روزنامه آفتاب یزد
1400/06/09
طالبان بخشی از برنامهی جهانی آمریکا است
ایران تلاش کرد موضوع طالبان را مدیریت کند
آفتاب یزد - رضا بردستانی: اگرچه روسیه میگوید: «هنوز طالبان را به رسمیت نمیشناسیم» اما این به منزلهی هرگز به رسمیت نشناختن نیست!
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین میگوید: روسیه، حاکمیت طالبان در افغانستان را هنوز به رسمیت نمیشناسد و این یعنی برای به رسمیت شناختن طالبان در افغانستان ملاحظاتی وجود دارد که میتواند ملاحظات زمانی قلمداد شود.
ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان در گفتگو با خبرگزاری ایران پرس درباره این که اگر آمریکا و حامیان این کشور حکومت طالبان را به رسمیت نشناسند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ گفت: جهان امروز، دنیای ۲۰ سال پیش نیست که هر چه آمریکا میگفت، همان از سوی دیگر کشورها عمل میشد و امروز بیشتر دولتها با طالبان روابط خوب دارند. در همین رابطه؛ خطیبزاده سخنگوی وزارت امورخارجه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا ایران طالبان را به رسمیت میشناسد؟ گفت: همواره در کنار مردم افغانستان بودیم و اولویت ما تامین صلح و ثبات و پیشرفت جامعه افغانستان بوده است. افغانستان همسایه عزیز ماست. جان مال و ناموس مردم افغانستان باید توسط همه گروهها رعایت شود. آنچه ما برای افغانستان میخواهیم تشکیل یک دولت فراگیر که بازتابدهنده ترکیب قومیتی و جمعیتی افغانستان است.
سخنگوی وزارت امورخارجه همچنین اظهار داشت: ما به دنبال این هستیم که خود مردم افغانستان درباره سرنوشتشان تصمیم بگیرند و هیچ نیرویی خارج از جغرافیای افغانستان حق ندارد درباره آینده افغانستان تصمیم بگیرد. باید گفتوگوهای اصیل بینالافغانی را تسهیل کنیم. طالبان بهعنوان یک گروه، بخشی از آینده افغانستان است. آمادگی خود را برای برگزاری دور دوم ابتکار تهران اعلام کردیم و مبنی بر این است که همه گروهها آمادگی خود را اعلام کنند.
وزیر خارجه چین نیز در مکالمهای تلفنی با همتای آمریکایی خود گفت که جامعه جهانی باید با طالبان به عنوان حاکمان جدید افغانستان وارد گفتوگو شود و آنها را «به شکلی مثبت راهنمایی کند.» بر اساس اطلاعیه وزارت خارجه چین، وانگ یی به آنتونی بلینکن گفت که واشینگتن باید با جامعه جهانی همکاری کند تا امکان فراهم آوردن کمکهای اقتصادی و انساندوستانه به افغانستان مهیا شود و همچنین به حکومت جدید کمک کند که عملکردی عادی داشته باشد و ثبات اجتماعی در افغانستان
برقرار شود.
ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده، نیز در اطلاعیهای گفت که آقای بلینکن و آقای وانگ درباره ضرورت اجرای تعهداتی که طالبان در رابطه با خروج امن افغانها و شهروندان خارجی از این کشور داده است، صحبت کردند. چین هنوز به طور رسمی طالبان را به عنوان رهبران جدید افغانستان به رسمیت نشناخته است، اما وانگیی ماه گذشته میزبان ملا برادر، رئیس دفتر سیاسی طالبان، بود و گفت که جهان باید افغانستان را راهنمایی و حمایت کند تا انتقال
قدرت در آن صورت بگیرد به جای آن که به این کشور فشار بیاورد.
اگر چه کاخ سفید گفته: «عجلهای برای به رسمیت شناختن دولت طالبان نداریم» اما روایت واشنگتن پست از آمادگی بایدن برای به رسمیت شناختن طالبان، روایتی نزدیک به واقعتری است. به گزارش واشنگتن پست، مقامهای آمریکایی میگویند، دولت بایدن مجبور است نسبت به این یک دولت طالبان را به رسمیت بشناسد یا خیر تصمیم بگیرد و این تصمیم ممکن است تا مدتی طول کشیده و همچنین ممکن است به عنوان یک فاکتور در هر گونه بازگشت به این کشور مطرح باشد. ترکیه طالبان را بهعنوان دولت مشروع افغانستان به رسمیت خواهد شناخت.
