسن روحانی:
سریعا نسبت به بررسی علل وقوع سانحه اقدام و مقصر یا مقصران احتمالی معرفی شوند
واکنش جهانگیری به توئیت توهینآمیز کیانوش جهانپور
شایسته نیست با انتقادها، اهانت آمیز برخورد کرد
صفار هرندی:
«خیر» رئیسی درمورد دیدار با بایدن، خیر مطلق نبود
دبیرکل سازمان ملل:
آمریکا تحریمها علیه ایران را لغو کند
محیط زیست کشور در کما