در همین حال یک رسانه انگلیسی زبان گزارش کرده است که براساس پیشنویس توافق ترکیه با طالبان در افغانستان، قرار است ترکیه و قطر بهصورت مشترک فرودگاه بینالمللی کابل را مدیریت کنند. طبق گزارش، انتظار میرود که اردوغان در این مورد با متحدان ناتو بهویژه ایالات متحده آمریکا رایزنی کند. براساس این توافق، ترکیه طالبان را بهعنوان دولت مشروع افغانستان به رسمیت میشناسد.
> به رسمیت شناختن یک بُعد حقوقی دارد یک بُعدِ سیاسی
جلیلوند کارشناس روابط بینالملل پیرامون به رسمیت شناختن و به رسمیت نشناختن طالبان میگوید: به رسمیت شناختن دو حالت دارد. یک حالت سیاسی و یک حالت حقوقی دارد. حالت سیاسی که یگانه است. اما حالت حقوقی شامل دو بخش است. از نظر سیاسی وقتی یک کشور را به رسمیت میشناسیم فقط به عنوان این که این کشور موجودیت سیاسی دارد، است و دولت آن را به رسمیت نمیشناسیم بلکه کشورش را به رسمیت میشناسیم. به عنوان مثال اکنون روسیه بخشی از اوکراین را تحت عنوان جزیره کریمه از اوکراین جدا کرده است. این کشور به رسمیت حقوقی شناخته نشده ولی از نظر سیاسی بخشی از روسیه شده است. از نظر حقوقی دو نوع شناسایی داریم. باید توجه داشته باشیم شناسایی با رسمیت شناختن متفاوت است. یک نوع قانونی است و نوع دیگر عملی.
وی ادامه میدهد: شناسایی قانونی یعنی آن کشور را به رسمیت میشناسیم و با او رابطه سیاسی برقرار میکنیم در آن کشور سفارتخانه دایر میکنیم و نمایندگی میزنیم و با او روابط داریم. عملی یعنی فعلا به عنوان یک موجودیت میپذیریم اما با او روابط سیاسی برقرار نمیکنیم. مثلا رژیم قبلی ایران اسرائیل را به عنوان حقوقی به رسمیت شناخته بود نه سیاسی!
جلیلوند ادامه میدهد: به رسمیت شناختن همان شناسایی دو جوره است. در خصوص طالبان هنوز دولت مستقر نیست. اکثر دولتها برای آن که بخواهند کشوری را به رسمیت بشناسند نظر سازمان ملل را ملاک قرار میدهند که اگر او تایید کرد ارتباط برقرار میکنیم. مثلا سازمان ملل دولت بشار اسد را به عنوان دولت قانونی سوریه قبول دارد حتی اگر خود مردم سوریه قبول نداشته باشند. یا مثلا ما در یمن حوثیها را قبول داریم اما سازمان ملل دولت منصور هادی را. کشورها اصولا از این کارها زیاد میکنند مثلا عراق میگوید اگر سازمان کنفرانس اسلامی اسرائیل را به رسمیت شناخت ما هم به رسمیت میشناسیم. پس کشورها منتظرند ببینند آیا سازمان ملل طالبان را به رسمیت میشناسد یا خیر تا بر اساس آن
تصمیمگیری کنند.
> یک مناقشهی نخ نما شده!
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان میکند: الان سازمان ملل اسرائیل را به رسمیت شناخته اما ایران او را قبول ندارد. اما معمولا کشورها در عرصه روابط بینالملل خیلی به این قضایا ورود نمیکنند بیشتر آن را به سازمانهای بینالمللی واگذار میکنند. مثلا الان اتحادیه عرب اسرائیل را به رسمیت نشناخته اما بسیاری از کشورهای عرب با او رابطه دارند. اسم آن را گروکشی شاید نتوان گذاشت. کشورها مختارند در روابط بینالملل هر طور دوست دارند رفتار کنند.
> باید منتظر بمانیم
محسن جلیلوند در بارهی آیندهی طالبان و ماجرای به رسمیت شناخته شدن یا نشدن اظهار میدارد: باید منتظر تصمیم آمریکاییها در این زمینه باشیم. اگر به عنوان یک دولت مستقر باشد باید بسیاری از نُرمهای بینالمللی را بپذیرد که با توجه به افرادی که اکنون در قدرت هستند بعید میدانم بپذیرند در چنین شرایطی هم کشورها ارتباط با این کشورها را قبول نمیکنند. مثلا خود ایران از ۵۳ کشور عرب با ۱۱ تا قطع رابطه دارد که آنها هم کشورهای کوچکی نیستند مانند مصر، عربستان و مراکش. اما این به این معنی نیست که یکدیگر را شناسایی نکردیم. شناسایی کشور با شناسایی دولت متفاوت است. به طور مثال الان اتحادیه آفریقا مصوبهای دارد که میگوید هر کشوری در آفریقا که در آن کودتا شود ما آن دولت را به رسمیت نمیشناسیم ولی کشور را به رسمیت میشناسیم. لذا اکنون کودتا در آفریقا بسیار کم شده است. چون کشوری که در آن کودتا شود بلافاصله منزوی میشود. اکنون یکی از چالشهایی که ایران از نظر حقوقی دارد همین مسئله اسرائیل است. چون اسرائیل تنها کشوری است که سازمان ملل ایجاد کرده ولی ایران به عنوان عضو سازمان ملل میگوید او را قبول ندارم. در مورد طالبان هم همین گونه است، افغانستان را میشود به عنوان کشور پذیرفت اما اینکه بخواهیم طالبان را به رسمیت بشناسیم بحث دیگری است.
> خاستگاه بنیادگرایان کجا است؟!
جلیلوند در ادامه با موضوع رویت شدن امین الحق از چهرههای نزدیک به «بن لادن» اظهار میدارد: به طور طبیعی خاستگاه بنیادگرایی اسلامی در کشورهای عربی و مشخصاً اخوان المسلمین مصر است. اما در کشورهای عربی میبینیم تنها دولت مستقر اسلامگرای شیعه در ایرانِ فارسی زبان و سنی در افغانستان فارسی زبان است. قدرتهای جهانی به هیچ عنوان اجازه نمیدهند که بنیادگرایان اسلامی در کشورهای عربی به قدرت برسند حتی آن مدت معدودی هم که محمد مُرسی در مصر به قدرت رسید سرنگونش کردند. وقتی که آنها بن لادن را از سودان میآورند و در کشور فارسی زبان افغانستان بازتولید میکنند نشان میدهد که این برنامه در سطح جهانی است.
> طالبان بخشی از برنامه جهانی آمریکا است
جلیلوند با تاکید بر این مسئله که: «طالبان بخشی از برنامه جهانی آمریکا است» میگوید: داعش زاییده بنیادگرایی عرب است. الان در عراق ندیدیم هیچ شیعهای دست به عملیات انتحاری بزند بلکه همه اهل تسنن هستند. نتیجه اینکه بنیاد گرایی اسلامی که آنها در القاعده آوردند بخشی از طالبان است. الان دو دیدگاه وجود دارد یک اینکه طالبان میخواهد از غرب امتیاز بگیرد میگوید من آنها را کنترل میکنم شما من را به رسمیت بشناسید. زاویه دیگر اینکه آمریکاییها در برنامه ریزی کلان خود آنها را برای خاورمیانه دارند که اجازه حضور آنها را در افغانستان با حمایت پاکستان میدهند.
جلیلوند در واکنش به این موضوع که این حرکت یعنی نشان دادن امین الحق را میتوان نوعی گروکشی تعریف کرد یا نه میگوید: بله. یعنی طالبان میخواهد گروکشی کند که من آنها را کنترل میکنم به شرط آنکه شما هم هوای ما را داشته باشید.
وی در پایان به این پرسش که آیا «ایران با چالش افغانستان درست رفتار کرد یا نه؟» میگوید: «ایران سعی میکند آن را مدیریت کند اما به شرط آنکه آنها که در سطح بالا مدیریت میکنند دست بالا را نگیرند.»
سایر اخبار این روزنامه